پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
داستان فیدیبو، نخستین فروشگاه قانونی کتاب الکترونیک فارسی
شهر کتاب مرکزی نه تنها فیدیبو را در دل خود دارد بلکه ما را هم به دل خود میبرد تا گرههای یک استارتاپ پرهزینه را برایمان بگشاید. ساختمان سهطبقهای که اگر بههوش نباشی و بیهوا در آن قدم بزنی در میان فضای دلانگیز و عناوین کتابهایش گم میشوی. محیطی خنک و آرام که برای دوستداران فرهنگ در ایران یک بهشت بیمانند است. محمد فیروزان به عنوان مدیر حساب، محمد قاسمی مدیر ارتباط با مشتری و مجید قاسمی به عنوان مشاور مهدی فیروزان و مدیر پروژه فیدیبو سه نفری هستند که به استقبال ما میآیند. بعد از اینکه فیدیبوییها به ما اضافه میشوند به کافه انتهایی طبقه همکف میرویم تا در همان حینی که کافهدار همراه صدای فشار بخار نوشیدنیهای ما را درست میکند، بر صندلیهای چوبی بنشینیم و در میان دیگرانی که غرق در مطالعه هستند به ماجرای شکلگیری فیدیبو گوش دهیم.
فیدیبو یک سامانه چندسکویی برای کتابهای الکترونیکی است. نمونه چنین پروژهای سالهاست در دنیا به خوبی پیادهسازی شده اما در ایران فقط سایههایی آمدند و رفتند و هیچ کدام از مدعیان طرحهای مشابه نتوانستند کار خود را نهایی کنند. نرمافزار فیدیبو را روی تبلت، تلفن همراه و میزکار خود نصب میکنید و از طریق آن به صورت قانونی کتاب الکترونیکی میخرید تا کتاب را در هر دستگاهی با هر اندازه صفحه نمایشی مطالعه کنید. اینچنین بسیاری از هزینههای تهیه و چاپ کتاب از میان برداشته میشود و هزاران کتاب در حجمی کم همیشه در دسترس هستند.
.
سماجت
سالهای ۸۱، ۸۲ مجید قاسمی نوجوانی در آستانه ورود به دانشگاه است که به کتاب و مطالعه بسیار علاقه دارد. برای همین به ذهنش میرسد در روزهایی که هنوز نرمافزارهای مدیریت محتوا همهگیر نشدهاند و کمتر انتشاراتیای برای خودش سایتی دارد، همراه یکی از دوستانش برای کتابهای مختلف یک صفحه معرفی اینترنتی طراحی کند و به ازای هر کتاب هم ۲۰۰ تومان بگیرد. بنابراین روانه خیابان انقلاب میشود تا ایده خامی را که در ذهن دارد با ناشران در میان بگذارد و از طرفی پولی هم برای خودش به دست آورد. خیلیها او را جدی نمیگیرند: «یک انتشاراتی به من گفت پسرجان آفرین که اینقدر آدم فعالی هستی برو درست را بخوان دانشگاه که قبول شدی بعد بیا به این چیزها فکر کن.» با این حال با انتشاراتیهای مختلفی صحبت میکند و در نهایت سفارش طراحی صفحه وب برای ۷۰۰ جلد کتاب را از هشت ناشر میگیرد.
مجید قاسمی مدتی بعد در دانشگاه سراسری گیلان پذیرفته میشود. دوران دانشگاه به کندی میگذرد اما علایق گذشتهاش همچنان پابرجاست. قالببندیهای خشک آکادمیک همچون آبی سرد شعله شوق و بیپروایی او را مدتی خاموش میکند. رویای گنگی برای مجید وجود دارد که نمیداند چطور، اما دوست دارد انجامش دهد. رویایی که در میان خیالها غوطهور است و شب و روز در پس ذهن پرجنب و جوش مجید در زندان محدویتها تنها در بند است؛ رویایی که هنوز هیچ چیز از آن نمیداند.
استارتآپ فیدیبو
در یکی از شبهای دانشگاه، مجید به صورت اتفاقی با یک نرمافزار مدیریت محتوا به نام پیلیک آشنا میشود: «شبی پیلیک را پیدا کردم و یادم است برای یاد گرفتن آن حدود ۳۰ ساعت نخوابیدم تا بالاخره یک سایت را بالا آوردم، فکر میکردم خوب میشود یک مشابه بالاترین در زمینه فرهنگ داشته باشیم و این دغدغه من شد.» وقتی سایت را به چند نفر از دوستانش نشان میدهد همه کیفیت آن را زیر سوال میبرند. مجید باز هم روی آن کار میکند و دو ماه بعد در سالگرد تولدش و آخرین سال دانشگاه، سایت فرهنگریدر داتکام را که یک سایت لینکپراکنی در حوزه فرهنگ است، بارگذاری میکند. این سایت نه به خوبی سابق اما هنوز هم با ۵۰ کاربر فعال در حال کار است.
.
مهدی فیروزان
در کنار آن سایت، یک رادیو اینترنتی نیز فعالیت میکند که رضا ساکی طنزپرداز دهه ۸۰ گویندهاش است: «آنقدر پرشنونده بود که روز اسکار گرفتن اصغر فرهادی هاست ما در آلمان از کار افتاد.» هزینههای سایت فرهنگریدر و رادیو زیاد میشود، به همین دلیل تصمیم میگیرند برای این موضوع از کسی کمک بگیرند. بدین شکل با مهدی فیروزان مدیرعامل شهر کتاب آشنا میشوند. در همین زمان شهر کتاب در حال راهاندازی یک فروشگاه آنلاین برای فروش محصولاتش است و از مجید قاسمی میخواهد کنار فناپ در آمادهسازی فروشگاه کمک کند. این آشنایی در حقیقت نقطه شروع استارتآپ فیدیبو در سال ۹۰ است. یک روز مجید تصمیم میگیرد رویایی را که در ذهن داشت، با مهدی فیروزان در میان بگذارد: «گفتم من یک رویا دارم برای الکترونیکی کردن کتاب و آقای فیروزان گفت این رویای خود من هم هست، پرسید چقدر میخواهد و من با فکر خام خودم گفتم خیلی زیاد؛ ۳۰ میلیون. ایشان واقعا فرد ماجراجویی است، گفت من ۲۰ میلیون دیگر میگذارم رویش تا کار را شروع کنیم.»
بخش بزرگی از صنعت نشر الکترونیکی دنیا از بستر شرکت ادوبی استفاده میکنند. به این ترتیب چون همه پیرو یک استاندارد هستند، میتوانید یک کتاب از آمازون بخرید و روی دستگاه بارنز اند نوبل (Barnes And Noble) مطالعه کنید. این کار توسط DRM ادوبی انجام میشود که از طریق SDK ادوبی در اختیار شرکتها قرار میگیرد. اما در ایران به راحتی نمیشود مانند سایر کشورها از این راه معمول به کتاب الکترونیکی رسید. اول اینکه: «ادوبی حتی حاضر نمیشد ایمیلهایی را که از طرف ایران فرستاده شده، پاسخ دهد. در سنگاپور هم ادوبی ما را تحویل نگرفت. حتی میگفتیم پشتیبانی نمیخواهیم فقط به ما قیمت بده ولی اهمیتی نمیدادند.» و دومین مشکل هم این بود که سامانه شرکت ادوبی از زبانهای راست به چپ پشتیبانی نمیکرد: «آن زمان هیچ سیستم متنبازی برای این کار وجود نداشت و ما وارد بازاری میشدیم که ورود به آن خیلی زود بود.»
بنابراین تصمیم میگیرند خودشان یک اسدیکی اختصاصی طراحی کنند. ابتدا میخواهند این کار را به شرکتهای خارجی محول کنند اما در جلساتی که با تامینکننده سرویسهای خارجی دارند آنها اعلام میکنند اصلا برایشان نمیارزد چنین سرویسی را درست کنند. «اگر من متقاضی آن سرویس باشم یا باید هزینه شخصیسازی زیادی بابت آن بدهم یا بازار هدفم آنقدر بزرگ باشد که بتوانند علاوه بر ما آن محصول را به دیگران هم بفروشند.» برای همین تصمیم میگیرند یک تیم ایرانی را مسئول این کار کنند.
کار را شروع میکنند اما در عمل به خاطر آشنا نبودن تیم با بسیاری از مفاهیم نشر الکترونیکی، هیچ پیشرفتی مشاهده نمیکنند. در نهایت دوباره تصمیم خود را تغییر میدهند و پروژه را برونسپاری میکنند تا یک شرکت چندملیتی به صورت اختصاصی برای آنها بنویسد. مجید قاسمی و همراهانش در این مرحله متوجه میشوند عملا هیچ نرمافزار چندسکوییای برای این کار در خاورمیانه وجود ندارد: «رفتیم پیش آقای فیروزان و گفتیم ۵۰ میلیون تومان طنز است؛ یا یک هدفگذاری درست برای خاورمیانه انجام دهیم یا پروژه را تعطیل کنیم.» بهرغم هزینههای بسیار زیاد مهدی فیروزان حاضر به سرمایهگذاری بیشتر میشود و با اینکه فعلا روی ایران تمرکز میکنند اما هدف نهایی پروژه را خاورمیانه قرار میدهند. موقعیت و ارتباطاتی که مهدی فیروزان با ناشران و فعالان صنعت نشر در دنیا دارد نقش مهمی در پیشبرد کار ایفا میکند. مهدی فیروزان به راحتی با پول و ارتباطات خود، همه مشکلات را حل میکند. به راحتی میتوانند با مدیران و افراد مهم این صنف دیدار کنند و از آنها مشورت بگیرند. «مثلا تصور کنید انتشارات هچته (Hachette) امروز دارد بازار را از آمازون میگیرد، برای هر کسی رویاست که با مسئول کتاب الکترونیکی هچته صحبت کند اما من خیلی راحت رفتم و نشستم با پسری که شبیه گانگسترهای آمریکایی بود، صحبت کردم و او به ما راهحل هم ارائه داد.»
.
امپراتوری
این آزمون و خطاها نزدیک به پنج ماه طول میکشد و بعد از این مدت است که فیدیبو کمکم شکل یک استارتآپ کامل به خود میگیرد و نقشه راه آن تدوین میشود. فیدیبو میخواهد امپراتوری کتابهای الکترونیکی در خاورمیانه شود و خود را محدود به فروش کتابهای فارسی و عربی هم نکند بلکه کتابهای زبانهای دیگر را نیز برای خاورمیانه وارد سامانهاش کند.
پس از نوشته شدن اسدیکی نوبت آن است که انتشاراتیها را برای روی آوردن به این پروژه قانع کنند. مجید قاسمی خودش مسوول این کار میشود. از یک طرف وجود مهدی فیروزان به عنوان یک فرد باسابقه باعث میشود ناشران به تیم فیدیبو اعتماد کنند و آن را جدی بگیرند و از طرف دیگر مجید به خاطر پروژه دوران دبیرستانش یعنی طراحی صفحه وب با بسیاری از افراد این صنف آشنا شده است. انتشارات ققنوس اولین انتشاراتی است که در سال ۹۲ با فیدیبو قرارداد میبندد و حق انتشار و فایل اصلی کتابهای خودش را برای الکترونیکی شدن در اختیار تیم میگذارد. این اتفاق سکوی پرتاب پروژه میشود.
بعد از مشکلاتی که بر سر استفاده از یک اسدیکی پیش آمد فیدیبو دومین سکتهاش را در این مرحله میزند. وقتی که تیم فایلها را تحویل میگیرند، متوجه میشوند اکثر کتابهای کشور تحت برنامه زرنگار سیستمعامل داس نوشته شده. مشکل این است که برنامه زرنگار مستندات مدونی هم برای توسعهدهندگان ندارد و حتی شرکت سازنده پشتیبانی برنامهاش را قطع کرده است: «شرکت میگفت بیا کد برنامه را بگیر هر کاری میخواهی بکن، میگفتیم به چه دردمان میخورد، ما مبدل میخواهیم.» برای همین کار تیم به کل تغییر میکند و همه درگیر آشنایی با قالب فایل زرنگار میشوند تا راهی برای تبدیل آن به فرمت مورد نیاز خودشان پیدا کنند. بعد از مدتی این مشکل هم بالاخره حل میشود.
به دلیل تفاوت فرهنگ و زبان، برونسپاری هم به خوبی پیش نمیرود: «ما مفهومی به نام نیمفاصله داریم و وقتی به توسعهدهنده غیرفارسی زبان میگفتیم نیمفاصله را جایگزین فاصله کن میخندید و نمیفهمید چرا باید یک جای خالی را جایگزین جای خالی دیگری کند. کار را انجام میداد اما نمیدانست آن را درست انجام داده یا نه.» دردسرهای متعدد باعث میشود تیم را دوباره به ایران برگردانند. هزینهها سرسامآور میشود اما مهدی فیروزان از پشتیبانی تیم دستبردار نیست، باز هم با هزینهای اضافه تعدادی توسعهدهنده را استخدام میکند و به همه از ابتدا آموزش میدهند. آن ۵۰ میلیونی که مجید تصور میکرد هزینه کل پروژه میشود، اکنون تنها هزینه ماهانه آنها را تامین میکرد.
در مورد قیمت که یکی از مهمترین وجه تمایزهای کتاب چاپی با کتاب الکترونیکی است با ناشران مطرح بینالمللی صحبت میکنند: «استاندارد قیمتگذاری در دنیا به این صورت است که ارزانترین نوع چاپ ممکن را برای یک کتاب در نظر گرفته میشود. وقتی آمازون برای یک کتاب ۱۰۰ دلار بگیرد و آن قیمت، قیمت نسخه الکترونیکی را ۱۰ دلار میفروشد، باید به ناشر ۹۰ دلار ضرر بدهد. این دیگر صنعت کتاب نیست، صنعت تبلیغات است و به خاطر جنگی است که بین توزیعکنندهها وجود دارد. چنین تخفیفهایی را برای کتابهای محبوب میگذارند و ضرر میدهند تا کاربران بیشتری برای سامانه خود جذب کنند. مشکل این است که با این کار کاربران بدعادت میشوند و اگر تخفیف بیشتر از یک مقداری نباشد کسی پول نمیدهد و کاهش ورود پول به صنعت نشر را در پی دارد. به همین دلیل ما نیامدیم مشکلی برای خود درست کنیم که در پی حل آن باشیم؛ از همان اول متعادل قیمتگذاری کردیم.»
حالا دیگر ناشران خودشان برای قرارداد بستن به سمت فیدیبو میآیند و کاملا هم به این تیم اعتماد دارند زیرا اولا یکی از بزرگان صنعت نشر پشت تیم است و دوم اینکه مدیر پروژه هم مدتها در زمینه کتاب فعالیت کرده است: «اول اینکه ما از دل صنعت کتاب بیرون آمده بودیم نه از دل صنعت رایانه و بازار کتاب را میشناختیم و برخلاف شرکتهای رایانهای که وقتی کارشان میگرفت از ایران میرفتند، ما گفتیم پولدار شویم کسب و کارمان کتاب است، فقیر هم بشویم کسب و کارمان کتاب است، پس ما همیشه هستیم. دوم اینکه به ناشر استراتژی و برنامهمان را نشان میدادیم و در نهایت جدا از هر ادعا، نقطه ارشمیدسی اعتماد آقای فیروزان بود.»
مجید قاسمی اکنون علاوه بر مدیریت پروژه فیدیبو مشاور مهدی فیروزان در «بنیاد فروزان» نیز هست: «آن زمان من در جریان شکست فروشگاههای فیزیکی بارنز اند نوبل هم بودم و یکی از کارهایی که به عنوان مشاور آقای فیروزان انجام میدهم این است که مراقب باشم اتفاقاتی که برای بارنز اند نوبل به خاطر ارائه کتابهای الکترونیکی افتاد، برای شهر کتاب نیفتد.» بنیاد فیروزان مدعی است همانگونه که با فیدیبو برخورد کرد، از این پس نیز از هر ایدهای که توجیه اقتصادی داشته باشد و به لحاظ فرهنگی و تمدنی بتواند یک تغییر ایجاد کند، حمایت میکند.
.
نسخه جدید فیدیبو
حداکثر تا دو هفته آینده نسخه جدید فیدیبو با تغییرات بسیار گسترده منتشر میشود و میخواهد با شگردهای شبکه اجتماعی مفهوم مطالعه را از نو تعریف کند: «ما معتقدیم با تغییراتی که در مفاهیم کتاب خواندن میکنیم – از جمله گروهی خواندن – احتمالا تغییراتی در مختصات بازار ایجاد خواهیم کرد.»
.
دستگاه کتابخوان فیدیبو
فیدیبو قرار است محصول سختافزاری هم عرضه کند و اکنون بیش از دو هزار دستگاه کتابخوان را در دست تولید دارد که قرار است در فروشگاههای شهر کتاب به فروش برسد. دو پروژه دیگر هم در کنار فیدیبو در دست اجراست که جامعه هدفش خارج از ایران است. فیدیبو با گذشت دو سال از آغازش، هنوز به سوددهی نرسیده و خرج هزینههای جاری و حقوق را هم درنمیآورد. با این حال مالکش هیچ ابایی ندارد که میلیونها تومان صرف آن کند و اعتبار چندینسالهاش را پای آن بریزد. فیدیبو با وجود تمام هزینههایش به خوبی در حال به شهرت رسیدن در صنعت کتاب است:«همین امروز گودریدز ایمیل زده که شما را به لیست فروشگاههایم اضافه کردهام. در مقالاتی که پارتنرها نوشتهاند نیز از ما به عنوان نسل بعدی فروشگاههای کتاب یاد شده است»
پروژه فیدیبو تا حدی بزرگ بوده و برای زبان فارسی اهمیت دارد که لایق این است که یک پروژه ملی باشد و از آن حمایت شود. با این حال باور به قدمهای بزرگ چنان در نگاه بنیانگذاران فیدیبو موج میزند که رسیدن آن تا این نقطه حکایت از دوراندیشی زیاد آنها دارد: «در یک استارتآپ موفقیت پروژهات بستگی به میزان باوری دارد که خودت به آن داری. اعتماد آنها به میزان جاهطلبی و بزرگ رقم زدنت بستگی دارد. چیزی که بین من و آقای فیروزان مشترک بود این بود که هر دو فکر میکردیم این پروژه باید اتفاق بیفتد.» به قول خودش: «صبحها بدون زنگ ساعت از خواب بیدار میشویم و همه حس میکنیم الان میخواهیم برویم دفتر گوگل کار کنیم.»
منبع: پیوست
کتاب فردا بر پایه تحقیقات جامع علمی و بر پایه تجربیات موفق پروژههای بزرگ دنیا در این حوزه پیاده سازی شده است.
این سیستم توسط یک مجموعه تخصصی نشر و پخش کتاب با عنوان انتشارات کتاب دانشگاهی به فعالیت میپردازد و از اینرو با مراکز و مؤسساتی که به صورت غیر تخصصی وارد حوزه کتاب شدهاند تفاوت دارد.
در کنار خدمات خرید و فروش کتاب، توزیع کتب منتشر شده ناشران و مؤلفان و مترجمان نیز به عنوان یکی از فعالیتهای تخصصی کتاب فردا مطرح است
ایا کتاباش قفط پی دی افه یا چاپی هم هست
سلام. خیر نسخه فیزیکی ندارد.
سلام روز به خیر . شاید فیدیبو موفق ترین فروشگاه کتاب الکترونیک باشد ولی نخستین نیست.