پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
محمدرضا محمودیان: تغییر و نوآوری حاشیه داشته و بازهم خواهد داشت
محمدرضا محمودیان از قدیمیهای فینتک ایران است؛ ما هم در هفتهنامه شنبه قرار است برویم سراغ کسانی که در فینتک ایران فعالیت میکنند. البته هرچند وقت یکبار هم سراغ کسانی میرویم که آردهایشان را بیخته و الکهایشان را آویختهاند.
برای اولین گفتگو یکی از قدیمیهای فناوری بانک صادرات را انتخاب کردیم. محمدرضا محمودیان را اگر یکبار از نزدیک ببینید حتماً مهر او بر دل شما مینشینید. این شما و این جناب محمودیان.
.
جناب محمودیان! شما سالها در فضای فناوریهای بانکداری و پرداخت ایران فعالیت کردهاید. به قولی السابقون این حوزه هستید. هم سالهای گذشته را دیدهاید و هم امروز را. شما شاهد اولین تلاشها برای استفاده از فناوری در بانکداری ایران بودهاید؛ تولد صنعت پرداخت را دیدهاید. امروز در آستانه جریانهای نسبتاً جذابی مثل بانک دیجیتال و استارتآپهای فینتک هستیم. چقدر این جریان قابلمقایسه با اولین روزهای ورود فناوری به بانکداری ایران است؟
بههرحال در هر دورهای مسائلی وجود دارد که مربوط به گذشته، حال و آینده است و ما در هر مقطع از تاریخ میتوانیم نسبت به آنها تلقی قدیمی، روزآمد و آیندهنگرانه داشته باشیم.
در تمامی دورهها این وضعیت وجود دارد، اما با توجه بهسرعت پیشرفت علم و پتانسیل بالای نیروی انسانی خلاق، جوان، پرانگیزه، دانا و باسواد تعدد و تنوع بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری و نیروهای شاغل در این بخش و در هم تنیدگی کسبوکارها و صنایع مختلف با صنعت بانکداری، شاید سرعت رشد و حجم عوامل درگیر در توسعه فنآوریهای مرتبط با بانکداری در حال حاضر نسبت به گذشته وضعیت منحصربهفردی داشته باشد.
یکی از تفاوتهای اساسی وضعیت موجود با زمان ورود بانکداری به کشور حضور متخصصین غیر بانکی همچون کارشناسان و مدیران حوزه فنآوری اطلاعات، بازاریابی و… در صنعت بانکداری و توسعهٔ همهجانبهٔ کانالهای ارائه خدمت به مشتریان بانکها است
.
به نظر شما استارتآپهای فینتک در ایران قدرت تغییر در چیزی را دارند؟ یا اینکه حبابی در حال شکل گرفتن است که همه هم در حال بزرگ کردن آن هستند؟
صد در صد حضور فینتکها اتفاقات جدیدی را رقم خواهد زد و حتی رقمزده است ولی اینکه دامنهٔ این اتفاقات و تغییرات و سرعت آن چقدر است باید کمی منتظر باشیم اما قطعاً مفاهیم جدیدی پدید خواهند آمد.
فکر نمیکنم که این تغییرات حباب باشد. یکی از دستاوردهای بزرگ حضور فینتکها تولد مفهوم جدیدی به نام بانکداری باز است که بهطور خلاصه اجازه میدهد نرمافزارهایی که توسط اشخاص و سازمانهایی غیر از بانک و شرکای سنتی آنها تولید شده بتواند طی پروتکلهای از پیش تعریفشده و ایمن با سامانههای عملیاتی بانکها ارتباط و تعامل برقرار نماید.
فینتکها بانکها را از بین میبرند یا بانکها فینتکها را؟ یا قرار است این دو در کنار هم به حیاتشان ادامه دهند؟
به نظر میرسد پس از یک دوره کوتاه یا خدایناکرده بلند و طولانی سردرگمی و سعی و خطا که طول این دوره نیز بشدت وابسته بهسرعت رگلاتور بانکی در تدوین مقررات و شفافسازی نقش هر یک از عناصر حاضر در این حوزه است، همزیستی و همگرایی بین بانکها و فینتکها شکل بگیرد و چهبسا فینتکها جزئی از بدنه و ساختار بانکها شوند (از طریق حمایت و خرید سهام و …)
.
مسئله مردم احتمالاً این نیست که خدمات مالی و بانکیشان را از یک بانک بزرگ بگیرند یا از یک استارتآپ و کسبوکار کوچک. مردم چه میخواهند؟ استارتآپها بهتر میتوانند نیاز مردم را برآورده کنند یا بانکها؟
برای مصرفکنندگان خدمات بانکی مهم کیفیت و کمیت خدمات دریافتی است و اینکه این خدمات توسط کارمندان رسمی یک بانک طراحی، تولید و ارائه و پشتیبانی میشود یا توسط پارتنر و یا شرکای تجاری آنها؛ اما مردم و مصرفکنندگان بهصورت سنتی به بانکها اعتماد بیشتری دارند.
ضمناً ریسک عدم ارائه خدمات و مخاطرات احتمالی نیز باید شفاف باشد و در این زمینه اعتماد مردم به بانکها بیشتر است تا سایر شرکتهای نوپا و فینتک … همچنین در برخی موارد بانکها و در برخی موارد فینتکها میتوانند خدمات بهتری ارائه دهند لذا میتوان گفت مکمل یکدیگر هستند.
.
بانکهایی باآنهمه شعبه و پول و پشتوانه زمین میخورند! مردم میپرسند چه تضمینی هست که این شرکتهای کوچک زمین نخورند و پول و سرمایه مردم را هدر ندهند؟
بله خطر ورشکستگی برای همهٔ صنایع وجود دارد اما به نظر میرسد بانکها علیرغم وجود تجارب ناموفق و به دلیل نظارتهای دائمی و سختگیرانِ بانک مرکزی هنوز هم جزو ایمنترین صنایع و کمخطرترین صنایع برای سرمایهگذاران خود هستند لذا گیرندگان خدمات از این صنعت درجهٔ اعتماد بالاتری دارند اما این لزوماً به معنای عدم اعتماد صددرصدی به فینتکها نیست و آنها نیز فرصت حضور و اعتمادسازی را دارند و باید منتظر بود و دید که از این فرصت چگونه استفاده میکنند.
ضمناً اگر قوانین و مقررات مرتبط تدوین، منتشر و اجرایی شود قطعاً میزان ریسک و راهکارهای مقابله و پوشش آنها نیز مشخص و اعلام میشود. لذا نگرانیهای بهحق مردم پاسخگویی میگردد.
.
کمتر کسی از خودش میپرسد پولی که به بانک میدهد را اگر بانک به او ندهد چهکار باید بکند؛ اما درباره استارتآپها مردم نگران هستند. واقعاً چرا؟
باید این نکته را در نظر داشت که بر اساس مقررات موجود و قانون بازار غیر متشکل پولی ماده یک، اساساً هیچ بنگاهی بهجز بانکها اجازهٔ جمعآوری پول وجوه را ندارد.
اگر فینتکها در حیطهٔ مقررات عمل کنند اساساً دسترسی به پول مردم را ندارند لذا جای نگرانی نیست و هرگونه جمعآوری وجوه و نقلوانتقال بایستی در حسابهای بانکی و توسط مالک منابع یا صاحب حساب مدیریت شود صرفنظر از ابزار بکار گرفتهشده و یا تولیدکننده و ارائهدهندهٔ ابزار و خدمات.
.
چرا در برابر کسبوکارهایی مثل اسنپ و تپسی بلافاصله جو بهگونهای میشود که میگویند اینها امنیت ندارند و جان و ناموس مردم درخطر است؟
مقوله مقاومت در برابر تغییر امری شناختهشده، ثابت و طبیعی است، اما بایستی نوآوران و مبتکرین نیز با ارائه پاسخهای دقیق و قانعکننده ضمن دفاع از خود، درنهایت مخاطبان و مصرفکنندگان خدمات خود را اقناع کنند البته حب و بغضها نیز در اینگونه اظهارنظرها دخیل است و عدهای که منافع خود را درخطر میبینند به هر وسیلهای برای تخریب پدیدههای نو گام برمیدارند.
حضور افراد باتجربه و کاردان نیز در سازمان فینتکها میتواند راهگشا و تطبیقپذیری هر چه بیشتر آنها با قوانین و مقررات موجود و یا تشریح نیازمندیهای زیرساختی جدید آنها ازجمله در حوزه قوانین و مقررات را تسهیل و شفاف کند و درنهایت راهگشا و تسهیلکننده باشند
.
به نظر شما چرا تغییر و نوآوری اینهمه حاشیه دارد؟ شما هم که شروع کردید اینطور بود؟ آن زمان هم مقاومت وجود داشت؟
در همهٔ زمانها تغییر و نوآوری حاشیه داشته و بازهم خواهد داشت.