پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
ورود تپسی به بورس، فرصتی برای استارتآپهاست یا تهدید؟
بهعقیده امیرعباس امامی، همبنیانگذار کارچین متاسفانه بهزور میخواهند بخش زیادی از استارتآپهایی که الان شاید زمان مناسبی برای ورود آنها به بورس نباشد را بورسی بکنند. اگر این اتفاق بیفتد و تعدادی از این استارتآپها فیلد شوند، مطمئنا اعتماد سرمایهگذاران لطمه خواهد خورد
اگر تجربه ورود تپسی به بورس شکست بخورد چه اتفاقی برای بقیه استارتآپها در صف ورود به بازار سرمایه خواهد افتاد؟ اگر تپسی موفق شود و پول خوبی از این بازار کسب کند، چقدر در رقابتش با اسنپ میتواند امیدوار به آینده شود؟ درباره ورود اولین استارتآپ ایرانی به بورس مدتها گمانهزنی میشد، اما به نظر میرسد قرعه فال به نام تپسی خواهد خورد.
رضا جمیلی، سردبیر سایت آیچیزها بهتازگی گفتوگویی با امیرعباس امامی، همبنیانگذار کارچین درباره گذشته سرمایهگذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتآپی ایران و مدلهای خروج این سرمایهها داشته که خلاصهای از آن را اینجا میخوانید.
جمیلی گفتوگو را از پیدایش اکوسیستم استارتآپی در ایران آغاز کرد. بهگفته او فضای نوآوری مبتنیبر کسبوکارهای آنلاین، عمری کمتر از پانزده سال دارد. تپسی از سال ۱۳۹۵ شروع به فعالیت کرده و هنوز پنجساله نشده است. اما موضوعی که قرار است در این گفتوگو مورد بررسی قرار بگیرد این است که اصولا چرا استارتاپها باید بورسی بشوند؟ و با توجه به مختصات این بازار، چهقدر امکان موفقیت و بازگشت سرمایه برای استارتاپهایی که وارد بورس میشوند وجود دارد؟
امامی در ابتدا توضیح داد که بهطور کلی در دنیا فضای استارتآپی فضای جذابی است. اخباری که در این رابطه در دنیا میشنویم این است که شما میتوانی در یک کسبوکاری سرمایهگذاری کنی و یکدفعه پولت هزار برابر یا پانصد برابر بشود. این موضوع برای سرمایهگذار جذاب است و خیلیها حاضرند وارد این فضا شوند و در آن سرمایهگذاری کنند. معمولا هم افراد داستان موفقیتها را میشنوند و استارتآپهایی که موفق شدهاند مثل دیجیکالا یا اسنپ بیشتر به چشم میآیند تا هزار استارتآپی که در این جنگل بارانی وجود داشته و الان از بین رفتهاند.
بهگفته او فضای این سرمایهگذاری، فضای نامتعارفیست و میتوان تحت عنوان بیزینسهای نامتعارف هم از آن یاد کرد. چراکه در مورد تعریف استارتآپ اختلاف نظر وجود دارد. به طور کلی شاید ورود آدمهای عادی به این فضا منطقی نباشد و برای همین است که یکسری سرمایهگذار از جنس سرمایهگذار خطرپذیر به وجود میآیند.
به عقیده امامی در این فضاست که یکسری از افراد حاضرند ریسک کرده و بر روی استارتآپها سرمایهگذاری کنند. آمارها متفاوت است. ممکن است آمارها بگویند که از هر ۱۰ سرمایهگذاری که شما در فضای استارتآپی انجام میدهید، ۹ تای آن با احتمال شکست روبهروست و بیزینس بهطور کلی تعطیل شود.ممکن است تنها یکی دوتای آن موفق شوند، ولی در صورت موفقیت این یکی دوتا آنقدر بزرگ میشوند که ۹ تنها ضررهای هشت تا سرمایهگذاری ناموفق را جبران میکنند، بلکه سود خیلی زیادی هم به سرمایهگذار برمیگردانند.
استارتآپها در چه مرحلهای میتوانند وارد بورس شوند؟
او با اشاره به مراحل مختلفی برای سرمایهگذاری بر روی استارتآپها وجود دارد، توضیح داد: «مثلا یکسری انجلینوستور اولیه وجود دارد که بر روی یک ایده سرمایهگذاری میکنند. انجلینستور اولیه میتواند خود فرد یا خانواده و اطرافیان او باشد. در مرحله بعدی آنها پری سید (Pre-seed) میگیرند؛ بعد سید میگیرند؛ بعد ویسیها بر روی آن استارتآپ سرمایهگذاری میکنند؛ به همین ترتیب باید راند a و b وc و الی آخر که درحالحاضر موضوع بحث ما نیستند.
بعد از این مراحل، استارتآپ به بلوغ میرسد. این مرحله اوج کار استارتآپ است و از این مرحله به بعد دیگر به آن استارتآپ نمیگوییم. از این پس استارتآپ تبدیل به یک کمپانی یا یک بیزینس یا کسبوکار بالغی میشود که به این اعتبار میتواند وارد بورس شود.»
جمیلی این سوال را از امامی پرسید که بازگشت سرمایه سرمایهگذاران استارتآپی به چهشیوه است و بورس چه امکانی فراهم میکند که بازگشت سرمایه برای آن استارتاپ اتفاق بیفتد.
امام در پاسخ به این سوال توضیح داد: «بینید چهارچوب قرارداد شرکتها محرمانه است. تپسی، اسنپ و جاهای دیگر افشا نمیکنند که با سرمایهگذار بر سر چه چهارچوبی برای ورود و خروج به توافق رسیدهاند. اما روتین داستان به این شکل است که شما به عنوان سرمایهگذار خطرپذیر، فرضا در راندهای اولیه وارد یک استارتآپی میشوید، بسته به این که خودتان چطور ترجیح دادهاید، میتوانید در راندهای بعدی خارج شوید، یا اینکه مطابق با قراردادتان خارج شوید.
مثلا شما در مرحله سیدمانی وارد شدهاید و حالا میخواهید در راند B خارج شوید یا بخشی از پولتان را خارج کنید. در این حالت با ورود یک سرمایهگذار جدید شما میگویید، اوکی از این صدتومان بیستتوماناش را من برمیدارم و در مقابل بخشی از سهام من را به سرمایهگذار جدید بدهید. به این ترتیب هشتاد تومان سهام بقیه رقیق می شود.»
بهگفته او این بستگی به شرایط کسبوکار و جنس سرمایهگذاریها دارد. بهطورکلی امکان خروج یا کاهش سهام سرمایهگذاران مختلف، در راندهای مختلف، وجود دارد. فرض کنید استارتآپی ۱۰۰ میلیارد تومان در بورس جذب سرمایه کرده است. ایدهآلترین حالت این است که تمام ۱۰۰ میلیارد خرج آن کسبوکار شود، اما بعضا ممکن است از این ۱۰۰ میلیارد، مقداری هم کشاوت شود.
بازار دوم یا بازار هدف؟
امامی در خصوص بازاری که تپسی قرار است با آن ورود پیدا کند، گفت: «در بازار سرمایه یک بورس داریم یک فرابورس. خود بورس یک بازار اول دارد و یک بازار دوم. فرابورس هم همینطور، یک بازار اول دارد و یک بازار دوم. در مجموع بازارهای متعددی در مقابل ماست.
تا جاییکه میدانم شرکت تپسی قرار است در بازار دوم فرابورس عرضه شود. یکسری معیارهای سختگیرانهای در بازار بورس وجود دارد که سختگیریشان در بازار دوم فرابورس به حداقل میرسد. از جمله اینکه ثبتی شرکتی که میخواهد به بازار بورس وارد شود باید بالا باشد، یا سودآوریاش باید به فلانشکل باشد.»
از نظر او اگر شرکتی شرایط مورد نظر وجود داشت، وارد بازار اول بورس میشود. برای ورود به بازار دوم بورس مقداری شرایط آسانتر میشود. به همین ترتیب شرایط پذیرش در بازار اول فرابورس آسانتر میشود و این شرایط در بازار دوم فرابورس باز هم آسانتر و سختگیریاش کمتر است. تپسی قرار است در اینجا عرضه شود. اگر اشتباه نکنم شرکتی که در این بازار پذیرفته میشود میتواند هنوز به سوددهی هم نرسیده باشد. ممکن است خیلی از شرکتها هیچکدام از این شرایط را نداشته باشند و در عین حال بخواهند که وارد این فضا شوند و سهامشان به عنوان یک شرکت سهامی عام در بازار معامله شود.
امامی در ادامه به بازار هدف اشاره کرد و گفت: «ظاهرا دوستان در فرابورس دارند بازاری را تعریف میکنند به اسم بازار هدف. که به تعبیر خود آقای هامونی، این بازار را تدارک دیدهاند که به هیچکس نه نگویند. البته بنده از منطقی که پشت این تدبیر وجود دارد بیاطلاع هستم. ظاهرا تپسی پیشنهاد پذیرش مشروط به حسابرسی ویژه گرفته است، چراکه بالاخره صورتهای مالی یک استارتآپ ممکن است مطابق با آنچه که رگولاتور مدنظر قرار داده، آنطور که در یک شرکت بالغ شسته رفته است، نباشد. این موضوع داستانها و ابهامات خودش را دارد. شرکتها برای پذیرش باید استاندارهای حسابرسی و صورتهای مالیشان را استاندارد بکنند. این کلیت پاسخی بود که میتوانستم به سوال شما بدهم.»
تپسی بعد از عرضه اولیه سهام خود چگونه به رقابت میپردازد؟
جمیلی به این سوال رسید که میدانیم که تپسی رقابت سنگینی با اسنپ دارد و برای ماندن در بازار بودجههای مارکتینگ سنگینی باید ببندند. چقدر تپسی میتواند امیدوار باشد که با رفتن به بورس، آن هم در مقطع زمانیِ چندماه اخیر که یک مقدار اعتماد سهامداران خرد در بورس آسیب دید، بتواند سرمایهای را جذب کند که هم آن را به بیزینساش تزریق کند تا در رقابت سنگین با اسنپ در بازی بمانند، و هم اینکه سرمایهگذارها بتوانند سرمایهشان را در صورت لزوم کشاوت کنند. یا اینکه این دو با همدیگر اصلا قابل جمع نیستند؟ اگر قابلجمع هستند، در مورد چه اعداد و ارقامی صحبت میکنیم و پیشبینیتان در مورد این عدد و رقمها چیست؟
امامی در این باره توضیح داد: «ظاهرا قرار است تپسی سهاماش را ۱۰ یا ۱۵ درصد عرضه کند. یک نکته کلیدی که در اینجا وجود دارد، این است که اگر تپسی عددی که مدنظر قرار داده را عرضه بکند و همهاش هم به فروش برود، آیا اساسا این پول قرار است دوباره به تپسی تزریق شود یا من به عنوان یک انجلاینستوری که در اینجا سرمایهگذاری کردهام، میتوانم پولم را کشاوت کنم و بروم یک کار دیگری با آن انجام دهم. تاجایی که من میدانم الزامی در این باره وجود ندارد و شما میتوانید همان پولی که به عنوان عرضه اولیه انجام میدهید را کشاوت کنید.»
جمیلی از تجربه حضور استارتآپها در بازارهای جهانی گفت و توضیح داد: «اگرچه در سال ۲۰۰۱ که همان داتکام بابل یا حباب داتکام اتفاق افتاد یکی از خسارتهایش همین بود. در این تجربه، سهامهایی که به شکل نجومی و حبابی رشد کرده بودند، به یکباره فروریختند و سرمایهگذاران به این نتیجه رسیدند که این داتکامها چندان آش دهنسوزی هم نیستند.» او با این توضیح از امامی این سوال را پرسید که اگر بخواهد سناریوی مشابهی در ایران اتفاق بیفتد، پیشبینی شما این است که مختصات آن به چه شکل است؟
به نظر امامی متاسفانه بهزور میخواهند بخش زیادی از استارتآپهایی که الان شاید زمان مناسبی برای ورود آنها به بورس نباشد را بورسی بکنند. اگر این اتفاق بیفتد و تعدادی از این استارتآپها شکست بخورند، مطمئنا اعتماد سرمایهگذاران لطمه خواهد خورد.
او توضیح داد: «این اتفاق یک تصویر ذهنی بدی را رقم میزند، اما در رابطه با تپسی به شکل خاص، من فکر میکنم که احتمالا قبل از اینکه این تونل فرو بریزد، ۷، ۸ استارتآپ از تونل رد شدهاند و اینطور نیست که فیلد شدن تپسی اینقدر قریبالوقوع باشد که به محض ورودش به بورس اتفاق بیفتد. فرض کنیم تپسی یک سال دیگر فیلد شود. در این صورت خطری برای ورود استارتآپهای دیگر باقی نمیگذارد.»
امامی ادامه داد: «نکته مهمی که وجود دارد این است که معلوم نیست در چهارچوب این بازار هدف یا بازاری که برای تپسی مدنظر قرار گرفته، قانونگذار اجازه خواهد داد که همه سرمایهگذران (از خرد و درشت تا مردم عادی و صندوقها و غیره) روی این استارتآپها سرمایهگذاری بکنند؟ یا از آنجاکه استارتآپها شرکتهای پرریسکی هستند، بهطور مثال فقط شرکتهای حقوقی حق دارند سهام این استارتآپها را بخرند؟ مقرراتگذاری اینچنینی هم میتواند بعضا در شرکتهای مختلف اتفاق بیفتد.»
سرمایه تپسی برای ورود به بورس چقدر است؟
سوال دیگری که جمیلی پرسید این بود که تپسی باید با چه سرمایهای از این عرضه اولیه برگردد؟ امامی دراین باره گفت: «ببینید باز هم میگویم همهچیز منوط به این است که پولی که صحبتاش را کردیم به سیستم برگردد یا اینکه کش اوت شود. تپسی حداقل یک پول ۵۰۰ میلیارد تومانی میخواهد که بتواند در این بازار به رقابت با اسنپ ادامه بدهد. وگرنه با کمتر از ۵۰۰ میلیارد تومان رقابت با اسنپ بهشدت دشوار و سخت خواهد بود.
من برداشتم از سهم بازار فعلی تپسی، یک به چهار یا در بهترین شرایط یک به سه است. یعنی ۲۵ درصد بازار تاکسی آنلاین دست تپسی است و ۷۵ درصد دست اسنپ. همانطورکه میدانید سهبرابر بودن سهم به معنی سهبرابر بودن قدرت نیست، بلکه به معنی هشت برابر بودن قدرت است. درواقع «دو به توان سه» برابر قدرت اسنپ در این بازار بیشتر است و تپسی به نسبت باید پول خیلی بیشتری خرج بکند تا بتواند حتی سهم بازار فعلیاش را حفظ بکند.»
جمیلی در ادامه صحبتهای امامی پرسید که اگر قرار است مطابق با پیشبینی و برآورد شما که تپسی حداقل باید ۵۰۰ میلیارد تومان پول از بازار سرمایه بگیرد تا حداقل این ماجراها به کامش بنشیند و بتواند در بازار بماند، یعنی ما صحبت از یک ارزشگذاری حدودا ۵ هزارمیلیاردتومانی میکنیم. به عنوان کارشناس بازار سرمایه آیا فکرمیکنید بازار فرابورس به چنین ارزشگذاریای خواهد رسید؟
امامی پاسخ داد: «نمیدانم دقیقا در بازار فرابورس چه مکانزیمی در پیش گرفته شده است. حتما تپسی باید یک مشاور بازار سرمایه بگیرد و آن مشاور ارزشگذاری بکند. ارزشگذاری استارتاپها از راههای مختلفی انجام میشود. میتوانند گردش مالی (Cash Flow) آن را بررسی بکنند، میتوانند مقایسه بکنند و غیره. ۵هزار میلیارد به نظر عدد بزرگی است. بگذارید ببینیم به دلار چقدر میشود.
نظر من این است که متاسفانه بهزور میخواهند بخش زیادی از استارتآپهایی که الان شاید زمان مناسبی برای ورود آنها به بورس نباشد را بورسی بکنند. اگر این اتفاق بیفتد و تعدادی از این استارتآپها فیلد شوند، مطمئنا اعتماد سرمایهگذاران لطمه خواهد خورد.»
ارزشگذاری تپسی در بورس
امامی در جواب به این سوال که دارایی و پرتفوی سرمایهگذاری تپسی برای سرمایهگذار خرد را چهگونه میشود تبیین کرد، گفت: «ببینید یکی از معروفترین و پرکاربردترین روشهای ارزشگذاری که بورس تا الان برای ارزشگذاری داشته است، روش جریان نقدی تنزیلشده است. مثلا میگویند این بیزینس صرف نظر از اینکه چقدر دارایی دارد، مثلا تا پنجسال آینده چقدر میتواند درآمد ایجاد کند؟
بعد این جریان نقدی پنجساله را با یک نرخ تنزیلی میآورند به نرخ امروز تا ارزش استارتآپ را بهدست بیاورند. میخواهم بگویم در ارزشگذاری حوزه فناوری لزوما با دارایی و زمین و این حرفها نیست و نباید تپسی یا کافه بازاری که داراییهای فیزیکی ندارند را با همان ارزشی که مثلا فولاد مبارکه را با آن ارزشگذاری میکنیم بسنجیم. در اینجا جریان نقدی و چشمانداز این بیزینسها مهم است. من یک آماری از یاهوفایننز درآوردهام که شاید برایتان جالب باشد. شرکت اوبر که در سال ۲۰۰۹ ایجاد شده است و دوبرابر عمر تپسی عمر دارد، پیش بینی کرده است که برای سال ۲۰۲۰ منفی ششونه دهم میلیارد دلار ضرر خواهد داشت. یعنی اوبر که میشود گفت با وجود ۲۵ ملیون سفر روزانه غول بازار حمل و نقل آنلاین است ششونیمملیارد دلار ضرر دارد.»
بهگفته او تپسی حداقل یک پول ۵۰۰ میلیاردتومانی میخواهد که بتواند در این بازار به رقابت با اسنپ ادامه بدهد. وگرنه با کمتر از ۵۰۰ میلیارد تومان رقابت با اسنپ بهشدت دشوار و سخت خواهد بود.