پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
همایش و نمایشگاه پرداخت ایران کار انگلیسیها است؟
مرتضی مقدسیان؛ از پیشکسوتان صنعت پرداخت ایران / نمایشگاه پرداخت ایران که قرار است تقریباً مانند آن چیزی شود که در دبی برگزار میشود، مدتی است که در بعضی از رسانههای خطدار و بیخط مورد اتهام واقع شده و برایش خطونشان میکشند. بعضی از دوستان معتقدند که شخص یا اشخاصی در پشت این جو تبلیغاتی قرار دارند و استناد به بعضی حرفها و گفتار میکنند که هنوز قطعی نیست و جای تأمل و تحمل دارد.
اخبار متهم کننده در رسانه مشرق، فارس نیوز و خبرگزاری مهر شروع شده و از شخصی به نام رشیدی جلالی جعفری با عنوان عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هفتم نام میبرند که تحلیل خود را در اختیار رسانه قرار داده است.
مهمترین شخصیت این بحث رسانهای آقای نصرالله جهانگرد معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات است که شخصاً مورد خطاب واقع شده و متهم به دفاع از نفوذ بیگانگان در کشور شده است! اگرچه از محمد مظاهری و کاظم امینایی، مدیران و افراد دیگر بهصراحت یا ضمنی یا تصویری نیز نام برده شده است، اما گروه توسن یا شرکت توسن تکنو مرکز حمله است و مواردی حاشیهای درباره آن ذکر شده که من میدانم درست نیست و در موفقیت کاری و امنیت مالی به سر میبرد و لازم نیست به هر چیزی برای کسب و درآمد متوسل شود.
فرض کنیم که رسانه، بازیچه آقای جلالی شده باشد، آقای جلالی بازیچه چه کسی شده؟ آیا خودِ آقای جلالی خوابنما شده و مطالبی را عنوان میکند که به نفع نظام است و باید بساط این نمایشگاه را با جنجال برچید و با گزارش به وزارت اطلاعات که وظیفه اصلی ضد جاسوسی کشور را دارد، نمیشود جلوی این برگزاری را گرفت؟ یا شاید جناب جلالی راست میگوید و هیچکسی در این کشور به هوش نیست و باید از این طریق افشا شوند؟ چرا غیر از جلالی کسی به فکر نیست و مدرکی ندارد؟
بعد از برجام، تراپین مدتی است که برای برگزاری نمایشگاه پیگیری میکند و با سازمانهای خصوصی و دولتی زیادی تماس گرفته است. ازجمله میتوان به پژوهشکده پولی و بانکی، فابا و دکتر بیات، شرکت توسن و بعضی شرکتهای برگزارکننده نمایشگاه اشاره کرد. با این سازمانها مذاکره هم نموده و در آخر به همین راهحل رسیده است که در تبلیغات و کاتالوگهایش میبینیم.
تراپین در ابتدا مایل بود که با پژوهشکده پولی بانکی و با حمایت و تأیید آن کارش را دنبال کند؛ اما به دلایلی که درست هم بود، پژوهشکده از ادامه کار منصرف شد و کار را به کاملاً خصوصیها واگذار کرد.
.
بعد از این مقدمه طولانی، نکات اصلی بهقرار زیر است:
یک. برگزاری همایش و نمایشگاه پرداخت ایران توسط یک شرکت خارجی یا به کمک یک شرکت خارجی یا حتی با ذکر مختصری از یک شرکت خارجی، رویدادی خوب و مفید است و مدتی قبل چیزی مانند آن توسط پژوهشکده پولی و بانکی در اسپیناس پالاس در شمال تهران برگزار شد و در آن همایش کسی به دنبال سوابق اسراییلی و انگلیسی بودن افراد حاضر برنیامد.
این رویدادها حداقل مانند صنعت توریسم، کمک شایانی به رفع ایران هراسی میکند و چهره ایران و ایرانی را روشن و فرهیخته معرفی میکند.
تعامل و تبادل فرهنگی، تجاری، علمی و فنی مختصری که در این نمایشگاه انجام میشود، هر چه باشد، ارزشمند است و اخبار آن در سطح منطقه پخش میشود و خاری در چشم دشمنان ملت ایران علیالخصوص همسایگان جنوبی است. برگزاری این همایشها نشان از رونق اقتصادی ایران دارد و به گفته رهبر معظم انقلاب، ما باید با حفظ استقلال و ارزشهای خود، برونگرا باشیم و جهانی کار کنیم. این نمایشگاه چهره واقعی اقتصاد مقاومتی است که باعث صرفهجویی در هزینههای جهانیشدن ما دارد و کمکم درهای تجارت جهانی و صادرات فناوری را به روی ایران باز میکند.
.
دو. برگزاری این همایشها و نمایشگاهها معمولاً باید توسط سازمانهایی دنبال شود که در آن زمینه کار میکنند و سابقه مفید دارند. نمایشگاه پرداخت ایران در شرایط معمول باید توسط فابا یا پژوهشکده پولی و بانکی یا شرکتهای نمایشگاهی برگزار شود. پژوهشکده پولی و بانکی چون تقریباً دولتی و وابسته به بانک مرکزی است، اصولاً نباید در این کار ورود کند که این امر انجام شد. شرکتهای حامی از هر نوع که باشند، باید فقط در همان حد ظاهر شوند و بیش از آن هزینه نکنند.
چون فابا برای برگزاری اقدام کرده بود، رفتار حرفهای ایجاب میکرد که اشخاص دیگر اقدام نکنند؛ اما برخورد و رفتار حرفهای در مذاکره نیز باید رعایت شود و اگر رعایت نشد و طرفی مایل بود که با همتای طرف خود کار کند، نباید ناراحت شد و بازی را به هم زد. دیگی که برای من نجوشد، بگذار برای هموطنت بجوشد. کاری که فابا انجام میدهد، چندین شرکت و سازمان دیگر هم میتوانند انجام دهند.
.
سه. فرض کنیم شخص یا اشخاصی که این مقالات را به بعضی رسانهها میدهند عامل انحراف از حقیقت آن رسانهها و پشت ماجرا باشند. چه کسی پشت آن شخص یا اشخاص است؟ و چرا این کارها را میکند. بهاحتمالزیاد رسانهها گمراه شدهاند که طبیعی هم هست و نمیشود در بین انبوهی از خبرها و مقالات، به صد در صد صحت رسید. حتی در بین روایات و اخبار اسلام هم سره و ناسره زیاد داریم.
دوستان و اشخاصی که در این ماجرا هستند، حدسهایی میزنند و اسم یا اسمهایی را مطرح میکنند که بانی این جریان هستند. ولی اللهاعلم؛ اما شاید در آینده مطلب بیشتر معلوم شود و برای اشخاصی که در پشت جریان هستند زندگی کاری و شغلی مناسبی در پیش نخواهد بود. بد نیست این افرادِ پشتصحنه به انتهای کار نیز فکر کنند. آفتاب که همیشه پشت ابر نمیماند.
.
چهار. تا قبل از برگزاری این نمایشگاه و همایش توسط رقیب، هیچ خبری از مقاله و کشف جاسوس و نفوذ بیگانه و انگلیس و از این قبیل نبود. بهاحتمالزیاد اگر رقیب به میان نمیآمد، همه چیز بهخوبی برگزار میشد؛ اما اکنون با شعار و اتهام واهی میخواهند که نمایشگاه را به هر چیزی ربط دهند که برگزار نشود. حتی برگزارکننده را تهدید میکنند که اگر سر عقل نیاید و کوتاه نیاید، چنین و چنان میکنند و مطالبی را افشا میکنند که پدر برگزارکننده در بیاید! (کمی محاورهای شد).
متهم کنندگان فکر کنند که این اتهام دامن آنها را نیز برای برگزاری بعدی میگیرد و شرکت تراپین، بهترین در منطقه است. اگر الآن نتواند نمایشگاه برگزار کند، بعداً هم نمیتواند. مگر اینکه آنها راه حلال کردنش را بلد باشند. باز هم اللهاعلم.
.
پنج. سبک شعارها و متن مقالات اتهام زننده مانند همانهایی است که در بعضی روزنامههای معلومالحال و خطدار استفاده میشود. شخصی را علم میکنند و از قول او مطالبی بیمدرک را با جنجال ذکر میکنند و بعضی از همکاران رسانهای آنها نیز تکرار میکنند یا مقالهای با همان بیمحتوایی منتشر میکنند. مدرک آنها ادعا و تهمت خودشان است که دیگران باید بپذیرند و اگر نپذیرند در گام بعدی شخصی که نپذیرفته خودش هم انگلیسی و اسراییلی نامیده میشود!
اگر برگزاری یک نمایشگاه توسط یک شرکت خارجی، نفوذ اسراییل و انگلیس است؛ باید دربهای این کشور را به روی همه جهان بست. تمام شرکتها و بانکها و سازمانهای دنیا به نحوی با انگلیس و اسراییل و دیگران رابطه تجاری و صنعتی دارند و تبادل دانش و ثروت میکنند. تجارت آنها آزاد است و به میل ما رفتار نمیکنند و این تبادلات و مراودات تجاری را جاسوسی و نفوذ نمیدانند و برعکس کج اندیشان ما، کاری عادی و طبیعی تصور میکنند. پاسپورت آنها احتمالاً ویزای انگلیس و فلسطین اشغالی و آمریکا و نروژ و ترکیه و روسیه و عربستان و مانند آنها را هم دارد. مگر میشود تجار بینالمللی را منع کرد که به کشورهای دیگر نروند؟ و به آنها جنس نفروشند.
.
شش. گر حکم شود که مست گیرند، در شهر هر آنچه هست گیرند. اجناس و کالاهای شرکتهای آی.بی.ام IBM، اچ.پی HP، سیسکو CISCO، تمنوس، مای سیس و فروشندگان کالا و نرمافزار کلیدی خارجی در بانک مرکزی و شرکت شاپرک و شتاب و شرکت خدمات انفورماتیک و کلیه بانکهای کشور و کلیه وزارت خانههای ایران و سازمانهای دولتی و ستاد اجرایی فرمان امام خمینی (ره) موج میزند و رابطه این شرکتهای خارجی با انگلیس و آمریکا و فلسطین اشغالی و … بسیار نزدیک است و آنها کاملاً با هم یکی شدهاند. چرا آقای جلالی سراغ آنها نمیرود و اکنون بر او وحی شده که باید از نفوذ بیگانگان جلوگیری کند؟ راستی چرا ایشان این کار را میکند؟ آیا از کسی خط نگرفته است؟ آیا تخریب دولت و یک مقام دولتی مدنظر است؟ آیا خراب کردن وجهه دولت فایده دارد؟ چه نفعی به چه کسی میرسد؟
.
هفت. اگر این همه اطلاعات و اسناد وجود دارد. چرا این افراد، اطلاعات را به وزارت اطلاعات یا شورای عالی امنیت ملی یا اطلاعات سپاه نمیدهند که جلوی نفوذ بیگانه را بگیرند؛ و شخصاً در بعضی رسانهها به متهم کردن معاون وزیر و مدیران خوشنام خصوصی میپردازند و از رسانه به وزارت اطلاعات خبر میدهند که برو جاسوس بگیر؟! و نمایشگاه تعطیل کن!
اگر مدرکی یا خبری بهدردبخور داشتند که تا حالا خیلیها خودشان فهمیده بودند و احتیاجی به حضور نماینده سابق نبود. پس بهتر است کاسه داغتر از آش نشویم و دایه دلسوزتر از مادر نباشیم. اگر مدرکی دارید به نزد ذیربط و قاضی ببرید و در غیر این صورت خاموش باشید و با آبروی دیگران بازی نکنید.
.
هشت. آقای جهانگرد را سالها است که از نزدیک میشناسم و به بعضی از کارهایش نیز انتقاد شدید دارم. جهنم داغ است اما نه به این داغی که شما میگویید. جهانگرد انسان پاک و مسلمان و درستی است و از بسیاری از افراد این کشور کارش درستتر است. این وصله ناجور به او نمیچسبد. هر کاری از دستش برای این مملکت برمیآید کرده است. اکنون او در تعالی شخصیتی به سر میبرد و با این حرفها و سخنها از میدان به در نمیرود و حاضر نیست آبروی سالهای سالش را با یک نمایشگاه معاوضه کند. بهتر است اتهام زنندگان از افراد دیگر استفاده کنند. اکنون این آبروی آنها است که هدر میرود.
.
نه. اگر موضوعی بد است و باید نمایشگاهی تعطیل شود، فقط به همان موضوع بپردازیم و سایر کارهای حامیان و شرکتکنندگان را زیر سؤال نبریم و آن کارها را بد جلوه ندهیم. مگر یک نمایشگاه چقدر ارزش دارد که بعضی از این کارهای ما را توجیه کند و در آینده نزد دوستان و همکاران سربلند باشیم؟
منبع: راه راست