پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
پیشنهادهایی برای محدودسازی کامل بیتکوین در ایران
نامهای در فضای مجازی منتشر شد و دست به دست چرخید. اولین موردی که در این نامه توجه همه را به خود جلب میکرد، این بود که هیچ کسی نمیتوانست محتویات داخل نامه را بخواند. فقط میشد فهمید که خرید و فروش بیتکوین ممنوع شده، ولی انقدر نسخه منتشر شده از این نامه عجیب بود که گویی به زبان فارسی منتشر نشده. افرادی که تازه از خواب بیدار شده بودند، پس از مالیدن چشمانشان فهمیدند که مشکل نه از بینایی آنها، بلکه از فرم آن نامه کذایی است.
عکس نامه را برای جمعی از پزشکانی که دستخطشان خرچنگ قورباغه است، فرستادیم و آنها از محتویات داخل نامه نتوانستند سر در بیاورند. ما هم هر چه چشمانمان را ریزودرشت کردیم، چیزی عایدمان نشد. ساعتی بعد مسئولین بانک مرکزی متوجه شدند که یک جای کار میلنگد و به یک باره بر روی سایتشان خبری را تایپ کردند و این خبر ممنوعیت خرید و فروش ارزهای رمزنگاریشده را تقریباً تأیید میکرد.
در این خبر گفته شده بود که بیتکوین و دوستان عامل پولشویی هستند. شبهات زیادی در این خصوص ایجاد شد. یکی میپرسید: «پس ریال و دشمنان عامل چی هستند دقیقاً؟ مگر با ریال این همه پول نشستند؟» بسیاری میگفتند: «خطاب این خبر فقط بانکها هستند و کسی کاری به کار ما ندارد. اگر خودمان جو ندهیم، منظور این خبر ما نیستیم.» دیگری با عصبانیت از سرش دود بلند شد و ملافهای بزرگ بر روی دستگاه ماینینگش کشید و آن را در زیرزمین پنهان کرد. یک نفر هم میگفت: «بانکهای ایرانی تا خرخره بیتکوین خریدهاند! حالا چه میکنند با این همه ارز؟»
اتاقهای فکر در ارگانهای متنوع تشکیل شدند، درهای این اتاقها به روی غریبهها بسته شد و صدای افراد داخل اتاق بالا رفت. بین خودشان اختلاف افتاد و دریافتند که خودشان با خودشان هماهنگ نیستند. همهمهای ایجاد شد، فحشهایی رد و بدل شدند، فشار خونهایی بالا و پایین رفت و پوزخندهایی بر لبها شکل گرفت. از داخل اتاق فریادی بلند شد: «حالا ارز دیجیتال ملی را چه کنیم؟»
این بار هم مانند فیلترینگ تلگرام برای خیلیها سؤالی به وجود آمد و آن سؤال این بود که مرجع تصمیمگیری چه ارگانی است. بر خلاف داستان فیلترینگ، این بار آدرسها مشخص بود و ارگان تصمیمگیرنده «شورای عالی مبارزه با پولشویی» معرفی شد. بسیاری از افراد در حالی که سرشان را میخاریدند، در گوگل اسم این ارگان را سرچ میکردند و میگفتند اولین بار است که اسم شورا را شنیدهاند.
برای فاز دوم محدودسازی بیتکوین و سایر ارزهای رمزنگاریشده در ایران پیشنهادهایی دارم که در ادامه آنها را میخوانید.
- بیتوجهی به اتفاقات دنیای امروز و پشت کردن کامل به فناوری مزخرف بلاکچین
- بازداشت تکتک افرادی که در حوزه ارزهای رمزنگاریشده فعالیت میکنند
- ممنوعالخروج کردن تمام فعالان بیتکوین و تیراندازی به سمت آنها در صورت لزوم
- شیرفهم کردن بعضی از اهالی قدرت که بیتکوین چیز خوبی نیست و برکناری آنها در صورت عدم شیرفهمی
- فیلتر کردن تمام سایتهایی که از این به بعد از کلمه بیتکوین و بلاکچین استفاده کنند
- بستن تمام مرزهای مملکت و اجبار افراد به بیتوجهی به این حوزهها
- به زنجیر کشیدن آن دسته از افراد که با تمام این هشدارها باز هم از زنجیره بلوک صحبت کنند
از کلیه مسئولین مربوطه تقاضا دارم تا با پاک کردن صورت مسئله به طور کلی، این بار هم مثل همیشه با سلامت و افتخار از این پیچ عبور کنند.
خیلی زیبا، ادیبانه و در عین حال واقعبینانه بود
عالی بود
نسخه همیشه ثابته. پاک کردن صورت مسئله. اینجوری دیگه لازم نیست مدیران به خودشون زحمت مطالعه و سیاست گذاری بدن.
منتها چیزی که اصلا بهش توجه نمیکنند اینه که دیگه توی قرن ۲۱، با ممنوعیت های بخش نامه ای نمیشه جلوی چیزی رو گرفت.
دمتون گرم
رویکرد همیشگی دولت در مواجه شدن با تکنولوژی جدید !!
فیلترینگ و محدود سازی!
دلیل جهان سومی بودن ما همین است و جز این نیست!