پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
پیپال مافیا / داستان شرکتی که سکوی پرتاب شش میلیاردر به جهان فناوری شد
لینکداین، یوتیوب، تسلا و اسپیساکس، همگی نامهای آشنای فناوری هستند که امروزه چشم تمام جهانیان را به خود خیره کردهاند، اما همه این ایدههای نوین و کمپانیهای بزرگ، از یک ایده کوچک برای انتقال مستقیم پول میان دستگاههای دستیار دیجیتال شخصی آغاز شد. مافیای پیپال، داستان موفقیت این ایده و شش میلیاردری است که از این ایده کوچک پدید آمدند.
ماهنامه عصرتراکنش / پیپال اولین شرکتی بود که چند روز پیش از انجمن لیبرا کنارهگیری کرد. انجمن لیبرا در حال حاضر روزهای سختی را پشت سر میگذارد و ارز رمزنگاری شده لیبرا هنوز راهاندازی نشده است. از این رو میتوان ادعا کرد که کمپانی پیپال زمان بدی را برای جدا شدن از انجمن مذکور انتخاب کرده است. وال استریت ژورنال چند روز پیش گزارش کرد که احتمال دارد مسترکارت، ویزا و سایر شرکتها از پیپال پیروی کرده و از مشارکت در پروژه لیبرا انصراف دهند.
ببینید: پیپال به عنوان اولین شرکت از انجمن لیبرای فیسبوک کنارهگیری کرد
پیپال جزو شرکای سرشناس و معتبر فیسبوک محسوب میشد؛ به همین دلیل پا پس کشیدن آن قبل از شروع به کار لیبرا، ضربه سختی به فیسبوک و انجمن لیبرا وارد کرد. اما چرا این تاثیر فوقالعاده است؟ چرا توجه به این سکوی پرتاب تا این حد برای لیبرا اهمیت داشت؟
داستان پیدایش مافیای پیپال (PayPal) مانند هر داستان پیدایش جذاب دیگری، باید بارها و بارها مرور شود. از شبکههای اجتماعی گرفته تا صنعت خودرو و هوافضا، اثر مافیای پیپال، خارقالعاده است. پیپال بهعنوان سکوی پرتابی برای شش نفر از بنیانگذارانش عمل کرد تا آنها را به میلیاردر تبدیل کند. داستان این موفقیت از دستگاههای پالم پایلوت (Palm Pilot) آغاز میشود.
دستگاههای پالم پایلوت، ابزارهایی ویژه بودند که از آنها با عنوان «دستیار دیجیتال شخصی» یا PDA یاد میشد. قبل از ابداع گوشیهای هوشمند، «دستیارهای دیجیتال شخصی یا PDA» رایانههای قابل حمل دستی پیشرفتهای بودند که توانایی اتصال به اینترنت داشتند. این دستگاهها در دوران خودشان بسیار پیشرفته بودند و اواخر دهه ۱۹۹۰ محبوبیت آنها بهتدریج افزایش یافت.
سال ۱۹۹۸ بود که پیتر تیل و مکس لوکین تصمیم گرفتند برای تسهیل پرداختهای کاربر به کاربر از طریق دستگاههای PDA فناوری جدیدی ابداع کنند. در آن دوران انتقال پول به حساب فرد دیگر در مقایسه با امروز بسیار مشکلتر بود. تنها ابزار موجود پول نقد یا صدور چک بود و اگر فاصله میان دریافتکننده و پرداختکننده زیاد بود، باید چک از طریق خدمات پست ارسال میشد.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
پیتر تیل
پیتر تیل، ۵۵ میلیون دلار از فروش پیپال دریافت کرد. او که یک کارشناس کارکشته سرمایهگذاری و اقتصاد بود، از این پول برای ایجاد یک کمپانی صندوق پوشش ریسک با عنوان کلاریوم کپیتال استفاده کرد. یکی از کلیدیترین سرمایهگذاریهای بعدی پیتر تیل، سرمایهگذاری ابتدای کار برای تأسیس فیسبوک بود. تیل در کنار فعالیتهای سرمایهگذاری موسسه Plantir Technologies را تأسیس کرد؛ یک کمپانی نرمافزاری برای تحلیل کلاندادهها که در حال حاضر بیش از ۲۰۰۰ کارمند دارد. ارزش مجموع داراییهای تیل در حال حاضر معادل ۲ میلیارد و ۵۰۰ هزار دلار است.
[/mks_pullquote]
.
استفاده از کارتهای اعتباری و نقدی در آن زمان رایج بود، اما استفاده از این کارتها فقط به خرید از خردهفروشیها و مغازهها محدود میشد. با ایدهای که تیل و لوکین توسعه دادند، افراد میتوانستند فقط با استفاده از دستگاههای پالم پایلوت برای یکدیگر پول ارسال کنند، در واقع این اولین گام در ایجاد نوعی کیف پول الکترونیک بود.
پیتر تیل از دانشگاه استنفورد فارغالتحصیل شده بود. او پیش از اینکه به شهر خودش سانفرانسیسکو برگردد، در نیویورک بهعنوان وکیل و کارگزار مشتقات سهام فعالیت میکرد. در سانفرانسیسکو، پیتر تیل تصمیم گرفت یک صندوق پوشش ریسک تأسیس کند. او برای یک سخنرانی به دانشگاه استنفورد دعوت شده بود که برای اولینبار با مکس لوکین آشنا شد.
لوکین سال ۱۹۹۱ وقتی ۱۶ ساله بود از اتحاد جماهیر شوروی به شیکاگو مهاجرت کرده بود. تحصیلات دانشگاهیاش را در رشته علوم رایانه در دانشگاه ایلینویز تمام کرد و بعد از فارغالتحصیلی یک کمپانی «نرمافزار بازاریابی خودکار» را با عنوان «نتمریدیان» (Netmeridian) بنیان نهاد. او نهایتاً این کمپانی را به غول نرمافزاری مایکروسافت فروخت.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
لوک نوسک
لوک نوسک، معاون بازاریابی و استراتژی پیپال بود. او با همکاری پیتر تیل، یک موسسه همکاری در سرمایه با عنوان فاندرز فاند در سانفرانسیسکو بنیان گذاشتند. این موسسه در واقع اولین موسسهای بود که در پروژههای کمپانی اسپیساکس ایلان ماسک سرمایهگذاری کرد. جمع داراییهای لوک نوسک در حال حاضر معادل یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار است.
[/mks_pullquote]
.
چند روز بعد از آشنایی تیل و لوکین، اولین ایده برای ایجاد یک نرمافزار پرداخت بین اشخاص با استفاده از پالم پایلوت شکل گرفت. تیل و لوکین اولین گام را با ایجاد یک کمپانی به اسم فیلدلینک برداشتند. نام این کمپانی بعد از مدتی به کانفینیتی (Confinity) تغییر یافت. عبارت کانفینیتی از ترکیب دو کلمه Confidence به معنای اطمینان و Infinity به معنای بینهایت ایجاد شد.
.
اولین بانک آنلاین
همزمان با تأسیس کمپانی تیل و لوکین، کارآفرینی به نام ایلان ماسک ایدهای مشابه را دنبال میکرد؛ اما هدف او این بود که یک بانک کاملاً آنلاین تأسیس کند. ماسک یک کودک نابغه اهل آفریقای جنوبی بود که بهصورت خودآموز برنامهنویسی برای کامپیوتر را بین سنین ۱۰ تا ۱۲ یاد گرفته بود. ۱۲ ساله بود که یک بازی ویدئویی با عنوان بلستار (Blaststar) را توسعه داد که بعدها کد نرمافزار آن را با قیمت ۵۰۰ دلار فروخت؛ عددی که با محاسبه تورم معادل ۱۳۰۰ دلار امروز است.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
سهم ایلان ماسک
ایلان ماسک بهعنوان سهامدار ارشد از معامله پیپال ۲۵۰ میلیون دلار کسب کرد که با احتساب مالیات نهایتاً ۱۸۰ میلیون دلار مستقیماً به حساب او واریز میشد. او از این پول برای ایجاد کمپانیهای انقلابی و پیشرو استفاده کرد.
[/mks_pullquote]
.
او در فوریه ۱۹۹۹ در ۲۷ سالگی اولین کسبوکار نوپایش با عنوان zip2 را با قیمتی معادل ۳۰۷ میلیون دلار به کمپانی کامپک فروخت که حدود ۲۲ میلیون دلار آن به شخص خودش رسید. یک ماه بعد از این فروش، ایلان ماسک با همراهی دوست و شریک تجاریاش گرگ کوری کمپانی ایکسداتکام (x.com) را بنیان نهاد. هدف این شرکت تبدیلشدن به اولین بانک آنلاین جهان بود.
ماسک بلافاصله برای عملیکردن ایدهاش یک گروه از متخصصان را جمعآوری کرد. از جمله افراد گروه جدید ایلان ماسک، هریس فریکر بود که تجربه زیادی در حوزه بانکداری داشت، اما از همان ابتدای کار اختلافنظر میان ماسک و فریکر مشخص بود، چراکه هر دو ذهنیت متفاوتی در مورد نحوه اداره کمپانی داشتند.
درست چند ماه بعد از تأسیس ایکسداتکام فریکر با تهدید به استعفا تلاش کرد تا مسئولیت کامل مدیریت کمپانی را از ماسک بگیرد. ماسک حاضر به تندادن به این تهدید نشد و فریکر با همراهی تعداد زیادی از مهندسان از کمپانی ایکسداتکام برای تأسیس یک کمپانی جدید استعفا دادند.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
کمپانیهای ماسک
ماسک همچنین کمپانی تسلا را بنیانگذاری کرد که هدفش رساندن خودروهای برقی به دست عموم شهروندان کره زمین است. ماسک بهتازگی کمپانی نورولینک را تأسیس کرده که قصد دارد تجهیزات رابط مستقیم با ذهن انسان را تولید کند و کمپانی بورینگ او برای ایجاد زیرساختهای تونلهای شهری است که هدف آن انتقال ترافیک شهری به زیرسطح و بعد سوم است. در حال حاضر دارایی ایلان ماسک ۲۱ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار ارزش دارد.
[/mks_pullquote]
.
ماسک بعد از این اتفاق تعداد بسیاری مهندس جدید را برای احیای کمپانیاش استخدام کرد. مهندسان ایکسداتکام در طول سه ماه پیشرفت سریعی داشتند و توانستند یک روز قبل از جشن شکرگزاری در آمریکا، بانک را برخط راهاندازی کنند. در روزهای آخر راهاندازی پروژه، ایلان ماسک گاهی ۴۰ ساعت متوالی برای مدیریت پروژه بیدار میماند تا همهچیز مطابق برنامه پیش برود.
.
یک ایبی، دو رقیب
ایکسداتکام یک بانک کامل بود که با موسسه مالی و اعتباری چندملیتی بارکلیز مستقر در لندن شریک بود. اولین اقدام ایکسداتکام در بدو تأسیس این بود که به حساب کاربران جدید ۲۰ دلار واریز میکرد و به ازای معرفی هر کاربر جدید ۱۰ دلار به حساب معرفیکننده واریز میکرد.
در نتیجه ایکسداتکام تمام خدمات یک بانک عادی را در اختیار کاربرانش میگذاشت و در کنار آن درست شبیه به رقیبش کانفینیتی، خدمات پرداخت مستقیم بین کاربران را هم ایجاد کرده بود. ایکسداتکام فقط در یک ماه اول تاسیسش بیش از ۲۰۰ هزار کاربر جذب کرد و نشان داد که یک رقیب جدی و معتبر برای خدمات کمپانی رقیب، کانفینیتی، است.
همزمان با ایکسداتکام در کانفینیتی هم کار روی خدمات پرداخت آنلاین بین کاربران ادامه داشت. در شرایطی که هدف اولیه کمپانی کانفینیتی ایجاد یک برنامه برای انتقال پول میان دستگاههای پالم پایلوت بود، ایجاد خدمات آنلاین اینترنتی برای پرداخت مستقیم، در واقع یک پروژه حاشیهای حساب میشد.
با این حال این پروژه حاشیهای به مهمترین پروژه پرداخت با نام پیپال و در واقع به شناختهشدهترین برند این کمپانی تبدیل شد. با استفاده از سرویس آنلاین پیپال هر کاربری میتوانست با یا بدون در اختیار داشتن یک دستگاه پالم پایلوت، از طریق اینترنت اقدام به انتقال مالی کند. خدمات این وبسایت رایگان بود و درست مانند ایکسداتکام مشوقهایی برای عضویت و ارجاع کاربر جدید در نظر گرفته شد.
پیپال برای هر کاربر جدیدی که ثبتنام میکرد ۱۰ دلار اعتبار در حساب در نظر میگرفت و به ازای معرفی هر کاربر جدید، ۱۰ دلار اعتبار بیشتر در اختیار معرفیکننده میگذاشت. این مشوقها به یکی از کلیدیترین دلایل موفقیت پیپال در آینده تبدیل شدند.
اوایل سال ۲۰۰۰ بود که پیتر تیل از بنیانگذاران پیپال متوجه حضور رقیبی دیگر به نام ایکسداتکام در حوزه پرداختهای آنلاین شد. پیتر تیل که از وجود این رقیب بیخبر بود، بسیار خشمگین شد و بهسرعت برای بیرونراندن رقیب از بازار تلاش خود را آغاز کرد. هرچند کانفینیتی خدمات بسیار محدودتری نسبت به ایکسداتکام به مشتریانش میداد، اما بهدلیل بازاریابی موفق، همچنان یک رقیب معتبر بود. یکی از مهمترین مزیتهای کانفینیتی نفوذش بر کاربران یک وبسایت خریدوفروش آنلاین به نام ایبی بود.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
کین هاروی
کین هاروی، مدیر امور مالی پیپال بود. او نیز با لوک نوسک و پیتر تیل در بنیانگذاری موسسه فاندرز فاند همراهی کرد و اکنون مجموع داراییهایش معادل یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار است.
[/mks_pullquote]
.
در ابتدای قرن ۲۱ کمپانی ایبی نزدیک به پنج سال بود که در بازار خریدوفروش آنلاین وارد شده بود و بهسرعت در حال رشد بود. در سال ۲۰۰۰ نزدیک به ۱۰ میلیون کاربر از خدمات ایبی استفاده میکردند، این رقم نسبت به سال ۱۹۹۹ پنج برابر رشد کرده بود و روزانه دستکم سه میلیون حراج برای فروش کالا در این سایت انجام میشد. کاربران ایبی ایدهآلترین هدف برای خدمات پرداخت مستقیم کاربری بودند که از سوی کانفینیتی و ایکسداتکام ارائه میشد.
بسیاری از کاربران ایبی آنقدر تراکنش روزانه نداشتند که کمپانی آنها را بهعنوان خردهفروش به رسمیت بشناسد و اجازه استفاده از کردیتکارت برای خرید از آنها بدهد. آنها کاربران معمولی بودند که گهگاه تلاش میکردند کالاهای خود را بفروشند. تا پیش از ورود خدمات آنلاین پرداخت، خریداران کالاها از کاربران عادی در ایبی مجبور بودند از طریق پستکردن چک خرید خود را انجام دهند؛ ابزاری که باعث میشد هر سفارش دستکم یک هفته بیشتر طول بکشد.
کانفینیتی وقتی متوجه ظرفیت بالقوه ایبی برای جذب کاربران جدید خدمات خود شد، تقریباً تمام تلاشهای بازاریابیاش را در این وبسایت متمرکز کرد. مهندسان کانفینیتی یک لوگوی ویژه پیپال برای استفاده در حراجهای ایبی طراحی کردند که کاربران با استفاده از یک بلوک کد html میتوانستند پیوند لوگوی پیپال را در حراج خود قرار دهند و ضمن اینکه از این سرویس برای فروش استفاده کنند، به ازای هر کاربر جدیدی که از این پیوند به پیپال اضافه میکردند، ۱۰ دلار اعتبار تشویقی دریافت کنند.
.
از رقابتی مرگبار تا اجتماع
ایکسداتکام وقتی متوجه شد که کانفینیتی این ابتکار را در ایبی در پیش گرفته، بلافاصله مسیر مشابهی را آغاز کرد و کد html لوگوی خودشان را برای قرار دادن در حراجهای ایبی طراحی کرد. نبرد نفوذ در سایت حراج کالاهای ایبی میان دو سرویس پرداخت آنلاین آغاز شد.
ما مه ۱۹۹۹ وقتی ایبی تصمیم گرفت کمپانی خدمات کارت اعتباری بیلپوینت را خریداری کند، با حضور یک رقیب جدید، رقابت در ایبی به یک نبرد مرگ و زندگی تبدیل شد. برای موفقیت در این رقابت، کانفینیتی یک ایده ناب برای افزایش نفوذ ارائه داد؛ ایدهای که میتوانست یا کانفینیتی را پیروز نهایی میدان کند یا این شرکت را ورشکست کند.
کانفینیتی یک ربات آنلاین طراحی کرد که حراجهای ایبی را بررسی میکرد و در حراجهای خاص مشارکت میکرد، اما قبل از ارائه پیشنهاد به فروشنده برای خرید کالا، به او خبر میداد که کانفینیتی قصد دارد این کالا را برای خیریه خریداری کند، اما در صورتی که کانفینیتی خریدار نهایی کالا باشد، فروشنده باید به عضویت پیپال دربیاید تا فرایند پرداخت به خیریه تکمیل شود.
این ربات آنلاین اهمیت زیادی برای کانفینیتی داشت، در نتیجه مکس لوکین شخصاً طراحی آن را برعهده گرفت. کانفینیتی و ایکسداتکام وارد یک رقابت هزینهبر برای جذب بازار شده بودند، در شرایطی که نتیجه خرید کمپانی بیلپوینت توسط ایبی همچنان برای آنها مشخص نبود.
اما این رقابت زیاد طولانی نشد، پیپال بهسرعت به بزرگترین خدمات آنلاین پرداخت در سایت ایبی تبدل شد، اما همزمان کمپانی کانفینیتی برای نگهداشتن این مقام روزانه یکصد هزار دلار مشوق به کاربرانش پرداخت میکرد؛ اقدامی که در حال خشکاندن تمام سرمایههای کانفینیتی بود.
در برابر ایکسداتکام هرچند به اندازه پیپال در ایبی نفوذ نداشت، اما پول خیلی بیشتری برای خرجکردن در اختیار داشت. ماه مارس ۲۰۰۰ زمانی که ایبی رسماً اعلام کرد خدمات بیلپوینت را برای ورود مستقیم به خدمات پرداخت به سایت اضافه میکند، دو کمپانی کانفینیتی و ایکسداتکام تصمیم گرفتند برای مبارزه با این رقیب جدید در یکدیگر ادغام شوند.
کمپانی جدید تحت عنوان ایکسداتکام شروع به کار کرد، پیتر تیل بهعنوان معاون اقتصادی، مکس لوکین بهعنوان مدیر فنی و ایلان ماسک بهعنوان اصلیترین سهامدار رئیس هیات مدیره شد. بیل هریس که یک مدیر شناختهشده بود، بهعنوان مدیرعامل کمپانی ادغامشده استخدام شد. او پیش از این در کمپانی اینتویت مدیرعامل بود و محصولات مالیاش مانند Quicken و QuickBooks موفقیت زیادی کسب کرده بودند.
.
ادغام کُندکننده
با وجود اینکه اسم کمپانی جدید همچنان ایکسداتکام بود، اما بهدلیل محبوبیت نشان تجاری پیپال این نشان تجاری حفظ شد. همزمان با تغییرات مدیریتی، ساختار کمپانی هم دچار تغییراتی شد. در شرایطی که مجموعه دو شرکت قبلاً دو کمپانی نوپای چالاک و کوچک بودند، کمپانی جدید به یک کمپانی کند و سنتی تبدیل میشد.
بوروکراسیهای اداری که توسط بیل هریس مدیرعامل جدید به شرکت تزریق میشد، باعث شد کمپانی بهسرعت وارد گردابی از رویدادهای مهم شود. بعد از ادغام دو کمپانی اصلیترین استراتژی این بود که کاربران موجود پیپال برای ایجاد حساب بانکی در ایکسداتکام تشویق شوند، اما این استراتژی بعد از دو ماه بهکندی پیش میرفت و منابع مالی کمپانی بهسرعت در حال تمامشدن بود.
پیتر تیل از ابتدا با نوع مدیریت هریس مخالف بود و او را مسئول مشکلات کمپانی میدانست. هریس معتقد بود که باید برای انتقال پول از کاربران کارمزد دریافت شود، در برابر پیتر تیل معتقد بود که الگوی کسبوکار پیپال از ابتدا بر اساس احترام به فرستنده پول طراحی شده و این اقدام خلاف آن است.
ناراحتی پیتر تیل از هریس بعد از اینکه متوجه شد هریس بدون اطلاع دیگران ۲۵ هزار دلار از سرمایه شرکت را برای یک کارزار انتخاباتی سیاسی اعانه داده، بسیار بیشتر شد. تیل که نزدیک به یکصد میلیون دلار اعتبار فاینانس برای کمپانی تأمین کرده بود، بعد از این اتفاقات از مقام خود کنارهگیری کرد.
استعفای تیل به همراه انتقادهای دیگر مدیران از شیوه مدیریت هریس به گوش ایلان ماسک رسید که در مقام رئیس هیاتمدیره قرار داشت. با توجه به این انتقادات و کنارهگیری تیل، ماسک تصمیم گرفت تا جلسه اضطراری هیاتمدیره تشکیل دهد و هریس را از مقام خود برکنار کند و خودش اداره کارها را در اختیار بگیرد. هیاتمدیره از ماسک حمایت کرد و او بهعنوان مدیرعامل کمپانی ادغامشده منصوب شد.
ماسک در مقام مدیرعامل، پست قبلی خودش بهعنوان رئیس هیاتمدیره را به پیتر تیل داد تا با بازگشت او به کمپانی بخشی از روحیه ازدسترفته به کمپانی بازگردد. در شرایطی که مشکلات داخلی در ایکسداتکام ادامه مییافت، بیلپوینت؛ سرویس جدید ایبی در حال تبدیلشدن به یک جایگزین معتبر برای ایکسداتکام در تبادلات مالی این شرکت بود.
ایبی در ابتدای کارش با بانک ولز فارگو شریک شد و ۳۵ درصد از سهام بیلپوینت را به این بانک داد تا بتواند از تخصص و اعتبار ولز فارگو در زمینه پرداخت و بانکداری بهرهمند شود. ولز فارگو خدمات پشتیبان پرداخت و خدمات مشتریان را در بیلپوینت بر عهده گرفت. ایبی همچنین امکان استفاده از لوگوی بیلپوینت در حراجهای کاربران سایت خود را بسیار ساده کرد؛ موضوعی که باعث میشد استفاده از لوگوی پیپال در معاملات سختتر و رقابت پیچیدهتر شود.
قانون دیگری که ایبی برای محدود کردن پیپال ایجاد کرد، این بود که لوگوی مؤسسات مالی مسئول انتقال پول در معاملات نمیتواند از ۸۸ پیکسل در سایت بیشتر باشد؛ موضوعی که باعث شد سایز لوگوی پیپال در صفحههای حراج ایبی به یکچهارم سایز پیشین کاهش پیدا کند. ایبی همچنین تصمیم گرفت تعدادی از روزهای مشخص را برای فروشندگان مجانی اعلام کند که در این روزها گزینه مورد استفاده برای انتقال مالی معامله بیلپوینت بود.
.
هکرها؛ قوزبالاقوز
با وجود تمام تلاشهای ایبی نماد تجاری پیپال متعلق به کمپانی ایکسداتکام به رشد خود ادامه داد. با این حال همچنان یک مشکل عمده در پیپال وجود داشت. این کمپانی همچنان پول زیادی را از دست میداد. در ماه ژوئن ۲۰۰۰ میزان هزینه بدون بازگشت پیپال به ۱۰ میلیون دلار در ماه رسید. همزمان تعداد کاربران پیپال بهسرعت در حال افزایش بود.
در این دوره هنگام تصمیمگیری در مورد ارتقای پلتفرم سرورهای این شرکت فرارسید. وبسایت اولیهای که توسط مکس لوکین تأسیس شده بود، تنها میتوانست به دو میلیون کاربر خدماترسانی کند، اما مشکل در مورد پلتفرم جدید بود. مکس لوکین و مهندسان کمپانی کانفینیتی، پیپال را بر اساس پلتفرم سیستم عامل و پایگاه دادههای اوراکل ایجاد کرده بودند و با این سامانهها آشنایی داشتند.
در برابر ایلان ماسک و مهندسان کمپانی ایکسداتکام تا پیش از ادغام، سامانه خود را بر اساس سیستمعامل و پایگاه دادههای مایکروسافت و سیستمعامل Windows NT توسعه داده بودند. ماسک معتقد بود که سیستم مقیاسپذیر جدید بر اساس سیستمعامل ویندوز باشد؛ این تصمیم باعث تنشهای زیادی با لوکین و تیم مهندسان کانفینیتی شد.
همزمان با این تنشها مساله کلاهبرداریهای آنلاین وسیع هم به مشکلات ایکسداتکام اضافه شده بود. هکرهای اینترنتی بهویژه از گروههای مافیایی روس و نیجریهای، از سرویس پیپال برای به دست آوردن پول نقد از کارتهای اعتباری مسروقه استفاده میکردند.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
رید هافمن
رید هافمن که در هنگام خرید موسسه پیپال توسط ایبی، مدیر اجرایی کمپانی بود، بعدها وبسایت لینکداین را تأسیس کرد که بزرگترین شبکه اجتماعی حرفههای جهان است. این شبکه اجتماعی که بیش از ۵۶۲ میلیون کاربر دارد، در نزدیک به ۲۰۰ منطقه و کشور جهان فعالیت میکند و سیوچهارمین وبسایت پربازدید جهان است. با احتساب سهام هافمن در پیپال و لینکداین، ارزش داراییهای رید هافمن بیش از سه میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار است.
[/mks_pullquote]
.
این اقدام باعث میشد که فروشگاههایی که از پیپال برای فروش استفاده میکردند، به اتهام استفاده غیرمجاز از کارتهای اعتباری مسروقه مجازات شوند. فقط در یک مورد ایکسداتکام مجبور به پرداخت معادل پنج میلیون و ۴۰۰ هزار دلار جریمه برای یک کلاهبرداری آنلاین شد. این مبلغ در یک دوره چهارماهه در سال ۲۰۰۰ از طریق کارتهای اعتباری مسروقه پرداخت شده بود. ماسک مجبور بود در مقام مدیرعامل ضمن کنار آمدن با مشکلات داخلی و مساله کلاهبرداریهای آنلاین، مساله رقابت با کمپانی ایبی را هم به سرانجام برساند.
.
سکوی پرتاب
اما مساله اصلی که سرنوشت مدیرعاملی ماسک را رقم میزد، دعوا در مورد نماد کمپانی بود. ماسک علاقهمند بود تا به جای تکیه بر برند پیپال، به نشان تجاری ایکسداتکام بهعنوان نماد کمپانی تمرکز شود. در شرکت شایعه شده بود که ماسک به این دلیل که شخصاً یک میلیون دلار برای خرید دامنه اینترنتی ایکسداتکام هزینه کرده، مایل به استفاده از آن است
زمانی که ماسک دستور داد نشان پیپال از همه صفحات وبسایت حذف شود، بسیاری از کارکنان کمپانی خشمگین شدند. ماسک این دستور را پیش از سفرش به سیدنی برای تماشای مسابقات المپیک صادر کرد.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
بازار ایبی
ایبی بازاری است که هر روز میلیونها نفر در آن به خرید، فروش یا هر دو مشغولند. زیبایی کار ایبی در قدرت بازارش است؛ در این بازار هر چیز همانقدر میارزد که مشتری حاضر است بابتش پول بپردازد. این روش فروش میتواند برای کالاهایی که جنبه کلکسیونی دارند، کالاهایی که تولیدشان متوقف شده، کالاهای قدیمی، منحصربهفرد یا هر چیز دیگری که تعداد کمی از آن موجود است، قیمتهای خیلی بالایی را رقم بزند.
[/mks_pullquote]
.
دیوید ساکس یکی از مدیران کمپانی در طول مرخصی ماسک از اجرای دستور او سر باز زد و همراه با کارمندانش به هیاتمدیره اطلاع داد در صورتی که ایلان ماسک از مدیریت کمپانی کنار گذاشته نشود، بهصورت جمعی استعفا خواهند داد. یکی از مدیران نزدیک به ماسک تلاش کرد با او تماس بگیرد تا جلوی این اقدام را بگیرد، اما خیلی دیر شده بود و هیاتمدیره ایکسداتکام تصمیم گرفت ماسک را از مقام خود برکنار کند.
در این دوران ماسک بیش از آنکه نسبت به مدیریت خود در کمپانی نگران باشد، نگران موفقیت نهایی پروژهای بود که بنیان نهاده بود. تیل و لوکین به او اطمینان دادند که کارها را بر اساس برنامه پیش خواهند برد و اجازه نمیدهند که فقدان ماسک در مقام مدیرعامل ضربهای به عملکرد کمپانی وارد کند. ماسک بهعنوان بزرگترین سهامدار کمپانی، بیشترین نگرانی را از موفقیت یا شکست پروژه داشت؛ چه مدیرعامل بود، چه نبود، سهم او از هر موفقیت یا شکستی بسیار زیاد میشد.
ماسک بعد از بازگشت از سیدنی کاملاً از مدیریت شرکت کنار گذاشته شد؛ شرکتی که در ادامه مسیر با چالشهای بسیار زیادی مواجه شد، اما در برابر همه این چالشها بهنوعی خود را تطبیق داد. بهتدریج پیپال به جای ضرر دادن مستمر به یک کمپانی بسیار پردرآمد تبدیل شد. مشکلات کلاهبرداریهای اینترنتی بهتدریج با راهحلهایی ابتکاری حل شد.
در ژوئن ۲۰۰۱ نهایتاً تصمیم آخر برای اسم کمپانی اتخاذ شد؛ کمپانی کاملاً به پیپال تغییر نام داد و نشان تجاری پیپال را بهعنوان نشان تجاری نهایی خود پذیرفت. سال ۲۰۰۲ با پذیرهنویسی عمومی سهام پیپال نزدیک به ۶۳ میلیون دلار به سرمایه اولیه این شرکت افزوده شد. ۷۰ درصد از حراجهای ایبی در سال ۲۰۰۲ از پیپال بهعنوان ابزار پرداخت پشتیبانی میکردند.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
پیشقراول صنعت فضانوردی
اسپیساکس پیشقراول صنعت فضانوردی تجاری شد که بهتازگی قدرتمندترین موشک فضاپیمای عملیاتی جهان را آزمایش کرد. این کمپانی در حال کار روی BFR (موشک شاهین بزرگ) برای رساندن انسان به سطح مریخ است، همزمان این کمپانی تلاش میکند تا با استفاده از ماهوارهها به بزرگترین خدماتدهنده اینترنت در سراسر جهان تبدل شود.
[/mks_pullquote]
.
۲۵ درصد از کل معاملات ایبی از طریق پیپال انجام میشد. به همین دلیل، ایبی با وجود اینکه قبلاً بیلپوینت را خریداری کرده بود، اما تصمیم گرفت پیپال را هم در اختیار بگیرد. پیشنهادی که ایبی برای خرید کمپانی پیپال داد، غیرقابل چشمپوشی بود؛ نه ماسک بهعنوان سهامدار ارشد، نه تیل بهعنوان رئیس هیاتمدیره و نه دیگر اعضای هیاتمدیره، توان نه گفتن به پیشنهاد یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلاری ایبی را نداشتند.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
یوتیوب
چد هرلی، استیو چن و جاوید کریم سه همکار در موسسه پیپال بودند که بعد از پیپال در همکاری با یکدیگر وبسایت بهاشتراکگذاری ویدئوی یوتیوب را بنیان نهادند. در حال حاضر بعد از گوگل، یوتیوب پربینندهترین سایت جهان است که کاربران بیش از یک میلیارد ساعت در روز، وقت خود را در آن میگذرانند.
[/mks_pullquote]
.
فروش پیپال به ایبی، سکوی پرتابی برای ایجاد شش میلیاردر آینده و چندین کسبوکار انقلابی موفق دیگر بود که توسط آنها بنیان نهاده شد. وقتی اخبار تازهترین دستاوردهای اسپیساکس در فضا را میشنوید، وقتی خودروهای برقی تسلا را میبینید که در بزرگراهها جولان میدهند، وقتی وارد حساب کاربریتان در لینکداین میشوید، وقتی یک بررسی در مورد یک رستوران محلی در Yelp مطالعه میکنید و وقتی ویدئویی را در یوتیوب تماشا میکنید، میدانید که ریشههای همه اینها در داستان تأسیس و پایهگذاری مافیای پیپال است.