پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
دروغگویانی که پشت «جوانان را دریابیم» پنهان شدهاند را دریابیم
زمانی بود در ایران، که رسانههای اندکی داشتیم؛ آن زمان با این تیتر زیاد مواجه میشدیم که «فلان» را دریابیم؛ بیسار را دریابیم. این «فلان» یا «بیسار» میتوانست هرچیزی باشد و نویسنده مطلب هم معمولا با زاویه دید دانای کل، واقعیتی کلی را یادآوری میکرد؛ مثلا محیط زیست را دریابیم! کشور را دریابیم! امنیت را دریابیم! متاسفانه بیشتر این متنها توخالی بود. چند روز پیش در متنی پرخاشگرانه و به دور از ادب دیدم که فردی نوشته است:
«پشت برخی مطالب جوانان خام و بی اطلاع پنهان نشوید.»
کسی که این حرف را زده انقدر مایه ندارد که بگوید دقیقا منظورش کیست؛ پس درست نیست که کسی هم این حرف را به خودش بگیرد. دوره مبهمگویی گذشته است و نمیشود مبهم حرف زد و در پنهان توطئه کرد. منتها از منظر این که کسی که ادعای حمایت از همه چیز از جمله جوانها را همه جا سر داده و اتفاقا خودش پشت حرفهای گنده بیمحتوا پنهان شده، بد نیست اندکی به این بپردازیم که جوانان خام وبیاطلاع در دنیا و ایران چه کردهاند. برای کسی که از جای دیگری پولدار شده و منت میگذارد که برای توسعه این صنعت پول خرج میکند، حکایتی تعریف کنم از کسانی که راه او را سالها پیش رفتهاند!
یاد سالهای نیمه دهه هفتاد افتادم. زمانی که رونق مطبوعات سیاسی در ایران بود و هر کسی سعی میکرد از طریق مطبوعات حرفش را بزند. مانند امروز رسانههای دیجیتال نداشتیم و صداوسیما هم چند کانال بیشتر نداشت. کسی را میشناختم که یادداشتی در یکی از قدیمیترین و معروفترین روزنامههای ایران نوشته بود که عنوانش بود «جوانان را دریابیم». این فرد، تازهبهدوران رسیده هم نبود! خون دل خورده بود برای این انقلاب و نظام! دلش برای این مملکت میتپید! خط و ربطش هم مشخص بود. مانند برخی که برای دو میلیارد تومان پول به چپ و راست چنگ میاندازند و گاهی اصلاحطلب، گاهی اصولگرا و گاهی میانهرو میشوند، نبود. نویسنده متن قصد داشت این واقعیت کلی را یادآوری کند که جوانان را به فرصت از دست رفته تبدیل نکنیم. متاسفانه سالها بعد فرزندان همین فرد راهی را رفتند که او نمیخواست. دقیقا عکس آن چیزی شدند که میخواست. هرچند که نمیتوان زندگی خصوصی فرزندان کسی را ملاک سنجش حرفهای او قرار داد اما این تناقض ریشهدار است و اینها نشانه است.
به مرور و در نبود شبکهها و رسانههای اجتماعی، سنتی شکل گرفت که برخی در موقعیت دانای کل نشستند و به نصیحت دیگران پرداختند. زمانی بود که در همین صنعت پرداخت باید یک ماه و گاهی دو ماه صبر میکردی که نشریهای چاپ شود و مطالبی را طرح کند که نه دغدغه صنعت بود، نه خبر بود و نه گزارش. در واقع هیچ کدام از فرمهای مرسوم رسانهای نبود. با گسترش شبکههای اجتماعی امروز آنها که از فضای انحصاری ارتزاق میکردند به کناری رفتهاند. دیگر حرفشان خریدار ندارد. عصبانی شدهاند و دیگران را به عصبانی بودن متهم میکنند. دیگران برای چه باید عصبانی باشند؟ دیگران باید از این که آن چیزی شدهاید که سالها خلافش را تبلیغ میکردید، عصبانی باشند؟ اگر در مورد آن دلواپس واقعی این نظام و انقلاب، فرزندانش خلاف خودش شدند، این بار زمان آنقدر کش آمده که کسانی را میبینیم که خودشان ضد خودشان شدهاند. کسانی که تا دیروز دم از تعامل و گفتوگو میزدند، امروز تبدیل به خبرچین شدهاند و خبرچینِ بدبخت، هیزمکش است.
.
میانگین سن مدیران ارشد صنعت پرداخت و فناوریهای بانکی چقدر است؟
آن متنِ ضدِ جوان، من را به این فکر انداخت که میانگین سنی مدیران ارشد و کارشناسان ارشد فناوری های بانکی و پرداخت چقدر است. من سنها را نمیگویم و به عنوان کار کلاسی میسپارم به عهده همان فردی که به جوانان توهین کرده و نان همین جوانان را هم میخورد.
شهاب جوانمردی امروز مدیرعامل بزرگترین هولدینگ فناوری اطلاعات کشور به نام فناپ است. زمانی که او فناپ را راه انداخت چند سال داشت؟ همین امروز چند سال دارد؟
سید علی دانشگر مدیرعامل داتین، حسین اسلامی قائممقام مدیرعامل فناپ، محمد نژاد صداقت مدیرعامل اتیک و بسیاری از مدیران ارشد بزرگترین مجموعه فناوری اطلاعات ایران چند سال دارند؟
سید ولیالله فاطمی اردکانی بنیانگذار گروه توسن زمانی که این کار بزرگ را شروع کرد چند سال داشت؟ او امروز خانوادهای درست کرده است به بزرگی ۲ هزار نفر که کوچکترین کارشان کوتاه کردن دست بیگانگان در بخش نرمافزارهای بانکی بوده است؛ آن هم زمانی که برخی هنوز مشغول تعریف واژه سامانه یکپارچه بانکی بودند! او و همفکرانش به بیرون از مرزهای ایران صادرات داشتهاند؛ آن هم علیرغم همه تحریمهای ظالمانه! کسی که بزرگترین کارش زدن حرفهای گنده است چطور میتواند چنین کسی را نصیحت کند؟ در همین مجموعهای که دکتر فاطمی بنیان نهاد، سید روحالله فاطمی که هماکنون مدیرعامل توسن است چند سال دارد؟ سید محمد فاطمی مدیرعامل تکوست چند سال دارد؟ امیدترابی، محمد مظاهری، فردوس باقری و خیلیهای دیگر چند سال دارند؟
کریم خمسه زمانی دبیر علمی رویدادی بود. همین فرد زمانی که در صنعت پرداخت ایران جزو اولینها بود چند سال داشت؟ مرتضی مقدسیان از پیشکسوتهای این صنعت است و زمانی که در ملت تغییرات فراوان ایجاد کرد چند سال داشت؟ عبدالحمید منصوری اولین کسی بود که دورههای سامانههای یکپارچه بانکی برگزار کرد. چند سال داشت در زمانی که؟ امیر قاصر مدیرعامل گروه جیاساس چند سال دارد؟
برادران امیری که زرینپال را درست کردند چند سال داشتند؟ میلاد جهاندار؟ سعید مشهدی؟ علی فارمد؟ حسام آرمندهی؟ برادران محمدی دیجیکالا چند سال دارند؟
شاید کسی که به جوانها توهین میکند بگوید که اینها خصوصی هستند. هرچند که او مدام سنگ خصوصیها را به سینه میزند که از آنها پول بگیرد، اما چسبیده است به دولتیها و شنیده شده این روزها، این ژست را گرفته که من آن یل هستم که رستم انداختم! درست است اینها؟ یا مانند همه خبرهای قبلی که انکار شد، دروغ است؟
در دولتیها محسن نوربخش که همیشه پسوند فقید به دنبال نام او میآید چند سالش بود که رئیسکل بانک مرکزی شد؟ نصرالله جهانگرد؟ مسیح قائمیان؟ اینها چند سال داشتند وقتی تغییر رقم زدند؟
این از ایران. در دنیا چه خبر است؟ مارک زاکربرگ زمانی که فیسبوک را درست کرد چند سال داشت؟ همین امروز چند سال دارد؟ لری پیج و سرگئی برین گوگل؟ بیل گیتس مایکروسافت؟ استیو جابز اپل؟ جک دورسی اسکوایر؟ برادران کالیسون استرایپ؟ پیتر تیل، رید هافمن، لوچین و الون ماسک که پیپال را ساختند چند سال داشتند؟
از عالم فناوری بیاییم بیرون. جشنواره فجر پارسال چه کسی سیمرغها را درو کرد؟ سعید روستایی چند سال دارد؟ الناز شاکردوست، پریناز ایزدیار، باران کوثری، ترانه علیدوستی، سحر قریشی، طناز طباطبایی، امیر جدیدی، جواد عزتی، نوید محمدزاده، میلاد کیمرام، مصطفی زمانی و صابر ابر چند سال دارند؟
.
در هر حال نیمه پر لیوان را ببینیم و خدا را شکر کنیم که آنهایی که ادعای جوانگرایی میکردند و جوانها را مشتی گوشت قربانی و ابزاری برای سواستفاده میپنداشتند، هر روز بیشتر از گذشته رخ از چهره برمیدارند.
بهتر نیست به جای تهمت زدن به این و آن، برویم ببینیم آن کسی که سالها صفحه ۴ جلد فلان نشریه آگهی داشت چرا امروز کلاهش هم بیفتد حاضر نیست آن وری بیاید؟
پیشنهاد میکنم فیلم جوانی که فیلمساز استرالیایی پائولو سورنتینو آن را ساخته ببینید. همینطور فیلم درخشان ترومبو که نشان میدهد دورانی که تهمت زدن اصل میشود، چطور یک کشور را بدنام میکند و چطور زندگیها به هم میریزد. دنیا به اندازه کافی بزرگ است و برای همه جا دارد.
حرف شما متین. اما برخی از همین اسامی که نام بردید از طریق رانت و وابستگی سیاسی به شرکتداری رسیده اند….