پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
از استرس «فینتکها» تا امپراتوری «تکفینها»
مهدی قانع، معمار فناوری مراکز داده؛ ماهنامه عصر تراکنش / نوآوری مبتنی بر فناوری در حوزههای مالی یا بهاختصار فینتک معمولاً در پاسخ به نیازی شکل میگیرند که برای بازیگران بزرگ و سنتی بازار سرمایه یا بازار پول بهاندازه کافی جذاب نیستند. گفته میشود که بانکداری سنتی و انحصارطلبانه محکوم به نابودی است، اما مرز تحولگرایی جسورانه و انعطافپذیری هوشمندانه کجاست؟ 20 سال پیش، ظهور شرکتهای نوپا، چالاک، جسور و نواندیش، این زنگ را برای سیستمهای مالی سنتی و کند، به صدا درآورد، اما طلیعه تحول اصلی وقتی پدیدار شد که هشت سال قبل بیتکوین و پشت سر آن دهها پول دیجیتالی دیگر از یکسو، هجوم استارتآپهای خلاق مالی از سمت دیگر و ابزارهای معاملات الگوریتمی از جانب دیگر مثلث مرگ را برای ارکان سنتی بازار تشکیل دادند. امروزه بانکها به سمت کوچک شدن، هوشمند شدن، استفاده از ابزارهای تحلیلی مبتنی بر کلانداده و هوش مصنوعی و بهترین تکنیکهای Data Science رفتهاند و در تلاش برای درک بهتر رفتار مشتریان و پیشبینی الگوهای مصرف با مدلسازی هستند.
در عمل نام و نشان بانکها و بانکداری نابود نشد، بلکه نجاتیافتههای آن توفان، قویتر و هوشمندتر از نسل قبلی خود شدند و در این جهش ژنتیکی صاحب دیانای مستحکمی در مقابل طیف بیشتری از استرسهای محیطی شدند. در پهنه جغرافیایی اقتصاد، تکاپوی نظامهای پول و سرمایه این روزها شبیه کوههای آماده آتشفشان شده و تقلا برای مرگ یا بازسازی در همه ارکان نظامهای مالی جهان مشاهده میشود. (هرچند به اقرار تحلیلگران ایرانی بازار پول و سرمایه ایران، بهخصوص بخشهای حاکمیتی آن هنوز در خواب خرگوشی دوران پیش از فینتک آرمیدهاند)، ولی خطری که هماکنون همه این نهادها و کسبوکارهای سنتی را تهدید میکند، بهمراتب بنیادیتر و نهفتهتر از استرسی است که فینتکها برای همکاران خارجیشان ایجاد کردند.
انقلاب تکفین
طبق مطالعات سال ۲۰۱۶ بالغبر سهچهارم مدیران از استرس فینتک بهخوبی مطلعاند، اما فقط پنج درصد آنها با پدیدار «تکفین» (Techfin) به روش تحلیلی آشنایی دارند. گفته میشود که جریان مخملی تکفین ویرانکنندهتر از غوغای فینتکها برای همه نهادها و کسبوکارهای حوزه پولی و مالی است. اگر بررسی هستیشناسی و گونهشناسی فینتک را در شمارههای قبلی ماهنامه عصر تراکنش دنبال کرده باشید و سیر تحول مفهوم، فیزیک و کارکرد پول را در ذهن ترسیم کنید، خواهید دید که در چشم تاریخشناختی ما، سرویسهای سنتی امروز همان نسخه جهشیافته و موفق فینتکهای دیروز هستند.
اما تکفین از جنس دیگری است. تکفینها تازهواردهایی هستند که قواعد و سبک بازی بانکها را برنمیتابند و برای نظریهها و قالبهای سنتیشان تره هم خرد نمیکنند!
فرض کنید یک بنگاه اقتصادی که اصولاً در صنعتی غیر از خدمات مالی ثبت شده و رشد کرده، بر پایه جایگاه ممتاز صنعتیاش، اقدام به ارائه خدمات مالی به مشتریان فعلی و آتی خود کند. اگر این خدمات مقرونبهصرفهتر از ارکان رسمی بازار باشد، چه حسی خواهید داشت؟ مثلاً شرکت گوگل میلیونها کاربر وفادار در سطح جهان دارد و با اطلاعاتی که از عملکرد هر کاربر خود دارد، میتواند جایگاه شخص در اجتماع را با دقتی بالاتر از نهادهای محلی تحلیل کرده و حتی اعتبارسنجی مالی هم بکند؛ یعنی سقف اعتباری هر کاربر را سنجش کند و به همین تناسب وام گوگلی برای خرید کالا یا خدمات از زیرمجموعههای خودش را به کاربران پیشنهاد دهد. با آنکه ممکن است یک یا چند بانک را بهعنوان بانک عامل در این طرح به مشارکت بگیرد، اما این گوگل است که عملاً مسئول اعتبارسنجی و تضامین وامها میشود. پس گوگل با تکیه بر فناوری خودش، به مشتریانش از منابع در اختیار خودش، سرویس مالی میدهد! بدون اینکه بهعنوان بانک، لایسنس داشته باشد. مشابه این رفتار در ایران هم تجربه شده است. وقتی خودروسازها و انبوهسازان مسکن اقدام به تأمین مالی ـ خارج از سیستم بانکی و بورس ـ با عنوان پیشفروش میکنند و به سپردهها سود با نرخ بهتر از بانکها و تضمین بهمراتب معتبرتر از برخی مؤسسات مالی میدهند، عملاً وارد حوزه خدمات مالی شدهاند و بهنوعی تکفین تلقی میشوند.
شرکتهای بزرگ فناوری در حال تبدیل شدن به «تکفین»
شرکتهای نرمافزاری مثل مایکروسافت با جمعآوری داده از رفتار کاربران، شرکتهایی همچون «اپل» و «هوآوی» با تجمیع عملکرد کاربران با گوشیهای هوشمند خودشان، یا شرکتهایی که در حوزه اینترنت اشیا کار میکنند با سنسورهای پراکنده در سطح شهر و شبکههای اجتماعی مانند «فیسبوک» و «تنست» یا موتورهای جستوجو «بایدو» و «گوگل» یا «آمازون» با اطلاعات جمعآوریشده از علاقهمندی مشتریان به کالاها، همه اینها مدتی است که با استادی تمام، موقعیت خاص خودشان در این بازار فناوری را با ادبیات سرویسهای مالی ترجمه میکنند. حتی اخیراً یک شرکت فنلاندی ـ که نمایندهای هم در ایران دارد ـ با مشارکت یک اپراتور موبایل در برزیل و آرژانتین موفق شد صرفاً با تحلیل برخط دادههای متعارفی که همه اپراتورهای تلفن همراه از کاربران خود دارند، اولین سیستم اعتبارسنجی مالی را بدون دسترسی به دادههای متعارف بانکی کاربران، پیادهسازی کند و از این طریق سود سهام اپراتور فوق و تعداد مشتری و شرکای تجاری و سرمایهگذاری آن، چند ده برابر شد. شرکت فیسبوک در پروژه e-money خود و شرکت آمازون با Amazon Cash و احتمالاً مایکروسافت با Microsoft Wallet هم اهداف مشابهی در سر دارند و بهزودی با سرویسهای مالی همشانه گوگل و اپل وارد بازار خواهند شد. شرکت حملونقل «اوبر» که به غلط بهعنوان نسخه اصلی شرکتهای «اسنپ» و «تپسی» ایرانی در بین مردم معرفی شده (درحالی که به نظر نگارنده تفاوتهای بنیادی سرویسهای این دو شرکت ایرانی بسیار فراتر از خدمات اوبر بوده و این قیاس نابجاست) اخیراً طرحی به نام وام UberCarLoans را با سقف ۱۵۰ هزار دلار و نرخ بهره سه درصد و بازپرداخت هفتساله رونمایی کرده که امکان خرید خودرو و پرداخت اقساط آن را از درآمد کار در سیستم اوبر برای مشتریان خود مهیا میکند و همچنین بازار فروش خودروهای اروپایی را هم از رکود خارج کرده است.
چین؛ پیشتاز در حوزه تکفین
اقتصاد چین در خط مقدم ظهور تکفینهاست. اژدهای باشکوه چینیها، صاحبان شرکت «علیبابا» در سال ۲۰۱۶ Ant Financial را ایجاد کردند تا همزمان با چند اصلاح در ساختار سهامداری و سرمایهگذاریهای خود، خدمات مالی همچون Alipay که با ۴۰۰ میلیون کاربر بزرگترین شرکت پرداخت هست و WeBank که ارائهکننده وامهای کوتاهمدت است را مدیریت کند و حتی بانک مجازی MyBank (بینمردمی) را ایجاد کرده که امکان پرداخت وامهای خرد به مشتریانی که در سیستم سنتی سطح اعتبار کمی دارند را طبعاً با ریسک بالاتر ممکن کرده است.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
علیبابا
گروه علیبابا یک شرکت تجارت الکترونیک چینی است که فروش و خدمات پس از آن را به شکل مصرفکننده به مصرفکننده، بنگاه به مصرفکننده و بنگاه به بنگاه از طریق پورتال وب فراهم میکند. این گروه در زمینههایی چون: فروشگاه اینترنتی، یک سیستم خردهفروشی و رایانش ابری فعالیت میکند. در سال ۲۰۱۲ دو پرتال علیبابا ۱٫۱ تریلیون دلار معادل ۱۷۰ میلیارد دلار فروش داشته است؛ این وبسایت اینترنتی به «ایبی» شباهت دارد و در آن میلیاردها کالا ارائه میشود، همچنین این وبسایت جزء ۲۰ وبسایت برتر دنیا بهشمار میرود. ۶۰ درصد بستههای تحویلی در مارس ۲۰۱۳ مربوط به کاربران چینی بوده است. گروه علیبابا در سال ۱۹۹۹ توسط جک ما پایهگذاری شده است. پورتال علیبابا با ایده ارتباط بین تولیدکنندگان چینی و مشتریان ورای مرزهای چین کسبوکار خود را آغاز کرد. ۸۰ درصد فروش آنلاین در کشور چین توسط گروه علیبابا انجام میگیرد.
[/mks_pullquote]
همچنین سامانه مدیریت ثروت به نام Yu’E Bao را بنا نهاد تا با پول تهحسابهای alipay کار کند و با نرخ سود بالاتر نسبت به بانکهای رسمی، سپردهگذارهای خود را مشتاق به نگهداشت دارایی خود در کیف پولهای مجازی این شرکت کند و امپراتوری خود را بهعنوان یکی از ۴ بازار پولی بزرگ دنیا با ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی تثبیت کند. آقای «جک ما» مدیر این مجموعه، مدعی است که کلمه تکفین را ایجاد و رواج داده است! اما حتی اگر بر این ادعای ایشان شبههای باشد، نمیتوان انکار کرد که در امپراتوری تکفین زودتر از دیگران تاجگذاری کرده است. بگذارید مثالی از عملکرد این امپراتوری بزنم: شما میتوانید با سیستم «تِنپی» که ۳۰ درصد از کل بازار پرداختهای آنلاین چین را در اختیار دارد (دهها برابر کل مبادلات آنلاین بانکی ایران) هزینه رستورانی که با «بایدو» (سرویسی مشابه گوگل در چین، اما با سرویسهای محلی فوقالعاده) جستوجو و رزرو کردهاید را بپردازید و هنگامیکه تاکسی شما که با سامانه جیپیاس نظارت میشود، به ۱۰۰ متری رستوران مقصد نزدیک میشود، پیشغذای شما را به سمت میزتان میآورند و حتی مابقی پرداختهای خود را هم مستقیماً در «ویچت» (فراگیرترین پیامرسان در چین) انجام بدهید؛ به عبارت دیگر کل چرخه پولی و خدماتی در داخل امپراتوری آقای جک ما میماند.
سبک بازی این شرکتها بهگونهای است که ابتدا با سرویسهای مشتریمحور وارد بازار تخصصی خود میشوند و با جمعآوری انبوهی از دادهها و تحلیل صحیح آنها، اقدام به افزودن خدمات مالی بهموقع به مشتریان خود میکنند یا رتبهبندی حاصل از دادههای جمعآوریشده را برای ارتقای کیفیت یا کاهش ریسک خدمات بانکی به سرویسدهندههای مالی و بیمهها میفروشند. اوایل این شرکتها تلاش میکردند یک سیستم اعتبارسنجی مشابه بانکها برای خودشان دستوپا کنند، اما اکنون بانکها تلاش میکنند خدمات اعتبارسنجی خود را به آنها برونسپاری کنند تا با تحلیل داده مؤثر و چندبعدی، ریسک کمتری در خدمات خود و نهایتاً قیمت رقابتیتری در مقایسه با رقبای خود داشته باشند.
تکفین در ایران
زمینه رشد و شکوفایی تکفینها در ایران بسیار گسترده است و فرصتهای نابی برای شرکتها و سرمایهگذارهای ایرانی و خارجی شناسایی شده است. جالب آنکه در محدوده مقررات و آییننامههای فعلی (که برخی از آنها ظاهراً برای سیاستگذاری و تنظیم بازار دیروز تنظیم شدهاند نه امروز و فردا)، کسبوکارهای خلاق و تکفین بهخوبی میتوانند فعالیت کنند یا حداقل دو بال پرواز آتی خود یعنی Digitalization & Datafication را تقویت و نیرومند کنند. شرکتهای خارجی هم بیعلاقه به مشارکت با همتایان ایرانی نیستند. حضور منظم شرکتهای نامدار در حوزه تکفین از آلمان، اتریش، چین، فنلاند و انگلستان در ایران و تلاش برای ایجاد شراکت بلندمدت، شاهدی بر جذابیت این بازار است.
در ایران، اپراتورهای تلفن همراه، شرکتهای PSP، فروشگاههای اینترنتی، شرکتهای حملونقل درونشهری، صنعت توریسم، بازار املاک و مستغلات، فروشگاههای زنجیرهای خردهفروشی، حتی صنعت بهداشت و درمان از مستعدترین حوزههای ظهور تکفین در سالهای آتی هستند.
نقطه همگرایی سیر تحولات تکفینها با همهگیری اینترنت اشیا زمینهساز پدیده دیگری به نام فینترنت (Finternet) میشود که ممکن است موضوع مقاله بعدی من باشد. پیشتر مهمترین کارکرد اینترنت انتشار اطلاعات و ایجاد ارتباطات بود، اما انتظار میرود در سالهای آینده کارکرد مالی آن بهقدری توسعه یابد که تداعیکننده «فینترنت» باشد.