پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بین بانکهای کشور، رقبای خارجی و انتظارات نسل جوان شکاف وجود دارد
مسعود کیماسی؛ مدیر بازاریابی بانک ملت / بانکداری اجتماعی نه صرفاً پایبندی به ایفای مسئولیتهای اجتماعی، یک کانال ارتباطی دوجانبه یا امکانی برای تعریف محصولات جدید، بلکه بهعنوان مدل کسبوکار آتی بانکها به شمار میرود.
این تحول به مدد نفوذ شبکههای اجتماعی میسر شده است موضوعی که در کشور ما نیز بهخوبی شاهد آن هستیم. درواقع پذیرش سریع ابزارهای تعاملی و شبکهای در حال متحول کردن کل صنعت بانکداری است.
اگرچه در ابتدا مراد از بانکداری اجتماعی، بانکداری پایدار بود لیکن این مفهوم امروزه به بانکداری در بستر شبکههای اجتماعی برای توسعه ارتباط با مشتریان، خلق ارزش برای آنان از قبیل وامهای نظیر به نظیر، تأمین مالی جمعی، صندوقهای اجتماعی و مضامینی از این قبیل و مهمتر از همه بهعنوان یک مدل کسبوکار جدید بسط یافته است.
در این حالت مشتریان صرفاً شنونده نیستند بلکه گوینده هم هستند؛ آنهم نه صرفاً به بانک یا یک جمع محدود. در چنین فضایی این مشتری است که تصمیم میگیرد چه زمانی و چگونه با ما تعامل برقرار کند.
در این صنعت صرفاً بانکها ارائهکننده خدمات و محصولات مالی و بانکی نیستند بلکه هر مشتری میتواند بهعنوان یک منبع بالقوه تأمین مالی به شمار رود.
بهبیاندیگر متنوع شدن محصولات جایگزین و ورود تازهواردها به نظام بانکی و البته افزایش قدرت چانهزنی مشتریان، فضای رقابتی را بهشدت افزایش خواهد داد.
از این منظر بانکداری اجتماعی نه صرفاً پایبندی به ایفای مسئولیتهای اجتماعی، یک کانال ارتباطی دوجانبه یا امکانی برای تعریف محصولات جدید، بلکه بهعنوان مدل کسبوکار آتی بانکها به شمار میرود.
این تحول به مدد نفوذ شبکههای اجتماعی میسر شده است موضوعی که در کشور ما نیز بهخوبی شاهد آن هستیم. درواقع پذیرش سریع ابزارهای تعاملی و شبکهای در حال متحول کردن کل صنعت بانکداری است.
این امر بانکها و مؤسسات مالی را وادار کرده است تا روشهای پایداری برای زندگی، انجام کسبوکار و راهحلهای آنی و اثربخش پیدا کنند.
تأکید بیشتر بر احترام به حقوق انسانی، گفتوگو با جمع کثیری از ذینفعان، ساختارهای سازمانی مبتنی بر مشارکت، خلق مشترک ارزش با همراهی مشتریان و شرکا، رعایت شفافیت و انصاف در تعاملات با مشتریان، بهرهگیری از فناوریهای نوین ارتباطات و اطلاعات و حضور بهعنوان عضوی در میان جامعه ازجمله الزامات موفقیت در کسبوکار بانکداری اجتماعی به شمار میرود.
این روندی است که از سالهای گذشته در دنیا و البته کمابیش در کشور ما شروع شده است. نگاهی به اعداد و ارقام حاکی از گسترش روزافزون و سریع اینترنت، تلفن همراه و شبکههای اجتماعی در میان آحاد جامعه است.
بهگونهای که سپری شدن یک روز حداقل برای نیمی از جمعیت کشور بدون گذر در شبکههای اجتماعی و اینترنت قابلتصور نیست. سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که بانکهای ما تا چه اندازه این تغییرات را درک کردهاند؟ در عمل به کار بستهاند یا در آیندهای نزدیک به کار خواهند بست؟ و اینکه اساساً چه تصوری نسبت به آن دارند؟
نباید فراموش کرد تحول در مدل کسبوکار به افزودن یک کانال ارتباطی جدید یا معرفی یک خدمت و محصول جدید محدود نمیشود.
در گذشته بارها و بارها در مدح بانکداری الکترونیک و امروز در مدح بانکداری اجتماعی و قیاس آن با بانکداری بهاصطلاح سنتی و البته نرخ نفوذ شبکههای اجتماعی و… شنیدهایم و اعداد و ارقامی را مطالعه کردهایم که در اینجا قصد تکرار آنها را ندارم؛ اما بهراستی در کدام بانک، بانکداری اجتماعی به یک خواست جمعی و غالب تبدیل شده است؟ در کدام بانک، از بانکداری اجتماعی بهعنوان یک مضمون کلیدی و استراتژیک یاد میشود؟ در کدام بانک زنجیرهای از برنامههای استراتژیک تا برنامههای عملیاتی برای توسعه بانکداری اجتماعی طراحی شده است و در حال اجراست؟ شاید بهتر است در ابتدا از خود بپرسیم تا چه اندازه تلقی روشن و مشترکی از بانکداری اجتماعی داریم؟
به گمان من اقدامات و عملکرد بخش اعظمی از بانکهای کشور گویای آن است که هنوز این تغییر و تحول را درک نکردهاند. امروز بین بانکهای کشور، رقبای خارجی و البته انتظارات نسل جوان شکاف وجود دارد.
بیتوجهی به شکاف موجود با توجه بهسرعت نفوذ رسانههای اجتماعی در بین جامعه به تعمیق هرچه بیشتر این شکاف منجر خواهد شد. اگرچه برخی از بانکها تلاشهایی کردهاند، اما به نظر میرسد عمق تحولات هنوز درک نشده است.
ایجاد یک کانال تلگرامی، یک صفحه در اینستاگرام، چند کمپین یا معرفی یک محصول نشان از برخورد سطحی با این پدیده نوظهور در حال رشد روزافزون است. به باور من هنوز این پیام به معنای واقعی درک نشده است.
در سال آتی نیز همچنان شاهد اقدامات جستهوگریخته بانکها در این زمینه خواهیم بود اما معتقدم همچنان به آن بهعنوان پدیدهای که مدل کسبوکار بانکها را متحول خواهد ساخت در عمل التزامی نخواهد بود و آن را جدی نخواهند گرفت.
منبع: ماهنامه بانکداری آینده