راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

چرا بانک‌ها سرانجام محکوم به صحبت درباره کریپتو هستند؟

آنچه در زیر می‌خوانید ترجمه نگارشMarc Hochstein سردبیر خبرنامه هفتگی “کوین دسک ویکلی” است. جنگ و درگیری‌های بین رگولاتورها، دولت‌ها، سازمان‌ها، اشخاص سرشناس و غیره و غیره، هر روز سر راه تکنولوژی قرار دارد که همه ما و آنها می‌دانیم نه چندان دیر جایگزین سیستم‌ها و راهکارهای سنتی مالی خواهد شد. اساسا چاره‌ای جز بلاک‌چین وجود نخواهد داشت. اگر چاره دیگری داشت، این بشر طماع هنوز در حال شخم زدن زمینش با خیش بود. “هنوز زمین گیرشان نکرده‌ایم، اما قطعا آنها ترسیده‌اند.”

به گزارش کوین ایران به نقل از پایگاه خبری Coindesk، جمله بالا اظهار نظر یکی از خوانندگان کوین دسک، FireFox Bancroft درباره داستانی است که ماه گذشته منتشر شد. داستان مربوط به اشاره Bank of   America به رمزارز در دایره “عوامل خطر” این بانک ، در طی طبقه‌بندی مدارک سالیانه خود با SEC است.

ترسیده اند؛ شاید قدری اغراق باشد. اما از آخرین دور گزارشات سالیانه (که به طبقه بندی K_10 نیز مشهور است) کاملا روشن است که موسسات مالی، از افراد بانفوذ بانک مرکزی امریکا گرفته تا بازیکنان منطقه‌ای، به مراتب جدی‌تر از سال یا حتی شش ماه گذشته، از بیت‌کوین و برادرزادگانش صحبت می‌کنند.

این تغییر انعکاس پیشرفت چشمگیر رمزارز و تکنولوژی بلاکچین در کوتاه مدت است، نه تنها از نظر ارزش بلکه آگاهی عمومی، حتی اگر هنوز تا اقبال گسترده عمومی مردم  فاصله داشته باشیم.

برای «بانک مرکزی امریکا» این تهدید دوجانبه است: استفاده از رمزارز کار ردیابی جریانات مالی را برای بانک به منظور اجرای قوانین ضد پولشویی سخت‌تر کرده و در عین حال این تکنولوژی رقیبی بالقوه برای واسطه‌های سیستم‌های سنتی مالیاست.

اظهار نظر بانک JP Morgan

با طنین انداز شدن نگرانی‌های اخیر، «جی پی مورگان» گفت خطوط کاری برخی خدمات مالی، از جمله فرآیند پرداخت، «می توانند توسط تکنولوژی هایی مانند رمزارز ها که نیازی به واسطه ندارند، مختل شوند.» این گفته اقراری قابل توجه از جانب شرکتی بود که مدیرعامل آن پیش از این بیت‌کوین را یک کلاهبرداری خواند. (گرچه اگر منصف باشیم باید گفت بعدها در مورد نظر خود اظهار پشیمانی کرد.)

لیکن تنها وال استریت نیست که رمزارزها را زیر نظر دارد. بانک‌های بزرگ مانند WesBanco ویرجینیای غربی و  IberiaBank در لوئیزیانا در اسناد K_10 خود اشاره به رقابت بالقوه این تکنولوژی کرده‌اند. تکرار می‌کنم، اینها غول‌های به اصطلاح «زیادی بزرگ برای سقوط» نیستند که تظاهرات می‌کنند (اشاره به تظاهرات مشهور وال استریت) و Elizabeth Warren برابرشان قد علم می‌کند؛ اینها جانشینان Bailey Building & Loan در «این یک زندگی شگفت انگیز است» (نام یک کمدی درام، فانتزی کریسمس است که در سال 1946 توسط فرنک کاپرای امریکایی ساخته و کارگردانی شده است.

Building & Loanنام یک کسب‌وکار خانوادگی در این فیلم است که Henry F. Potter، ثروتمندترین مرد شهر کمر به منحل کردن این رقیب بسته است.)

هستند موسساتی که میزبان میهمانی‌های باربیکیو برای اتاق بازرگانی محلی می‌شوند و در تظاهرات شهر راهپیمایی می‌کنند. و چنین می‌اندیشند که ممکن است احتمالا بخشی از مشتریان خود را به رمزارز ها ببازند.

 Goldman Sachs و رمزارز

شاید Goldman Sachs کم تعجب‌آورترین شرکتی بود که به این باشگاه پیوست، زیرا این بانک سرمایه‌گذاری با نزدیک شدن به پایان سال گذشته شروع به تهاتر قراردادهای آتی بیت‌کوین مشتریان خود کرد، گرچه تماس مستقیم با رمزارزها ندارد.

Square هشدار داد که قوانین حسابداری برای معاملات شرکت‌های سهامی عام، جهت نحوه برخورد با رمزارزها هنوز مشخص نیستند. بنابراین این مکان وجود دارد که حسابرسان و تنظیم‌کنندگان (رگولاتورها) با روش‌های مورد استفاده شرکت Square مخالفت کنند و این شرکت مجبور به باز- ارائه نتایج گزارشات خود شود. این امر به ندرت نتیجه ای خوب برای سهام آن شرکت همراه دارد.

هشدار

اگر به عقب برگردیم، بسیار مهم است توجه کنیم علی‌رغم این اقرار، این شرکت‌ها ممکن است خطرات رمزارز ها را دور ببینند.

به ویژه بانک‌ها تمایل به پیش گرفتن رویکرد «همه چیز به جز سینک آشپزخانه» (ضرب المثل به معنی همه چیز)،  به جای بیان بی‌پروای عوامل خطر را دارند.

به عنوان مثال در گزارش Goldman Sachs، درست پیش از عبارت خطر بلاک‌چین، این هشدار آمده است:

« استفاده از دستگاه‌های رایانشی و تلفن برای انجام کارها  توسط  کارکنان ما و عملیات سیستم‌ها و کسب‌وکارهای ما و آنان که مشتریان ما هستند و سرویس دهندگان شخص ثالث و فروشندگان ما حیاتی است. گزارش شده که برخی معایب امنیتی بنیادی در تراشه بسیاری از این دستگاه‌های رایانشی و تلفن ها پیدا شده.

روبرو شدن با این مهم، می‌تواند هزینه بر باشد و در کارایی کسب‌وکارها و سیستم‌های مذکور تاثیر بگذارد؛ ممکن است خطرات عملیاتی هنگام اجرای اصلاحات رخ دهد و ممکن است هنوز خطرات امنتیی باقی مانده باشد.»

این می‌تواند گفته تقریبا تمام کسب‌و‌کارهای دنیا باشد، به جز شاید هات داگ فروش گوشه خیابان یا فرش فروش در بازار.

چرا بعید و آشکار را کنار هم در لیست احتمالات قرار دهیم؟

تحت قانون اوراق بهادار ایالات متحده، هیچ قاعده روشنی برای تعیین مواد تشکیل دهنده خطر (منظور این است چه فاکتورهایی مشخص کننده یک موضوع خطرناک است) که باید برای سهام داران آشکار شود وجود ندارد.

در یک پرونده در سال 2011، دادگاه عالی از اتخاذ یک آزمون «اهمیت آماری» برای مادیت (همان فاکتورهای مشخص کننده) پرهیز کرد و در عوض از استاندارد استفاده از تصمیم قبلی پیروی کرد: آیا یک سرمایه‌گذار معقول، یک رویداد نامعلوم را به عنوان تغییر دهنده ترکیب اطلاعات دردسترس می‌بیند؟

پس البته که نه، رمزارز هنوز بر تشکیلات مالی غلبه نکرده، و حتی ممکن است نترسیده باشند. اما به قطع به خطر این که این موضوع در دید سهامدارانشان انقدر اهمیت داشته باشد که به «چه بلایی می تواند سر ما بیاید»، می‌اندیشند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.