پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مدیر بزرگترین بانک سرمایهگذاری ایالات متحده آمریکا، شهریورماه امسال در سالنی لوکس در یکی از هتلهای نیویورک یکی از مهمترین رویدادهای اقتصادی چند سال اخیر را مورد حملهای همه جانبه قرار داد.
به گفته «جیمی دیمون»، مدیرعامل بانک Chase JPMorgan بیتکوین یک نوع شیادی است که تنها به درد معامله موارد مخدر و طرحهای یک شبه پولدار شدن میخورد. آقای دیمون همچنین گفته بود که واقعا از اینکه مردم قادر به دیدن ماهیت واقعی بیتکوین نیستند، شوکه شده است. البته این اظهارنظر با مخالفت بسیاری از شهروندان قانونمدار و مسئول مواجه شد و جالب آنکه در آبان ماه این ارز رمزنگاری شده توانست برای اولین بار در تاریخ خود از مرز هشت هزار دلار عبور و سطح قیمت جدیدی را تجربه کند. اما نظرتان راجعبه مشهورترین ارز رمزنگاریشده جهان هرچه باشد، قسمت آخر حرفهای جیمی دیمون به نکتهای اشاره میکند که معمولا کسی به آن اشاره نمیکند: اینکه هیچکس واقعا نمیداند بیتکوین دقیقا چیست یا قرار است درنهایت به چه چیزی تبدیل شود.
همین ناآگاهی درباره فناوری بلاکچین هم وجود دارد که سنگبنای بیتکوین است و برخیها آن را همسنگ اینترنت و یکی از پایههای آزادی بشر میدانند. به نظر میرسد در بین مردم عادی هر کسی برداشت خود را از بیتکوین دارد، اما بین توسعهدهندگان نرمافزار و استخراجکنندگان بیتکوین که این سیستم را سرپانگه داشتهاند، یک جنگ داخلی در جریان است. این نبرد بین ایدئولوژیهای مختلفی است که درباره این ارز رمزنگاریشده وجود دارد و تا روشن شدن نتیجه آن زمان زیادی باقی مانده است. در همین حال، بانکهایی که بیتکوین برای دور زدن آنها اختراع شده است، در حال رسیدن به این نتیجه هستند که فناوری زیرساخت ارزهای رمزنگاریشده میتواند برای آنها هم مفید باشد. باتوجه به وابستگی زندگی همه ما به سیستم اقتصادی، نتیجه این بازی میتواند برای همه ما عواقبی به دنبال داشته باشد. آیا بیتکوین میتواند ایده پول را از نو تعریف کند؟ آیا فناوری بلاکچین میتواند تراکنش های اقتصادی را منصفانهتر کند و این که چه مشکلاتی ممکن است به وجود بیایند؟
بیت کوین در میان ویرانههای بحران جهانی اقتصادی سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۷) متولد شد. مخترع یا مخترعان مرموز بیتکوین که تنها با نام «ساتوشی ناکاموتو» شناخته میشود، نتوانست نقش بانکهای بزرگ را در ایجاد آن بحران عظیم نادیده بگیرد و به این نتیجه رسید که باید کاری بکند. آنها تصمیم به خلق یک ارز دیجیتال کاملا نظیر به نظیر (peer to peer) گرفتند: راهی که با آن مردم بتوانند بدون نیاز به دخالت بانکها یا هرگونه کنترل مرکزی، سکههای دیجیتالی را ذخیره و مبادله کنند. پولی که ما به صورت روزمره خرج میکنیم، ارزش دارد، چون دولتها ارزش آن را تضمین میکنند. اگر این تضمین نباشد، اسکناسی که در جیب شماست چیزی جز یک کاغذ با نقاشیهای قشنگ نیست و عملا هیچ میشود. این ارزش هم کاملا بر مبنای اطمینان مردم به نهاد حامی پول بنا شده است. اما همانطور که بحران سال ۲۰۰۸ نشان داد، ممکن است همین نهادهای مورد اطمینان ما باعث ایجاد مشکل شوند.
چالش اطمينان
ناکاموتو مشکل اینگونه ارزها را که به «fiat» هم شهرت دارند، در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) همزمان با آغاز به کار بیتکوین در یک پست آنلاین کوتاه این طور بیان کرده است: «مشکل اصلی سیستم ارزی متعارف نیاز به اطمینان کامل مردم برای کارکرد آن است. باید به بانکهای مرکزی اطمینان کنیم که ارزش پول را حفظ میکنند اما تاریخ این ارزها سرشار از موارد نقض این اطمینان است.»
برای مثال به فرایند «تسهیل کمی» (QE) توجه کنید که در آن بانکهای مرکزی با تولید نقدینگی و اختصاص آن به بانکها برای اعطای وام سعی در تحریک اقتصاد میکنند. به گفته «نولان بایرل»، مدیر تحقیقات سایت اخبار ارزهای رمزنگاریشده Coindesk، برای بیشتر کردن شکاف بین فقیر و غنی روشی بدتر از این وجود ندارد که مقداری پول بیصاحب را وارد سیستمی کنید که تنها متمولین قادر به دسترسی و بهرهبرداری از آن هستند. درواقع بیتکوین برای پیشگیری از بروز همین مداخلات در ارزش پول اختراع شده است. روش ناکاماتو هم ایجاد این اطمینان نه از طریق ایمان قلبی بلکه با استفاده از یک نرمافزار جدید به نام بلاکچین بود. این نرمافزار یک دفتر کل عمومی است که تمامی تراکنشهای بیتکوین را ثبت میکند و بین تمامی کاربران این ارز رمزنگاریشده به اشتراک گذاشته میشود. پاک کردن یا ایجاد تغییر در معاملات ثبت شده در این دفترکل، به لطف فناوریهای پیشرفته رمزنگاری، عملا غیرممکن است و عمومی بودن این اطلاعات به این معنی است که هرکس هرجا که بخواهد میتواند به آن دسترسی داشته باشد. نتیجه، یک ارز مطمئن است که اعتبار خود را مدیون هیچ بانک مرکزی یا دولتی نیست. از سال 2009 (1388) تاکنون بیتکوین رشد کرده، نابود شده و دوباره رشد خود را از سر گرفته است. در آغاز کاربرد این ارز در دیپوب برای معاملات غیرقانونی اسلحه و مواد مخدر باعث ایجاد یک تصویر منفی درباره آن شد. اما افزایش قابل توجه ارزش این ارز و البته کاربردهای احتمالی آن برای شهروندان معمولی و قانونمدار باعث تغییر این تصویر در سالهای گذشته شده است. همچنین بیتکوین الهامبخش ایجاد تعداد بیشماری از ارزهای رمزنگاریشده در این سالها شده است که هریک به نحوی از فناوری بلاکچین استفاده میکنند.
بیتکوین دقیقا چیست؟
درواقع به گفته «گریک هایلمن» از محققان ارزهای دیجیتال در دانشگاه کمبریج امروزه بیش از هزار ارز رمزنگاریشده وجود دارد. اما با این حال هنوز هم مشخص نیست که بیتکوین دقیقا چیست؟ از نظر بسیاری این ارز بیشتر به طلا شبيه است تا پول: داراییای که خرید اجناس معمولی با آن میتواند سخت باشد، اما دارای ارزش ذاتی است. درست مانند طلا، استخراج بیتکوین نیازمند صرف هزینه و زمان است و کمیاب بودن آن تضمین شده است؛ چرا که سیستم به شکلی طراحی شده که تنها ۲۱میلیون سکه میتواند وجود داشته باشد. اما یک چیز روشن است: بیتکوین هنوز پولی نیست که بیشتر ما توانایی خرج کردن آن را داشته باشیم. درست است که میتوانید از بیتکوین برای خرید پیتزا، ماشین یا حتی بلیت سفرهای هوایی از فروشگاههای آنلاین بخصوص استفاده کنید، اما کافی است با بیتکوین به سوپری محل یا رستورانها بروید تا به جای غذا و خدمات با نگاه خیره فروشنده روبهرو شوید. به گفته هایلمن، واقعیت این است که بیتکوین تا زمانی که مردم حقوقشان را با آن دریافت نکنند، هرگز تبدیل به یک پول واقعی نخواهد شد و این به آن معنی است که دولتها باید اول آن را به رسمیت بشناسند. بنابراین در حال حاضر اگر هم قرار باشد بیتکوین بین عموم مردم رایج شود، در نهایت میتواند با امثال Visa»» و «Paypal» به عنوان یک سیستم پرداخت الکترونیکی رقابت کند که در آن به جای ارزهای رایج از بیتکوین استفاده شود.
این یکی از طرز فکرهای رایج در بین جامعه کاربران و توسعهدهندگان بیتکوین است. به همین منظور آنها قصد دارند زیرساختهای نرمافزاری را به شکلی تغییر دهند که امکان تراکنشهای بیشتر را فراهم کنند. البته دیگر اعضا نظر دیگری دارند و اصرار دارند چنین تغییراتی منجر به سخت شدن ورود به جامعه کاربران بیتکوین، انحصاری شدن قدرت در دستان چند گروه قدرتمند استخراج بیت کوین و در نتیجه خیانت به آرمانهایی میشود که این ارز دیجیتال برای تحقق آنها خلق شده است. در مردادماه امسال این اختلاف نظر تبدیل به یک جنگ داخلی تمامعیار و منجر به جدایی در میان جامعه کاربران بیتکوین شد. نتیجه این جدایی هم ایجاد یک نوع جدید از این ارز به نام «Bitcoin Cash» بود که از تراکنشهای همزمان بیشتری پشتیبانی میکند. البته هنوز برای رسیدن به این نتیجه زود است و باید دید بیتکوین بیشتر از یک پدیده زودگذر خواهد بود یانه.
جنگ قدرت
سناریوی دیگری وجود دارد که ممکن است زندگی تمامی ما را متحول کند و این تحول مثبت نخواهد بود. با ادامه جنگ داخلی بین حامیان بیتکوین، بانکهایی که این پول دیجیتال برای مبارزه با آنها خلق شده بود، در حال پیدا کردن دست و پای خود هستند. خردادماه امسال «کمیسیون تجارت آتی کالای آمریکا» به یک پلتفرم معاملات بیتکوین به نام «Ledgerx» مجوز فعالیت به عنوان مؤسسه تهاتری برای قراردادهای مشتقات -که در آن ارزش با توجه به ارزش خدمات محصولات اقتصادی تعیین میشود- را صادر کرد. اعتبار فعالیت یک مؤسسه دارای مجوز، باید باعث جذب دیگر سرمایهگذارانی شود که بیتکوینهایشان را خرج نمیکنند؛ در اثر این خرج نکردن، آنها از چرخه فعالیت اقتصادی خارج و باعث کاهش نوسانات قیمت میشوند. حالت ممکن دیگر ایجاد حباب قیمتی است که همین الان هم آمادگی ترکیدن را دارد. اما آنچه واقعا باعث نگرانی برخی از کارشناسان شده، احتمال این است که بیتکوین بدون سروصدا تبدیل به بخشی از شبکه پیچیدهای که بخشهای مختلف سیستم اقتصادی را به هم متصل میکند، بشود. به گفته یکی از کارشناسان مالی، یکی از مشکلاتی که در وال استریت وجود دارد این موضوع است که نوآوران هر چیزی را که از ماهیتش سر درنمی آورند با عنوان مشتقات به سرمایهگذاران میفروشند. در ماههای منتهی به بحران مالی ۲۰۰۸، خریداران اوراق و بستههای مالی نوظهوری را با اشتیاق خریدوفروش میکردند که ارزش سرمایه پشت سر آنها به شکل خطرناکی در حال سقوط بود.
بلاکچین
به همین شکل تعیین ارزش خدمات مالیای که براساس بیتکوین تعریف میشوند تا وقتی که ارز رمزنگاریشده پشت آنها، که نوسانات شدید قیمت هم دارد، مخفی باشد، بسیار دشوار است. یکی از دلایلی که باعث شد سقوط بازار وامهای مسکن ایالات متحده آمریکا این قدر مخرب باشد، این موضوع بود که بخشهای مختلف سیستم اقتصلای به هم متصل هستند و وامها و بدهیهای بانکی به شکلهای مختلف و پیچیده جمع و با هم یکی شده بودند. «متلین»، خبرنگار اقتصادی، معتقد است اینکه بانکها دقیقا چطور و با چه سازوکاری با فناوری بلاکچین کنار میآیند، از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل هم ممکن است با ترکیدن یک حباب دیگر حبابهای متصل و مرتبط در پسلرزههای ناشی از چنین اتفاقی بترکند.
اما مزایا و تواناییهای بالقوه ارزهای رمزنگاریشده بسیار فراتر از اینهاست. خیلیها معتقدند فناوری بلاکچین باعث از دست رفتن انحصار در سیستم اقتصادی خواهد شد. نخستین تلاش برای نشان دادن تواناییهای چندجانبه بلاکچین را باید ارز Ethereum دانست که به کاربران اجازه میدهد تقریبا هر چیزی مبادله کنند. اکنون دیگر از این فناوری برای تجارت انرژی الکتریکی خورشیدی، کنترل پروانه تولید محصولات خوراکی و ایجاد یک سیستم جدید اخذ رای هم استفاده شده است.
فناوری بلاکچین میتواند زندگی همه ما را بهتر کند و باعث کاهش قیمتها شود. اگر بتوانیم از این سیستم برای ایجاد قراردادهای الزامآور استفاده کنیم، شاید دیگر نیازی به وکیل و هزینههای قضایی و درگیر کردن ماموران دولتی نباشد. درواقع نخستین فروش بینالمللی ملک با استفاده از بلاکچین و ارز Ethereum شهریورماه امسال به انجام رسید. بهعلاوه دسترسی تمامی کاربران اینترنت به خدمات پیچیده حقوقی یا مالی و اعتباری میتواند به شکوفایی اقتصاد در مناطق کمتر توسعهیافته جهان کمک کند.
شفافیت
برخی معتقدند این فناوری با ایجاد شفافیت بیشتر در تراکنشهای اقتصادی میتواند از بروز یک بحران اقتصادی دیگر جلوگیری کند یا دستکم وقوع آن را قابل پیشبینی کند. اگر با هر تراکنش مالی که انجام میشود، سند آن هم در یک دفترکل ثبت شود، میتوان به صورت پیوسته وضعیت سلامت اقتصادی را پایش کرد و تاثیر سیاستهای مالی را به صورت آنی ارزیابی کرد. به این شکل میزان خطر ورشکستگی بانکهای بزرگ هم به صورت واضحتری قابل مشاهده خواهد بود. البته ممکن است بسیاری از این ایدهها خیالبافی باشند، اما تفکر اصلی این است که دفترکل تراکنشهای مالی باید عمومی باشد یا دستکم به وسیله دولتها قابل مشاهده باشد. اما بسیاری از بانکها همین الان هم از سیستمهای مشابه استفاده میکنند که البته به صورت عمومی قابل مشاهده نیستند. در اصل قرار است سوابق تراکنشهای ارزهای رمزنگاریشده برای همه در دسترس باشند. اما بانکهای بزرگ درحال ایجاد سیستمهای بستهای هستند (درواقع همان دیتابیسهای مرکزی بزرگ) که همان کارهای همیشگی را انجام میدهند. بانکدارها با استفاده از سیستم بلاکچین به نفع خود درحال دور کردن آن از هدفهای اولیهاش هستند. برای مثال «بلایث مسترز» که از سازندگان محصولات اقتصادی بود که در بحران سال 2008 (1387) موثر بودند، اکنون یکی از فعالان گسترش فناوری بلاکچین است. این مدیر سابق بانک JPMorgan Chase، اکنون یک استارتآپ به نام Digital Asset Holdings تشکیل داده که نرمافزاری بر مبنای بلاکچین را توسعه میدهد. این سیتسم میتواند به بانکها کمک کند به فرایند خریدوفروش وامها، اوراق قرضه و بستههای مالی سرعت بدهند و از این طریق تا سالی 20 میلیارد دلار سود کسب کنند. با این حساب جای تعجبی ندارد که دیگر موسسات مالی هم درحال تلاش برای پیدا کردن راهی برای سودآوری از این فناوری هستند. البته درست مانند بیتکوین، اینجا هم سوالهای بسیاری وجود دارد. بازسازی سیستم مالی بر مبنای فناوری بلاکچین میتواند منجر به عرضه و فروش محصولات اقتصادیای شود که از طرف هیچ منبع معتبری تایید نشدهاند و کنترل و سیاستگذاری مالی را به شدت دشوار خواهند کرد. همچنین خطرات بزرگتری هم وجود دارند. برای مثال باحرکت شتابان دولتها، بانکها و دیگر موسسات برای استفاده از فناوری بلاکچین ممکن است بیتکوین و زیرساخت فنی آن تبدیل به متضاد آنچه باید میشدند، بشوند. به جای فناوریای که به صورت جمعی به وسیله کاربرانش اداره میشود. ممکن است با نسخههایی اختصاصی از بلاکچین مواجه شویم که باعث کنترل هرچه بیشتر مردم به وسیله دولتها شوند. به گفته «آدام گرین فیلد»، نویسنده کتاب «فناوریهای انقلابی»، برخلاف رویاپردازیهای مخالفان سیستم حاکم بر جهان، فناوری بلاک چین میتواند برخی از آرزوهای دورودراز صاحبان قدرت و ثروت را برآورده کند.
گرین فیلد هشدار میدهد:«اما همین الان هم دیدهایم که از این فناوری میتوان برای هر کاری از فروش خانه تا دادن رأی استفاده کرد، اما در صورتی که کنترل این دفتر کلها در اختیار دولتها یا مؤسسات خصوصی باشد، آنها را تبدیل به حاکمان مطلق خواهد کرد برای دسترسی به اطلاعات مالی یا برای اتصال پرونده پزشکی به شماره شناسایی بلاکچینی که با آن خانه خریدهایم چقدر حاضر به هزینه خواهیم بود؟ پیشبینی دقیق آینده از الان ممکن نیست، اما مسلم است دیگر نمیتوان ارزهای رمزنگاریشده و تاثیر آنها بر زندگیمان را نادیده گرفت.»
بیتکوینها چهطور استخراج میشوند؟
یکی از نقاط اشتراک بیتکوین با فلزات گرانبها این موضوع است که استخراج آنها نیازمند صرف انرژی است. معدنچیانی که اقدام به استراج یک بیتکوین جدید میکنند، این کار را با انجام محاسبات پیچیدهای انجام میدهند که نیازمند مقادیر زیادی انرژی است. بیتکوینها نشانهای دیجیتالی هستند؛ کدهای رمزنگاریشدهای که بین صاحبان آن ردوبدل میشوند. با هر تغییر مالکیت بیتکوین، سند این تراکنش در یک دفتر کل عمومی که بلاکچین نامیده میشود، ثبت میشود. اما قبل از آن که بتوان بلوک جدیدی به زنجیره اضافه کرد، محتوای بلوک قبلی -که شامل فهرست طویلی از اعداد است که تراکنش آخرین بلوک و تمام تراکنشهای قبلی را در خود دارد- برای حل محاسبات بسیار پیچیده رمزنگاری به کار میرود. این یک صنعت رقابتی است: از اولین معدنچیای که موفق به حل معادلات و افزودن آخرین بلوک به زنجیره شود با بیتکوینهای جدید قدردانی میشود. دراصل هرکسی که یک کامپیوتر داشته باشد میتواند اقدام به استخراج بیتکوین کند. با وجود دهها هزار کاربر، سیستمی واقعا غیر متمرکز ایجاد میشد، اما طولی نکشید که تنها کسانی قادر به استخراج سکه بودند که بتوانند با گروههای بزرگی رقابت کنند که از سختافزار قدرتمند و تجاری استفاده میکردند. امروزه استخراج بیتکوین تنها در انحصار شرکتهای بزرگ است که سولههای مملو از کامپ
دیدگاهها بسته شده است.