پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
شروع هفت سال تولید محتوای فارسی در کنار شما
۱. دوم اردیبهشتماه هفت سال پیش شروع کردیم؛ البته دوم اردیبهشتماه زمانی است که قصه راه پرداخت شروع شد؛ آغاز فعالیتهای ما چند نفر به اوایل دهه هشتاد برمیگردد؛ زمانی که در حوزههای مختلف روزنامهنگاری از پایینترین سطح آن شروع بهکار کردن کردیم، در رسانههای بزرگ و کوچک، خصوصی و دولتی. کارکردیم و از نیمههای دهه هشتاد آرامآرام آمدیم سمت فناوریهای بانکداری و پرداخت. مسیری که کاملا تصادفی انتخاب کردیم. واژه «بانکداری و پرداخت» را باب کردیم که در اصل بانکداری یک چیز است و پرداخت چیزی دیگر. همین امروز هم خیلیها عادت دارند بگویند «بانکداری الکترونیکی» بدون «ی» و «پرداخت الکترونیکی» بدون «ی». چه شد بانکداری و پرداخت گفتیم؟ دیدیم که صنعت پرداخت الکترونیکی ایران چقدر به صنعت بانکداری وابسته است؛ گفتیم بانکداری و پرداخت، چون منظور داشتیم. ازنظر ما بانکداری، بانکداری است؛ بانکداری غیر الکترونیکی هم نداریم که در مقابل آن بانکداری الکترونیکی داشته باشیم. هرچند پرداخت غیر الکترونیکی داریم اما تقریباً منظور ما وقتی میگوییم پرداخت، پرداخت الکترونیکی است. بهمرور همین لفظ الکترونیکی هم معنای خودش را از دست داد. با تغییراتی که به لطف فناوری ایجاد شده، هم اکنون شاهد رشد بانکداری و بانک دیجیتال، بانکداری مجازی، بانک ۳.۰ و خیلی چیزهای هیجانانگیز دیگر هستیم.
یکی دو سالی میشود که در دنیا از واژه «فینتک» هم استفاده میکنند. ما در راه پرداخت این شانس را داشتیم که مفاهیم فینتک را اولین بار از طریق چهرههای معروفی که این مفاهیم را معرفی کردند بشنویم. این شانس را داشتیم که کتابهای آنها را بخوانیم و برخی از آنها را هم ترجمه کنیم. ما این شانس را داشتیم که همزمان با تغییراتی که در مدلهای ذهنی ایجاد شد تغییر کنیم. در این مسیر سعی کردیم هرچه که آموختیم را دراختیار فعالان بانکداری و پرداخت ایران قرار دهیم. خوشبختانه تنها اثر راه پرداخت اگر این باشد که اندکی شفافیت ایجاد کرده راضی هستیم از مسیری که تصادفی انتخاب کردیم.
ما در روزهای ابتدایی «سال سرنوشت» قرار داریم. امسال برای همه ما سال مهمی خواهد بود. ما در راه پرداخت صرفاً یک رسانه هستیم؛ نه انجمن، نه حزب و نه نماینده هیچ فرد و شرکت و جناح و گروهی خاص. ما بهدوراز هرگونه بازیهای سیاسی، روزنامهنگارهایی هستیم که میخواهیم کارمان را درست انجام دهیم. آنهایی هم که ما را میشناسند صراحت ما را دیدهاند. تلاش میکنیم هیچگاه از دایره ادب بیرون نرویم. طبیعی است که در برابر آسیبهای این صنعت و این کشور، تعارف را کنار بگذاریم. ما رسانهایم و بهحکم رسانه بودنمان سعی میکنیم، تا جایی که میتوانیم شفافیت ایجاد کنیم. ناصر فیض عزیز شعر بسیار معروفی دارد: «باید که شیوهی سخنم را عوض کنم / شد، شد، اگر نشد، دهنم را عوض کنم». علت اینکه در سال ۹۰ تصمیم گرفتیم از طریق فضای سایبری تولید محتوا کنیم این بود که به نظرمان رسید باید دهنمان را عوض کنیم. در این سالها سعی کردیم با رسانهها چاپی و کلاسیک هم ارتباط خوبی داشته باشیم. ما خوشحالیم که حجم دوستی و رفاقتمان با بچههای «پیوست» بیشتر از مطالبمان در این نشریه است. ما خوشحالیم که در کنار بچههای «شنبه» ایستادیم چون به راهی که شروع کردند ایمانداریم. ما سعی کردهایم در جاهایی مثل دنیای اقتصاد، تجارت فردا، فایننشیال تریبیون، دانشمند، عصر ارتباط و رسانههای چاپی دیگر اندک حضوری داشته باشیم. امسال هم این همکاری را حتماً گسترش میدهیم و بیشتر از اینکه گسترش دادن تعداد همکاریها برای ما مهم باشد، عمیق شدن ارتباطاتمان مهم است. تا چند هفته آینده حتماً نشریه چاپی «عصر تراکنش» را هم منتشر میکنیم.
۲. نجف دریابندری احتمالاً قدیمیترین مترجم خودساخته زنده ایرانی است. او کتابی دارد با عنوان مستطاب آشپزی. این کتاب بعدازاین همهسال هنوز صمیمیترین کتاب آشپزی ایران است. دریابندری البته جزو معدود نویسندههایی است که آشپز نیست و ادعایی در آشپزی هم ندارد و کتاب آشپزی خوبی هم نوشته است. فرد بیاطلاع وقتی میبیند کسی کتاب آشپزی خوبی نوشته با اطمینان میگوید نویسنده لابد آشپز خوبی است؛ اما این بیانصافی است! سالها پیش به گفته فرزند نجف دریابندری یعنی سهراب دریابندری، دریابندری بزرگ را به برنامهای دعوت میکنند. مجری چند بار به آشپز بودن استاد اشاره میکنند. استاد که پشت میکروفون میرود میگوید «من آشپز نیستم. اگر الان یک کتاب خوب آشپزی در دست شماست، به خاطر این است که من یک نویسندهام و انتشارات کارنامه هم کار خوبی ارائه کرده است. پس کتاب آشپزی خوب حاصل این دو است و نه نتیجه آشپز بودن من!» ما هم نه بانکداریم! نه متخصص بانکداری! نه اقتصاددان. نه ادعاهایی در این زمینهها داریم؛ ما صرفاً نویسندهایم! اگر خیلی هنر کنیم، بتوانیم محتوای بهدردبخوری درزمینه فناوریهای بانکداری و پرداخت تولید کنیم. نویسندگی بیشتر از اینکه هنر باشد یک تخصص است. سالها از هنر نویسندگی گفتهاند و جوری صحبت کردهاند که انگار افراد، نویسنده به دنیا میآیند. نه اینطور نیست. نویسندگی یک تخصص است. برای برنامهنویس خوب بودن لازم است فرد سالها و سالها تمرین کند. برای نویسنده خوب بودن هم سالهای سال باید تمرین کرد و ما تازه در ابتدای راه هستیم.
سالها پیش دانشآموزی بودم علاقهمند به ریاضی. یادم هست در مراسم رسمی آغاز کارِ خانه ریاضیات رباطکریم، دکتر رجالی، نویسنده کتاب ریاضیات گسسته حضور داشت. مجری برای لفاظی بارها از لفظ «ریاضتکشان عرصه ریاضی» استفاده کرد. استاد که رفت بالا گفت من ریاضتکش نیستم و ریاضی را هم خیلی دوست دارم. واقعیت هم این است که فاصله ریاضت و ریاضی فاصله ماه من است و ماه گردون. وقتی کسی تخصصی ندارد تفاوتی بین ریاضی و ریاضت نمیبیند و لفاظی برایش مهمتر میشود. سعی کردیم تا جایی که میتوانیم از لفاظی دور باشیم.
خدا بیامرزد جلال آل احمد را. ما هنوز نمیدانیم دیدگاه حاکمیت درباره او چیست؛ او را باید دوست داشته باشیم یا نه! اگر دوست داشته باشیم چرا برخی آثارش را پنهانی باید خواند؟ چرا آدمها را تکه تکه میکنیم و برخی تکههایشان را دوست داریم؟ یا مثلاً شهید مرتضی آوینی زمانی کامران بود نه مرتضی؛ آن زمان او را هم باید دوست داشته باشیم یا نه؟ اگر دوستش داریم فقط زمانی که پایش روی مین عملنکرده در فکه رفت را باید دوست داشته باشیم یا وقتیکه کامران بود قابل احترام است؟ بگذریم. جلال آل احمد داستانی دارد به نام زیارت. قصه زیارت قصه جمعی است که عازم کربلا هستند. در میانشان زنی وجود دارد که قصد توبه دارد از این سفر. آن زن در بین راه گناهان خود را برای دیگری اعتراف میکند و میگوید که من زنی نازا بودم و به همین دلیل در روضهها میگشتم و بچههای شیرخواره را که در آغوش مادرشان بودند از پشت با سنجاقی که به ملاجشان فرومیکردم میکشتم. حسادت به خشونت منجر میشود. ناتوانی از تولید، انسان را به خشونت میکشاند و بیهنران باید فکری برای خود بکنند. ما تلاش کردیم تولید کنیم و از بیهنری دورباشیم.
ما ادعای اول بودن در هیچچیز نداریم. هرجایی توانستیم آمارهایی از عملکردمان ارائه کردیم. راه پرداخت جزو ۱۵۰۰ وبسایت پربازدید ایرانی است و بین ۵ وبسایت پربازدید اقتصادی و بانکی ایران قرار دارد. تقریباً روزی ۱۰ هزار بازدید داریم و در این مدت نزدیک به ۹ هزار مطلب منتشر کردیم و میخواهیم امسال مطالب باکیفیت بیشتری منتشر کنیم. نزدیک به ۱۵۰ برگه داریم که در آنها شرکتها و کسبوکارهای ایرانی را معرفی و سعی کردیم چیزهایی که مردم به آنها احتیاج دارند را آموزش دهیم.
۳. امسال سعی کردیم تغییری در شیوه تعامل با حامیان راه پرداخت ایجاد کنیم. از ابتدای امسال تمام بنرهای تبلیغاتی را حذف کردیم و بهجای آن مانند رسانههای حرفهای دنیا میخواهیم روابط پایدار با حامیانمان برقرار کنیم. مانند گذشته تلاش میکنیم اصول حرفهای روزنامهنگاری را رعایت کنیم و هر چیزی که دارای ارزشهای خبری است را پوشش دهیم و طبیعی است که حامیان راه پرداخت جایگاه ویژهای در پوششهای رسانهای ما دارند.
۴. ما نخستین رسانه دیجیتال درزمینه روزنامهنگاری فناوری نبودیم! منتها وقتی شروع کردیم هیچ نمونه و الگوی وطنی وجود نداشت. حتی همین امروز هم بهسختی میتوان رسانههای دیجیتال یا غیر دیجیتالی یافت که درزمینه روزنامهنگاری فناوری یا روزنامهنگاری کسبوکار حرفهای عمل کنند. ما در این سالها هرگز ادعای استقلال نداشتیم و همیشه سعی کردیم حرفهای باشیم. به ایدههایمان آنقدر اعتماد و اعتقاد داشتیم که مثل خیلی از خبرنگارهای اقتصادی ایران ساکن یک شرکت یا بانک نیستیم. ما در هیچ شرکت یا بانکی هیچ صندلی و پایگاهی نداریم. سالهاست که دفتر مستقل داریم و روزها و ماهها هم بوده که دچار بحرانهای شدید مالی شدیم، اما هرگز اصول حرفهای روزنامهنگاری را زیر پا نگذاشتیم. در این سالها با بیشتر شرکتهای موفق فناوری در ایران ارتباط اثربخش برقرار کردهایم.
۵. در این سالها متوجه شدیم که اگر نوآوری و تغییر و تحولی هست از سوی بخش خصوصی واقعی شکل میگیرد نه از سوی دولت و حاکمیت. ما همیشه گفتهایم که این کسبوکارهای خصوصی واقعی هستند که میتوانند رفاه را در زندگی مردم افزایش دهند. دولت در بهترین حالت میتواند زیرساختها را بهبود دهد و بر امور نظارت کند. ما همیشه منتقد تداخل نظارت و اجرا بودهایم. در این مسیر در کنار کسبوکارهای خصوصی بودهایم و سعی کردیم ارتباط حرفهای با مدیران و تصمیم سازان دولتی و حاکمیتی برقرار کنیم. این مسیر را امسال قویتر ادامه خواهیم داد.
۶. رویدادها همیشه موردتوجه ما بوده است. به نظر ما در یک رویداد حجم زیادی محتوا وجود دارد و ما مثل صیادانی هستیم که بهاندازه توانمان مواد اولیه خوب شکار میکنیم. در این مدت سعی کردیم بهترین فعالیتهای رسانهای که میتوانیم را درباره رویدادهایی مثل بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت انجام دهیم. سعی کردیم رویدادهایی که شرکتها برگزار کردند مثل رویدادهای توسن، فناپ، خدمات، ایران ارقام و … را هم رصد کنیم.
سعی کردیم رویدادهای مهم خارج از ایران را پوشش دهیم. از سال پیش با حضور خبرنگاران راه پرداخت در رویدادهایی مثل کارت و پرداخت خاورمیانه (سیملس)، جیتکس و کنگره موبایل بارسلون فصل جدیدی را باز کردیم که امیدواریم بتوانیم این مسیر را امسال پرقدرتتر ادامه دهیم.
۷. در بین شبکههای اجتماعی با توجه به مخاطبانی که داشتیم دست به انتخاب زدیم و تمرکزمان را بر تلگرام گذاشتیم. سعی کردیم میزبانی باشیم برای یک گروه تخصصی. امسال سعی میکنیم در شبکههای اجتماعی تخصصی هم حضور جدیتری داشته باشیم. امسال تلاش میکنیم با پلتفرمهای ویدیویی و صدای ایرانی ارتباطمان را عمیقتر کنیم که بتوانیم محتوای اثربخشتر تولید کنیم.
در این مدت سعی کردیم در برگزاری رویدادهای مختلف همکاری کنیم که این همکاری امسال هم حتماً ادامه مییابد.
در پایان و مهمتر از همه این موارد این که، اینهمه اتفاق نمیافتاد، اگر همراهی شما نبود. ما هستیم چون شما هستید. در این مسیر این شعر مولانا را گاهگاهی زمزمه میکنیم: باران که شدی مپرس، این خانه کیست / سقف حرم و مسجد و میخانه یکی است / باران که شدی، پیالهها را نشمار / جام و قدح و کاسه و پیمانه یکی است.