پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
ورای تصویر مبالغهشده بلاکچین: یافتن راهبرد مناسب بلاکچین برای خلق ارزش در کسبوکارها
شرکتها با تمرکز روی کاربردهای مختلف بلاکچین و جایگاه بازار خود (Market Position) میتوانند در مورد لزوم سرمایهگذاری روی فناوری بلاکچین تصمیم بگیرند. برخلاف تصویر مبالغه شدهای که در رسانهها عرضه میشود، فناوری بلاکچین هنوز به اندازهی کافی بالغ نشده است و بازار آن در مرحله پیدایش بوده و نسخهی شفافی برای موفق شدن در این حوزه در حال حاضر ناموجود است. رویکرد آزمایشی به بلاکچین و نبود ساختار مشخص در آن و خلأ ارزیابی راهبردی در مورد امکانپذیری و میزان ارزش در دسترس (value at stake) باعث شده است بسیاری از شرکتها شاهد بازگشت سرمایه نباشند. با در نظر گرفتن این مهم، شرکتها چگونه قادر خواهند بود مزیت راهبردی بلاکچین برای کسبوکارشان را تشخیص داده و با راهبرد بلاکچین درست سرمایهگذاری در این امر را توجیه کنند؟
گمانهزنیهای مختلف در مورد ارزش واقعی بلاکچین همهجا را پرکرده است. بیتکوین، اولین و شناختهشدهترین کاربرد بلاکچین، در تیترها میدرخشد. با توجه رشد ۱۰۰۰% ارزش بیتکوین خیلی عجیب نیست که تمرکز روی بلاکچین با بیتکوین درهمتنیده باشد. بااینوجود بیتکوین فقط اولین کاربرد فناوری بلاکچین است که نظر دولت و صنعت را به خود جلب کرده است.
بلاکچین یکی از بحثهای اصلی در اجلاس مجمع جهانی اقتصاد (World Economic Forum) داووس (Davos) بود. به گزارش این مجمع تا سال ۲۰۲۷ میلادی ۱۰% از تولید ناخالص داخلی(GDP) در سطح جهان روی بلاکچین ذخیره خواهد شد. دولتهای متعددی اقدام به انتشار گزارش در مورد پتانسیلها و پیامدهای بلاکچین کردهاند. تنها در دو سال اخیر بیش از ۵۰۰٬۰۰۰ مجلد جدید و ۳٫۷ میلیون جستجوی گوگل درزمینه بلاکچین شاهد بودهایم.
سرمایهگذاریهای بزرگی روی بلاکچین انجامگرفته است. جذب سرمایه از طریق سرمایهگذاری ریسکپذیر برای استارتآپهای بلاکچین بهصورت ثابتی رشد کرده و در سال ۲۰۱۷ به یک میلیارد دلار رسید. مدل سرمایهگذاری اختصاصی بلاکچین که عرضه اولیه ارزهای رمزنگاریشده (ICO) نام دارد و فروش توکنهای ارزهای رمزنگاریشده حوزه جدید سرمایهگذاری است که تا ۵ میلیارد دلار صعود کرده است. بازیگران پیشرو فناوری هم سرمایهگذاریهای سنگینی روی بلاکچین انجام دادهاند: شرکت معظم آیبیام (IBM) بیش از ۱۰۰۰ نفر پرسنل و دویست میلیون دلار سرمایه برای کاربرد بلاکچین در اینترنت اشیاء (IoT) اختصاص داده است.
حوزه فرصت بلاکچین در صنعت
تحقیق انجامگرفته در شرکت مشاوره مککینزی و شرکا (McKinsey & Company) به این سؤال پاسخ میدهد. ارزیابی اهمیت راهبردی بلاکچین برای صنایع بزرگ و مشخص کردن چگونگی دستیابی به هر ارزش مرتبط به راهبرد بلاکچین مختص خود در این گزارش آمده است. تحلیل عمقی و مجزای هر صنعت همراه با مصاحبههای انجامگرفته با متخصصین امر، ۹۰ کاربرد با درجه بلوغ متفاوت برای بلاکچین را در صنایع گوناگون نمایان کرده است.
صنعت | حوزه فرصت برای راهبرد بلاکچین | تأثیر |
توجیه (feasibility) |
کشاورزی | ایمنی غذائی و منبع غذا | خیلی زیاد | متوسط |
زنجیره تأمین کشاورزی | زیاد | کمتر از متوسط | |
صنعت | حوزه فرصت برای راهبرد بلاکچین | تأثیر | توجیه |
هنر و سرگرمی | سرمایهگذاری هنرهای زیبا | متوسط | کم |
پروانه هنری | کمتر از متوسط | متوسط | |
بازار پیشبینی و قمار | کم | کمتر از متوسط | |
صنعت | حوزه فرصت برای راهبرد بلاکچین | تأثیر | توجیه |
خودرو | دادههای اتومبیلهای خودران | زیاد | متوسط |
خودروهای برقی و شارژ | بیشتر از متوسط | متوسط | |
پرداخت خودکار اتومبیل | کمتر از متوسط | متوسط | |
ثبت وسیله نقلیه | متوسط | کمتر از متوسط | |
ردیابی قطعات خودرو | متوسط | کمتر از متوسط | |
واسپاری (leasing) خودرو | بیشتر از متوسط | کمتر از متوسط | |
صنعت | حوزه فرصت برای راهبرد بلاکچین | تأثیر | توجیه |
خدمات مالی | مالیه مبادله و زنجیره تأمین | حداکثری | زیاد |
پرداختهای بین فردی فرامرزی | زیاد | خیلی زیاد | |
توافق خرید مجدد | زیاد | زیاد | |
نظارت بر تراکنش | زیاد | متوسط | |
استقراض بین فردی | بیشتر از متوسط | متوسط | |
ثبت وثیقه | متوسط | کم | |
دادههای خودکار شاخص بازار | کمتر از متوسط | زیاد | |
عرضه اولیه ارزهای رمزنگاریشده (ICO) | کمتر از متوسط | زیاد | |
مشتقات خارج از بورس و معاملات فردایی | کم | زیاد | |
حلوفصل اختلافات صورتحساب | کم | زیاد | |
ارزش سهام خصوصی | کم | بیشتر از متوسط | |
شناخت مشتری (KYC) و مبارزه با پولشویی | کم | متوسط | |
پرداختهای خرد (Micropayment) | کم | متوسط | |
مبادله پول و سهام | کم | زیاد | |
صنعت | حوزه فرصت برای راهبرد بلاکچین | تأثیر | توجیه |
بهداشت و درمان | پرداختهای بهداشت و درمان | خیلی زیاد | زیاد |
تحقیقات بهداشت و درمان | خیلی زیاد | متوسط | |
سوابق الکترونیکی سلامت | زیاد | متوسط | |
اطلاعات پزشکی | بیشتر از متوسط | متوسط | |
هویت و امنیت داده | زیاد | کمتر از متوسط | |
کار آزمایی بالینی (clinical trial) | متوسط | کمتر از متوسط | |
زنجیره تأمین دارو | کمتر از متوسط | کمتر از متوسط | |
بیمه سلامت | کم | کم | |
صنعت | حوزه فرصت برای راهبرد بلاکچین | تأثیر | توجیه |
بیمه | پرداخت بیمه خودکار | زیاد | زیاد |
بیمه مجدد و بیمه اختیاری | زیاد | بیشتر از متوسط | |
بیمه فردبهفرد | کم | بیشتر از متوسط | |
اینترنت اشیاء، مدیریت دعوی، تشخیص کلاهبرداری | زیاد | متوسط | |
چرخه عمر قرارداد، مدیریت اجرائی دعوی | متوسط | متوسط | |
بیمه بینالمللی و پیچیده، احراز هویت و تشخیص مشتری (KYC) | کم | متوسط | |
صنعت | حوزه فرصت برای راهبرد بلاکچین | تأثیر | توجیه |
ساخت و تولید | زنجیره تأمین ساخت و تولید | متوسط | کمتر از متوسط |
صنعت | حوزه فرصت برای راهبرد بلاکچین | تأثیر | توجیه |
معدن | پروانه محصول، زنجیره تأمین معدنکاری | زیاد | کمتر از متوسط |
توکنیزه کردن دارائیهای مادی | زیاد | کم | |
صنعت | حوزه فرصت برای راهبرد بلاکچین | تأثیر | توجیه |
املاک | ثبت زمین | زیاد | خیلی زیاد |
سرمایهگذاری تدریجی (Fractional Investing) | بیشتر از متوسط | کمتر از متوسط | |
تعویض عنوان (Title Exchange) | کمتر از متوسط | زیاد | |
واسپاری ملک | کم | بیشتر از متوسط | |
تراکنش املاک فرامرزی، جستجوی ملک و فهرست بندی | کم | کمتر از متوسط | |
صنعت | حوزه فرصت برای راهبرد بلاکچین | تأثیر | توجیه |
بخش دولتی | امنیت سایبری، حفاظت از زیرساختهای حیاتی | حداکثری | بیشتر از متوسط |
پرداختهای رفاه اجتماعی | حداکثری | متوسط | |
رأیگیری الکترونیک با بلاکچین | حداکثری | کمتر از متوسط | |
سوابق دولت | خیلی زیاد | زیاد | |
کمکهای بینالمللی | زیاد | زیاد | |
دادههای هویت و ثبتاحوال | خیلی زیاد | بیشتر از متوسط | |
اخذ مالیات و گزارش دهی | خیلی زیاد | کم | |
مخارج دولتی | متوسط | بیشتر از متوسط | |
خدمات الحاق (incorporation) | کم | زیاد | |
تدارکات عمومی | کم | متوسط | |
گواهی ثبت اختراعات | کم | کم | |
صنعت | حوزه فرصت برای راهبرد بلاکچین | تأثیر | توجیه |
فروش | خرید در نقطه فروش (Point of Sale Acquisition) | زیاد | متوسط |
تائید محصول | زیاد | کم | |
کارتهای وفاداری (loyalty cards) | متوسط | بیشتر از متوسط | |
زنجیره تأمین فروش | متوسط | کمتر از متوسط | |
بازار غیرمتمرکز | کمتر از متوسط | کمتر از متوسط | |
صنعت | حوزه فرصت برای راهبرد بلاکچین | تأثیر | توجیه |
فناوری، رسانه و ارتباطات | کاربردهای اینترنت اشیاء | زیاد | زیاد |
مدیریت هویت دیجیتال | زیاد | بیشتر از متوسط | |
رومینگ جلوگیری از کلاهبرداری | زیاد | متوسط | |
خدمات مدیریت داده، لیسانس محتوای دیجیتال | زیاد | کمتر از متوسط | |
بلاکچین بهعنوان سرویس (BaaS) | متوسط | زیاد | |
تائید هویت مشترک | متوسط | متوسط | |
اشتراک اسپکتروم (Spectrum) | متوسط | کم | |
داده و قدرت پردازش فردبهفرد | کم | زیاد | |
صدور صورتحساب مجتمع و تأمین (provisioning) | کم | متوسط | |
فعالسازی نسل پنجم | کم | کم | |
صنعت | حوزه فرصت برای راهبرد بلاکچین | تأثیر | توجیه |
حملونقل و لجستیک | مدیریت هویت دارائیهای ترانزیت | زیاد | بیشتر از متوسط |
حمل و ارسال | زیاد | کمتر از متوسط | |
مایلهای سفر هوایی | کم | بیشتر از متوسط | |
توزیع بلیت | کم | کم | |
صنعت | حوزه فرصت برای راهبرد بلاکچین | تأثیر | توجیه |
خدمات آب و برق و … | گواهیهای انرژیهای بازگشتپذیر | زیاد | بیشتر از متوسط |
واسپاری سامانههای انرژی | زیاد | کم | |
مدیریت زیرساخت اینترنت اشیاء | بیش از متوسط | بیش از متوسط | |
اعتبار آلایندگی کربن (carbon credit) | بیش از متوسط | متوسط | |
کنتورهای خانههای هوشمند | کمتر از متوسط | متوسط | |
میکروگریدهای برق فردبهفرد | کم | متوسط |
امکانسنجی و چگونگی تأثیر هرکدام از این کاربردها برای درک بهتر مزیت راهبردی بلاکچین بهدقت ارزیابی و به امتحان گذاشتهشده است. در این راستا سه مفهوم کلیدی زیر در مورد مزیت راهبردی بلاکچین مشخص میشود:
- بلاکچین برای خلق ارزش لزوماً نباید جهت حذف واسطه بهکاررفته باشد. این نکته تشویقی برای کاربردهای تجاری با مجوز است.
- ارزش کوتاهمدت بلاکچین عمدتاً در کاهش هزینه است نه ایجاد مدلهای کسبوکار
- به علت دشواری حل مشکل «پارادوکس همرقابتی» (coopetition paradox) و رسیدن به استاندارد مشترک، بلاکچین هنوز با مقیاسپذیری سه تا پنج سال فاصله دارد.
شرکتها باید این رویکرد ساختیافته را در راهبرد بلاکچین خود بهپیش برند:
- ۱- شناسایی ارزش با ارزیابی عملگرایانه، بدبینانه و موبهموی امکانپذیری و تأثیر بلاکچین در کسبوکار و تمرکز بر روی نقاط درد (pain points) در کاربردهای مشخص بلاکچین در هر صنعت.
- ۲- ایجاد ارزش با تنظیم رویکردهای راهبردی به بلاکچین با توجه به جایگاه بازار کسبوکار و در نظر داشتن روشهایی مانند شکلدهی به اکوسیستم و ایجاد استانداردها و عبور از موانع رگلاتوری.
با رویکرد صحیح راهبردی، شرکتها میتوانند در کوتاهمدت به استخراج ارزش نائل آیند. بازیگران قویتر برای رسیدن به نقطهای که راهکار بلاکچین آنها به استاندارد بازار تبدیل شود، از هماکنون باید ریسک کرده و شرطهای بزرگی ببندند.
پیچ و مهره بلاکچین: اصول اولیه
باوجود تصویر مبالغه شدهای که از بلاکچین ارائه میشود، تشخیص حقیقت امر کار راحتی نیست. بلاکچین یک دفترکل توزیع یافته (distributed ledger) یا یک پایگاه داده است. این دفترکل در یک شبکه پردازشی عمومی یا خصوصی به اشتراک نهاده شده بهطوریکه هر رایانه گره در شبکه یک کپی از دفترکل را در خود جایداده است. هر بخش از اطلاعات بهوسیله الگوریتمهای ریاضی رمزنگاریشده و در یک بلوک جدید به زنجیره سوابق تاریخی اضافه میگردد. قبل از اضافه شدن بلوک جدید به زنجیره، پروتکلهای اجماع (consensus protocol) متعددی برای تائید صحت بلوک توسط دیگر مشارکتکنندگان به کار میروند. این امر از تقلب جلوگیری کرده و بدون نیاز به نظارت مرکزی جلوی خرج مجدد (double spending) را میگیرد. دفترکل میتواند توسط قراردادهای هوشمند (smart contracts)، مجموعهای از سوابق شرطی روی بلاکچین، طوری برنامهریزی شود که پس از برآورده شدن شرایط ماشه تراکنش بهصورت خودکار فعال شود. برای مثال از قراردادهای هوشمند میتوان در خودکارسازی پرداخت خسارت استفاده کرد.
پنج افسانه رایج در مورد بلاکچین که باعث ایجاد تصورات غلط در مورد مزایا و محدودیتهای فناوری میشوند
فایده اصلی بلاکچین غیرمتمرکز بودن، امنیت رمزنگاریشده و شفافیت و تغییرناپذیری آن است. این امر باعث میشود اطلاعات تائید شده و ارزش (value) بدون وابستگی به شخص ثالثی میان افراد مبادله شود. بلاکچین یکشکل واحد ندارد و فناوری میتواند برای مصارف و اهداف تجاری مختلف در کاربردهای گوناگون پیکربندی شود.
برای ایجاد یک شمای واضح از کاربردهای بلاکچین، ما دو عملکرد بنیادی بلاکچین، یعنی نگهداری سوابق و انجام تراکنش را به شش گروه کلی تقسیم کردهایم. در برخی صنایع کاربردهای متنوعی برای بلاکچین در گروههای متعدد قابلتصور است و در برخی دیگر یک یا دو کاربرد میتواند صدق کند. این چهارچوب همراه با تحلیل عمقیتر صنایع و کاربردها منجر به حصول نتایج کلیدی در مورد قابلیت دسترسی و ماهیت ارزشهای راهبردی بلاکچین گردیده است.
سه بینش کلیدی درباره مزیت راهبردی بلاکچین
تحلیل ما چند حقیقت کلیدی در مورد بلاکچین را نمایان کرد.
فقط کاربرد حذف واسطه (disintermediation) نیست که برای بلاکچین خلق ارزش میکند.
با معماری مناسب بلاکچین برای مؤسسات فعال میتوان مزیتهای بسیاری را برای کسبوکارها متصور بود که از آن جمله میتوان به کاهش پیچیدگی و هزینه تراکنش، ارتقای شفافیت و جلوگیری از جعل و کلاهبرداری اشاره نمود.
انگیزههای اقتصادی برای تصاحب موقعیتهای ارزش مسئولین را به مهار قدرت بلاکچین سوق داده و درنتیجه مدلهای تجاری که شانس بیشتری برای موفقیت در کوتاهمدت دارند، نه بلاکچینهای عمومی که بلاکچینهای با سطح دسترسی خاص (permissioned blockchain) خواهند بود. بلاکچین عمومی، مانند بیتکوین، نظارت مرکزی ندارند و بهعنوان توانمند ساز حذف واسطه شناخته میشوند. بلاکچینهای با سطح دسترسی خاص روی شبکههای پردازشی خصوصی قرار داشته و از دسترسی کنترلشده و محدودیت ویرایش برخوردارند.
اکثر بلاکچینهای تجاری برای ارتقاء باز بودن شبکه (openness) و مقیاسپذیری آن از معماری بلاکچین خصوصی و با سطح دسترسی خاص بهره خواهند برد.
بلاکچین خصوصی و با سطح دسترسی خاص به کسبوکارهای بزرگ و کوچک اجازه میدهد از پیادهسازی بلاکچین ارزش تجاری به دست بیاورند. بازیگران قویتر میتوانند برای حفظ موقعیت خود بهعنوان مرکزیت صنایع خود میتوانند با دیگر بازیگران صنعت برای خلق و اشتراک ارزش متحد شوند. مشارکتکنندگان خواهند توانست از مزیت اشتراک امن داده و کنترل خودکار دادههای به اشتراک گذاشتهشده با هرکس و در هر زمان برخوردار شوند.
بلاکچین با سطح دسترسی خاص برای تمام شرکتها گزارههای ارزش متمایزی در چنته دارد. پس از راهاندازی آزمایشی در مقیاس کوچک، میتوان با گسترش مقیاس مزیت تجاری ایجاد کرد. از نمونههای موجود این کاربرد میتوان به استفاده از بلاکچین برای تسویه سرمایه (equities clearing) در بورس اوراق بهادار استرالیا (ASX) برای صرفهجویی در زمان کارگزاران جهت تعیین مغایرت (reconciliation) اشاره نمود.
آیبیام (IBM) و مرسک لاین (Maersk Line)، بزرگترین شرکت کشتیرانی جهان، در حال انجام یک سرمایهگذاری مشترک برای ارائه یک پلتفرم تجاری به بازار هستند. هدف این پلتفرم ارائه امن و همزمان دادههای زنجیره تأمین و تشریفات اداری به کاربران و بازیگران دخیل در تراکنشهای مربوط به عرصه حملونقل بینالملل است.
پتانسیل بلاکچین برای تبدیلشدن به یک پروتکل جدید استاندارد باز برای سوابق قابلاطمینان، هویت و تراکنشها را نمیتوان نادیده گرفت. با فناوری بلاکچین دیگر لزومی به وجود یکنهاد مدیریت، مرتبسازی و تأمین سرمایه پایگاه داده نیست. مدلهای همتابههمتای واقعی باوجود بلاکچین توجیه اقتصادی پیدا میکنند؛ چراکه با استفاده از توکنهای (داراییهایی از جنس ارزهای رمزنگاریشده باقابلیت صرف انحصاری در مقاصد خاص) میتوان به مشارکتکنندگان پاداش داده و آنان را در سود آینده شریک کرد. بااینوجود لزوم تغییر ذهنیت و تجدیدنظر در رویههای تجاری برای بکار بستن این مدلها امری ضروری است.
اگر بازیگران صنایع از قبل مدل عملیات خود را برای استخراج ارزش از بلاکچین تا حد امکان سازگار کرده و منافع این کاربرد را به مشتریان خود ارائه دهند، بازیگران تازهوارد با ایدههای رادیکال شانس زیادی برای توفیق نخواهند داشت. اینکه بازیگران اصلی اکنون تا چه حد از بلاکچین در عملیات خود بهره ببرند، سطح وجود واسط را در آینده تعیین خواهد کرد.
در کوتاهمدت، مزیت راهبردی بلاکچین عمدتاً در کاهش هزینهها است.
بلاکچین شاید این پتانسیل را داشته باشد که پایهای برای مدلهای عملیاتی جدید باشد، اما اثر اولیه آن در ارتقا بهرهوری عملیات خواهد بود. با از میان برداشتن واسطهها و حذف تقلای نگهداری سوابق و تسویه تراکنشها، هزینههای فرایندهای عملیاتی کاهش خواهند یافت. این امر میتواند با بازیابی هزینهها و خلق درآمد جدید برای ارائهدهندگان خدمات بلاکچین باعث تغییر جریان ارزش شود.
مقدار سنجی و تحلیل تأثیر پولی بیش از ۹۰ کاربرد بلاکچین، به ما نشان داد که تقریباً ۷۰٪ ارزش در دسترس (value at stake) در کوتاهمدت از کاهش هزینهها حاصل خواهد شد. ایجاد درآمد و تسهیل سرمایه (capital relief) مقام بعدی را به خود اختصاص دادند.
کارکردهای بنیادی برخی صنایع بهصورت ذاتی برای راهکارهای بلاکچین آمادهتر هستند. بخشهای زیر آمادگی بیشتری برای ایجاد ارزش از طریق بلاکچین دارند:
- خدمات مالی
- بخش دولتی
- بهداشت و درمان
کارکردهای اصلی خدمات مالی برای تائید و انتقال اطلاعات و داراییهای مالی با اثرات متحول کننده بلاکچین انطباق بیشتری دارند. نقاط درد (pain point) بزرگی بخصوص در پرداختهای فرامرزی و مالیه تجاری (trade finance) میتوانند بهوسیله راهکارهای مبتنی بر بلاکچین که نیاز بهواسطه نداشته و وقعی بر جغرافیا نمینهند، مرتفع شوند.
علاوه بر این صرفهجوییهای بیشتری هم در بازارهای سرمایه، تسویه پس از معاملات و گزارشهای رگلاتوری مقدور است. علاقهمندی و سرمایهگذاری ۹۰٪ از بانکهای استرالیا، اروپا و آمریکای شمالی موئید وجود همین موقعیتهای ارزش متعدد است.
همانند بانکها، کارکردهای کلیدی دولت در نگهداری سوابق و تائید، میتوانند بهوسیله زیرساختهای بلاکچین عرصه صرفهجوییهای اداری بسیاری باشند.
دادههای عمومی اغلب بهصورت جدا و غیر شفاف در بین ادارات دولتی، کسبوکارها، شهروندان و واحدهای نظارتی پخششده است. در ارتباط با این دادهها، از اطلاعات شناسنامهای گرفته تا مالیات، سوابق مبتنی بر بلاکچین و قراردادهای هوشمند میتوانند ضمن سادهسازی تعامل با شهروندان، امنیت دادهها را هم بالا ببرند. کاربردهای بسیار بلاکچین در حوزه عمومی بهعنوان یک عامل توانمند ساز کلیدی و استانداردی برای اقتصاد در مقیاس گستردهتر عمل خواهد کرد. هماکنون بیش از ۲۵ دولت بهصورت فعالی در همکاری استارتآپها در حال اجرای پروژههای پایلوت در این زمینه هستند.
در حوزه بهداشت و درمان، بلاکچین میتواند به ارمغان آورنده ارزش در دسترس بودن دادهها (data availability) و امکان تبادل آنها میان تأمینکنندگان، بیماران، شرکتهای بیمه و محققان باشد. سوابق درمانی مبتنی بر بلاکچین ضمن ارتقای بهرهوری مدیریتی، امکان دسترسی به مجموعه دادههای سوابق بیماران (بدون مشخص شدن هویت) را برای محققین ایجاد میکند. این دادهها برای پیشراندن تحقیقات پزشکی نقش بیبدیلی خواهند داشت. بیماران با قراردادهای هوشمند میتوانند کنترل بیشتری روی دادههای خود داشته و حتی از شرکتهای دارویی در قبال اجازه دسترسی یا استفاده از دادههایشان در تحقیقات داروئی درآمد کسب کنند. بلاکچین در ارتباط با اینترنت اشیا برای تضمین صحت زنجیره سرد (cold chain) (لجستیک ذخیرهسازی و توزیع در دمای پایین) دارو، خون و اعضای پیوندی هم بکار میرود.
در طول زمان ارزش بلاکچین از کاهنده هزینهها به عاملی توانمند ساز برای خلق مدلهای نوین کسبوکار و جریانهای درآمد جدید تغییر خواهد کرد. یکی از نویدبخشترین و متحولکنندهترین کاربردهای بلاکچین، خلق یک هویت دیجیتال توزیع یافته و امن برای فرایندهای هویت مشتری و شناخت مشتری (KYC) و خدمات وابسته است. بااینوجود مدلهای کسبوکار مبتنی بر این کاربرد به علت محدودیتهای توجیه (feasibility) در بلندمدت امکانپذیرند.
با توجیهپذیری کاربرد بلاکچین در مقیاس بزرگ ۳ الی ۵ سال فاصلهداریم
مزیت راهبردی بلاکچین تنها آن زمان جامه واقعیت خواهد پوشید که راهکارهای مناسب برای تجاریسازی قابلیت پیاده شدن در مقیاس بزرگ را داشته باشند. با ارزیابی ۹۰ کاربرد بلاکچین در چهار حوزه دارائی، فناوری، استانداردها و مقررات و اکوسیستم، توجیه و امکانپذیری بلاکچین در هر صنعت را سنجیدهایم. علیرغم شروع آزمایشی بهرهبرداری از بلاکچین در بسیاری شرکتها، ۳ الی ۵ سال با مقیاسپذیری معنیدار فاصلهداریم.
داشتن استانداردهای یکسان مهم است
نبود استانداردهای یکسان و مقررات شفاف از محدودیتهای اصلی مقیاسپذیری بلاکچین است. پایبندی و تقاضای بالا منجر به شروع فرایندی برای حل کردن این مسئله شده است. در صورت دخالت دولت یا بازیگران اصلی برقراری استاندارد امری نسبتاً آسان است. برای مثال دولت میتواند ثبت زمین روی بلاکچین را به استاندارد ثبت سوابق قانونی تبدیل کند.
زمانی که ناگزیر از همکاری بین چندین بازیگر باشیم، برقراری استاندارد ضروری و درعینحال دشوارتر میشود. در این باب پیشرفتهای خوبی توسط کنسرسیومهای صنعتی صورت پذیرفته است. برای مثال میتوان از کنسرسیوم آر ۳ (R3) نام برد که بیش از ۷۰ بانک در مقیاس جهانی برای توسعه کُردا (Corda)، یک پلتفرم بلاکچین متنباز و در سطح مالی (financial-grade)، همکاری نمودهاند. پلتفرمهای اینچنین میتوانند استانداردی یکسان برای سامانههای بلاکچین ایجاد کنند.
علیرغم گوناگونی مواضع رگلاتوریها در سطح جهانی، میتوان گفت کمتر با مخالفت با بلاکچین شاهد هستیم. برای مثال کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) عرضه اولیه ارزهای رمزنگاریشده را بهعنوان اوراق بهادار به رسمیت شناخته و آن را تحت مقررات مربوطه مورد نظارت قرار داده است و موجب عمومیت بخشیدن به آن گردیده است. در سال ۲۰۱۷ موسسه استاندارد استرالیا (Standards Australia) مسئولیت تدوین نقشه راه اولویتها را از طرف سازمان بینالمللی استانداردسازی (ISO) قبول کرده و خود را موقعیت رهبری این امر قرارداد. برقراری ترمینولوژی یکسان توسط این موسسه بهعنوان اولین گام امری کلیدی به شمار میرود. تابهحال دولتهای بسیاری رویه رگلاتوری بیطرفی نسبت به فناوری اتخاذ کردهاند و به تبلیغ یا ممنوعیت فناوریهای خاص، منجمله بلاکچین، مبادرت نورزیدهاند.
فناوری باید پیشرفت کند
عدم بلوغ نسبی فناوری بلاکچین محدودیتی برای کاربرد آن به شمار میرود. تصور غلط مقیاس ناپذیری بلاکچین به علت مصرف بالای انرژی و سرعت تراکنشها مولود خلط بیتکوین و بلاکچین است. در حقیقت پیکربندیهای فنی مجموعهای از انتخابهای طراحی هستند که با ارتقاء سرعت (اندازه بلوک)، امنیت (پروتکل اجماع) و ذخیرهسازی (تعداد نوتری (notary)) میتوان اکثر کاربردها را برای استفاده تجاری امکانپذیر کرد. بهعنوانمثال سوابق درمان در کشور استونی هنوز در خارج زنجیره نگهداری میشوند اما برای شناسایی، اتصال، نظارت و تعیین سطح دسترسی به این سوابق از بلاکچین استفاده میشود. اگرچه ممکن است در زمان حاضر کارایی بلاکچین نسبت به پایگاه داده سنتی کمتر بهینه باشد، اما با توسعه سریع فناوری محدودیتها در حال برداشته شدن هستند.
عدم بلوغ فناوری بلاکچین باعث افزایش هزینههای تغییر هم میشوند که با لحاظ کردن هزینههای دیگر اجزاء سیستم میزان قابلتوجهی است. سازمانها نیاز به یک راهکار قابلاعتماد در سطح سازمانی دارند چون بسیاری از فواید هزینهای قبل از بازنشسته کردن سامانههای قدیمی ممکن نخواهند شد. در حال حاضر تنها چند استارتآپ توانایی کافی و ثبات فناوری موردنیاز را برای پیادهسازی راهکار در سطح دولتی و مقیاس بزرگ دارا هستند. بازیگران مهم فناوری در حال تلاش برای حل این شکاف از طریق ارائه بلاکچین بهعنوان یک سرویس (BaaS)، همانند چیزی که در ذخیرهسازی تحت ابر (cloud-based storage) شاهد بودهایم، هستند.
دارائیها باید توانایی دیجیتال شدن داشته باشند
توجیهپذیری ثبت سوابق و تراکنش یک دارائی و لزوم ادغام فناوریهای دیگر در راهکار سرتاسری (end-to-end solution) مرتبط را نوع آن دارائی معین میکند. عامل کلیدی پتانسیل دیجیتالی شدن دارائی است. دارائیهای از نوع سهام که بهصورت دیجیتال ثبت و تراکنش مییابند، بهسادگی میتوانند توسط سامانههای سرتاسر بلاکچین مدیریت شوند و یا بهوسیله ادغام رابط برنامهنویسی کاربردی (API) با سامانههای موجود اداره شوند.
بااینوجود ارتباط و برقراری امنیت شیء فیزیکی با بلاکچین نیازمند فناوریهای توانمند ساز دیگری همچون اینترنت اشیاء و بیومتریک است. به دلیل امکان دستکاری شیء فیزیکی و سانسورهای اینترنت اشیاء این ارتباط میتواند یک نقطهضعف امنیتی برای دفترکل بلاکچین تلقی شود. برای مثال تائید صحت یک زنجیره قیومیت (chain of custody) برای کالاهایی نظیر گندم و شیر نیاز به یک سیستم علامت زنی (tagging) مانند سامانه بازشناسی با امواج رادیویی (RFID) دارد. این فرایند علیرغم افزایش اطمینان، قابل دستکاری خواهد بود.
پارادوکس همرقابتی باید حل شود
ماهیت اکوسیستم به علت تعیین جرم بحرانی (Critical mass) (حداکثر اندازه نرمافزار) چهارمین عامل کلیدی برای تعیین توجیهپذیری کاربردها است. مزیت اصلی بلاکچین اثر شبکهای آن است (اثر شبکهای تأثیری ست که تعدد استفادهکنندگان از کالا یا خدمات، بر ارزش آن دارد – ویکیپدیا). اگرچه با افزایش اندازه شبکه مزیتهای بالقوه بیشتر میشود، اما همزمان باعث افزایش پیچیدگی هماهنگی (coordination complexity) هم میگردد.
برای مثال یک راهکار بلاکچین برای محتوای دیجیتال، لیسانسها و پرداختهای حق امتیاز نیاز به هماهنگی گسترده بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان متعدد محتوای دیجیتال دارد.
رقبای ذاتی نیاز به همکاری دارند و این مولد مهمترین مانع در مسیر مقیاسپذیری است: پارادوکس همرقابتی.
مسئله شناسایی شبکه نیست، یا حتی ورود ابتدایی به شبکه، بلکه مشکل در توافق روی تصمیمات مرتبط به مدیریت و راهبری سامانه، دادهها و سرمایهگذاری است. حل این مسئله اغلب نیاز به راهبری حامیانی نظیر بدنه رگلاتوری و صنعتی دارد. علاوه بر این، همراستا بودن انگیزههای راهبردی بازیگران امری ضروری به شمار میرود. رسیدن به چنین هماهنگی باوجود چندپارگی در بازارها (fragmented market) کار دشواری است. جرم بحرانی در بعضی صنایع و کاربردها بهمراتب کمتر از بقیه است و برای رسیدن بهفایده مادی شبکهها باید میان صنایع برقرار شوند.
رویکرد راهبردی شرکتها چگونه باید باشد؟
تحقیقات و بینش نوظهور ما دنبال کردن یک رویکرد ساختیافته را برای پاسخ به سؤالات رایج راهبرد بلاکچین پیشنهاد میدهد.
کجا رقابت کنیم: تمرکز روی کاربردهای خاص با چشمانداز امیدبخش
شرکتها در تصمیمگیری برای دنبال کردن موقعیتها و انتخاب کاربردهای بلاکچین با گزینههای بیشازحد زیادی روبرو هستند؛ بااینوجود دنبال کردن یک رویکرد ساختیافته با یک دید بدبین-عملگرایانه میتواند خیل انتخابها را بهصورت منطقی کاهش دهد. اولین قدم تشخیص وجود ارزش در دسترس کافی برای هر کاربرد است. شرکتها باید با بررسی دقیق نقاط درد (نقاط اصطکاک مشتریان شرکت که با بلاکچین میتوان آنها را حذف کرد) از افتادن در دام ارائه راهکار برای مشکلاتی که وجود خارجی ندارند اجتناب کنند.
شناسایی نقاط درد مخصوص شرکتها را قادر به تحلیل موشکافانه ارزش تجاری احتمالی کاربردهای مختلف در چهارچوب امکانپذیری کلی راهکارهای مبتنی بر بلاکچین میکند. با توجه به ریزهکاریهای کاربردها، مشخصات کلی صنعت همراه با تخصص و تواناییهای شرکت نیز در تصمیمگیری برای سرمایهگذاری مؤثر خواهد بود. اگر یک کاربرد حداقلهای توجیه و امکانپذیری و بازگشت سرمایه را نداشته باشد، شرکتها نباید به بررسی راهبردهای نهادینهسازی بلاکچین مبادرت ورزند.
چگونه رقابت کنیم: بهینهسازی راهبرد بلاکچین با توجه به جایگاه بازار
پس از شناسایی کاربردهای نویدبخش، شرکتها باید با توجه به جایگاه بازار مرتبط با کاربرد انتخابی، راهبرد بلاکچین خود را توسعه دهند. بسیاری از عوامل تأثیرگذار بر امکانپذیری در این مرحله هم دارای نفوذ خواهند بود. حتی باوجود محدودیتهای دارائی و فناوری هم میتوان با متعادلسازی و اتخاذ مجموعهای از انتخابهای طراحی یک راهکار مناسب معماری کرد. بنابراین رویکرد راهبردی مطلوب یک شرکت در مورد بلاکچین بهصورت اساسی با دو عامل زیر تعریف خواهد شد:
- تسلط روی بازار: توانایی یک بازیگر برای تأثیرگذاری روی طرفهای اصلی یک کاربرد.
- موانع استاندارد و مقررات: نیاز به تائید رگلاتور و هماهنگی با استانداردها
این دو عامل برای رسیدن به هماهنگی و تعیین راهبرد مطلوب یک شرکت بسیار مهم هستند. ارزش بلاکچین از اثر شبکه و قابلیت همکاری ناشی میشود و تمامی طرفها برای دستیابی به این ارزش باید روی یک استاندارد واحد به توافق برسند. بلاکچینهای دارای بخشهای مجزا (siloed blockchains) مزیت کمتری نسبت به پایگاههای داده مجرا دارند. با توسعه فناوری، استاندارد بازار ظهور خواهد کرد و سرمایهگذاریهایی که روی استانداردهای دیگر انجام پذیرفته از دست خواهند رفت.
راهبرد بلاکچین مطلوب برای هر کاربرد وابسته به جایگاه بازار و توانایی تأثیرگذاری روی موانع استانداردی و مقرراتی است.
لحاظ کردن جایگاه بازار یک شرکت آن را در انتخاب یکی از چهار رویکرد راهبرد بلاکچین و تشخیص کاربردهای بهینهتر یاری خواهد داد.
رهبران
رهبران برای حفظ جایگاه بازار خود باید هماکنون اقدام کنند و از موقعیت ویژه خود برای ایجاد استاندارد بازار بهره ببرند. با دنبال کردن کاربردهای با کمترین نیاز به همکاری و تائید رگلاتوری، بازیگران اصلی خواهند توانست راهکارهای بازار را ایجاد کنند.
بزرگترین ریسک برای این شرکتها بیحرکتی و اقدام نکردن و از دست دادن موقعیت منحصربهفرد برای قویتر کردن مزیت رقابتی خود در برابر رقبا است.
مثال: شرکت چنج هلثکر (Change Healthcare)، یکی از بزرگترین شرکتهای مستقل فناوری اطلاعات در حوزه بهداشت و درمان ایالاتمتحده، یک بلاکچین بهداشت و درمان در مقیاس سازمانی برای پردازش درخواست و پرداختها افتتاح کرده است.
گرد هم آورندگان
گرد هم آورندگان باید در مرکز مذاکرات و کنسرسیومی باشند که استانداردهای جدید را ایجاد کرده و چهره کسبوکار را تغییر خواهند داد. بااینکه آنها بازیگران بزرگی به شمار میروند، به دلیل روبرو بودن با موانع بزرگ استاندارد و مقررات، توانایی کارگردانی نهادینهسازی بلاکچین را ندارند. بهجای این کار، آنها باید در موقعیت بهره بردن از استانداردهای جدید قرار دهند.
کاربردهای باارزش بالا (مانند مالیه تجاری) امکان واقعیت یافتن بدون قبول استاندارد مشترک در گستره وسیع را ندارند و برای این کار نیاز به تاکتیکهای گرد همآیی است.
مثال: موسسه تحقیقاتی متعلق به شرکت تویوتا (Toyota)، با همکاری ۴ شریک بینالمللی کنسرسیوم جابجایی بلاکچین (Blockchain Mobility Consortium) را تأسیس کردهاند. تمرکز این کنسرسیوم ارائه راهکارهای مبتنی بر بلاکچین برای شتابدهندههای مهم موضوع خودروهای خودران است؛ مانند اشتراک داده، تراکنش همتابههمتا و بیمه مبتنی بر استفاده (usage-based).
پیروان
شرکتهای پیرو هم باید بهدقت راهبرد بلاکچین مناسب را بررسی و پیادهسازی کنند. اکثر شرکتها توانایی تأثیرگذاری بر تمام طرفهای موردنیاز را ندارند؛ بخصوص زمانی که کاربردهای بلاکچین نیاز به درجه بالایی از استانداردسازی و تائید رگلاتوری داشته باشد. این شرکتها باید نوآوریهای بازار را زیر نظر گرفته و آماده حرکت سریع برای هماهنگ شدن با استانداردهای نوظهور باشند. همانطور که کسبوکارها قبلاً چهارچوب ریسک و حقوقی برای استفاده از سرویسهای تحت ابر تعریف کردند، اکنون هم باید راهبردی برای چگونگی نهادینهسازی و استفاده از فناوری بلاکچین تدوین نمایند.
پیروی کردن یک راهبرد بلاکچین با ریسک بالا محسوب میشود؛ چراکه امکان استفاده بازیگران دیگر صنعت از شبکههای خصوصی با سطح دسترسی خاص در حال افزایش است. یک شرکت پیرو هرچقدر هم سریع عمل کند، امکان بیرون ماندن از یک گروه خصوصی که یک نمونه اولیه از مفهوم موردنظرشان را ایجاد کردهاند وجود دارد.
شرکتها برای کاهش این ریسک میتوانند هرچه زودتر به کنسرسیومهای موجود یا در حال تأسیس بپیوندند؛ چراکه هزینههای سرمایهگذاری برای عضویت از هزینه عقب ماندن کمتر خواهد بود.
حملهکنندگان
حملهکنندگان تازهواردانی هستند که سهمی از بازار ندارند که بخواهند از آن محافظت کنند؛ بنابراین نیاز به مدلهای کسبوکار و راهبرد بلاکچین رادیکال و متحولکننده دارند. رویکردهای حملهکننده برای کاربردهای با پتانسیل تغییر بالا که بازیگران حاضر را از حالت واسطه خارج کند مناسبتر است. اکثر کاربردهای همتابههمتا، از مالیه گرفته تا بیمه و املاک، در این طبقهبندی قرار میگیرند.
مثال: استارتآپ استرالیایی پاورلدجر (PowerLedger)، یک بازار برای انرژیهای تجدید پذیر است که ۳۴ میلیون دلار استرالیا از طریق عرضه اولیه ارزهای رمزنگاریشده جذب سرمایه داشته است.
بازیگران مهم هم باید از راهبرد بلاکچین حملهکننده برای یک کسبوکار دیجیتال جانبی استفاده کنند. ارائهکنندگان بلاکچین بهعنوان یک سرویس (BaaS) هم با توجه به ورود به یک بازار جدید باید یک راهبرد بلاکچین حملهکننده اتخاذ کنند. شرکتهایی که راهبرد بلاکچین حملهکننده را دنبال میکنند اغلب دنبال شراکت با شرکتهای اصلی و مهم در بازار هستند تا از این طریق تأثیر رهبری خود را در بازار افزایش دهند.
نتیجه
این دیدگاهها که حاصل تجزیهوتحلیل ما بودند نشان میدهند که پشت تصویر مبالغه شده بلاکچین در رسانهها ارزش راهبردی برای شرکتها نهفته است. کاهش هزینهها و حذف واسطهها در کوتاهمدت و ایجاد مدلهای جدید کسبوکار در بلندمدت مزیتهای بلاکچین برای شرکتها خواهد بود. باوجود زیرساخت دیجیتال و رشد ارائه بلاکچین بهعنوان سرویس، هزینه اجرای آزمایشی پایین آمده است و بسیاری از شرکتها در حال آزمودن بخت خویش هستند. بااینوجود عوامل اساسی امکانپذیری محدودیتهایی هستند که باید در نظر داشت.
ارزیابی با بدبینی عملگرایانه این عوامل در مورد اثرگذاری و سرعت ارائه به بازار ما را به اتخاذ راهبرد بلاکچین صحیح رهنمون میسازند. با دانستن کجایی و چگونگی رقابت شرکتها میتوانند به ایجاد ارزش در کوتاهمدت دست یابند. بازیگران بزرگی که اکنون توانایی ارائه راهکار بلاکچین بهعنوان استاندارد بازار رادارند نباید زمان را از دست بدهند.
منبع: Mckinsey & Company