پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بانک مرکزی باید در مقابل دولت استقلال داشته باشد / کاهش مداخلات ارزی
محمد جعفری؛ دانشآموخته دکترای اقتصاد مالی، مدرس دانشگاه / بانک مرکزی طی ماههای اخیر در مدیریت بازار ارز و حفظ ارزش پول ملی موفق نبوده و اعتماد عمومی جامعه به این نهاد سیاستگذاری بهشدت آسیبدیده است. حال با توجه به تغییراتی که در مدیریت عالی این نهاد و مدیران میانی صورت گرفته، ارکان نظام، نخبگان اقتصادی و عموم مردم انتظار دارند که اقدامات عملی چارهساز توسط ایشان صورت گیرد. در سطور زیر سعی میشود برخی از مهمترین چالشهای بانک مرکزی در کنار راهکارهای عملیاتی به مدیریت جدید ارائه شود تا با یاری خداوند و همراهی مردم، این گذرگاه مهم نیز بهخوبی پشت سر گذاشته شود.
مهمترین انتظارات از مدیریت جدید بانک مرکزی:
ثبات در تصمیمگیریها: یکی از مهمترین چالشهای یک سال اخیر بانک مرکزی که بهشدت افزایشیافته، اتخاذ تصمیمات غیر کارشناسی و شاید تکبعدی بوده که بدون شناخت کافی نسبت به سایر بازیگران مرتبط و توجه به ابعاد نهادی موضوع، نتایجی خلاف انتظارات سیاستگذار را به همراه داشته است.
به نمونههای متعددی طی سالهای مختلف میتوان اشاره کرد. لیکن مهمترین آن، کاهش دستوری نرخ سود سپردههای بانکی در شهریورماه سال ۱۳۹۶ بدون توجه به عوارض رشد نقدینگی و نیز تعیین دستوری نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی بدون توجه به میزان منابع ارزی و از همه مهمتر عدم توجه به فرصتهای سوداگری و آربیتراژی سایر بخشهای مرتبط با ارز دولتی یا غیرمجاز اعلام کردن معاملات ارزی صرافیهای مجاز است؛ بنابراین مردم و فعالان اقتصادی انتظار دارند، ریاست بانک مرکزی در این دوره با تأمل و تعمق بیشتر و مشورت با همه صاحبنظران و هماهنگی با سایر قوا نسبت به اتخاذ و اعلام سیاستها اقدام کند.
تلاش برای به حداقل رساندن مداخلات ارزی: با توجه به زیرساختهای ناقص سیستمهای اطلاعاتی بانکی و گمرکی کشور و وجود حفرههای فسادزا در این سیستمها، ضروری است از عرضه ارز نفتی و دولتی در صرافیها خودداری کنند. بهعبارتدیگر حتی با در اختیار داشتن منابع پرقدرت ارزی، دیگر نباید هیچ ارزی بهصورت رسمی و بدون امکان رصد نهایی، در اختیار صرافیها قرار گیرد.
تجربه سالهای ۹۵ و ۹۶ به ما نشان داد که عرضه ارز بدون توجه به مقصد مصرف نهایی، نهتنها موجب کنترل نرخ آزاد نخواهد شد، بلکه منابع محدود را نیز در اختیار اقتصاد زیرزمینی و سوداگران ارزی قرار میدهد و چالش ارزی را تعمیق میبخشد.
نظارت کامل بر مصرف ارز دولتی و نیز بازار ثانویه: یکی از مهمترین دغدغههای ارزی کشور، هدر رفت منابع ارزی در تخصیصهای دستوری است. به دلیل اینکه حتی واردکنندگان کالاهای اساسی نیز به دلیل فاصله قیمتی زیاد ارز دولتی با ارز آزاد، تلاش میکنند تا بیشترین انتفاع را از ارز دولتی داشته باشند و نهایتاً در مصرف، به قیمت آزاد محاسبه کنند؛ بنابراین پیشنهاد میشود در مرحله اول نظارت دقیقی بر میزان ارز تخصیصی و مصرف نهایی آن داشته باشند و از سوءاستفاده ممانعت به عملآورند و در مرحله بعد به سمت آزادسازی ارز کالاهای اساسی و ارائه یارانه ریالی به مصرفکننده نهایی جهت جبران افزایش قیمت، پیش روند.
نظارت دقیق بر عرضه و تقاضای ارز در بازار ثانویه: بانک مرکزی ضروری است در اسرع وقت از تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به کلیه واردکنندگان بهجز کالاهای اساسی و دارو، ممانعت به عملآورده و ارز موردنیاز آنها را در بازار ثانویه باعرضه بازار پاسخ دهد. نظارت دقیق بر این فرآیند موجب کاهش شدید تقاضای سفتهبازی در این بازار میشود. در همین راستا توقف عرضه ارز مسافری نیز باید در دستور کار عاجل سیاستگذار باشد.
خودداری اکید از اعلام قیمت ارز توسط سیاستگذار پولی: بانک مرکزی بههیچعنوان نباید نرخ ارز را اعلام کند. مصاحبههای مختلف و اعلام مواضع گوناگون و گاه متضاد، منجر به تلاطم بیشتر بازار خواهد شد؛ بنابراین برای بازگشت اطمینان به سیاستگذار، ضروری است که از مصاحبهها و اطلاعیههای مکرر خودداری شود.
اهمیت اتخاذ تصمیمات صحیح برای بازگشت اعتماد عمومی به بانک مرکزی: بانک مرکزی باید به بحث بازگشت اعتماد عمومی به این نهاد سیاستگذار پولی اهتمام ویژهای ورزد. مواردی همچون دریافت سپرده ارزی در سال ۱۳۹۱ و بازگشت آن بهصورت ریالی، پیشازاین به اعتماد عمومی بهنظام بانکی ضربه زده بود و سیاستهای غلط پولی و ارزی ماههای اخیر نیز نخبگان اقتصادی، صاحبان سرمایه و آحاد مردم را نسبت بهدرستی تصمیمات آتی این نهاد مهم مشکوک کرده است.
لازم است که در سیاستگذاریهای پیش رو همواره از نظرات نخبگان اقتصادی بهره برده شود و بهواسطه اتخاذ تصمیمات صحیح اعتماد به اثربخشی تصمیمات آتی این نهاد سیاستگذار بازگردد، چراکه در توان کنترلکنندگی و نظارت مؤثر این نهاد در بازار پول و ارز اثر خواهد داشت.
خروج نظام بانکی از بنگاهداری بهواسطه ظرفیتهای بازار سرمایه: یکی از مسائلی که به زیان نظام بانکی است، بنگاهداری آنها است. اکنون باسیاست ارزی اتخاذشده اخیر، بازار سرمایه به جذابترین بازار کشور برای جذب نقدینگی تبدیلشده است و مطمئناً بخشهایی از نقدینگی موجود در بازارهای ارز و سکه بهسوی بازار سهام گسیل پیدا خواهد کرد.
بر این اساس، ماههای پیش رو بهترین فرصت برای نظام بانکی است تا باعرضه سهام شرکتهای زیرمجموعه خود در بازار سرمایه بهصورت عمده یا حتی خرد، همشدت مشکل بنگاهداری را کاهش دهند و هم اینکه منابع نقدی تازهای در اختیار بانکها قرار گیرد تا در فرآیند عملیاتی اصلی آن گردش یابد. باید توجه داشت که بانک مرکزی بهعنوان نهاد ناظر نظام بانکی باید در این خصوص دستوراتی به بانکها دهد و روند این مهم را سرعت بخشد.
استقلال سیاستهای ارزی و پولی بانک مرکزی از بودجه دولت: بانک مرکزی باید در مقابل دولت استقلال داشته باشد و از تأمین مالی کسری بودجه دولت با استقراض از بانک مرکزی بپرهیزد. چراکه با این سیاست، اقتصاد دچار بیثباتی بیشتری میشود. همچنین از ورود درآمدهای نفتی بهصورت دلاری در بودجه جلوگیری شود و با تعیین سهم معین سالانه از قبل، سهم ریالی بودجه دولت از درآمدهای نفتی تعیین شود و از این طریق از اثرپذیری پایه پولی از عملیات بودجهای دولت ممانعت به عمل آید.
تدبیر مناسب در خصوص نرخ سود بانکی: نرخ سود بانکی در حال حاضر مانند چاقوی دو لبهای بوده که افزایش و حتی ثبات آن در نرخ کنونی میتواند اثرات سوئی داشته باشد، چراکه حجم نقدینگی بسیار بالا رفته و در صورت عدم موفقیت به جذب آن بهسوی بازارهای مولد، امکان ایجاد مشکلاتی همچون سفتهبازی وجود خواهد داشت.
ازاینرو، افزایش نرخ سود بانکی میتواند بخشی از این نقدینگی را به خود جذب کند، اما این امر با مشکلاتی برای نظام بانکی کشور همراه خواهد بود؛ بنابراین میتوان چنین افزایشی را پلهای انجام داد و درواقع انتظارات فعالان بازارها را مدیریت کرد تا هم بخشی از نقدینگی بهسوی بانکها سوق یابد و هم اینکه نظام بانکی از افزایش نرخ سود بانکی تأثیر منفی گذشته را نپذیرد. مدیریت انتظارات در سیاستهای پولی امری مهم است که باید توجه ویژهای به آن شود.
اتخاذ تدابیر مناسب برای کاهش بازده بازارهای رقیب تولید با استفاده از مکانیزم بازار آزاد: تلاش شود با ایجاد ثبات در سیاستهای کلان کشور از نوسانات بزرگ نرخ ارز و افزایش تورم جلوگیری شود، زیرا فعالیتهای سوداگری بر فضای بیثبات استوار است و از نوسانات در اقتصاد بهرهمند میشود.
همچنین با ارتقای نهادهای قانونی و نظارتی ریسک فعالیتهای غیرم ولد و سوداگری افزایش یابد تا انگیزه ورود به این فعالیتها و کسب سود از آنها کاسته شود. سیستم ارز شناور مدیریتشده بر مبنای بازار آزاد ارزی باعث خواهد شد که بازار ارز و سایر بازارهای دیگر رقیب تولید در حدود نرخهای ذاتی خود باشند و به این شکل فرصت رانت و سفتهبازی در این بازارها کاهش خواهد یافت، به این شکل نقدینگی موجود در جامعه میتواند به بخش تولید تزریق شود و بهترین راه برای این کار نیز استفاده از ظرفیتهای بازار سرمایه کشور است.
عدم تخصیص ارز مسافری: عرضه ارز مسافری به قیمت دولتی باید در اسرع وقت قطع شود. چراکه در سالهای اخیر، بهرغم ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی و ضرورت توسعه گردشگری در کشور، ایران با فرستادن سالانه ۹ میلیون گردشگر به خارج از کشور (تقریباً معادل دو برابر گردشگران ورودی به کشور)، پر رشدترین کشور آسیا و اقیانوسیه در حوزه اعزام توریست به خارج بوده است که اگر هر نفر ۵۰۰ دلار با خود از کشور خارج کند، سالانه 4/5 میلیارد دلار تقاضای ارز مسافرتی بهواسطه اعزام گردشگر به خارج از کشور، به اقتصاد تحمیل میشود که به دلیل غیرواقعی بودن نرخ ارز در ایران و بهنوعی یارانهای بودن ارز مسافرتی، تبعاتی جدی از قبیل افزایش تقاضای ارز، افزایش سفتهبازی، بروز بحران ارزی و… برای اقتصاد داشته است.
در خصوص زائران مراسم اربعین نیز به دلیل تعداد بیش از ۲ میلیون نفری این عزیزان و هزینه بسیار اندک مسافران در این مراسم و مهماننوازی بینظیر برادران عراقی، نیازی به تخصیص ارز دولتی نیست. چراکه علاوه بر از دست رفتن منابع ارزی، امکان سوءاستفاده نیز برای برخی سوداگران فراهم خواهد شد.
تقویت جریان سرمایهگذاری مولد در اقتصاد کشور: یکی از چالشهای جدی پیش روی تولید و رشد اقتصادی در ایران، وجود بازارهای غیرمولد موازی با بخش تولید است که به دلیل سودآوری بالا و ریسک پایین در مقایسه با بخش تولید، جریان نقدینگی و سرمایهگذاری کشور را به سمت خود جذب کرده است.
در بخش غیر مولد اقتصاد، هیچگونه ارزشافزودهای ایجاد نمیشود بلکه به دلیل نبود سازوکارهای جهت دهنده نقدینگی و سرمایه به سمت تولید، سودآوری در بخش غیر مولد اقتصاد ایجاد میشود. بهعنوان نمونه در بازارهای سفتهبازان مانند بازار مسکن، زمین، ارز، سکه و… کالایی خریداری میشود و بدون ایجاد ارزشافزوده باقیمت بالاتری فروخته میشود.
در بسیاری از کشورهای دنیا بهمنظور کنترل بازارهای غیر مولد از مالیاتهای تنظیمی استفاده میشود و به این طریق سرمایهگذاری در بخش غیر مولد اقتصاد از صرفه انداخته میشود. برخی از مالیاتهای تنظیمی که بر فعالیتهای غیر مولد اعمال میشود عبارتاند از: مالیات بر عایدی سرمایه (CGT)، مالیات بر ارزش زمین (LVT) و مالیات بر حسابهای بانکی مختص به سفتهبازی.
منبع: دنیای اقتصاد
برادر من! ! ! وقتی که دولت با اعمال فشار و … مدیریت ارزی کشور(معاون ارزی بانک مرکزی) را به یک فرد کاملاً بی تجربه و بی سواد در این زمینه داد و هیچ کنترلی هم نبود نتیجه ای جز این نداشت که حضرت ایشان را یک روز بعد از برکناری؛ بازداشت کنند. وی در دوره چند ماهه انتصابش، ضربه ای به اندازه چند دهه به اقتصاد و روان مردم ایران زد . مصائب این کشور حد و مرز ندارد. . .