پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
کوانتکن چگونه میخواهد تکنولوژیای که 85 درصد معاملات بازار بورس آمریکا را مدیریت میکند را در ایران توسعه دهد؟
کوانتکن بهدنبال این است تکنولوژیای را که 85 درصد معاملات بازار بورس آمریکا را مدیریت میکند و از نگاه بسياري از مدیران شرکتهای سرمایهگذاری ایرانی کودکانه است، در ایران توسعه دهد.
ماهنامه عصر تراکنش؛ مقاومت در برابر تکنولوژی یا به زبان سادهتر مقاومت در برابر چیزهای جدید و نو همیشه در طول تاریخ وجود داشته است؛ مقاومت درشکهچیها در استفاده از خودرو به جای درشکه و ترس از اینکه شغلشان را از دست بدهند، از این جنس بوده است. امروز صنعت خودرو میلیونها برابر صنعت درشکه شغل مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کرده و سازندگان اولین خودروهای تاریخ که احتمالا بعدا جزء بنیانگذاران اولین کارخانههای خودروسازی شدند، کسانی بودند که بهدنبال تغییر بودند، نه مقاومت و حفظ وضعیت فعلی.
حامد حدادی، مدیرعامل و همبنیانگذار کوانتکن به همراه امیرعلی محمدزاده دیگر همبنیانگذار این استارتآپ و دیگر اعضای این تیم 14نفره بهدنبال این هستند که معاملات الگوریتمی را وارد فضای بازار بورس ایران کنند؛ تکنولوژیای که امروز 85 درصد معاملات بازار بورس آمریکا توسط آن مدیریت میشود. معاملات الگوریتمی در ایران تازه در ابتدای راه است؛ درست مانند اولین روزهایی که خودروها وارد جادههای خاکی و پردستانداز ایران شدند و هرچند اغراقآمیز است، ولی احتمالا حامد حدادی و تیمش را بتوانیم شبیه اولین کسانی بدانیم که درشکهها را رها کردند و پشت فرمان اولین اتومبیلها نشستند.
از شکست تا کارمندی؛ از کارمندی تا موفقیت
حامد حدادی اهل شیراز است؛ در مقطع کارشناسی، در سال 1390 وارد رشته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف شد و از سال 1392 بهعنوان یک تحلیلگر تکنیکال وارد بازار سرمایه شد. در یک بازه دوساله، هفت بار سعی در راهاندازی استارتآپهای مختلف در حوزه بازار سرمایه داشت، ولی هر بار شکست خورد. بنابراين با ناامیدی استارتآپ را کنار گذاشت و در جستوجوی فعالیت کارمندی، دیماه 1395 وارد صندوق تامین سرمایه لوتوس پارسیان شد و بهعنوان کارشناس صندوق رویش لوتوس که شکلگیری آن همراه با ورود حامد حدادی بود، فعالیتش را شروع کرد. این سابقه جدی و حرفهای باعث شد حدادی از نزدیک و در مقیاس بزرگ با مسائل و مشکلات این صنعت به شکلی عمیق آشنا شود.
در روزهای فعالیت در تامین سرمایه لوتوس، حدادی ایده راهاندازی کوانتکن با کمی تغییرات بهعنوان یک کپی از یک سرویس خارجی به نام کوانتوپین را مطرح كرد. کوانتوپین این امکان را به افراد میداد که با کدنویسی بهراحتی امکان انجام معاملات اتوماتیک را داشته باشند.
حامد حدادی این بار با احتیاط بیشتري از هفت ایده قبلی جلو رفت و حین فعالیت در تامین سرمایه لوتوس، در همین روزها با امیرعلی محمدزاده، یک شریفیخوانده دیگر آشنا شد و بیرون از شرکت یک تیم شکل دادند؛ تیم کوانتکن توانست بیستم تیرماه 1395 در شتابدهنده شریف مستقر شود. با جدی شدن موضوع، دیگر حضور پارهوقت حدادی در تیم جوابگو نبود و آبانماه 1395 حامد حدادی با تامین سرمایه لوتوس پارسیان خداحافظی کرد و تماموقت درگیر کوانتکن شد.
کوانتکن چه میکند؟
کوانتکن به زبان ساده به کسانی که در بورس فعالیت دارند، امکان انجام معاملات اتوماتیک را میدهد؛ یعنی به شما بهعنوان یک کاربر حرفهای بازار سرمایه این امکان را میدهد که یک دستیار اتوماتیک برای خودتان طراحی کنید تا برای سود بیشتر، معاملاتی را خودش بهطور اتوماتیک انجام دهد؛ معاملاتی که خودتان آنها را طراحی کردهاید. البته کوانتکن در طراحی استراتژی شما دخالتی ندارد و اگر به دستیارتان دستورات اشتباهی داده باشید، ممکن است زیان کنید.»
سادهترین مثالش این است که شما یک سهمی دارید و میخواهید اگر قیمتش تغییر خاصی کرد، عمل خاصی روی سهم شما انجام شود. یک راهش این است که صبح تا شب بنشینید و قیمتها را لحظهبهلحظه دنبال کنید و اگر آن اتفاق مدنظر افتاد، شما آن عمل خاص را انجام دهید؛ در صورتی که شما با الگوریتمهایی میتوانید بهسادگی چنین کارهایی را بهطور خودکار انجام دهید. این فقط یکی از صدها کاری است که شما میتوانید توسط معاملات الگوریتمی انجام دهید.
اینجا کوانتکن میگوید من تمام دادههای لازم و دسترسیها را در اختیار شما بهعنوان یک کاربر حرفهای قرار میدهم و شما فقط دستیاری را که مدنظر دارید، طراحی کنید و محدود به یک کارگزاری هم نیستید و به 35 کارگزاری دسترسی دارید.
مهمترین ارزشافزودههای کوانتکن
حدادی میگوید: «ما پلتفرمی را ایجاد کردهایم که افراد بتوانند از صد درصد پتانسیل معاملات الگوریتمی استفاده کنند. یک الگوریتم معاملاتی به معنای صد درصد، یعنی اینکه یک نرمافزار کامپیوتری خودش بهصورت اتوماتیک بازار را بررسی و تحلیل میکند، نقاط ورود را پیدا میکند و اصطلاحا در زمان ارزانی قیمت یک سهم آن را میخرد و در زمان گرانی میفروشد.
این فرایند پنج مرحله دارد كه شامل خلق استراتژی، جمعآوری داده، پاکسازی دادهها، ارائه پلتفرم و بهکارگیری داده است. ما معتقدیم از این پنج مرحله، چیزی که بین دو نفر در بازار سرمایه تفاوت ایجاد میکند، خلق استراتژی یا Strategy Creation است. در واقع کوانتکن آن چهار مرحله دیگر را برای کاربر حرفهای که فکر میکند میتواند الگوریتم خودش را بنویسد، آماده کرده و در اختیارش قرار داده است؛ در واقع انگار ما یک آشپزخانه با تجهیزات کامل و انواع مواد غذایی را آماده کردهایم و هر کسی که فکر میکند آشپز خوبی است، میتواند در آن آشپزی کند و آن غذا را خودش بخورد یا بدهد دیگران بخورند؛ حالا اینکه چه کسی غذای خوشمزهتری بپزد به مهارت خودش بستگی دارد و مسلما مردم غذایی را خواهند خرید یا خورد که خوشمزهتر باشد.»
این تیم یک ارزشافزوده دیگر هم برای خبرههای الگوریتمنویسی در بازار سرمایه ایجاد کرده است؛ مدیرعامل کوانتکن میگوید: «اگر فردی مدعی است که میتواند در این پلتفرم الگوریتمی بنویسد که به شکل کارآمد کار کند، ولی سرمایه برای این الگوریتم ندارد، ما کمک میکنیم برای آن جذب سرمایه کند؛ یعنی سرمایهگذارانی که به سرمایهگذاری روی معاملات الگوریتمی علاقه دارند را به آنها وصل میکنیم و کارمزدمان را میگیریم که تا امروز چندین نمونه موفق از این سرمایهگذاریها توسط شرکتهای بزرگ داشتهایم؛ یعنی انگار ما نهتنها یک آشپزخانه با تجهیزات کامل در اختیار شما قرار دادهایم، بلکه اگر غذای خوشمزهای هم در این آشپزخانه بپزید، برای فروش آن غذا به شما کمک میکنیم.»
تیم کوانتکن مشتری سرویس خودش
همیشه میگویند بهترین محصولات آنهایی هستند که برای حل یک مشکل واقعی توسط سازندگانشان ارائه شدهاند و تا زمانی که خودشان، مشتری واقعی محصول خودشان نباشند احتمالا نمیتوان توقع داشت با یک محصول با کاربری خوب مواجه باشیم.
حدادی میگوید: «ما خودمان هم بهعنوان یک مشتری، در این پلتفرم فعالیت میکنیم و الگوریتمهایی مینویسیم و برای آنها جذب سرمایه میکنیم. اگر بخواهیم سراغ همان مثال آشپزخانه برویم، یعنی تیم کوانتکن، خودش هم در کنار دیگران بهعنوان یک آشپز از این آشپزخانه برای پختن غذاهای خوشمزه استفاده میکند.»
او در ادامه میگوید: «برای مثال، یکی از این الگوریتمهایی که نوشتهایم تا امروز یک و نیم میلیارد تومان جذب سرمایه داشته که با این پول خریدوفروش سهام میکند. در ششماهه گذشته هر ماه گزارش عملکرد خریدوفروش آن را منتشر میکنیم و تاکنون 91 جفت معامله یا اصطلاحا 91 فروش؛ آن هم به شکل فروش صد درصدی انجام داده و فقط دو بار زیان کرده که یک بار آن اشتباه انسانی بوده و یک بار هم زیان حسابداری بوده که مجموع این دو زیان هم 140 هزار تومان بوده است.»
دریافت سود بیشتر از سرمایهگذاریهای بدون ریسک
به گفته حدادی تمام تلاش کوانتکن در الگوریتمهایی که خودشان مینویسند، این بوده است که الگوریتم آنها از بازارهای سرمایهگذاریهای بدون ریسک (Risk-Free) گذر کند و حداقل چند درصد سود بیشتر داشته باشد و مدعی است در همین آخرین الگوریتمشان که هفت ماه از شروع فعالیتش گذشته است، تقریبا 3.06 درصد از سرمایهگذاری بدون ریسک مشابه خودش بهتر عمل کرده و ما هنوز به بازه 12ماهه نرسیدهايم.
چه کسانی مخاطبان کوانتکن هستند؟
بهطورکلی هر کسی میخواهد در بورس به هر شکلی معامله کند، باید مفاهیم بورس را بهخوبی بشناسد و اصولا اگر کسی میخواهد معاملات الگوریتمی انجام دهد، لازم است به برنامهنویسی هم مسلط باشد. مخاطبان کوانتکن کسانی هستند که حداقل در یکی از این دو، مهارت داشته باشند و اگر به هر دو هم مسلط باشند که خیلی بهتر است. آیا به هر کسی که یک آشپزخانه مجهز بدهیم، میتواند یک غذای خوشمزه بپزد؟
پس این تصور که شما بهعنوان یک فرد عادی سرمایه خريد دارید و میخواهید سرمایهگذاری کنید، ولی بدون اینکه دانش بورسی یا برنامهنویسی داشته باشید، میخواهید پولتان را وارد کوانتکن کنید که این پول برای خودش برود کار کند و شما را پولدارتر کند، باید بگوییم تصور اشتباهی است. حدادی در خصوص سرمایهگذارهای خرد از این دست میگوید: «از لحاظ بحثهای حقوقی و قانونی خلأهای زیادی در این خصوص وجود دارد که ترجیح میدهیم فعلا وارد این مرحله نشویم. هرچند ممکن است در آینده با مهیا شدن بسترها بتوانیم چنین سرویسهایی هم ارائه بدهیم، ولی الان نه! چراکه علاوه بر لازمههای قانونی، این موضوع باید توسط سرمایهگذاران خرد هم پذیرفته شود که سرمایهگذاری در بورس مبتنی بر ریسک است و الزاما سودده نیست؛ اما برای سرمایهگذاران بزرگ در حال حاضر چنین کاری را میکنیم، چراکه آنها بهخوبی با مفهوم سود و ضرر در فضای بازار سرمایه آشنا هستند. در واقع انگار ما در همان آشپزخانه برای کسانی که خودشان آشپز هستند یا در صنایع غذایی فعالیت میکنند، ولی به هر دلیلی وقت اینکه خودشان آشپزی کنند را ندارند، ما این کار را برایشان میکنیم.»
اگر همه به معاملات الگوریتمی مسلح شوند، چه میشود؟
فعالیت و سوددهی در بازار سرمایه پیچیدگیهای زیادی دارد، ولی بهطور کلی صاحبان سرمایه از دو منبع سود میکنند؛ یکی افزایش قیمت یک سهم در طول زمان و دیگری افتوخیز قیمت سهام در هیجانات بازار که عمده سود در بازار هم از همین منبع دوم است؛ سادهترش میشود اینکه سود دیگران، در ضرر عده دیگری است؛ هرچند بسیاری با این منطق مخالف هستند، ولی سوالی که اینجا درباره آینده معاملات الگوریتمی پیش میآید، این است که اگر در آینده همه به این ابزار مجهز شوند و کارایی همه بازیگران بالا برود، در نتیجه بخش زیادی از سود بازار سرمایه که از اشتباهات برخی دیگر حاصل میشد، از دست میرود و عملا سود فعالیت در بازار سرمایه به شکل قابل توجهی کاهش مییابد. آن وقت چه میشود؟
حدادی در این خصوص میگوید: «خب روزی که برخی شروع کردند از نرمافزار اکسل برای تحلیل اطلاعات و دادههای بازار سرمایه استفاده كردند، چه اتفاقی افتاد؟ برخی پیشرو شدند و از این ابزار استفاده کردند و بهرهوری بیشتری پیدا کردند، یک گام از بقیه جلو افتادند و سود بیشتری کسب کردند. بهمرور چه اتفاقی افتاد؟ همه به این ابزار مجهز شدند. چه کسانی برنده بودند؟ کسانی که زودتر از بقیه سراغ این ابزار رفتند، برندههای واقعی هستند؛ اما نکتهای که وجود دارد این است که الان برای اینکه حداقل پابهپای دیگران پیش بروید باید از این ابزار استفاده کنید.
حالا در این وضعیت، کسانی که میخواهند یک گام جلو بیفتند، میتوانند سراغ معاملات الگوریتمی بروند و حتی روزی که همه به این ابزار مجهز شوند، آنهایی برنده خواهند بود که تکنولوژیهای دیگری را هم با این ابزار ادغام کنند؛ مثلا ترکیب هوش مصنوعی و معاملات الگوریتمی.
اصطلاحا برندگان واقعی کسانی هستند که در این دوره گذار جزء پیشروها بوده باشند و این مفهوم تقریبا در هر تکنولوژی جدیدی صدق میکند. برای مثال سهم معاملات الگوریتمی از 15 درصد در سال 2003 در آمریکا، به 85 درصد در سال 2018 رسیده است؛ یعنی 85 درصد یک بازار 52 تریلیون دلاری توسط معاملات الگوریتمی و بدون دخالت انسان انجام میشود؛ داریم درباره بازاری صحبت میکنیم که 1000 برابر بازار سرمایه ایران است. حالا در چنین بازاری با این حجم، اتفاقی که افتاده این است که هوش مصنوعی هم وارد میدان شده است؛ برای مثال دادههای صد سال گذشته بازار بورس را به الگوریتم میدهند تا یکسری روندها را شناسایی کند و بر مبنای آن بتواند بازار آینده را پیشبینی کند و با توجه به پیشبینی که داشته معاملاتی را به شکل هوشمندانهتر انجام دهد. این تکامل در هر صنعت دیگری هم به همین شکل رخ داده است.»
معاملات الگوریتمی بچهبازی است!
احتمالا در روزهایی که اولین خودروها وارد خیابانها و جادههای خاکی شهرها میشدند، درشکهچیهای زیادی به تمسخر و نادیدهگرفتن این ارابههای آهنی میپرداختند، اما بهمرور، این دسته یا به کنار رانده شدند یا مجبور شدند با این جو همراه شوند. احتمالا در خصوص معاملات الگوریتمی در ایران هم در حال طی کردن مسیر مشابهی هستیم و الان در آن مرحلهای هستیم که زمانی درشکهچیها با رد شدن اتومبیلها از کنارشان، با خودشان فکر میکردند آیا واقعا درشکه بهتر از خودرو است؟
همبنیانگذار کوانتکن در اینباره میگوید: «در ابتدای مسیر بسیاری به ما میگفتند بازار سرمایه ایران پر از فساد و رانت است و این کار شدنی نیست. در صورتی که ما نشان دادیم که شد. اسم کوانتکن هم از اینجا میآید. کوانت در واقع یعنی کسی که معاملات الگوریتمی انجام میدهد و کَن همان کلمه توانستن انگلیسی است که ترکیبش میشود: «کوانت میتواند» هرچند سه سال پیش به ما میگفتند شما دیوانه هستند و این کارها بچهبازی است، اما امروز خوشبختانه حتی سنتیترین شرکتها هم به شکلهای مختلف بهدنبال استفاده از معاملات الگوریتمی هستند. هرچند هنوز معاملات الگوریتمی رایج نشده است، ولی در ابتدای مسیر این حرکت هستیم.»
بزرگترین چالش معاملات الگوریتمی در ایران
حامد حدادی بهعنوان یکی از بازیگران فضای استارتآپی معاملات الگوریتمی ایران معتقد است در حال حاضر این حوزه، دو چالش بزرگ دارد. او گفت: «در حال حاضر بزرگترین چالش ما این است که مدیران شرکتهای سرمایهگذاری نهتنها از فضای معاملات الگوریتمی؛ بلکه از مفهوم فناوری اطلاعات دور هستند و هنوز متوجه نیستند که با کمک فناوری اطلاعات میتوانند بهرهوریشان را بالا ببرند و فناوری اطلاعات را بیشتر یک چیز لوکس میدانند تا یک نیاز اساسی. بخش زیادی از انرژی ما در تعامل با ذینفعان اصلی معاملات الگوریتمی، صرف انتقال این مفهوم بوده است که معاملات الگوریتمی میتواند بهرهوری شما را افزایش دهد. اغلب برای اینکه ارزش واقعی این کار را به آنها نشان دهیم، از آنها دعوت میکنیم که آن را تست کنند. جالب است بهمحض اینکه تست میکنند و متوجه قدرت آن میشوند، خودشان بهدنبال جذب دیگر مدیران میروند، ولی سختی کار ما ترغیب آنها به انجام همین تست اولیه است.
چالش بزرگ دیگر این است که ما یک جامعه از معاملهگران الگوریتمی نداریم؛ یعنی تا پیش از این مشکلات آنقدر زیاد بوده که برخی بهصورت فردی برای خودشان یک چیزهایی نوشتهاند و حالا که تمام نیازهایشان در یک بستر رفع شده، دیگر انگیزهای برای رها کردن آن چیزی که خودشان ساختهاند، ندارند.
نگاه رگولاتور به معاملات الگوریتمی چگونه است؟
نبودن اسمی از رگولاتور در بین چالشهای پیش روی معاملات الگوریتمی در صحبتهای حدادی، ما را کنجکاو کرد بپرسیم که آیا رگولاتور در این خصوص مشکلی ندارد؟ مدیرعامل کوانتکن گفت: «در خصوص بحثهای حقوقی و قانونی در حال حاضر سازمان بورس دیدگاهش این است که شما بروید ادامه بدهید. اگر شکست خوردید که خب هیچی، وقت و انرژی ما را هم نگرفتهاید؛ اما اگر موفق شدید و کارتان بزرگ شد، آن وقت بیایید بنشینید با هم حرف بزنیم ببینیم چطور به شما مجوز یا اجازه فعالیت بدهیم که بهعنوان رگولاتور وظایفمان را هم درست انجام داده باشیم.»
حدادی با اشاره به تفاوت رگولاتوری در فضای بازار بورس و بانکداری میگوید: «خوشبختانه فرق رگولاتور در سازمان بورس با رگولاتور در حوزه بانکی این است که خودش را مسئول همه چیز نمیکند؛ نگاهش این است که اگر فردی از ابزاری مثل کوانتکن استفاده کرد و با آگاهی خودش معاملاتی انجام داد و ضرر کرد، دیگر مسئولش سازمان بورس یا کوانتکن نیست و باید ریسک را بپذیرد؛ در صورتی که در نظام بانکی، بانک مرکزی خودش را مسئول همه چیز میداند و به همین دلیل بستهتر برخورد میکند. البته شاید این به خاطر تفاوت ماهیت بانک و بازار سرمایه باشد. رگولاتور بازار سرمایه حتی برای اینکه به بازیگران معاملات الگوریتمی بها بدهد، مجوزی را که قبلا وجود داشته، حذف کرده و عملا چراغ سبز نشان داده که بازیگران فعالیتشان را گسترش و این صنعت را رشد دهند.»
حامد حدادی نگاه باز مدیران فعلی بورس را در امر جدایی از ماهیت بورس و بانک بسیار موثر میداند و میگوید: «نگاه مدیران فعلی بورس این است که نوآوری اتفاق بیفتد و شرایط کلی را بر هم نزنند تا کارآفرینان بتوانند برای این صنعت ارزش ایجاد کنند تا بعد از توسعه آن ارزش، قانونگذاری برایش انجام شود. یادمان نرود همین چند سال پیش مدیران قبلی بورس نگاهی کاملا بسته به نوآوری داشتند و یکی از مهمترین دلایل شکست خودم در آن هفت استارتآپ قبلی نگاه بسته مدیران بورس بود که روی هر کاری دست میگذاشتیم، میگفتند نمیشود.»