پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چرا مساله احراز هویت و بیگانگی ما با فناوری این بار به بورس رسید؟ / راهحل چیست؟
چرا سجام که سامانه آنلاین جهت ثبتنام راهاندازی کرده، برای احراز هویت از روش سنتی و حضوری استفاده میکند؟
پنجشنبه هفته گذشته ساعت 7 صبح بود که برای احراز هویت کد بورسی به دفتر پیشخوان رفتم. به این امید که اولین نفر باشم، اما بیستونهمین نفر بودم! آنجا یک مسئول بیشتر نداشت و او به ما اطمینان داد که تا یک بعد از ظهر کار همه را راه میاندازد. تا ساعت 9 فقط پنج نفر کارشان انجام شد. یک ساعت دیگر دو نفر به آن اضافه شدند. متوجه شدم که با این حساب هر ساعت تنها دو یا سه نفر کارشان انجام میشود. خیلیها تا زمانیکه نوبتشان شود، میرفتند دنبال کارشان و دوباره بر میگشتند. بعضیها هم بودند که از ساعت چهار صبح همانجا ایستاده بودند!
توی صف هر قشری از افراد دیده میشدند؛ سرباز، نظامی، دانشجو، جوان، پیر و … . پیرزنی بود که با ویلچر آمده بود و دخترش از روی پلهها او را بالا میآورد. پیرمردی هم بود که میگفت پسرم مرا وادار کرده که کد بورسی بگیرم تا خودش بهجای من از آن استفاده کند. البته ناراضی هم نبود. میگفت: «او هم مانند چندتا از همدانشگاهیهایش تصمیم گرفته توی بورس سرمایهگذاری کند. همینکه پولش را جای دیگری به هدر نمیدهد، خوشحالم!»
بالاخره ساعت یک شد و من آخرین نفری بودم که کد بورسیام را دریافت کردم. بعد از شش ساعت سرپا ایستادن و معطلی یک فرم ناقابل پر کردم، عکس گرفتم، مبلغی پرداخت و کدی دریافت کردم.
من تنها وضعیت یک دفتر پیشخوان را میان صدها دفاتر دیگری که وجود دارد، دیدم، اما با یک جستوجوی ساده کلمه «کد بورسی» در توئیتر متوجه شدم که افراد دیگری هم دردسرهای من را نسبت به گرفتن کد بورسی داشتهاند.
شاید این داستان، تجربه خیلیها باشد که در این روزها میخواهند وارد بورس شوند. ممکن است برای خیلیها هم این سؤال پیش بیاید که چرا باید برای چند امضا، یک عکس و دریافت کد بورسی این همه زمان صرف شود؟ همین مساله برای ارائه سیمکارت در خصوص وام یک میلیون تومانی تکرار شد و صدها مثال دیگر هم میتوان از گذشته تاکنون برای این صفوف و دردسرهای طولانی زد. احتمالاً در آینده نزدیک هم شاهد صف کشیدن مردم در بانکها برای ثبتنام خرید صندوقهای قابل معامله (ETF) هستیم.
تکرار یک دور باطل
برای روشن شدن موضوع این سؤال را از خودمان میپرسیم که اصلاً برای گرفتن کد بورسی چه کاری باید انجام دهیم؟ میدانیم که برای انجام هرگونه معامله (خرید یا فروش) در بازار بورس و فرابوس باید کد بورسی داشته باشیم. در واقع برای ورود به بازار بورس، سرمایهگذاران نیاز به یک کد شناسایی دارند. کسی که دارای این کد باشد میتواند از طریق نرمافزار معاملات آنلاین که کارگزاری در اختیار او میگذارد نسبت به خریدوفروش سهام اقدام کند. برای ورود به بورس باید هم در سجام و هم در کارگزاری مورد نظر ثبتنام کنید. ثبتنام در هردوی این موارد شاید 10 دقیقه هم طول نکشد.
اما بعد از ثبتنام اینترنتی باید به دفاتر منتخب پیشخوان دولت یا کارگزاریهای مورد تأیید سازمان بورس مراجعه کنید تا همان اطلاعات را تأیید کند، به عبارتی هویت شما احراز شود و کد بورسی را دریافت کنید. این بخشی از کار است که در این روزها و باتوجه به هجوم مردم به دفاتر پیشخوان ممکن است وقت زیادی را از شما بگیرد.
تقریباً از اوایل اسفندماه سال گذشته و بهدلیل شیوع ویروس کرونا گرفتن کد بورسی از طریق دفاتر پیشخوان الزامی نبود. اما چند روز پیش دوباره این سیستم به حالت قبل برگشته و باید حضوری هم به دفاتر پیشخوان مراجعه کرد. تا پیش از آن هم اگر فردی قبلاً کد بورسی داشت لازم نبود احراز هویت حضوری داشته باشد و تنها نیاز بود که در سامانه ثبتنام کند. اما اگر فردی کد بورسی نداشته باشد، باید بهصورت حضوری احراز هویت میشد.
چه شد که سازمان بورس، دفاتر پیشخوان را برای احراز هویت انتخاب کرد؟
حال اگر قرار باشد این موضوع حل شود کارگزاریها و سجام باید بهدنبال ارائه راهکاری برای بهتر کردن این وضعیت باشند. فاطمه جعفری، مدیرعامل سهامیاب در این باره به فرایند احراز هویت برای دریافت کد بورسی در طول سالهای گذشته اشاره کرد و گفت: «از سال ۱۳۸۴ که ما قانون بازار را داشتیم و دستورالعملهای احراز هویت مشتریان کارگزاریها آماده شد، فرآیند امضای قراردادها و تأیید هویت مشتریان به صورت یک باره توسط کارگزاران انجام میشود. بهدلیل اینکه احراز هویت دیجیتال نداریم، این فرآیند بهصورت حضوری انجام و امضا و اثرانگشت مشتری دریافت میشود.»
طبق گفته او در گذشته چون تعداد فعالان بازار کم بود، برخی کارگزاریها، در شهرستانها هم شعبه راهاندازی میکردند و نمایندگی میدادند تا بتوانند کارهای مشتری را انجام دهد. اما از سال 1389 که معاملات آنلاین در بازار بورس بهوجود آمد، استقبال هم بیشتر شد. به همین خاطر برخی کارگزاریها برای فرآیند احراز هویت مشتری و امضا قراردادها با پست همکاری کردند. بدین ترتیب که قراردادها به پست تحویل داده میشد و افراد در آنجا احراز هویت میشدند. اما پس از مدتی سازمان بورس اعلام کرد که پست را بهعنوان سازمان احراز کننده هویت قبول ندارد و مسئولی که افراد را احراز هویت میکند، طبق اعلام کانون کارگزاران باید مدرک پذیرشگری داشته باشد. مدتی است کارگزاریها با دفاتر پیشخوان قرارداد بستهاند که در سطح کشور گسترده هستند و با توجه به بخشنامه سازمان، مورد تأیید جهت احراز هویت مشتریان هستند.
سجام آمد تا چه مشکلاتی را حل کند؟
از یک سالونیم پیش، شرکت سپردهگذاری مرکزی، سامانه شناخت یکپارچه مشتری را راهاندازی کرد تا بتواند چند مشکل عمده را حل کند. جعفری دو مشکلی که قرار بود سامانه سجام در احراز هویت حل کند را توضیح داد: «یکی از این مشکلات این بود که اگر یک بار فردی در سجام احراز هویت شود، دیگر نیازی نباشد که در کارگزاری و کلیه نهادهای دیگر مالی سازمان مانند صندوقهای سرمایهگذاری هم احراز هویت شود. مساله دیگر مشکلی است که هر فعالی در بازار سرمایه آن را تجربه کرده است. نحوه دریافت سود نقدی سهام، روال یکپارچهای ندارد. هر ناشر بنا به صلاحدید خود، روشی مجزا برای پرداخت سود سهامدارانش دارد. یک شرکت با دریافت اطلاعات، سود را به حسابها واریز میکند که نحوه دریافت اطلاعات نیز از طریق فکس، ایمیل یا پرتال شرکت و غیره متفاوت است. یک شرکت، بانکی را مرجع تخصیص سود معرفی میکند و به دلیل زمانبر بودن فرایند پرداخت سود نقدی از زمان مجمع نیز، سهامدار باید همواره اطلاعیهها را زیر نظر داشته باشد تا زمان پرداخت سود از دستش خارج نشود. هدف بعدی سجام، یکپارچهسازی اطلاعات بانکی مشتریان جهت پرداخت سود یکپارچه توسط شرکتهاست.»
جعفری اشاره کرد که در حال حاضر هدف اول هنوز اجرایی نشده است. یعنی علاوه بر اینکه در سجام ثبتنام میکنیم باید در کارگزاری هم ثبتنام کنیم و آنجا هم احراز هویت شویم. اگر سیستم احراز هویت هم حل شود، کارگزاریها باید از مشتری برای قراردادها امضا بگیرند. این روال همیشه وجود داشته و الان سیل مردمی که مشتاق شدهاند کد بورسی بگیرند، باعث شده که این مساله بیشتر جلوه پیدا کند.
احراز هویت دیجیتال و ایجاد یک سیستم یکپارچه
جعفری توضیح داد که ما برای احراز هویت دیجیتال راهکاری ارائه دادهایم که به زودی راهاندازی میشود. یکی از مشکلاتی که اکنون وجود دارد عدم یکپارچگی است. ممکن است یک کارگزاری یا دفاتر پیشخوان بهدرستی احراز هویت را انجام ندهند یا اطلاعات نادرست از مشتری گرفته شود. اما اگر احراز هویت دیجیتال شکل بگیرد و همه بر اساس یک استاندارد احراز هویت شوند این اتفاق رخ نمیدهد. تمامی روند با هوش مصنوعی انجام میشود. همچنین برای آنکه سطح اطمینان را بالاتر ببریم تأیید نهایی را با کاربر انسانی قرار دادهایم.
مدیرعامل سهامیاب با بیان اینکه در حال حاضر سجام در روز 100 هزار ورودی دارد، گفت: «با توجه بالا بردن سطح اطمینان توسط تأیید انسانی کارشناس پذیرش، این راهکار که شامل یکپارچه سازی ثبتنام سجام و کارگزاری و احراز هویت مشتری است، در ابتدا برای ورودیهای سهامیاب انجام میشود. پس از اینکه از فرایند و راهکار مطمئن شویم شاید بتوانیم همه ورودیهای سجام را روی این راهکار پیادهسازی کنیم.»
نمیدانیم یا نمیخواهیم بدانیم؟
واضح است که اکنون برای دریافت سادهترین خدمات در احراز هویت مشکل داریم. نبود فناوری و نوآوری در خدمات عمومی اگر به همین روند ادامه پیدا کند، وضعیت بدتر از چیزی شبیه به ایجاد صفوف طولانی میشود. ما هنوز نمیدانیم که چگونه باید احراز هویت را انجام دهیم. حتی در روشهای سنتی هم دچار مشکل هستیم. نداشتن دسترسی آسان، اتلاف زمانی و نبود رعایت کامل قوانین در فرآیند احراز از جمله مشکلاتی است که روش حاضر دارد.
با این اوصاف باید بدانیم که پایهریزی برای احراز هویت دیجیتال یک نیاز اساسی است که هر سازمان و نهادی که به عموم خدمترسانی میکند باید به آن فکر کند. کاری که برخی کشورهای دنیا مانند هند پیشرو بودهاند و الگوهای هویت دیجیتال ملی را اجباری یا سادهسازی کردهاند. چه بخواهیم چه نخواهیم ما وارد عصر دیجیتال شدهایم. داشتن یک شبکه پیچیده، ضعف رگولاتوری، استفاده نکردن نهادها از فناوری یا عدم ریسکپذیری، بخشی از مشکلاتی است که در راه احراز هویت دیجیتال در کشور وجود دارد. با وجود این آیا باز هم نهادها و سازمانها نمیخواهند متوجه شوند که چرا در این مسیر راه بهجایی نبردهایم؟
درود، عالی نوشتید، نه تنها تشکیلات دولتی از اتوماسیون اداری تحت وب چیزی نمی دانند، بلکه مردم هم هیچ اطلاعی ندارند. برای همین خود بخود فشار مردمی به دولت برای وارد شدن به عصر دیجیتال وجود ندارد. درک نکردن حرکت زمین زیر پای ما، سرنوشت بدی را برای کشور و مردم رقم خواهد زد. وظیفه تمام روشنفکران است مردم را آگاه کنند. تندرست و پیروز باشید