پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
حلقه اشتراک با فعالان عرصه مجازی / بانک ملی ایران با فناوری مدرن مالی (فینتکها) چه نسبتی دارد؟
حبیبالله خالصی، رییس اداره کل مدیریت عملیات بانکی بانک ملی ایران؛ ویژهنامه دنیای اقتصاد / ابتدا باید یک تصویر کلی از فعالیت فینتکها یا استارتآپ ارائه شود؛ در واقع بخش عمدهای از فینتکها یا همان استارتآپها که وجود دارند به منظور کسب سودآوری ایجاد شده که به آنها استارتآپهای مالی گفته میشود و بانکها استارتآپهای بانکی را در زیر مجموعه دارند. با توجه به نقش و اهمیت تکنولوژی در دنیای امروز و تهدیدها و فرصتهای به وجود آمده برای شبکه بانکی، بانکها موظف هستند با این تکنولوژی جدید همسو باشند و برنامههای مشخصی را در این حوزه تعریف کنند.
با توجه به اینکه شرکتهای استارتآپ و فینتکها به دلیل کوچک بودن، منعطف بودن و پیشرفت تکنولوژی که به نسبت بانکها دارند، قابلیت جذب استعدادهای برتر را داشته و به راحتی میتوانند در این حوزه فعالیت کنند. بنابراین بانکها میتوانند با مشارکت با فینتکها از محصولات آن استفاده کرده و از این خلاقیت و استعداد در راستای ارتقای کیفیت محصولات به مشتریان بهره ببرند. همانطور که پیشبینیها نشان میدهد در سالهای آینده، بانکها سعی میکنند از سطح فیزیکی و تعدد شعب بکاهند و در نتیجه به کیفیت سطح دیجیتالی و افزایش تنوع خدمات بیفزایند.
بانک ملی برنامهریزی گستردهای را برای تبدیل شدن به یک بانک مدرن تا سال 1400 در دستور کار قرار داده است. بانک ملی با یک شرکت بزرگ بینالمللی وارد همکاری شده و برای سال ۱۴۰۰ برنامه جدی را در دستور کار قرار داده است. عرصه دیجیتالی در شرایط کنونی وضعیت خدمات را در تمام دنیا متحول ساخته و بانکهای داخل کشور نیز از این رویه مستثنی نیستند. در سالهای گذشته، مشاهده میشد که انجام خدمات ساده مانند پرداخت قبوض با مراجعه به بانکها صورت میگرفت که موجب اتلاف زمان و هزینه عبور و مرور در جامعه میشد اما در دنیای امروز، با توسعه فضای مجازی و بهرهگیری از ایدههای جدید، این امور بسیار ساده شده است. دنیای امروز، دنیای فین تکها، استارتآپها و کسبوکار جدید است.
این رویکرد باعث شده بانک ملی در راستای اهداف تعیین شده تا سال ۱۴۰۰، به همکاری با حوزههای دانش بنیان و حمایت از ایدههای جدید در استارتآپها ورود کند. بانک ملی قصد دارد با حمایت از ایدههای نو و صاحبان آن در راستای تجاریسازی و تولید محصول متناسب با شرایط روز پیش رود. در این راستا بانک ملی قصد دارد یک مرکز نوآوری را تأسیس کند و با این کار سعی میکند چند هدف را دنبال کند؛ اینکه بتواند در گام نخست از خروج نخبگان به خارج از کشور جلوگیری کند. در حال حاضر کسبوکارهای فضای مجازی باعث شده بسیاری از جوانان حتی در ردههای بالای اجرایی کشور، در این عرصه فعالیت کنند. به دلیل اینکه این فضا برای تمام افراد و گروههای سنی، فضای جدیدی است، جوانان بهتر از باتجربهها میتوانند در این زمینه فعالیت کنند.
بانک ملی سعی میکند با ایجاد بستر مناسب، فضایی را در اختیار جوانان فعال این مرز و بوم قرار دهد که از یک سو شرایط را برای ایجاد شغل فراهم کند و از سوی دیگر بتواند نیاز خود را در شبکه داخلی بانکی فراهم آورد. در حال حاضر بخش قابل توجهی از خدمات بانک ملی باید در بستر فضای مجازی صورت گیرد و آینده بانکداری به این فضا گره خورده است. بانک ملی با دوراندیشی سعی دارد تا سالهای آینده به یک مرکز مهم برای ارائه خدمات مالی مبتنی بر بستر مجازی تبدیل شود؛ روشی که به توسعه بانک، توسعه فناوریهای نو و توسعه کل کشور کمک خواهد کرد.
تأمین نیاز مشتریان
بخش دیگری از بررسیهای بانک ملی، معطوف به نیاز مشتریان این بانک است. باید توجه داشت که مخاطب اصلی بانکها مشتریان هستند که با تکنولوژی در حال رشد بوده و در نتیجه تقاضای آنها از بانکها تغییر میکند. شرکتهای نوآور با قابلیتهایی که دارند نسبت به بانکها در پاسخگویی به مشتریان خود، از سطح بالاتری برخوردار بوده و به خوبی توانستهاند نیاز و تقاضای مشتریان در عصر جدید را شناسایی کنند. این موضوع هم میتواند برای بانکها به عنوان یک تهدید مطرح شود و هم میتواند از آن به عنوان یک فرصت استفاده شود. تهدید از این جهت که اگر بانکها از این قافله عقب بمانند در بازار رقابتی نمیتوانند به حیات خود ادامه دهند. بانکها در گذشته دارای اعتبار قابل توجهی نزد مشتریان بودند و میزان پایبندی مشتریان به بانک زیاد بوده است، اما با حضور نسل جدید برای ارائه خدمات مالی این اعتبار به سمت این فعالان جدید سوق پیدا میکند و درواقع رابطه گذشته میان بانک با مشتریان خدشهدار خواهد شد. اما در کنار تهدید یک فرصت نیز میتواند برای بانکها به وجود آید. بانکها میتوانند با تعریف یک رابطه برد-برد با فینتکها، دایره و کیفیت خدمات خود را نسبت به مشتریان بهبود داده و در نتیجه پایبندی رابطه مشتریان و بانکها را افزایش دهند.
در دنیای امروز، در هر بازار که سرویس بهتری ارائه شود مشتری به آن رغبت بیشتری پیدا میکند. بنابراین در بازار پول نیز یک اجبار و تهدید برای بانکها وجود دارد و در کنار این موضوع یک فرصت نیز وجود دارد. بانک ملی در نظر دارد با شناسایی فرصتها و تهدیدهای حضور فینتکها، منفعت مشتریان این بانک را به حداکثر برساند.
در این حوزه افزایش تعداد ایدهپردازان که روی خدمات خاص کار میکنند، در واقع دلیلی میشود که بانکها با مساله دشوارتری مواجه باشند. از سوی دیگر بحث وفاداری مشتریان نسبت به گذشته تغییر کرده است. در نتیجه بانکها مجبور هستند تلاش بیشتری برای حضور در بازار داشته باشند. اینگونه مسائل، نظام بانکی را مجبور میکند تا در این حوزه ورود کند و نمیتواند نسبت به این موضوع بیتفاوت باشد. ضرورت دارد بانکها تلاش و تغییرات را روزانه رصد کنند. بنابراین بانکهایی پیروز خواهند شد که تحولات بازار را رصد و از این تحولات برای بهبود شرایط خود استفاده کنند.
طبیعی است که بانک ملی نیز مانند سایر بانکهایی که در کشور وجود دارند باید از این امکانات استفاده کند. این بانک بزرگ کشور نسبت به بانکهای دیگر و با توجه به ظرفیتهایی که دارد میتواند استفاده بهتری از این شرایط داشته باشد. از سوی دیگر تجربه نشان داده که فناوریهای جدید توانستهاند بانکها را در ارائه خدمات یاری کنند. بنابراین بانک ملی قصد دارد با اتخاذ یک رویکرد هوشمندانه از حضور فینتکها و همکاری با فناوریهای جدید بهره لازم را کسب کند.
دو دغدغه اصلی بانکها
بحث بعدی دیگر که لازم است مدنظر قرار گیرد در خصوص نوع رابطهای است که باید میان بانکها و فناوریهای جدید مطرح شود. از آنجا که بانکها یک موسسه مالی هستند، آنچه برای این نهادها اهمیت دارد، کسب درآمد است. تغییراتی که در فضای کسبوکار به وجود آمده، هزینههای زیادی را تحمیل میکند. هزینههای بانکها در سالهای اخیر افزایش پیدا کرده و این هزینه در راستای این بوده که بتواند درآمد پایداری برای بانکها ایجاد کند.
اما بانکها به ناچار باید این هزینهها را در دستور کار خود قرار دهند. دو دغدغه اصلی که باید در این مساله لحاظ شود یکی بحث هزینههای آن است و دیگری درآمدهایی که از این محل کسب میشود. ولی رقابتهایی که در این زمینه وجود دارد، باعث شده هر سال هزینههای بانکها رشد کند. به عنوان مثال سرویسهایی که در شرکتهای کوچک فینتکی ارائه میشود نیازهای مشتریان بانکها را نیز پاسخگو است در حالی که این شرکتهای کوچک از نیروی انسانی کمتری استفاده میکنند اما بانکها و مؤسسات مالی بزرگ با این تعداد شعبهای که در اختیار دارند، هزینههای زیادی را برای ارائه همان خدمات متحمل میشوند. در این شرایط بانکها دارای مزیتی نیستند در نتیجه مجبورند شیوه ارائه خدمات خود را تغییر دهند.
بانک ملی با توجه به ظرفیتهایی که دارد توانسته تا حد امکان وارد این بازار شود. البته محدودیتهایی در این زمینه وجود دارد. از جمله این محدودیتها میتوان به دولتی بودن و مجموعهای از مقررات دست و پاگیر اشاره کرد. در نتیجه برای اینکه بانکها بتوانند به این حوزه وارد شوند در مرحله اول باید قوانین بانکها اصلاح شود. علاوه بر این، باید از شرایط کنونی که یک تهدید محسوب میشود به عنوان یک ابزار و فرصت استفاده شود تا بهره بیشتری برای بانک ایجاد شود و سقف کارمزدی و درآمدی بانکها افزایش پیدا کند.
نگاه به درآمدزایی جدید برای بانکها
در این خصوص باید یک نکته دیگر نیز مورد توجه قرار گیرد و آن، هزینههایی است که به بانکها تحمیل میشود و بانکها باید متناسب با شرایط و برای کسب درآمدهای جدید به سمت فناوریهای جدید روی آورند.
برخی مشکلات باعث شده تمرکز بانکها به جای حضور و رقابت با فناوریهای جدید، صرف حل این چالشها شود. از سوی دیگر باید توجه کرد که نوع هزینهها و درآمدهای بانکها نیز در حال تغییر است. در حال حاضر میان مؤسسات مالی و بانکها، سبدی که در همه بانکها وجود دارد شامل سپرده و تسهیلات است. در گذشته منابع ارزان قیمت در اختیار بانکها قرار میگرفت و بانکها آنها را تبدیل به تسهیلات و به مردم پرداخت میکردند. در دورهای با توجه به رقابتی که بین بانکها شکل گرفت، نرخ سود سپردهها را افزایش دادند تا منابع بیشتری جذب شود اما زمانی که منابع جمع میشود بحث پرداخت تسهیلات نیز وجود دارد.
از آنجا که بانکها نرخ تسهیلات را از حدی بالاتر نمیتوانند پرداخت کنند، در نتیجه از این محل زیانی به بانکها تحمیل میشود. از سوی دیگر تسهیلات داده شده در برخی موارد به دلیل عدم بازپرداخت مشتری، به مطالبات غیرجاری تبدیل میشوند. از این جهت نیز بانکها متحمل زیان میشوند. بنابراین منابعی که بانکها با این هزینه بالا جمع آوری کردهاند، باید به صورت بهینه خرج شود. در حال حاضر همه بانکها و مؤسسات مالی کموبیش با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند.
اما در شرایط کنونی تسهیلاتدهی، مزیت رقابتی برای مؤسسات مالی و بانکها محسوب نمیشود چراکه هزینههای بانکها و مؤسسات مالی افزایش پیدا کرده و از سوی دیگر مطالبات غیرجاری بانکها نیز افزایش پیدا کرده است. در نتیجه نمیتواند از این محل درآمد داشته باشد بنابراین بانکها باید به سمت روشهای نوین مانند فینتکها حرکت کنند.
تحمیل هزینه خدمات الکترونیکی به بانکها
موضوع دیگر بحث هزینههای کارمزدهاست که این هزینهها تنها به بانکها گسیل میشود. در شرایط کنونی تمام کارمزدهای پذیرنده یا استفادهکننده بر عهده بانکهاست که این هزینههای بانکها را افزایش میدهد. به عنوان مثال تعداد زیادی دستگاه خودپرداز (ATM) وجود دارد وقتی مشتری بانکی مانند بانک ملی به خودپرداز بانک دیگری مراجعه میکند کارمزدی در حدود ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ تومان به بانک مبدأ تحمیل میشود. در تمام PSP هایی که وجود دارد کارمزد آن منصفانه نیست، ضمن اینکه همه این هزینهها به عهده بانکهاست. در شرایط کنونی نیز بانکها از بودجه دولت این هزینهها را پوشش میدهند. سالانه میلیاردها تومان هزینه کارمزد از طریق بانکها پرداخت میشود که ضرر بزرگی برای بانکهاست. این عامل سبب شده بانکهای کوچک نتوانند در بازار باقی بمانند. انتظاری که در حال حاضر وجود دارد، این است که نرخ کارمزدهای مختلف سرویسهای مختلف منصفانه باشد و باید با یک نسبتی بین استفاده کننده و پذیرنده و بانکها تقسیم شود.
همچنین باید این نکته پذیرفته شود که انجام هر سرویسی هزینهای دارد که باید هزینه استفاده از این سرویس را بپردازیم. در این موضوع، اتلاف هزینه نیز وجود دارد چراکه وقتی هزینه استفاده از یک سرویس را دیگری میپردازد، مشتری ممکن است از تراکنش اضافه نیز استفاده کند. به عنوان مثال ممکن است شخصی برای یک تراکنش چند بار مانده حساب بگیرد که این کار هزینهای به بانک تحمیل میکند. مثال دیگر استفاده از خرید شارژ است. شاید نیاز ماهانه یک فرد کمتر از ۲۰ هزار تومان باشد اما زمانی که برای خرید این ۲۰ هزار تومان از ۲۰ تراکنش هزار تومانی استفاده میکنیم به سیستم بانکی فشار وارد میشود. بنابراین انتظاری که از سیاستگذار میرود این است که کارمزد آن منصفانه و بین استفادهکنندگان و ذینفعان به نسبت مساوی تقسیم شود.
تمرکز بر ایدهها و خلاقیت
نکته دیگر که در تعامل با رابطه بانک و فینتکها باید به آن توجه شود، بهرهگیری از ایدههای جدید است. در حال حاضر فینتکهایی که در بازار فعالیت میکنند بحث مالی در درجه اول از اهمیت برخوردار نیست و بیشتر خلاقیت و فکری که پشت آن قرار دارد مدنظر است. مساله مهم بهرهگیری این ایدهها برای حل مشکلات بانکهاست. برخی از مشکلات بانکها را میتوان با بهرهگیری از فناوریهای جدید حل کرد.
در شرایط کنونی بحث املاک تملیکی در بانک ملی مطرح است. املاک تملیکی در واقع تبدیل دارایی بانک به دارایی ثابت است و بانک نمیتواند به سادگی آن را هزینه کند. بانک باید این املاک را به مزایده گذارد و منتظر شود تا فروش رفته و منابع دوباره به چرخه تسهیلات بازگردد و بانک ملی بتواند از این محل درآمدی در راستای اهداف خود کسب کند. اگر بتوان در این زمینه اصلاحی در قوانین انجام داد قسمت بزرگی از مشکلات بانکها حل میشود.
فینتکها در این زمینه میتوانند به بانک کمک کنند. در حال حاضر مشاهده میشود که بعضی از این فینتکها ایده جالبی دارند اما از ابزار کافی برخوردار نیستند. بانک ملی در بخش تملیکی در بانک همه این لوازم و ادوات را داراست. زمانی که یک کارخانه تملیک میشود ابزارها وجود دارد و اگر فردی ایده دارد میتواند از این ابزارها استفاده کند. در واقع میتوانیم زیرساختهای لازم و امکانات دفتری یا … را در اختیار این گروه قرار دهیم. در بانک ملی این نقطه قوتی است که میتوان از آن استفاده و چندین محصول خوب عرضه کرد.
حمایت از حضور در همایشها
در همایشهایی که در زمینه فینتکها برگزار میشود، مجموعهای از استارتآپها در کنار هم جمع میشوند به نحوی که یا دانشگاهی است یا شرکتی واسطه میشود تا این همایش برگزار شود. در این همایشها ایرادی وجود دارد و آن این است که تمام شرکتها نمیتوانند هزینهها را متقبل شده و وارد این همایش شوند تا بستری مناسب صورت گیرد که هزینهها را تأمین کنند.
از سوی دیگر مشاهده میشود کسانی که به عنوان داور بر فعالیتهای این همایشها نظارت میکنند تخصص لازم را در همه زمینهها ندارند. در نهایت شاید دو یا سه طرح انتخاب شوند که طرح برتر باشند. بانک ملی با توجه به ابزارهایی که در اختیار دارد، میتواند با ایجاد بستر مناسب مالی، فضایی را فراهم کند که امکان حضور این شرکتها به وجود آید و از ایده تمام این فعالان بهره برداری کند.