پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
گفت و گوی اختصاصی راه پرداخت با پروفسور بارچ درباره بانک 2.0
بانکداری در ایران فراز و نشیبهای فراوانی داشته است. چه آن زمان که بانکداری ایران دست انگلیسیها بود و چه آن زمان که بانکهای ایرانی ربوی فعالیت میکردند، و چه اکنون که بر روی کاغذ و در حرف، بانکداری بدون ربا داریم، از سامانههای گوناگونی برای بانکداری استفاده میشد. زمانی بانکداری بر روی دفتر و کاغذ بود. اکنون اما سیتسمهای فوق پیشرفته این کار را انجام میدهند. اما چند سالی است که در دنیا حرفهای جدیدی زده میشود. در این صحبتها کلیدواژهای که مدام تکرار میشود بانک 2.0 است.
در زمینه بانک 2.0 کتابی مانند کتاب آقای برت کینگ قابل توجه است.
هر چند که او کتاب دیگری تحت عنوان بانک 3.0 نوشته است.
اما مفهوم بانک 2.0 هنوز هم در جهان تازگی دارد. چند وقت پیش شرکت توسن برای اولین بار در ایران به سراغ فضای جدید رفت و شرایط تجربه بانکداری بر روی شبکههای اجتماعی را فراهم کرد.
در راه پرداخت مرزهای فناوری را هدف قرار دادهایم. به مرور مطالب بیشتری در این مورد منتشر خواهیم کرد.
در سمینار بانکداری الکترونیک 2.0 که پنجشنبه و جمعه 4 و 5 مهرماه برگزار شد فرصت خوبی به دست آمد که با مدرس این کارگاه دو روزه یعنی پروفسور کارستن بارچ گفت و گو کنیم. او در این همایش به بسیاری از ملزومات و فواید بانک2.0 اشاره کرد. گفت و گوی ما با پروفسور طولانی است. بخش کوتاهی از گفت و گو را تقدیم شما مخاطبان راه پرداخت میکنیم.
– جناب آقای پروفسور بارچ برای مخاطبان راه پرداخت بگوییدبانک 2.0 یعنی چه و به نظر شما چرا بانکها باید به این دنیای جدید بانکداری مهاجرت کنند؟
وقتی که به دنیای بانکداری نگاه میکنیم، با چالشهای زیادی مواجه میشویم، دنیایی که عدم اعتماد مشتریان در آن وجود دارد. در عصر حاضر رسانهها زیاد شده و مشتریان فرصتهای رسانهای و تکنولوژیهای جدید فناوری اطلاعات را به خوبی و حتی بهتر از بانکها و شرکتها درک میکنند. با توجه بهاین مشتریان انتظار دارند که به سادگی از بانکداری الکترونیک به عنوان یک سیستم تراکنش محور استفاده کنند. انتظار مشتریان ارائه خدمات بانکی به صورت شخصی و متناسب با نیازهای آنها است.
این دست از خواستهها برای بانکها مشکلزا است. بانکها از طرفی تعامل شخصی با مشتریان ندارند و از طرف دیگر باید خدمات شخصی متناسب با هر مشتری ارائه کنند. راهحل، استفاده از دادههای مشتریانی است که بانک ها در اختیار دارند. بدیهی است که بخشی از فعالیتهای هر شخص نشات گرفته از رفتارهای مالی اوست. بنابراین بانکها باید تصور درستی از رفتار مشتری داشته باشند و تشخیص دهند که مردم چگونه زندگی میکنند.
اگر به ارائه امروز و مثال یکی از شرکتکنندگان برگردیم، یک بانک میتواند در روز 3 میلیون تراکنش را ثبت کند. این حقیقت میتواند به بانکها در تحلیل دادههای بزرگ (Big Data) بسیار کمک کند، و بر اساس آن سرویس متناسب با مشتری را استنتاج کنند. در واقع فرآیند استفاده از دادههای بزرگ و تحلیل دادههای پیچیده، پایه بانکداری الکترونیک 2.0 است که سرویسهای شخصیسازی شده را به هر مشتری ارائه میکند.
نکته مهم این است که انجام این کار مستلزم استفاده از تکنولوژی به روز فناوری اطلاعات است، که در حال حاضر این تکنولوژی وجود دارد. بنابراین ارائه سرویسهای سفارشی برای هر مشتری بسیار ضروری است. به نظر من گذار بانکها از بانک 1.0 به بانک 2.0 اجتناب ناپذیر است. حقیقت این است که اگر بانکها، بانکداری الکترونیک 2.0 را در دستور کار قرار ندهند خللی در مدل کار آنها به وجود نمی آید اما بانکی که از بانکداری الکترونیک 1.0 بهره میبرد مانند این است که با دوچرخه در مسیر حرکت میکند و بانکی که از بانکداری الکترونیک 2.0 بهره میبرد مسیر را با ماشین طی میکند.
– پروفسور بارچ! تغییر زیرساختهای بانکی به بانکداری الکترونیک 2.0 مستلزم تغییر مدل کسبوکار بانکی است و موجب دگرگونی در بسیاری از بخشها مانند بخشهای مشتری، ارزشهای درنظر گرفته شده برای مشتری، هزینهها و درآمدها و … خواهد شد. آیا معیار (benchmark) خاصی برای بانکها به منظور همتراز شدن ساز وکار فناوری اطلاعات، مالی و … با بانکداری الکترونیک 2.0 وجود دارد؟
سوال خیلی خوبی پرسیدید. پیادهسازی بانک 2.0 فقط به مفهوم نصب نرمافزارهای جدید نیست و نیازمند یک مدیریت پروژه قوی برای کل سازمان است. برای مثال یک بانک آلمانی در مسیر بانک 2.0 ساختار خود را در 6 سال و به هزینه 1 میلیارد دلار تغییر داد. تنها یک برنامه بازسازی ساختارمند برای بانکها میتواند تضمین کننده موفقیت باشد. زیرا همانطور که شما گفتید مدل کسبوکار تغییر خواهد کرد. به طوری که در این مدل سازمان به جای فروش محصولات پایدار به ارائه سرویسهای سفارشی مرتبط برای هر مشتری خواهد پرداخت. که به روشنی فلسفه کار کاملا متفاوت است. در این مسیر به سیستمهای فناوری جدید، آموزش مشتریان و همچنین استفاده از سازمانهای مختلف برای ارائه استراتژی بازاریابی بانک احتیاج است. اگر من بخواهم یک توصیه به بانکها داشته باشم این است که، استفاده از منابع و مشاورههای خارج سازمان تنها راهی است که میتواند مدیریت پروژه را تضمین کند.