پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
محمدتقی چهرودی: تحول در روش خدماتدهی باید باشد
محمدتقی چهرودی نامی آشنا در عرصه بانکداری کشور است، اگر به نحوی با سیستم بانکی کشور ارتباط داشته باشید از تلاشهایی که ایشان و همکارانشان طی سه دهه اخیر برای تبدیل سیستم سنتی بانک به سیستم پیشرفته امروزه کردهاند، بیخبر نیستید؛ مردی با اندوخته علمی از دانشگاه دنتون تگزاس که به کشور بازگشت. مهندس چهرودی علاوه بر مدرک کارشناسی ارشد رشته کامپیوتر، مدیریت بازرگانی را نیز در تحصیلات خود دارد. ایشان سالها مدیریت فناوری اطلاعات یکی از بزرگترین بانکهای دولتی را برعهده داشت و بعد از بازنشستگی، تجربههای خود را به بدنه خصوصی بانکداری انتقال داد. به تازگی ایران مصاحبهای با او داشته و به بررسی مطالب پیرامون بانکداری الکترونیک، ابزارها و چالش مربوطه دراین بخش پرداخته است که در ادامه آورده شده است.
.
نقطه تحولی که برای بانکداری کشور میتوانیم متصور شویم به چه زمانی برمیگردد؟
وقتی که از امریکا به ایران برگشتم به استخدام سازمان کشتیرانی درآمدم،اصلاً فعالیتی در زمینه بانکی نداشتم. بعدها حدود سال 72 بود خبر دادند پروژهای در سطح ملی در یکی از بانکها در حال شکلگیری است. طرح جامع که تصویب شد دکتر الهی به عنوان مشاور اجرایی رئیس کل بانک مرکزی یک شرکت هلدینگ انفورماتیک به وجود میآورند که نرم افزارش به عنوان کربنکینگ یا استقرار نظام یکپارچه ملی شکل میگیرد.
.
این نظام یکپارچه چه تغییراتی در سیستم بانکی کشور به وجود آورد؟
تا قبل از اینکه سیستم یکپارچه بانکی به وجود بیاید، سیستم بانکی متکی بر شماره حساب بود نه مشتری. به قولی شما مشتری شعبه بودید نه بانک و از یک شعبه به شعبه دیگر شما را نمیشناختند. اصلاً چک یک شعبه در شعبه دیگر پاس نمیشد، میگفتند 24 ساعت چک باید در شعبه باشد. سیستم متمرکز موجب شد از متکی به حساب بودن به سمت مشتری برویم. یعنی اگر مثلاً میزدند چهرودی چندتا حساب دارد، در سیستم لیست میشد و سیستم از یک حالت جزیرهای پراکنده در آمد.
.
چه مزایایی برای این سیستم عنوان میشد؟
در سؤال قبل به طوری پاسخ دادم، در این زمینه ما مطالعاتی هم بعداً انجام دادیم. نگاه کنید شما اگر به خاطر گردش حساب، موجودی حساب و سایر المانهای مطرح در بحث اعتبار جزو مشتریان ویژه بودید در شعبه خودتان شناخته شده بودید نه بانک، حالا اگر رئیس این بانک عوض میشد تکلیف این مشتریهای ویژه چی میشد؟ از سمت دیگر در سیستم قبلی عملیات رفع مغایرت باید درون هر شعبه انجام میشد، ارتباطی با محیط دیگر شعبهها نبود. بعضاً کارمندها چندساعت مجبور بودند بعد از وقت اداری بمانند تا این اینکه این اطلاعات را تراز کنند بعد بفرستند مرکز، دوباره بیاید شعبه، مغایرت داشت دوباره رفع بشود، یک فرایند طولانی و زمانبر بود، البته مزیتی هم داشت که هر اتفاقی میافتاد درون خود شعبه بود ولی در سیستم متمرکز عملیات مثلاً از 11 شب در مرکز شروع میشد و تا 3 صبح طول میکشید، جلوگیری از مغایرت هم یکی از کاراییهای عمده آن بود.
.
ابزارهای الکترونیک در این میان چه نقشی ایفا کرد؟
اگر مدنظر شما این باشد که سیستمها از دستی به کامپیوتری تبدیل شد، این تحول نیست. تحول در روش خدماتدهی باید باشد وگرنه هنر نکردهایم که ابزار محاسباتی تغییر کرد. شما الآن یک موبایل دارید فردا یک اسمارت فون میگیرد، این تحول است؟ تحول زمانی مطرح شد که مشتری نیاز نبود برای پاس کردن یک چک از این شعبه به شعبه دیگر برود وگرنه قبل از این موارد ما در سیستم بانکی کامپیوتر داشتیم که البته بعدها با اتصال اینها شبکه به وجود آمد و ابزارهای دستی کنار رفت.
.
گامهای بعدی در عرصه خدمات نوین بانکی چگونه برداشته شد؟
دستگاههای خودپرداز باعث به وجود آمدن گام اساسی در این زمینه شد که بعدها با پایانههای فروش تکمیل شد. در ابتدا کارتهای بانکها با حسابهای خودپرداز وصل بود و ارتباطی با شبکه کربنکینگ وجود نداشت، این جا ما مشکل داشتیم، خب دیگر چه فرقی میکرد، مشتری باید میرفت از یک حساب به حساب خودپرداز پول میریخت. اساس این کارتها این بود که مشتری برای کارهایی در این سطح به بانک مراجعه نکند اما محقق نشد، بعدها این ضرورت ایجاب کرد گامی مهم در اتصال کارتهای بانکی با شبکه کربنکینگ و بعد از آن شبکه بین بانکی که به همان شتاب مصطلح هست، برداشته شود.
.
گسترش این کارتهای بانکی چگونه صورت پذیرفت؟
بعد از این که کارتهای بانکی به شماره حسابهای مشتری وصل شدند، این بسترسازی در کنار ایجاد یک فرهنگ توانست گسترش امروزی را به وجود بیاورد. فرهنگی که بانکها با واریز حقوق کارمندان به کارتهای بانکی آغازگر آن بودند و از سمت دیگر بانک مرکزی با ایجاد جریمههایی بانکها را موظف کرد که خدمات مربوط به این بخش را متعهد شوند و با فرمولهای مطرح درآن زمان، به ازای یک تعداد کارت مشخص، بانکها باید به نسبت آن دستگاه خودپرداز ایجاد میکردند. موضوعی که در کنار پایانههای فروش باعث گسترش عابربانکها شد که بعدها تلفنبانک، همراه بانک، اینترنت بانک و خدمات دیگر طی مراحلی وارد سیستم بانکی شدند.
.
آیا این فرهنگسازی برای سیستم بانکی گران تمام نشد و از سوی دیگر خطراتی که در ابزارها وجود دارد، مزیتهای آن را تحت الشعاع قرار نداده است؟ بهتر نبود با توجه به نبود برخی زیرساختها، بخشی از خدمات ارائه نمیشد؟ تعدیل نیرویی هم سبب شده است؟
بانکها فقط نباید به دنبال سود باشند،این که فایده ندارد. یک جایی سود است یک جایی ضرر، در دید کلی باید سود بانک را درنظر گرفت تا همه منتفع شوند. در بحث خدمات هم نمیشود که به خاطر مسائل امنیتی به صورت کلی یک خدمت را ارائه ندهیم،خب مشکل امنیتی را باید برطرف کنیم. مثلاً خانهای بسازید که نه دری داشته باشد نه پنجره تا دیگر دزد داخلش نشود، این امنیت است؟ خودتان هم دیگر نمیتوانید داخل آن خانه شوید. این خدمات باید ارائه شود، در کنارش مشکلات امنیتیاش برطرف شود. اینها کانالهای تحویل سرویس به مشتری است. ما باید برای هر نیازی یک پاسخ داشته باشیم. تعدیل نیرو مطرح نیست،ما شیفت نیرو داریم، شما وقتی خدمتی که در شعبه 700 هزینه آن تمام میشود را پای اینترنت با 10 تومان انجامش میدهید، این صرفهجویی باید جای دیگر سرمایه گذاری شود که خود پیشرفت و کارآفرینی را به همراه دارد.
.
چه راهکاری برای بهتر کردن وضعیت موجود دارید؟
ما در مسیر درست در حال حرکتیم، هر چیزی را که در دنیا استفاده میشود ، ما تقریباً ارائه میدهیم حتی در برخی موارد بیپرواتر هم عمل کرده ایم. اما دو مورد است که همواره درآن احساس نیاز کردم. مسأله کارت اعتباری، دیگر نباید به مبادله فیزیکی پول بپردازیم، اینها سرمایههای ملی است که در دست مردم فرسوده میشود. ضوابطی هم که در مورد عقود این کارتها توسط بانک مرکزی ارائه می شود جذاب نیست و یا بانکها منابع لازم را ندارند، این موضوع باید اصلاح شود و حتی کارت اعتباری در سطح بین المللی کارا باشد امری که امید است با راه حلهای دولت آقای روحانی صورت پذیرد از سمت دیگر، خدمات هم نباید رایگان ارائه شود، زمانی ممکن است برای این که سرویسی را جا بیندازیم خدمات رایگان ارائه شود ولی وقتی مزایای آن برای همه مشخص شد، ادامه آن، کار اشتباهی است. الآن چرا پایانههای فروشگاهی باید رایگان ارائه شود در حالی که با همین ارزهای جدید هر دستگاه 300 الی 400 تومان هزینه برمیدارد، همین رایگان تمام شدن است که موجب میشود فروشگاهها با دقت از آن مراقبت نکنند، چون هزینهای نکردند که نگران باشند.
.
اگر سؤالی بوده است که مطرح نکرده ایم یا نظری داشته اید که تا الآن مجال بیانش نشده است، بفرمایید؟
متاسفانه در اکثر سازمانها بحث فناوری که در واقع بخش مهمی هم است مظلوم واقع میشود، مدیران در همه بخشها بانک اطلاعات لازم را دارند، اما در این بخش این اتفاق همیشگی نیست. همین امر موجب میشود برخی مقاومتها در برابر این بخش باشد و حتی ضعفهای بخشهای دیگر را برگردن بخش فناوری بیندازند، امری که باید با یک همدلی موجبات بهبود آن را ایجاد کنیم تا شاهد توفیقات بیشتری باشیم.
منبع: ایران