پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
زمان تغییرات / نگاهی به رخدادهای ناخوشایند در صنعت بانکی و پرداخت
مازیار عربشاهی، کارشناس ارشد صنعت پرداخت؛ ماهنامه عصر تراکنش / آخرین فصل سال ۱۳۹۶ فرارسیده و سال ۲۰۱۷ خاتمه یافته است؛ سال گذشته اتفاقات مختلفی در صنعت پرداخت و بانکداری رخ داد. بسیاری از پیشبینیها و تحلیلها حکایت از شرایط دشوار و در برخی موارد خطرناک برای بازیگران این صنعت دارد. بد نیست با دقت بیشتری به موقعیت موجود بنگریم و با در نظر گرفتن حقایق، برنامهریزی کنیم.
در ادامه به نمونهای از اتفاقات ناخوشایند که توجه کارشناسان این حوزه و حتی افکار عمومی را به خود مشغول کرد و حتی در برخی موارد به هشدار منجر شد، اشاره میشود.
وضعیت سوددهی بانکها: خیلی دور از انتظار نبود که سود بانکدارها کاهش یابد؛ بهخصوص از آنجایی که اغلب درآمد و سود آنها ناشی از سرمایهگذاری روی ملک و مستغلات بود، ولی اصلاحات روی نظام گزارشدهی و حسابداری آنها نشان داد که بسیاری از بانکها زیانده شدهاند. پرداخت سود بالا به سپردهها، کم بودن سهم کارمزد از درآمدهای عملیاتی و هزینههای بالای شعب، برخی از عواملی هستند که باعث شدهاند تمامی بانکها مستقل از اندازه و نوع، با این وضع دست به گریبان شوند.
موسسات مالی غیرمجاز: وضعیت این موسسات کمی پیچیدهتر از وضعیت بانکها بوده و با تعطیل شدن آنها مشکلات بازپرداخت سپردهها به سپردهگذاران از محل داراییهای این موسسات از یک سو و حرکت سرمایهها به سمت سایر بازارها از سوی دیگر میتواند مورد توجه قرار گیرد.
مشکلات شرکتها: مشکلات تجاری به بانکها منحصر نبوده و اغلب شرکتهای فعال در این صنعت با توجه به رقابت و هزینههای بالا از حاشیه سود بالایی برخوردار نبودند. این شرکتها؛ بهخصوص با توجه به مشکل وصول مطالبات خود از بانکها و کارفرمایان دولتی، دوران پرچالشی را پشت سر میگذارند.
مقابله بازیگران با یکدیگر: افزایش رقابت در این صنعت باعث تقابلهای بیشتری بین اپراتورها، شرکتهای ارائهدهنده خدمات پرداخت و سایر بازیگران شده است.
تلاش استارتآپها برای به دست آوردن سهم بازار: ورود بازیگران تازهوارد با وجودی که اتفاق خوبی بهحساب میآید، ولی واکنش به آن متفاوت و در برخی موارد محدودکننده تلقی میشد.
ناتوانی در گرفتن کارمزد: کماکان بخش عمده درآمد بانکها و بازیگران در این صنعت از کارمزد تامین نمیشود و به دلایل مختلف از جمله؛ رقابت و اعتراض کسبوکارها، اخذ کارمزد برای خدمات ارائهشده پیشرفت قابل ملاحظهای نداشته است.
عدم پیشبینی اتفاقهای جدید: روشهای پیشبینی متداول در بازار کارآمدی کمتری در مورد بسیاری از تغییراتی که بهواسطه دیجیتالی شدن زندگی روزمره در پرداخت و بانکداری ایجاد شده؛ مانند ورود پولهای دیجیتال و بهخصوص بیتکوین داشتهاند.
شاید این نشانهها زمانی که به شکل منفرد مورد بررسی قرار میگیرند، منفی به نظر برسند، ولی زمانی که از منظر دورتری به این رخدادها نظاره کنیم، میتوان شکلگیری یک روند مثبت در صنعت را تشخیص داد. شاخصترین موارد این روند عبارتند از:
- رقابتی شدن بازار؛
- متنوع شدن محصولات؛
- مهم شدن کارمزد بهجای سود رسوب؛
- اهمیت پیدا کردن اقتصادی بودن تصمیمات و توجه به سود و زیان؛
- حذف بنگاههای ناکارآمد؛
- توجه به نیاز مشتری؛
- نمایش قدرت شبکههای اجتماعی.
اما این روند مانند شمشیر دولبه همانقدر که میتواند برای اقتصاد کشور و ارتقای سطح صنعت پرداخت و بانکداری اثر مثبت داشته باشد، میتواند با اتخاذ تصمیمهای نادرست تاثیر منفی نیز داشته باشد. از این رو، در سطح قانونگذار و رگولاتور باید به برخی نکات توجه شود.
ایجاد ساختارهای حقوقی مناسب
با سرعتی که تحولات رخ داده، نتوانستهایم قوانین حقوقی خود را تغییر دهیم و در بسیاری از موارد حقوق افراد به شکل شفاف مشخص نیست. بهخصوص حقوق مشتری هنوز ناشناخته است.
قواعد کسبوکار به شکل مناسبی تعریف نشده است و قراردادها و توافقهای تجاری هنوز استاندارد نیستند.
شفاف کردن وظایف رگولاتور
مشابه هر مساله ریاضی هر چقدر تعداد محدودیتها زیاد شود، پاسخهای قابل قبول و نقاط بهینه کاهش مییابد؛ تا جایی که ممکن است محدودیتهای زیاد باعث شود که به تعادل بهینهای نرسیم. رگولاتور در این صنعت وظیفه مشخص کردن خطوط قرمز را به عهده دارد، اما این خطوط قرمز باید حداقل و کاملا منطقی باشد.
به عبارتی باید بدون تعصب، بدون توجه به منافع شخص یا گروه خاص و بهخصوص بدون آنکه رانت ایجاد شود، باید نقش اجزای مختلفی مثل قانونگذار، ناظر و مجری را مشخص کند. مسلما اجتناب از ورود بانک مرکزی یا نهادهای نظارتی به کسبوکار و انجام عملیاتی که بنگاهها و بانکها قادر به اجرای آنها هستند، بهشدت توصیه میشود.
جلوگیری از انحصاری شدن
همانطور که اشاره شد، تغییرات باعث شده که بازار به بازار رقابتی نزدیک شود. بدیهی است وجود بازار رقابتی باعث بهینه شدن نقطه تعادل در اقتصاد و تخصیص بهینه منابع میشود. برای ایجاد و حفظ بازار رقابتی، هم به قوانین حقوقی مناسب برای جلوگیری از ایجاد انحصار؛ مانند قوانین ضددامپینگ نیاز است و هم رگولاتور باید این مهم را در ضوابط مربوطه لحاظ کند.
بدیهی است آزادی ورود و خروج از بازار، شفاف بودن و گردش آزاد اطلاعات و عدم ایجاد بازیگران انحصاری نیز باید مد نظر قرار گیرد.
رسیدن به مقیاس مناسب تولید
تعادل در بازار معمولا مقیاس مناسب تولید را به عرضهکنندگان نشان میدهد، اما به دلایل مختلف؛ بهخصوص وجود مقررات و ضوابط، ممکن است به استفاده از یک خدمت کمتر یا بیش از ظرفیتهای موجود در صنعت منجر شود. تقریبا در اکثر محصولاتی که عامل خارجی؛ مانند نهادهای دولتی قیمتگذاری را انجام میدهند، با چنین پدیدهای روبهرو خواهیم شد.
رفتار عقلایی بازیگران
معمولا بنگاههای اقتصادی عقلایی عمل میکنند؛ یعنی به شکلی رفتار میکنند که بتوانند سود خود را حداکثر کنند؛ مگر آنکه عوامل خارجی مانند سوبسید یا مقررات آنها را مجبور کند در نقطه غیراقتصادی اقدام به عرضه کنند. بدیهی است در چنین شرایطی بانکها به فکر تغییر مدلهای کسبوکار خود خواهند بود و تحول شعب در آنها رخ خواهد داد. استفاده از ابزار مدرن فقط در صورتی که بدون اجبار و با تغییر مدل رفتاری بنگاههای اقتصادی همراه باشد، میتواند روند مناسبی برای صنعت را رقم بزند. بدیهی است نتیجه این تغییرات میتواند به تخصصی شدن عملیات، برونسپاری و استفاده از خدمات حرفهای و آیندهپژوهی منجر شود.
توجه به مشتری بهعنوان بازیگر و برآورده کردن خواستههای او و احترام به حقوق مشتری
تقریبا همه بر این اعتقادند که اصلیترین عامل تعیینکننده مشتری است و این نوع نگرش میتواند به روند بهبود، بیش از همه عوامل فوقالذکر سرعت ببخشد. در حقیقت سایر موارد گفتهشده نیز برای رسیدن به نقطه تعادلی است که بتواند رفاه اجتماعی و مطلوبیت بالاتری برای مشتری ایجاد کند.
نتیجهگیری
همانطور که اشاره شد، با وجود رخدادهای ناخوشایند در صنعت بانکی و پرداخت، در نقطهای قرار گرفتهایم که میتوان با تلاش این صنعت را ارتقا داد. در این تلاش میتوانیم از نیروهای موجود در بازار و دست نامرئی اقتصاد بهره برد و قواعد بازی را به نحوی اصلاح کنیم که بازار رقابتی ایجاد شده و باقی بماند. در چنین بازاری مسلما بنگاههایی که بهینه عمل میکنند و تصمیمات عقلایی میگیرند، باقی مانده و بنگاههای با مدیریت ضعیف از بین خواهند رفت. بدیهی است باید قوانین و زیرساختهای حقوقی و بیمهای مناسب برای حمایت از مشتریان داشته باشیم تا از این چرخه متضرر نشوند. نتیجه این تقابل مسلما علاوه بر ایجاد بنگاههای پیشرو با محصولات و خدمات باکیفیت، رفاه مشتری را نیز تامین خواهد کرد.