راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

استفاده از بلاکچین برای شناسایی مشتری، افق جدید یا وعده دروغین؟

مسعود خرقانی؛ معاون فناوری اطلاعات شرکت مهندسی صنایع یاس ارغوانی / بانک‌ها و موسسات مالی برای مواجهه با هزینه‌های افزاینده مرتبط با انجام فرآیندهای پیچیده دستی و رعایت روندهای افزایش‌یافته نظارتی و امنیتی، باید روش‌های عملیاتی خود را به‌صورت جدی و دقیق مورد ارزیابی قرار دهند و به‌منظور حفظ سودآوری و تطابق با مقررات جهانی، به فن‌آوری‌های نوین توجه کافی داشته باشند.

امروزه بلاکچین در مقام یکی از مشهورترین نمونه‌های فناوری دفتر کل توزیع‌شده (DLT)، به‌عنوان کلید موفقیت‌های آینده صنعت خدمات مالی موردتوجه قرار دارد.

بر اساس بررسی‌های به‌عمل‌آمده توسط شرکت Cognizant و گفتگو با مدیران بیش از 1500 سازمان خدمات مالی در سطح جهان، 91 درصد از آن‌ها بر این باورند که بلاکچین در آینده شرکت آن‌ها نقشی حیاتی یا مهم دارد.

بلاکچین به‌عنوان یک فناوری مبتنی بر تعامل و همکاری استفاده‌کنندگان، همه طرفین مبادلات مالی را برای دستیابی به یک هدف مشترک و بدون نیاز به واسطه‌ها و یا مستندات کاغذی برای اطمینان و اعتماد به یکدیگر، قادر می‌سازد و این موجب تسهیل و روانی تعاملات نیز می‌گردد.

از بلاکچین می‌توان به‌عنوان یک پلتفرم سرویس‌دهی یا پشتیبانی موارد کاربرد متعدد در خدمات مالی استفاده کرد و قابلیت به‌کارگیری در فرآیندهای متعددی در این حوزه ازجمله پرداخت‌های P2P، تسویه‌های مالی تجاری و ردیابی زنجیره تامین را دارد.

یکی دیگر از موارد کاربردی که بلاکچین مورداستفاده قرار گرفته است، در حوزه شناسایی مشتریان (KYC) است. مزایایی که جهت استفاده بلاکچین در شناسایی مشتریان عنوان می‌شود هم‌راستایی و مطابقت با تلاش‌های صنعت است که برای حل مشکلات و چالش‌های موجود انجام می‌شود (از قبیل فرآیندهای پیچیده و ناکارآمد، دسترسی به داده‌های دقیق، محیط دستگاه‌های نظارتی سخت‌گیرانه به شکلی افزایشی) که همه این‌ها منجر به هزینه‌های بالای عملیات و تجارب کاربری ضعیف شده است.

بعضی معتقدند استفاده موسسات مالی از تکنولوژی بلاکچین در راه شناسایی مشتریان، یک روش انقلابی است که موجب تقویت بازیگران این صنعت می‌شود و به آنها این اطمینان را می‌دهد که قادر خواهند بود با یکدیگر به شکلی ساده همکاری کنند و به شکلی کاملا امن به تبادل اطلاعات حساس با یکدیگر، جهت دستیابی به KYC برای هر مشتری بپردازند؛ و همچنین امکان کاهش بار بر مشتریان برای ارائه مدارک به بانک‌ها و موسسات مختلف مالی را فراهم می‌نماید.

از سوی دیگر، اگرچه از لحاظ نظری جذابیت فراوانی در این موضوع وجود دارد، ولیکن قبل از اینکه چنین راه‌حلی بتواند موفقیت‌آمیز باشد، نیاز به یک سری از اقدامات برای تغییر در تفکرات بازار بلاکچینی وجود دارد. در درجه اول بسیاری از موارد کاربرد بلاکچین جهت بهبود بهره‌وری بر حذف واسطه مرکزی (به‌عنوان‌مثال اتاق پایاپای) در تعاملات تاکید دارند، بهطوری‌که اعتماد دو جانبه بین دو نهاد معامله محفوظ بماند.

در زمینه شناسایی مشتریان، مفهوم واسطه مرکزی هنوز به میزان گسترده‌ای موردپذیرش است و مبنای اعتماد و اعتبار در صنعت مالی و بانکی همچنان بر این اصل استوار است. درنتیجه برای اینکه راه‌حلی مبتنی بر بلاکچین در زمینهKYC موفقیت‌آمیز باشد، برای حل چالش‌هایی که در فرآیندهای شناسایی مشتریان وجود دارد، بجای ارائه یک پلتفرم جایگزین برای مدیریت تعاملات، در گام اول باید از بلاکچین به‌عنوان یک تکنولوژی کاربردپذیر سودمند جهت هدایت و ایجاد یک جریان استاندارد و مورد توافق و وثوق همه بازیگران صنعت، استفاده کرد.

این ابزار با داشتن یک نقش مرکزی، جمع‌آوری، تأیید و نظارت بر داده‌ها و اسناد مربوط به صحت مشتری را انجام می‌دهد و زمینه‌ای را برای توزیع میان مشترکین پروفایل‌های متقابل فراهم می‌کند.

 

مختصری از چالش‌های KYC

افزایش مقررات پویا و پر فشار مبارزه با پولشویی، باعث تلاش مضاعف بسیاری از موسسات مالی جهت پیاده‌سازی فرآیندهای طولانی و گران‌قیمت به‌منظور حفظ سازگاری با مقررات شده است که این سرعت کسب‌وکار را کاهش داده و تاثیر منفی بر تجربه مشتری دارد. به‌عنوان یک نتیجه از محیط قانونی پیچیده و چالش دسترسی به داده‌های عمومی با کیفیت، خدمات جمع‌آوری و تایید اطلاعات مشتری به‌طور فزاینده‌ای سنگین می‌شود. اطمینان یافتن از دقت اطلاعات بر اساس دستورالعمل چهارم مبارزه با پولشویی، مبتنی بر لزوم نظارت بر داده‌ها و به‌روزرسانی مداوم آنها، دشوارتر می‌گردد.

بانک‌ها و موسسات مالی به‌صورت معمول و سنتی برای مدیریت مکانیزم پیچیده الزامات شناسایی مشتریان اقدام به افزایش نیروی کار نموده‌اند، اما با توجه به اینکه گزارشات موسسات بزرگ مالی نشان می‌دهد، به‌طور متوسط 150 میلیون دلار در سال 2017 در فرآیند شناسایی مشتریان هزینه کرده‌اند، این مدل عملیاتی دیگر پایدار نخواهد بود.

با معرفی مقررات حفاظت از اطلاعات عمومی (GDPR) در سال 2018، بانک‌ها و موسسات مالی برای نظارت بر کنترل‌های داخلی خود، به‌ویژه کنترل‌هایی که مربوط به امنیت داده‌های مشتریان است، فشار زیادی را باید متحمل گردند و در این زمینه باید شواهدی از ممیزی‌های داخلی قوی به هیات‌مدیره خود و نهادهای تنظیم مقررات ارائه نمایند.

نظارت و ارزیابی میزان رعایت دستورالعمل‌های کنترلی به‌ویژه در سازمان‌های بزرگ، می‌تواند بسیار پیچیده باشد. در نتیجه، شرکت‌ها جهت تضمین اینکه مدیریت مناسبی در زمینه نگرانی‌هایی مانند امنیت داده‌ها و حریم خصوصی در رابطه با جمع‌آوری و نگهداری اطلاعات مشتری دارند و این‌که مدیریت کلی پروسه‌های عملیاتی آن‌ها صحیح است، به چالش کشیده می‌شوند.

 

آیا بلاکچین راه نجات است؟

درحالی‌که راه‌حل‌های بالقوه متعددی برای حل چالش‌های شناسایی مشتریان وجود دارد، مدل‌های کاربردی KYC مبتنی بر بلاکچین، در بسیاری از بانک‌ها و کنسرسیوم‌های صنعت مالی با جذابیت خاصی در دست بررسی قرار دارند. امروزه فرصتی به وجود آمده است تا بلاکچین به‌عنوان یک لایه زیرساختی و با کارکرد ابزاری، با قابلیت استفاده در مدل کاربردپذیر شناسایی مشتری، در کسب‌وکار صنعت بانکی معرفی شود. این امر امنیت اطلاعات و اعتماد را در یک پلتفرم فراهم می‌کند که کارایی در فرآیندهای KYC را افزایش می‌دهد.

استانداردسازی و به اشتراک‌گذاری اطلاعات ذخیره‌شده افتتاح حساب در بستر بلاکچین، یک کار زمینه‌ساز برای اثبات اطلاعات شناسایی مشتری است که می‌تواند منجر به بلوغ تلاش‌هایی که برای KYC انجام می‌شود باشد و در زمینه انطباق با مقررات مبارزه با پولشویی به‌طور بالقوه باعث صرفه‌جویی قابل‌ملاحظه‌ای در هزینه‌های این کار باشد.

ویژگی‌هایی که به لحاظ تئوریک باعث سودمندی تکنولوژی بلاکچین و موجب نفوذ آن می‌شود عبارتند از:

• غیر قابل تغییر بودن
به رکوردها یک شناسه منحصربه‌فرد داده می‌شود و به‌صورت رمزنگاری ذخیره می‌شوند و اصالت آنها تضمین می‌گردد. راهی برای از بین بردن یا تغییر بخشی از اطلاعات به‌صورت کلی یا جزیی بدون هشداردهی به بقیه شبکه وجود ندارد.

• حریم خصوصی
رمزگذاری از طریق تکنیک‌های پیچیده رمزنگاری و مبهم سازی، این اطمینان را برای مشتریان فراهم می‌کند که اطلاعات حساس خود را حفظ می‌کنند و می‌توانند تصمیم بگیرند که به چه کسی اجازه دسترسی به این اطلاعات از طریق کلید دسترسی صحیح داده شود.

• دفترچه مشترک
به‌واسطه سازوکارهای اجماع اطمینان حاصل می‌شود که داده‌های مشترک مورد توافق واقع شده است و همچنین موجب بهتر شدن دسترسی به اطلاعات دقیق در صنعت است.

• شفافیت
هر یک از بازیگران در شبکه می‌تواند با مجوز دسترسی مناسبی که به وی داده می‌شود، به اطلاعات موردنظر خود دسترسی داشته باشد. این فرصتی است که امکان مانیتورینگ شبکه و اطمینان از انطباق معاملات با مقررات را برای نهادهای رگولاتوری فراهم می‌کند.

 

یک راه‌حل شناسایی مشتری با قابلیت بلاکچین چه منظری دارد؟

به‌طور مفهومی، یک راه‌حل مبتنی بر بلاکچین برای شناسایی مشتری می‌تواند به شبکه‌ای از اشخاص ثالث برای ایجاد اسناد KYC، بدون نیاز به مشتری جهت ارائه اسناد و مدارک، تکیه نماید. تولید رکورد قابل اعتماد برای یک مشتری به شیوه اتوماتیک، همزمان با بهره‌وری عملیاتی یک تجربه مشتری بهینه‌سازی شده را ارائه می‌دهد.

همچنین با توجه به اطمینان از اینکه همه طرف‌های مالی، به اطلاعات مربوط به هویت از یک منبع رسمی دسترسی پیدا می‌کنند، موجب افزایش تضمین قانونی می‌شود.

یک راه‌حل بالقوه به‌منظور شناسایی مشتری با قابلیت بلاکچین می‌تواند شکل زیر را داشته باشد:

• جمع‌آوری داده‌های موجودیت مشتری
اگر منابع داده‌ای طلایی، از جمله نهادهای دولتی یا بانک‌ها، یک گره (node) در شبکه بلاکچینی ایجاد کنند و یک منبع مستقل اطلاعات را به ازای یک مشتری ارائه دهند، الزام مشتری برای ارائه اطلاعات به طرف‌ها و مراکز گوناگون دیگر، برداشته می‌شود. چنین مدلی مزایای چشمگیری را در زمینه تجربه مشتری به ارمغان می‌آورد، در این صورت مشتری فقط باید اطلاعات موردنیاز نهاد دولتی یا بانک را یک بار ارسال و سپس به سایر موسسات مالی یا بانک‌ها اجازه دسترسی به آن اطلاعات را بدهد.

این بدین معنی است که داده‌هایی که به‌طور معمولی و سنتی به‌عنوان مستندات خصوصی در نظر گرفته می‌شود از طریق منابع رسمی و با رضایت مشتری به سایرین ارائه می‌شوند. از طرف دیگر، در مورد مشتریان چند بانکی، با پیاده‌سازی مکانیزمی برای اجماع می‌توان مشخص کرد که ایجادکننده (اصلی) اطلاعات مشتری کدام‌یک از بانک‌ها یا موسسات مالی است و از این طریق شفافیت و قابلیت انطباق در شناسایی مشتری را ایجاد نمود.

• تأیید اطلاعات موجودیت مشتری
در حال حاضر مقادیر قابل‌توجهی از داده‌های شناسایی مشتری بر روی کاغذ یا کپی دیجیتال به‌صورت مکرر و تکراری نگهداری می‌شود؛ که این خود نیاز به خدمات تایید اطلاعات توسط اشخاص ثالث را نیز باعث شده است. از طریق دسترسی به منابع اولیه و استفاده از رمزنگاری، می‌توان قابلیت خودارزیابی اطلاعات هویتی را فراهم کرد و نیاز به تایید اعتبار قانونی توسط مراجع بیرونی (مثلا بررسی اصالت کپی اسناد) را مرتفع نمود.

این کار به موسسات مالی و بانک‌ها اجازه می‌دهد، اطلاعات هویتی مشتری را فوری و بدون نیاز و تکیه بر اطلاعات خارجی تایید کنند.

با استفاده از داده‌های قابل تایید توسط منابع معتبر، موسسات مالی می‌توانند به بهترین وجه ممکن فرایندهای در حال پردازش خود را کاملا خودکار نمایند و یا حداقل به میزان قابل‌توجهی زمان ورود اطلاعات را کاهش دهند. همچنین از دیگر مزیت‌های این کار این است که امکان محقق شدن حفظ حریم شخصی، جایی که تأیید یک نهاد یا فرد از منبع اولیه نیازی به دسترسی به داده‌های اصلی ندارد، اما صرفا تایید اینکه رکورد وجود دارد و منطبق با اطلاعات مورد انتظار است، برای مثال، تایید سن یک فرد بدون دسترسی به تاریخ تولد او، به‌طور بالقوه افزایش می‌یابد.

• غربالگری
درحالی‌که این فرایند هنوز می‌تواند نیازمند انجام کارهایی در خارج از بلاکچین باشد، یک شناسه منحصربه‌فرد ایجادشده برای مشتری به‌عنوان بخشی از روند شناسایی و تایید، یا از طریق شناسه‌های موجود، می‌تواند با احراز هویت دقیق مشتری یا فرد، تاثیرات کاذب را کاهش دهد. همچنین می‌توان به تعداد بیشتری از منابع اطلاعاتی مربوط به یک مشتری برای داشتن یک تصویر غنی‌تر از رفتار و شبکه ارتباطات آن‌ها، به‌منظور کشف ریسک‌های پیش‌بینی‌نشده بالقوه و پنهان مشتری، دست یافت.

• مانیتورینگ
با ایجاد یک رکورد واحد و شناسه منحصربه‌فرد، بانک‌ها و موسسات مالی فعال در شبکه قادر می‌شوند که به‌روزرسانی اطلاعات مشتری واحد و یا تغییراتی که آن‌ها را در معرض ریسک قرار می‌دهد، به‌صورت خودکار دریافت نمایند.

• گزارش دهی
این امکانی است که اجازه ردیابی و حسابرسی بر روی تمامی فعالیت‌های انجام‌شده روی پروفایل مشتری در فرآیند KYC از جمله مجوزها، دسترسی‌ها و ویرایش‌ها را به‌طور غیرقابل‌حذف و تغییر فراهم می‌کند.

 

آیا صنعت مالی آمادگی راه‌حلی مبتنی بر بلاکچین، برای KYC را دارد؟

با توجه به اهمیت سیستماتیک و پیچیدگی فرآیند شناسایی مشتری و حیاتی بودن دقت اطلاعات در تصمیم‌گیری‌های مربوط به ریسک و رعایت مقررات، باید برخی از ملاحظات و محدودیت‌ها (وابستگی‌ها) را قبل از انجام هر اقدامی درزمینه به‌کارگیری تکنولوژی بلاکچین در زمینه شناسایی مشتری در نظر گرفت و روی آن‌ها کار کرد. این ملاحظات نه تنها قابلیت‌های فنی، بلکه پذیرش قانونی و تغییر در نگرش بازار را نیز شامل می‌شود.

وابستگی‌ها و ملاحظات موردنیاز برای ایجاد قابلیت استفاده ابزاری از بلاکچین در یک سامانه شناسایی مشتری شامل:

• اثبات پایداری فناوری
برای ارائه یک سرویس KYC در مقیاس وسیع نیاز به یک زیرساخت بلاکچینی است که بتواند سطح بالایی از پیچیدگی و منطق کسب‌وکار را مدیریت کند و همچنین پتانسیل اداره هزاران گره را داشته باشد. درحالی‌که فعالیت‌های قابل‌توجهی در شرکت‌های تکنولوژی محوری که در زمینه راه‌حل‌ها کار می‌کنند انجام می‌گیرد، پرسش‌های مداومی در مورد توانایی بلاکچین برای مدیریت حجم زیاد معاملات در یک زمان معین مطرح است و برای مقیاس‌پذیری راه‌حل‌ها در این مرحله محدودیت‌هایی وجود دارد.

• بازگشت سرمایه‌گذاری
هزینه توسعه، اجرا و مهاجرت سیستم به یک راه‌حل مبتنی بر بلاکچین بسیار بالا است. موسسات مالی و بانکی باید مزایای بلندمدت سرمایه‌گذاری قابل‌توجه در زمینه به‌کارگیری یک پلتفرم برای فعالیت غیر بانکی را ملحوظ نظر داشته باشند. در شرایطی که مؤسسات مالی در حال تلاش برای حفظ حاشیه سود هستند و جهت صرفه‌جویی در هزینه‌های گسترده اقداماتی را در سراسر سازمان‌هایشان انجام می‌دهند، ممکن است توجیه چنین سرمایه‌گذاری‌هایی برای آن‌ها دشوار باشد.

• اصلاح مقررات
اگرچه سازمان‌های نظارتی در جهت بهبود صلاحیت و اقتدار و به‌منظور سهولت در انجام امور خود به‌مرور مشغول اقداماتی در زمینه استفاده فناوری‌های نوآورانه شده‌اند. بااین‌حال، هنوز گام‌های زیادی را در این راه برنداشته‌اند. استفاده از تکنولوژی‌هایی مانند بلاکچین به‌عنوان ابزار در فعالیت‌های شناسایی مشتری، نیازمند توافق صنعت با نهادهای تنظیم مقررات است و ضرروی است که این نهادها در بازبینی دستورالعمل‌ها و مقررات اقداماتی داشته باشند.

• دسترسی به پایگاه داده‌های دولتی و بانک‌ها
دسترسی به داده‌ها، به‌ویژه از منابع اولیه از جمله پایگاه‌های داده دولتی و بانک‌ها، برای دستیابی به ابزار KYC مبتنی بر بلاکچین مهم است و برای تسهیل در تأیید لازم است. دستیابی به این منابع داده‌ای باید از نوع باز و دارای قابلیت ارائه داده به بلاکچین جهت تایید خودکار اطلاعات باشد. امروزه تلاش‌های قابل‌توجهی برای سازگاری ساختار داده‌ها و همچنین دسترسی به این مجموعه از داده‌ها در برخی از کشورها در حال انجام است و بسیاری از آن‌ها نیز هنوز به ارائه API برای اتصال نیاز دارند.

• استانداردسازی مدل داده
داشتن یک سیاست مشترک در زمینه شناسایی و تایید داده، زمینه‌ساز رسیدن به مجموعه داده‌ای مشترک است و به‌این‌ترتیب امکان تحقق یافتن بیشتر بازدهی و هم‌راستایی مورد کاربرد در صنعت و همچنین بهبود تجربه مشتری برای تمام بازیگران را فراهم می‌نماید. با توجه به عدم انطباق ناشی از تفسیرهای متنوع اصول (FATF) و الزامات قانونی منطقه‌ای و تفسیرهای متفاوت از رویکرد مبتنی بر ریسک در میان موسسات مالی، ارزیابی بازار و داشتن یک‌روند قابل‌اتکا، برای دستیابی به استانداردسازی ضروری است.

علاوه بر موارد ذکرشده بالا، برخی ملاحظات اضافی نیز وجود دارد که می‌تواند موانعی را برای پذیرش یک مدل استفاده ابزاری از قابلیت‌های بلاکچینی ایجاد کند. شامل:

• نحوه حاکمیت و اداره کردن در یک مدل غیرمتمرکز
جمع‌آوری، تأیید و نظارت بر داده‌ها و اسناد به‌طور سنتی توسط یک بازیگر (نهاد) مرکزی انجام می‌گردد. این کار موجب کاهش عملیات تکراری و بهبود تجربه مشتری با فراهم آوردن امکان ارتباط با یک نقطه تماس است. به‌طورمعمول این بازیگر مرکزی می‌تواند یک سازمان (شرکت) ثالث باشد که نحوه حاکمیت داده‌ها را مستقل از راه‌حل موردنظر فراهم می‌نماید، یا یک نهاد دولتی یا بانک است در مواردی که نیاز به دسترسی اطلاعات خاص تحت اختیار یا مورد تایید نهاد دولتی یا بانک باشد، (مثلا برای KYC افراد) وجود داشته باشد.

اما در نهایت برای تحقق یک مدل غیرمتمرکز، نقش نهاد مرکزی در تعیین استانداردها، ایجاد مدل کلی داده‌ها و فضای ذخیره‌سازی داده و تعیین قابل‌پذیرش بودن منابع داده، از بین می‌رود؛ که این یکی از موانع کلیدی برای راه‌اندازی یک راه‌حل بلاکچینی است تا زمانی که بلوغ فرهنگ تکنولوژیکی مناسب با این مقوله حاصل نشود.

• قابلیت دسترسی زیرساخت‌ها
برای اینکه یک راهکار شناسایی مشتری مبتنی بر بلاکچین به‌طور موثر عملیاتی شود، پذیرش و تبعیت بازار از مدل در تمامی بانک‌ها و موسسات مالی، مشتریان و منابع داده آن‌ها مورد نیاز است و این چیزی است که جهت رسیدن به آن در بسیاری از راه‌حل‌های صنعت مالی، باید برای آن تلاش شود. درحالی‌که بازیگران بزرگ‌تر و پیشگام دارای تخصص بلاکچین در سازمان‌های خود هستند، برای دیگران به‌ویژه مشتریان نهایی، یافتن تخصص فنی برای راه‌اندازی یک گره (node) و فرآیندهای مدیریت ذخیره‌سازی اسناد آن‌ها و مجوز دهی، ممکن است مانع مهمی برای ورود باشد.

• اعتماد به فن‌آوری
اگرچه تکنولوژی بلاکچین به‌طور مفهومی، موجبات اعتماد بین بازیگران و طرفین تعاملات و اطلاعات موجود بر این بستر را برقرار می‌کند، اما تردیدهایی نیز در بسیاری از افراد در مسیر حرکت از مرحله اثبات مفهوم (POC) به پیاده‌سازی و استقرار به وجود آمده و موجب دلسردی آن‌ها گردیده است.

بانک‌ها و موسسات مالی در خصوص پرونده‌های شناسایی مشتری خود با الزامات و بررسی‌های دقیق و موشکافانه‌ای مواجه هستند و درنتیجه هزینه‌های شکست در این مورد برای آن‌ها بسیار زیاد است و مسئولیت‌های مربوط به عدم انطباق و رعایت مقررات KYC همواره بر عهده آن‌ها خواهد بود. درنتیجه مهاجرت فرآیندهای حیاتی کسب‌وکار به یک پلتفرم مبتنی بر یک تکنولوژی نسبتا نوظهور، به‌خصوص مادامی‌که در برخی رسانه‌ها تبلیغات و بار منفی درباره یک نمونه تجاری مانند بیت کوین وجود داشته باشد، بااحتیاط زیاد همراه خواهد بود.

 

نتیجه‌گیری

از نظر مفهومی بلاکچین یک پلتفرم کامل برای ارائه یک راه‌حل خودکار، امن و قابل‌اعتماد را جهت شناسایی مشتری فراهم می‌کند که پروسه‌های عملیاتی، تجربه مشتری و تطابق با مقررات قانونی را بهبود می‌بخشد. بااین‌حال، بلاکچین به‌خودی‌خود نمی‌تواند تمام چالش‌های صنعت را در ارتباط با KYC حل کند یا موانع و وابستگی‌هایی را که پیش‌تر در این نوشتار مطرح گردید، بدون توافق بر ایجاد زیرساخت‌های جدید با مصوبات قانونی که همچنان به تمرکز برخی از فرآیندهای حیاتی کسب‌وکار تاکید دارند، مرتفع نماید.

کلام آخر اینکه، اگرچه راه‌حل شناسایی مشتری با استفاده از ابزار بلاکچین می‌تواند افق و آیندهٔ روشنی را ترسیم نماید، اما سفر به‌سوی دستیابی به آن نیازمند همکاری و مشارکت قابل‌توجهی در میان بازیگران مختلف صنعت مالی و بانکی و غلبه بر موانع و مشکلات موجود در این راه است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.