پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
اعتماد حلقه گمشده توسعه بانكداري و پرداخت الكترونيك در ايران
در نظام بانکی ما ۲۰۰ هزار نفر کار میکنند. ۲۰ هزار شعبه داریم، صد و پنجاه میلیون کارت بانکی، یک میلیون و پانصد هزار پایانه فروش و ۲۲ هزار خودپرداز. اما هنوز هم آن طور که شاید و باید بانکداری و پرداخت الکترونیک با زندگی روزمره مردم عجین نشده است. به راستی چرا؟ در کشوری مانند کانادا از هر ۳ نفر ۲ نفر از خدمات بانکداری آنلاین یا اینترنتی استفاده میکنند. اما در کشور ما چطور؟ آمارهای رسمی و قابل استناد وجود ندارد، اما با جست و جو، پرس و جو و بر مبنای آمارهای غیررسمی خبرهای نگرانکنندهای داریم. به نظر میرسد از هر ۴ تراکنشی که در سیستم بانکی ما انجام میشود ۳ تای آنها تراکنش کارتی و یکی هم تراکنش داخل شعبه است. پس تراکنشهای مبتنی بر ابزارهای نوین ارتباطی مانند اینترنت بانک، موبایل بانک و تلفن بانک چه؟ متاسفانه باید بگوئیم تعداد این تراکنشها انقدر کم است که میتوان از آنها صرفنظر کرد. یعنی این همه تلاش و هزینه و تجهیزات را باید گذاشت در کوزه و آبش را خورد! به راستی چرا؟ با یک جست و جوی ساده از منافع فراوان بانکداری و پرداخت با استفاده از ابزارهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی باخبر میشویم. پس چگونه است که این همه منفعت را به کناری میگذاریم و باز میرویم پای خودپرداز یا داخل شعبه؟ به راستی چرا وقتی میتوانیم از تلفن همراه کارهای بانکی راانجام دهیم باز این کار را نمیکنیم؟
برای این موضوع میتوان دلایل فراوانی را بررسی کرد اما احتمالا همه دلایل در یک علتالعللی خلاصه میشود و آن اعتماد است. متاسفانه هنوز که هنوز است آن اعتمادی که باید و شاید بین مردم و بانکها شکل نگرفته است. بانکهای ما قرار است واسطه بین مردم باشند تا نقل و انتقال پول بین آنها آسانتر شود. اما مردم با اعتماد صد در صد از بانکها استفاده نمیکنند و با شک و تردید به سراغ بانکها میروند. بنابراین اگر بخواهیم در آینده تغییراتی در روش و شیوه مصرف مردم از خدمات بانکداری و پرداخت الکترونیک ایجاد کنیم چارهای نداریم جز این که این اعتماد را چاره کنیم. اعتماد هم با افزایش تجهیزات و آگهیهای رنگارنگ چاره نخواهد شد. در این بین شاید علوم ارتباطات هم بیشتر از دانش فنی به کار آید. شاید تحقیقات قومشناسی و مردمشناسی لازم باشد. شاید یاید استراتژیستهای وقت بگذارند و در رفتار مردم دقیق شوند و بلکه بتوانند چارهای و دوایی عرضه كنند. در غیر این صورت و اگر همین طور تجهیزات را بیشتر کنیم و هر بانکی به فکر جذب مشتری بیشتر باشد نه رفتاری تغییر ميکند و نه روشی. شاید دیر زمانی به این فکر بیفتیم که همه ما مردم یک کشوریم و نباید فقط به فکر منافع فردی و شرکتی خود باشیم که امیدوارم دیر نباشد.