پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
کمک آیتیساز به پیادهسازی دولت الکترونیک در طول چهار سال فعالیت / پیش از رگولاتور، خودمان دست به کار شویم
المیرا حسینی / اینکه میرمیثم سیدی روی غیرحضوریکردن خدمات دفاتر پیشخوان دولت دست گذاشته و تمرکز آیتیساز، شرکت تحت مدیریت او، روی گسترش و پیادهسازی دولت اکترونیک است، یک دلیل قدیمی و واضح دارد؛ پدر و خواهرش دفتر پیشخوان خدمات دولت داشتهاند و او از گذشته این فکر را در ذهن داشته که آیا نمیشود این افراد بدون مراجعه حضوری بتوانند کارهایشان را پیش ببرند؟
سیدی که 38 ساله است و فوقلیسانس سازههای دریایی دارد، چند سالی کاپیتان نفتکش جمهوری اسلامی بوده و میگوید: «به خاطر شرایط کاریام در آن دوره کشورهای زیادی را دیدم و وقتی شرایط دریافت خدمات را در بعضی از کشورها مشاهده میکردم، متوجه میشدم که دولت الکترونیک تا چه میزان در آنجا پیشرفت کرده و چقدر کارها سادهتر است. دیدن یکپارچگی سرویسهای الکترونیک برایم بسیار جذاب بود.» به همین دلیل مدتی را در ایالت پنسیلوانیای آمریکا، کورسهای مختلف میگذراند و با بلاکچین آشنا میشود و در پروژه دولت الکترونیک کره جنوبی مشارکت میکند. سیدی در گفتوگوی پیش رو درباره دلایل بازگشتش به ایران و ایجاد شرکت آیتیساز توضیح میدهد؛ اینکه قصد داشته کسبوکاری داشته باشد که تلفیقی باشد از خدمات دولتی، خدمات بخش خصوصی، هوش مصنوعی و زیرساخت بلاکچین. سیدی در این گفتوگو به چالشهای کسبوکارهای حوزه هوش مصنوعی و بلاکچین اشاره دارد و معتقد است خود کسبوکارها باید برای تنظیمگری پیشقدم شوند، پیش از آنکه حاکمیت داروی تلخ خود را به کام آنها بریزد.
آیتیساز چطور شکل گرفت؟
من سال 96 به ایران برگشتم. قصد داشتم به شکل تخصصی در حوزه بلاکچین فعالیت کنم و کسبوکاری داشته باشم که تلفیقی باشد از خدمات دولتی، خدمات بخش خصوصی، هوش مصنوعی و زیرساخت بلاکچین، برای اینکه قابلیت تغییر نداشته باشد.
کمی جزئیتر در این باره توضیح میدهید؟
الان چند وقتی است که گفته میشود خدمات قوه قضائیه هوشمند شده است. این کار را تیم آیتیساز انجام داده است و از سیستمهای هوش مصنوعی برای انطباق و احراز هویت در این سامانه بهره برده است. از هر هزار احراز هویتی که از این طریق انجام شده، تنها چهار مورد به خطا خورده است. در حال حاضر بیشتر کارهای دولتی به این شکل انجام میشود که به آن سازمان یا ارگان دولتی مراجعه میکنید و مدارک هویتی خود را ارائه میدهید. بسیار راحت هم میتوان مدارک جعلی ارائه داد، چون سازوکاری برای تشخیص آن ندارند، مگر در سازمانهایی که مسائل امنیتی اهمیت بالایی داشته باشد.
چند وقت است این کار را انجام میدهید؟
حدود یک سال. در زمان ریاست آقای رئیسی بر قوه قضائیه کارمان را شروع کردیم و اتفاقاً حمایتهای خوبی هم از ما انجام شد. اکنون هیچکدام از سرویسهای قوه قضائیه نیاز به احراز هویت حضوری ندارند.
چطور شد که ارتباط شما با قوه قضائیه شکل گرفت؟
کار آیتیساز از همان ابتدا با اپراتوری تأمین خدمات الکترونیک دولت تعریف شد. به این معنا که سرویسهای مختلف حضوری را از ارگانها و سازمانها احصا میکنیم و همانها را به سرویسهای الکترونیک تبدیل میکنیم و به دفاتر پیشخوان دولت ارائه میدهیم. در اصل ما تأمینکننده خدمات دفاتر پیشخوان دولت و آیسیتیهای روستایی هستیم. سال گذشته برای ارگانهای مختلف حدود 22 میلیون نفر را احراز هویت کردهایم. در حال حاضر شش هزار دفتر نیز تحت پوشش مجموعه ما هستند. دفاتر وزارت کار نیز به این مجموعه افزوده شدهاند. تمام اینها سرویسهایشان را از آیتیساز دریافت میکنند. همه این خدمات نیز پشتیبانی 24 ساعته دارند.
چند نفر در مجموعه شما مشغول به کار هستند؟
76 نفر به صورت تماموقت. در طول روز حدود 18 هزار نفر هم به عنوان کاربر دفتر پیشخوان با ما ارتباط دارند و خدمت دریافت میکنند.
در حال حاضر به جز قوه قضائیه، خدمات چه سازمانهایی را به دفاتر ارائه میدهید؟
کارگزاریها، وزارت کار، شهرداریها، وزارت کشور، ثبت احوال و… .
فعالیت شما به همکاری با ارگانهای دولتی محدود نمیشود و همکاریهایی با کسبوکارهای خصوصی نیز دارید. درباره جزئیات این همکاریها و سرویسهایی که ارائه میدهید، توضیح میدهید؟
کسبوکارهای خصوصی مدتهاست با شکایاتی که از سمت پلیس فتا از آنها میشود، درگیرند. زیرا برایشان پیش میآید که برخی از کاربرانشان از طریق پلتفرم آنها مرتکب کلاهبرداری شوند و بار حقوقی این موضوع را متوجه صاحبان این پلتفرمها میدانستند. برخی سازمانهای دولتی مثل سازمان توسعه تجارت اکترونیک به این کسبوکارها گفته بودند که از سرویسهای آنها استفاده کنند ولی صاحبان این کسبوکارها نپذیرفتند، زیرا نمیخواستند دادهها و اطلاعات مشتریانشان در اختیار سازمان دیگری قرار گیرد. حتی سازمانها سعی کردند برای این مسئله قانون بگذارند و کسبوکارهای آنلاین را وادار به پیروی کنند، اما همه میدانیم که با این افراد نمیتوان بخشنامهای و دستوری برخورد کرد و باید تعامل داشت. البته سازمانهای دولتی با وجود اینکه بر احراز هویت تأکید داشتند، خودشان سامانهای نداشتند که بخواهند آن را در اختیار بخش خصوصی قرار دهند.
ما برای رفع این مشکل، بر اساس مجوزی که از قوه قضائیه دریافت کرده بودیم و قراردادی که با سازمان تنظیم مقررات داشتیم، به عنوان کارگزار معاونت علمی، شرکت احرازشو را راهاندازی کردیم. مأموریت این شرکت این است که هرجایی کسبوکارهای خصوصی نیاز به سیستم احراز هویت داشتند، در اختیارشان قرار گیرد. بر این اساس، درگاه احراز هویت مختص بخش خصوصی شکل گرفت که در 15 سطح این عملیات را انجام میدهد. پایهایترین سطحش «شاهکار» است که شماره موبایل و کد ملی را تطبیق میدهد. حتی قرار بر این است که خودروی آگهیدهندگان فروش خودرو و ملک نیز بررسی شود و در حال حاضر در پلتفرم دیوار، این امکان در دسترس است.
الان در بخش خصوصی چه تعداد از شرکتها از این سرویس شما استفاده میکنند؟
با حدود 100 شرکت خصوصی قرارداد بستهایم. پیادهسازی این سرویس هم بسیار راحت است و زمان زیادی از تیم فنی شرکتها نمیگیرد. در حال حاضر دیجیپی و تپسی (برای احراز هویت راننده) از جمله کسبوکارهای مطرحی هستند که از این سرویس آیتیساز در سامانه خود استفاده میکنند. حتی شرکتهای بازاریابی شبکهای نیز از سرویس ما برای احراز هویت شبکه بازاریابان خود بهره میبرند.
اگر این بستر احراز هویت تکمیل شود و کسبوکارها از آن استفاده کنند، از بسیاری از مشکلات صاحبان کسبوکار کاسته خواهد شد. البته در صورتی که وقتی کسبوکاری از این سرویس استفاده کرد و کاربری کلاهبرداری کرد، باز سراغ مدیرعامل آن پلتفرم نرویم و قوه قضائیه و پلیس فتا از اطلاعات مندرج در سامانه احراز هویت برای دستگیری مجرمان استفاده کنند. شکی نیست که در این صورت آمار کلاهبرداری و جرم در این پلتفرمها نیز بهشدت کاهش مییابد. البته این کار اجباری نیست ولی امکانش فراهم شده است تا فروشندگان و خریداران واقعی مشخص شوند و خیال کاربران راحت باشد.
شما در حوزه بانکداری دیجیتال نیز پیشتر اقداماتی داشتهاید. میتوانید درباره آنها توضیح دهید؟
ما چند سال قبل پلتفرمی را آماده کرده بودیم که میشد از طریق آن افتتاح حساب، دریافت تسهیلات و… را به صورت غیرحضوری انجام داد که در حال حاضر در بانکداری دیجیتال و نئوبانکها ارائه میشود. آن زمان یک مشکل اصلی داشتیم و آن هم امضای دیجیتال بود. بانک مرکزی تا سه ماه پیش میگفت فقط میتوانید از سرویس امضای دیجیتال بانک مرکزی استفاده کنید، در حالی که هنوز این سرویس را راه نینداخته بود و همچنان هم راه نیفتاده است. ابلاغیهای از سوی معاون اول رئیسجمهور به شرکتها و سازمانها و بانک مرکزی صادر شد که بر اساس آن میشد از سرویس امضای دیجیتال شرکتهای خصوصی معتبر استفاده کرد و انجام این کار بلامانع است. مرکز توسعه تجارت الکترونیک به شش شرکت مجوز این کار را داده است. ما از این تعداد با چهار شرکت قرارداد بستیم و سرویس احراز هویت را در کنار سرویس امضای دیجیتال قرار دادیم. به جای اینکه برای امضا توکن ایجاد کنیم یا از فرد بخواهیم که حضوری به جایی مراجعه کند، امضا را روی تلفن همراه پیادهسازی کردیم. ما این پلتفرم را در اختیار بانک گردشگری و بانک مسکن قرار دادهایم و در آینده با یک بانک دیگر نیز قرارداد خواهیم بست. حسن این اتفاق این است که امضای دیجیتال مورد تأیید حاکمیت و دستگاه قضایی و امنیتی است.
در قدم بعدی به این فکر کردیم که چطور مشتریان خدمات دفتر پیشخوان دولت، به صورت غیرحضوری بتوانند خدمت مورد نظر خود را دریافت کنند. به این شکل که هرکس بتواند نزدیکترین شعبه دفتر پیشخوان دولت را از طریق سامانهای پیدا کند و تمام سرویسها را به صورت آنلاین از آن دفتر دریافت کند و کارمزد خدمات هم به حساب همان دفتر واریز شود. اسم این سامانه «همراه هوشمند» است و در حال حاضر در ایرانسل من، ایوا (بانک ملی) و سکه (بهپرداخت ملت) فعال است.
آنطور که تا الان متوجه شدم، شما در سال 96 با هدف سامان بخشیدن و سروشکل دادن به وضعیت دولت الکترونیک در ایران به کشور بازگشتید. چطور شد که با این فکر به ایران برگشتید و تعامل با نهادها و سازمانهای حاکمیتی چه چالشهایی داشت؟
این مسئله به سابقه و پیشینهمان برمیگردد. من در کشورهای دیگر پیادهسازی دولت الکترونیک را دیده بودم و میدانستم توان فنی مورد نیاز در داخل کشور هست اما حاکمیت هنوز توانش را نداشت.
منظورتان از «توان» چیست؟
آنها توان قبولکردن این موضوع را نداشتند که یک روز کسی با ارائه یک عکس بتواند خودش را احراز هویت کند و مثلاً کارهای قضاییاش را انجام دهد. در اصل میتوان گفت پذیرش فناوری وجود نداشت. سال 96 ده انگشتمان باید در استمپ فرومیرفت تا بتوانیم یک گواهی عدم سوءپیشینه دریافت کنیم. من همان موقع به این فکر میکردم چه میشد اگر میتوانستیم بدون انجام این کارها، مثل چند کشوری که میشناختم، این امور به صورت الکترونیکی انجام شود. من این را در کره جنوبی دیده بودم و در پروژهاش مشارکت داشتم. کره جنوبی هم اعتماد نمیکرد و میخواست کار را مرحله به مرحله پیش ببرد، ولی چون با آمریکا و کانادا و استرالیا در رقابت بود، به راهاندازی دولت الکترونیک سرعت داد و اعتماد کرد. ولی این حس رقابت را در ایران نداشتیم. دو سال پیش، زمانی که کرونا در کشور شیوع پیدا کرد، حاکمیت مرتکب اشتباهی بزرگ شد و آن هم اینکه علیرغم داشتن دانش مورد نیاز، بر حضوریبودن خدمات پافشاری کرد. شما صف احراز هویت سجام را در همان روزها ببینید، متوجه منظورم میشوید. اما خوشبختانه برخی نهادها در ادامه راه همکاری بیشتری داشتند. نمونهاش قوه قضائیه بود. اگر به من میگفتند کدام نهاد یا سازمان حاکمیتی بیشتر به استفاده از هوش مصنوعی بها خواهد داد، شاید قوه قضائیه نود و نهمین گزینهای بود که از بین صد سازمان به ذهنم میرسید. ولی وقتی کاربردها را برای آقای رئیسی توضیح دادم، ایشان بسیار استقبال کرد. یا مثلاً بانکی دولتی و سنتی مثل بانک مسکن.
ما به ایران برگشتیم، زیرا میگفتند از افراد صاحب دانش و تجربه حمایت خواهد شد تا بتوانند کاری را که در خارج از کشور انجام میدادند، در ایران پیادهسازی کنند. ما برگشتیم اما هیچگونه حمایتی نشد. اینکه چرا به این سمت رفتم، به این بازمیگشت که خانواده من از سال 89 دفتر پیشخوان دولت داشتند و من با خودم فکر میکردم همینها را میتوان الکترونیک کرد. اما خانوادهام میگفتند اینطوری روزی ما را قطع میکنی، چون درآمد ما از طریق همین افرادی است که به شکل حضوری از ما سرویس دریافت میکنند. به همین دلیل به این فکر افتادم که این دفاتر به شکل تخصصی کارشان را انجام دهند و درآمدشان را داشته باشند، اما نیازی به مراجعه مردم نباشد. نتیجهاش همان سرویسی شد که پیشتر برایتان توضیح دادم.
این را هم تأکید کنم که این دانش باید در داخل کشور باشد و چیزی نیست که بتوان زیرساختش را از جایی خریداری کرد، زیرا سازوکار متفاوتی دارد. اما متأسفانه عدهای فکر میکنند این پلتفرمها را بهتر است از خارج از کشور خریداری کنند. هزینههای هنگفتی هم میکنند، اما در نهایت به دلیل اینکه نمیتوانند آن را راهاندازی کنند، توسعه دهند و خدمات پشتیبانی دریافت کنند، اصلاً از آن استفاده نمیکنند. ما به بانکها میگوییم ما پلتفرم خدمات بانکی را رایگان در اختیارتان میگذاریم؛ استفاده کنید و اگر دیدید چیز خوبی است و به دردتان میخورد، بعداً هزینهاش را پرداخت کنید. الان وضعیت به شکلی است که هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در ایران ارتقا پیدا میکند، اما مدیران مطلع نیستند و ما نیز راهی برای آگاهسازیشان نداریم. درکی هم درباره نیازها و راهکارهایش ندارند.
میتوانید مثال بزنید؟
یک نمونهاش سفته است. بانک مرکزی نیاز به سفته الکترونیکی را تا چند وقت پیش باور نمیکرد. در حالی که در سفتههای کاغذی هم احتمال جعل وجود دارد و هم چاپ آنها، هدر دادن کاغذ است. البته ما سفته الکترونیکی را پیادهسازی کردهایم و تا چند وقت دیگر از آن رونمایی میشود.
شرکتهایی مانند شما نیازمند نیروی فنی و متخصص هستند که بهسختی میتوان آنها را جذب یک شرکت کرد و در ادامه نیز پروسه نگهداشت آنها دشوار خواهد بود. شما به چه شکل با این نیروها تعامل میکنید که در این بخش دچار مشکل نشوید؟
سعی کردهام همدلی ایجاد کنم و آنها را متوجه کار ارزشمندی که انجام میدهند، بکنم. نتیجه این را وقتی میبینم که نیروی فنی از پشتیبانی میپرسد فلان سرویس چه بازخوردهایی داشته است. ممکن است این نیرو مهاجرت کند، اما فعلاً توانستهام این مدل را پیش ببرم. نیروی فنی در اینجا درگیر کار است و احساس تعلق خاطر به کاری که تحویل داده، دارد. گاهی به بچهها میگویم کاری را که در سیلیکونولی ده نفره انجام میدهند، آنها یکنفره پیش میبرند تا بدانند مدیر مجموعه میداند آنها چه کار ارزشمندی انجام میدهند و چه زحمتی میکشند. از نظر من حقوق ارزش چندانی ندارد و چیزی که میتواند تاحدودی نیروی انسانی را به مجموعه وصل کند، همان احساس خوب ارزشمند بودن و علاقهاش به محصول باکیفیتی است که تولید میکند و مردم همه ایران میتوانند از آن استفاده کنند. البته این کار روند مهاجرت را قطع نمیکند و با وجود این تدابیر، حدود 20 نفر از نیروهای این مجموعه مهاجرت کردهاند و آنجا خیلی هم خوب کار میکنند.
این روزها کسبوکارها به شکلهای گوناگون با نهادهایی که در نقش رگولاتور این فضا ظاهر میشوند، درگیرند و مشکلاتی دارند. رگولاتور باید چه رویکردی به فضای کسبوکارهای این حوزه داشته باشد که هم تنظیمگری اتفاق بیفتد، هم کسبوکارها آسیب نبینند و متضرر نشوند؟
من دو مثال برایتان میزنم. در قدمهای اولی که در آیتیساز برداشتیم، سازمان تنظیم مقررات به سراغمان آمد و از ما خواست سامانهای نظارتی ایجاد کنیم تا روی ما که به کسبوکارها و حاکمیت سرویس ارائه میدهیم، نظارت کنند. این اتفاق افتاد و ما این سامانه را ایجاد کردیم.
اما در مورد قوه قضائیه، رگولاتوری وجود نداشت. جمعی از کسبوکارها گرد هم آمدند و تنظیمیار را تشکیل دادند. حالا این تنظیمیار است که روی عملکرد ما نظارت دارد و قوه قضائیه هم این را پذیرفته است و اختیار تنظیمگری را به کسبوکارها داده است.
این نکته را بگویم که رگولاتوری ربطی به مجوز ندارد. من اصلاً ماهیت مجوز را درک نمیکنم. شما توانی دارید و چیزی را تولید می کنید که یا مردم از آن استفاده میکنند یا نمیکنند؛ مجوز معنایی ندارد. مردم باید تعیین کنند که محصول شما به کار میآید یا نه. اما در رابطه با تنظیمگری، باید بگویم خصوصاً در حوزه فناوریهای نوین نیاز است خود کسبوکارها دستورالعمل مورد نیاز را ایجاد کنند. نظارت و تنظیمگری باید به عهده خود کسبوکارها باشد. قبول دارم که خود ما به عنوان صاحبان کسبوکار در این زمینه کوتاهی کردهایم اما کمکم این روند در حال شکلگیری است. الان دیدگاه این است که پیش از اینکه نهاد یا ارگان نظارتی و امنیتی به کسبوکارها ایراد بگیرد، خودمان ایرادها را بیرون بیاوریم، برایش فرایند ایجاد کنیم و همگی خود را ملزم به رعایت این دستورالعمل کنیم. همین را به حاکمیت نیز ارائه میدهیم تا نظرشان را اعلام کنند. اما اگر این کار را نکنیم و روند برعکس باشد، میدانید چه میشود؟ یک دستورالعمل اجباری از سمت حاکمیت میآید که یا باید از آن پیروی کرد یا کسبوکار تعطیل میشود.
شما تا به اینجا سرمایهای جذب کردهاید یا برای ادامه کار، برنامهای برای جذب سرمایه دارید؟
سال 96، من و آقای متقیزاده (همبنیانگذار آیتیساز و رئیس هیئتمدیره) هرچه داشتیم و پسانداز کرده بودیم، فروختیم که چیزی در حدود 5/1 میلیارد تومان شد و با همین سرمایه کمکم کارمان را شروع کردیم. طی این سالها دوست داشتیم جذب سرمایه داشته باشیم ولی اتفاق به آن شکلی که مد نظرمان بود، نیفتاد. بعد از چهار سال بهتازگی معاونت علمی به ما مبلغی را بابت استارتاپهایی که اینجا داریم، پرداخت کرده است؛ زیرا شتابدهنده نیز هستیم.
در حالت عادی، مخارج ماهانه این شرکت حدود 700 تا 750 میلیون تومان است. این رقم در ماههای ابتدایی کارمان 42، 43 میلیون بود و یک سال فقط تلاش کردیم تا زیرساختهایمان را آماده کنیم. آیتیساز امروز 17 سامانه مختلف ارائه داده است که توسعه و نگهداری هرکدام از اینها، هزینههای خاص خود را دارد و باید مثل یک موجود زنده از آن مراقبت شود. از سویی دیگر در آیتیساز دنیایی از تراکنشهای مالی اتفاق میافتد، بنابراین همکاری با شرکت ما میتواند برای PSPها جذاب باشد. ما در ابتدای کار که وارد این بازار شدیم، با بانک سامان و بهپرداخت ملت مذاکره کردیم. یک سال و نیم پیش با بهپرداخت به این نتیجه رسیدیم که برای توسعه زیرساختمان، تراکنشهایمان را پیشفروش کنیم. تا امروز هم در مجموع و بهمرور 9/3 میلیارد تومان از بهپرداخت دریافت کردهایم. البته مبلغ قرارداد در حدود پنج میلیارد تومان است. ارزش تراکنشهایی که پیشفروش کردیم، از این مقدار بالاتر بوده است. بهپرداخت ما را در یک قرارداد پنج ساله مکلف کرد که در ازای این مقدار 60 میلیون تراکنش ایجاد کنیم و گمان میکنم تا الان 35، 36 میلیون تراکنش ایجاد کردهایم. اما متأسفانه بهپرداخت زمانی سرمایه را به دستمان رساند که دیر شده بود و من کاری را که میخواستم با آن مبلغ انجام دهم، به پایان رسانده بودم. به همین خاطر برای پروژههای جدید، دیگر همکاریای با بهپرداخت نخواهیم داشت، زیرا روند تصمیمگیری در این مجموعه کند و زمانبر است.
معاونت علمی به ما گفت که چقدر سرمایه نیاز داریم؟ من گفتم با توجه به پروژههایی که داریم، رقمهای پایین دردی از ما دوا نمیکند و برای پیش بردن کارهایمان به حدود 30 میلیارد تومان سرمایه احتیاج داریم. قرار شد شرکت ارزشگذاری شود که ارزش آن 600 میلیارد تومان اعلام شد. چند پیشنهاد سرمایهگذاری از حرکت اول، ستاد اجرایی فرمان امام و یک شرکت خصوصی داریم و چند جلسه داشتهایم و با PSPهای دیگر نیز مذاکره کردهایم. فعلاً داریم بررسی میکنیم که کدام گزینه بهتر است.
چشمانداز شما برای آیتیساز چیست؟
آیتیساز در حال حاضر در نقطهای قرار دارد که اکثر مردم چه بدانند، چه ندانند، حداقل یک بار از سرویسها و خدماتش استفاده کردهاند. اما دوست دارم جامعترین بستری را داشته باشم که همه سرویسهای مورد نیاز دولت الکترونیک را پوشش دهد.
الان آیتیساز ماهانه 5/3 میلیون تراکنش خرد انجام میدهد، حدود 7/3 میلیون نفر از همراه هوشمند استفاده میکنند و 220 میلیارد تومان گردش مالی ارائه سرویسها در شش ماه گذشته بوده است و قابلیتش را داریم که این رقم را به 700 میلیارد تومان برسانیم، اما انجام این کار نیازمند حضور یک شریک قویتر است. البته میتوانیم بدون شریک هم کار را پیش ببریم و به رقم مورد نظرمان برسیم اما زمان بیشتری میبرد.