پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
فینتکهای شهرستان از سفر کردن نترسند / چرا در سال جدید استارتآپهای شهرستانی باید رفتوآمد بیشتری به تهران داشته باشند؟
مینا والی ، مدیرمسئول ماهنامه عصر تراکنش / بهطور چشمگیری فعالیت استارتآپی در شهرستانها نسبت به پایتخت ضعیف است. این را نهتنها از نظر حسی مشاهده میکنیم بله آمارها هم مؤید آن هستند. همانطور که فاصله ما با هابهای فینتک دنیا زیاد است فاصله استارتآپهای فینتک شهرستان با تهران.
شهرستانیها چیزی از تهرانیها کمتر دارند؟ خیر. ولی شهرستانها خیلی چیزها از تهران کمتر دارند. آماری ندارم ولی با حدس و گمان میگویم درصد قابلتوجهی از بنیانگذاران استارتآپی در تهران از شهرستان به پایتخت آمدهاند. در شهرستانها آنقدر فضا برای خلق ارزشهای جدید تنگ است که چالشها گلوی آنهایی که راههای معمول کار کردن را نرفتهاند و خودشان آستین بالا زدهاند تحتفشار است.
حتی سرمایهگذاران هم کمتر سراغ این دورافتادهها از پایتخت میروند. این همان اتفاقی است که در سطح جهانی هم میافتد شما اگر یک سرویسی را در کشوری مانند ایران ارائه دهید شانس کمتری برای دریافت سرمایه دارید اگر همان سرویس را در اروپا و آمریکا ارائه دهید. حتی یک رنگینپوست در جایی مثل سیلیکونولی شانس کمتری برای گرفتن سرمایه نسبت به یک سفیدپوست چشم رنگی دارد.
رقابت ناجوانمردانهای است. شما در جایی دورافتاده هر وقت که شروع کنید، همیشه چند گام عقبتر از آنهایی هستید که در مناطق با امکانات شرایط بهتر همان کار را شروع کردهاند.
من حداقل در اکوسیستم فینتک ایران با قاطعیت میگویم شهرستانیها اوضاع خوبی ندارند. از هر 4 استارتآپ فینتک ایران 3 استارتآپ در تهران هستند. 86 درصد آنها فقط در سه استان تهران، فارس و آذربایجان شرقی مقیم هستند. بقیه هم فقط در چند شهر مشهد، نیشابور، کرج، رشت، آستارا، لنگرود، بابل، بهشهر و ارومیه خانه دارند.
چه اتفاقی میافتد که استارتآپها در جایی مثل تهران جمع میشوند؟ چرا شهرستانیها نمیتوانند در راهاندازی کسبوکار به موفقیت تهرانیها دست پیدا کنند؟ جوابش معلوم است. اینجا در پایتخت آلوده و شلوغ چیزهایی هست که در شهرستان نیست. مشتریها اینجا هستند و مهمتر از همه سرمایهگذارها. چند سرمایهگذار را میشناسید که چمدان به دست بیفتد دنبال کسبوکارهای شهرستان تا سرمایهای در اختیارشان قرار دهد؟
البته که ما استارتآپهای موفق شهرستانی مثل پیمنت 24 در شیراز را هم میشناسیم که در بین حدود 70 استارتآپ فینتک ایران جزو موفقترینها هستند. اما این جوانها هم برای گسترش کارشان ناچارند در تهران هم شعبهای راه بیندازند. شما فرض کنید سهیل شهیدی، همبنیانگذار این استارتآپ برای هر جلسه کاری در تهران یا شرکت در رویدادی مجبور باشد ماهی چند بار فاصله 900 کیلومتری شیراز تا تهران را بیاید و برگردد. این تازه درباره کسبوکاری است که شناختهشده و جاافتاده است. یک یا چند جوان شهرستانی بدون سرمایه چطور باید هزینه این رفتوآمدها را بدهند؟
همینطوری هم آمارها نشان میدهند که راهاندازی کسبوکار در شهرستانها سختتر از تهران است، منظور چالشهایی است که بنیانگذاران کسبوکارها احساس میکنند پس این چالشها برای کوچکترها بیشتر هم حس میشود.
چیزی بین 700 میلیون تا 2 میلیارد تومان سرمایهگذاری روی استارتآپهای فینتک ایران در شهرستان انجامشده که کمتر از 200 میلیون آن از طریق شتابدهنده و یا ویسی تأمینشده است. بقیه این رقم سرمایه شخصی خود بنیان گذران این استارتآپها بوده است. اگر بگویم فقط یک استارتآپ شهرستانی توانسته این سرمایه را جذب کند اوضاع بدتر هم میشود.
اختلاف، تبعیض، نژادپرستی یا هر چیزی دیگری که اسمش را بگذاریم همهجای دنیا در کسبوکارها دیده میشود. موضوع مهم دیگر این است که در طی سالها برخی نقاط دنیا به محل تجمع کسبوکارها یا رشتههای مختلف شدهاند. مثلاً همانطور که لسآنجلس و هالیوود بهشت سینماییهاست، سیلیکونولی و نیویورک بهشت کسبوکارهای فناوری است.
گوگل، اپل و فیسبوک از غولهای فناوری هستند که در سیلیکونولی متولد شدند. بسیاری از تکشاخهای فینتک دنیا هم از همین منطقه در شرق آمریکا ظاهرشدهاند نمونهاش هم پیپل، اسکوئر و لندینگ کلاب است. به سمت غرب که حرکت کنیم، نیویورک میزبان والاستریت، بزرگترین مرکز سرمایهداری جهان است. آندِک و بِتِرمِنت فینتکهای بزرگ نیویورک هستند.
در کشور پهناور و پیشروی ایالاتمتحده تکوتوک شرکتها و استارتآپهایی را هم آن وسط بین شرق و غرب میتوان پیدا کرد. مایکروسافت در واشینگتن خانه دارد. دارا خسروشاهی هم که امسال مدیرعامل اوبر شد جزو حلقه معروف سیلیکونولی نیست بلکه برخاسته از عرصه فناوری سیاتل است. بنابراین این مسئله غریبی نیست که یک منطقه یا مناطق خاصی در یک کشور یا یک جغرافیا تبدیل به هاب فناوری شود و دیگران برای فعالیت به آن منطقه مهاجرت کنند همان اتفاقی که برای برادران کولیسون در استرایپ افتاد که از ایرلند به سانفرانسیسکو و سیلیکونولی مهاجرت کردند.
امکانات و استعدادها یکجا جمع شدهاند و از همه مهمتر برای حضور در یک قرار کاری لازم نیست کیلومترها سفر کنید. شما در حال قدم زدن در خیابانهای سیلیکونولی احتمال بیشتری وجود دارد که آدم مرتبط با کسبوکارتان را ملاقات کنید تا در حال قدم زدن در یکی از خیابانهای میامی.
حرف آخرم این است که ما هم چارهای جز این نداریم که قبول کنیم در ایران خودمان هم برای نوآور بودن در فناوری باید نگاهمان را فراتر از منطقه جغرافیایی خود ببریم. اگر در شهرستان هستیم باید به پایتخت فکر کنیم و اگر در پایتخت رشد کردهایم و میخواهیم بزرگتر شویم باید سراغ کشورهای دیگر برویم. دوستان شهرستانی ما نباید خود را محدود به منطقه خود کنند باید قدمهای بزرگتری برای بزرگتر شدن بردارند، از اینکه بیایند تهران و خودشان را معرفی کنند برای سرمایهگذاران نباید بترسند این اتفاقی است که همهجای دنیا میافتد.
باسلام
من خودم صاحب یک استارت آپ در رشت هستم
تا این لحظه چندین بار خطرات زیادی مارو تحدید کرده و مشکلات زیادی رو پشت سر گذاشتیم
در میون این همه استارت آپ خیلی خوب بالا اومدیم ولی هیچکس ازمون حمایت ک نمیکنه هیچ بدتر جلومونو میگیرن داخل شهرمون
اینا بخاطر چیه؟ همه بخاطر اینه ک ما وصل نیستیم به اون بالا بالا ها
سایت هایی ک وصلن به اون بالا بالا ها دارن پولای مفتی رو به جیب میزنن ک اصلا حقشون نیست
مشکل جامعه ما بی قانونی و بی عدالتیه.
داخل همه شهر ها حامی هست اما طرف با خودش فکر میکنه چرا این استارت آپ تازه،قدیمی ها بهترن و معتبرتر هستند