راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

هیچی برای همه؛ همه برای هیچی! / میزگردی حضور با منصوری، فتاحی، فرامرزی و قلیش‌لی

100 میلیون تراکنش در یک روز در کشور ما معانی مختلفی دارد. می‌توانیم آن را چتر کنیم و با لبی خندان و ایمن از باران انتقادها بگذریم. می‌توانیم به گزارش آن به مدیران ارشد از رئیس‌کل گرفته تا رئیس‌جمهور بگوییم که «ما خوبیم» و… اما در کنار این معانی و شاید از همه مهم‌تر آن است که 10 میلیون تراکنش ازنظر کسب‌وکار چه ارزشی دارد.

اگر این تعداد تراکنش به‌طور متوسط، هر تراکنش 1000 تومان کارمزد به سمت ارائه‌کننده خدمت جذب می‌کرد هر ماه حدود 3000 هزار میلیارد تومان کارمزد به سمت شبکه بانکی و پرداخت روانه می‌گشت؛ و طبعاً این ثروت کوچکی برای نظام بانکی و پرداخت ما نیست. این مبلغ معادل یارانه‌ای است که دولت هر ماه به‌حساب مردم واریز می‌کند؛ اما حالا اصلاً معلوم نیست نظام کارمزد در کشور ما به چه سمت و سویی می‌رود هر نهادی ساز خود را بر اساس منافع خود کوک کرده و در جزیره خویش می‌نوازد و گویا تنها سلطان بلامنازع در سرزمین نظام پول و پیمنت است.

در این میان تنها یک آینده مبهم برای نظام بانکی و پرداخت در انتظار است. میزگرد پیشرو قصد دارد ارزش 100 میلیون تراکنش را از بعد کسب‌وکار ملاحظه کند. در این میزگرد، عبدالحمید منصوری مدیرعامل شرکت تی‌ال‌اس و از پیشکسوتان مجرب در حوزه بانک و پرداخت الکترونیک، صادق فرامرزی مدیرعامل ایران کیش، امیرحسین فتاحی مدیرعامل شرکت ایران ارقام و یاسر قلیش‌لی عضو هیئت‌مدیره فراز پردازش پدیسار شرکت کرده‌اند.

در جمع‌بندی میزگرد ارزش کسب‌وکاری 100 میلیون تراکنش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد. نیازمند به تدوین معماری جدید پرداخت داریم. ارکان نظام پرداخت ما هارمونی مناسب برای بهبود کسب‌وکار ندارند. مدل کسب‌وکار فعلی آینده‌ای مبهم را برای شبکه بانکی و پرداخت رقم زده است لذا ضروری است که به سمت اصلاح مدل کسب‌وکار پیش برویم.

هدف میزگرد این است که با ارائه دسته‌بندی‌های متفاوت درباره تراکنش‌هایی که امروز در شبکه‌های پرداخت اعم از خودپرداز، اینترنت و پایانه‌های فروشگاهی، ساتنا و پایا و… انجام می‌شود شرایط این حوزه را تشریح کنیم؛ با این نگاه که چه میزان ارزش‌افزوده ایجاد می‌کند. این تراکنش‌ها ایجادکننده یک کسب‌وکار مستقل هستند یا عملاً وابستگی دارند، آینده چنین روندی به کجا ختم می‌شود؟ ادامه این بحث را واگذار می‌کنم به اساتید محترم.

.

بحث اول را شروع می‌کنیم تا ببینیم چه دسته‌بندی‌هایی می‌توان ارائه داد. برای بهبود این دسته‌بندی‌ها چه پیشنهادی دارید؟

عبدالحمید منصوری، مدیرعامل تی‌ال‌اس: در نظام پرداختی که ما در کشور راه‌اندازی کرده‌ایم بخصوص در تراکنش‌های کارتی، همه نوع تراکنش را بر اساس کارت و کارت‌خوان، از این یک مسیر رد کرده‌ایم؛ یعنی شما می‌توانید در تراکنش‌هایتان هم یک ریال، هم هزار تومان و هم شش میلیارد تومان داشته باشید. درصورتی‌که معمولاً کارت‌خوان‌ها در دنیا برای مصرف‌های ماهانه افراد یک جامعه تنظیم می‌شوند. کارت ما در ایران همه چیز داشت. خوشبختانه در حدود یک سال‌ونیم پیش شاپرک سقف پنجاه میلیون را تعیین کرد. ولی هنوز تراکنش‌های هزار تومانی، دو هزار تومانی و عمده تراکنش‌ها زیر پنج هزار تومانی و ۱۰ هزار تومانی به تعداد بالایی وجود دارد.

آمارهای اخیر را ببینید تا متوجه وضعیت شوید. در دنیا یک طبقه‌بندی داریم؛ پرداخت‌های خرد، پرداخت‌های متوسط و پرداخت‌های کلان که این پرداخت‌های بزرگ و کلان اصلاً قرار نیست در نظام پرداخت انجام شود. برای این پرداخت‌ها دریچه‌های دیگری معین شده است. در ایران نظام پرداخت پایا را داریم و آر.تی.جی.اس که این دو را نیز در سطح خرد به کار گرفتیم. مثلاً آر.تی.جی.اس تراکنش‌های خرد را هم می‌پذیرفت؛ بنابراین از دو سال پیش ناچار شدیم یک طبقه‌بندی هم انجام دهیم. امروز در دنیا سیستم دارند و شما می‌توانید با سیستم پرداخت خود را انجام دهید، این امکان وجود دارد و کسی مانع شما نمی‌شود. دنیا روی دو طبقه، پرداخت‌های کلان و پرداخت‌های عام و عمومی که آنجا دیگر محدودیتی نگذاشته کار می‌کند. تفاوتی که وجود دارد آن است که در آنجا پردازش آفلاین دارند که رقم‌های خیلی جزء را وارد شبکه نمی‌کند و این مبالغ در زمان خودش وارد می‌شود. این مدل در کشور وجود ندارد؛ یعنی حتی هزار تومان، مثلاً همین خرید شارژ را در شبکه داریم.

دوستانی که در این میزگرد حضور دارند، قطعاً به‌روزتر از من هستند و می‌توانند دراین‌باره که آیا هزار تومان ارزش عملیات آنلاین را دارد یا خیر اظهارنظر کنند. امروز مردم کشور ما، مردمی بانکی شده‌اند. وضعیت حضور ما در نمودار bank people تقریباً سبز تیره است که جزو رنکینگ بالا محسوب می‌شود. با این وجود همه را به‌نوعی شناسایی کرده‌ایم و زمان آن رسیده که ازنظر پردازش هم طبقه‌بندی‌های لازم را صورت دهیم. مثلاً ازنظر وجه، طبقه‌بندی خرد، متوسط و کلان را داریم. ازنظر پردازش، آفلاین و آنلاین را داریم که می‌توان با توجه به مبالغ از این دو نوع پردازش استفاده کرد.

.

شما روی دسته‌بندی از منظر دیگری نظری دارید؟

صادق فرامرزی، مدیرعامل ایران کیش: از لحاظ دسته‌بندی نوع تراکنش، بر اساس تعاریف متداول می‌توان گفت یک‌سری تراکنش‌های خرد هستند که با عنوان B2C نامیده می‌شود. ما تراکنش‌های B2C را در حوزه پایانه‌های فروش، حوزه اینترنت و در حوزه موبایل داریم. تراکنش‌های کلان داریم که در حوزه B2B قرار می‌گیرند که در مورد آن‌ها بیشتر روی شرکت‌های توزیع فکر می‌شود و تراکنش‌های مالی بسیار کمی مبتنی بر G2C و B2A داریم که این‌ها ارائه خدمات دولتی مستقیم به مردم و خدماتی از این شکل که آمارهای بسیار کمی دارند را شامل می‌شوند.

مستحضرید که امروز در ایران عمده کار ما در حوزه B2C است. بالغ‌بر چهار میلیون و پانصد هزار دستگاه کارت‌خوان داریم و در همین حال بالغ‌بر ۳5۰ میلیون کارت‌بانکی صادر شده است. کارت‌هایی که به‌طور میانگین تقریباً هر ماه یک بار در حوزه دستگاه کارت‌خوان و سه ماه یک بار در حوزه غیر دستگاه کارت‌خوان (موبایل و اینترنت) تراکنش دارند.

اگر بخواهیم از آمار صحبت کنیم 82 درصد تراکنش‌های B2C در حوزه خرید است، درحالی‌که 10 درصد تراکنش‌ها در حوزه پرداخت و پرداخت قبض و خرید شارژ است که این 10 درصد فقط ۲ درصد مبلغ را شامل می‌شود. آن 82 درصد تعدادی تراکنش‌ها 98 درصد مبلغ را شامل می‌شود. روی این آمار تأکید داشتم چون امروز وزن کارمزد را بر اساس تعداد تراکنش محاسبه می‌کنیم. درحالی‌که می‌بینیم 10 درصد تعداد را در حوزه قبض و خرید شارژ داشته‌ایم درحالی‌که سهم آن از لحاظ مبلغی، فقط ۲ درصد است. ۸ درصد تعداد هم به مانده گیری اختصاص دارد. چیزی که مشخص است اینکه سهم دو قسمت از آن سه قسمت B2C یعنی موبایل و اینترنت، مجموعاً ۴ درصد کل بازار نشده و به نظر جای کار بسیار زیادی دارد و می‌شود آینده این صنعت را در این حوزه دید.

.

ممنون، درباره بحث کیفیت تراکنش هم در ادامه صحبت خواهیم کرد. جناب دکتر فتاحی شما چه نوع تقسیم‌بندی را ارائه می‌دهید؟

امیرحسین فتاحی، مدیرعامل ایران ارقام: فکر می‌کنم که مرز بین خرد و متوسط و کلان را می‌توان بست داد. برای بحث کلان با توجه به سقفی که دو سال پیش شاپرک تعیین کرد و سقف را روی پنجاه میلیون گذاشت تا حدودی سقف یا شروع مبالغ کلان معین شد. در بخش کلان، بانک مرکزی، زیرساخت پایا و ساتنا را دارد.

تا دو سال پیش رفتار ما با پایا مثل ساتنا بود و با ساتنا مثل پایا رفتار می‌کردیم و با کارت‌بانکی مثل هر دوی این‌ها. با کارت به جای پول کار می‌کردیم و با پول به‌جای کارت. تقریباً همه به‌جای همدیگر کار می‌کردند. چیز جالبی نبود؛ اما با سقفی که شاپرک گذاشت یک لایه سقف خرید کارتی با پرداخت کلان که از طریق پایا و ساتنا باید انجام بشود مشخص شد.

البته آن هم کاملاً مشخص نیست. چون پرترنزکشن گذاشته پنجاه میلیون ولی عملاً پرکارت نیست؛ یعنی من دارنده کارت حتی اگر 10 برابر پنجاه میلیون تومان هم که داشته باشم امکان جابه‌جایی آن را دارم اما محدودیت پرترنزکشن پنجاه میلیون تومان گذاشته ولی باز همچنان با کارتی که باید سطح متوسط انجام تراکنش را داشته باشد پرداخت کلان انجام می‌دهیم. عرض من این است که ما همچنان با وجود طبقه‌بندی‌هایی که همه ما می‌دانیم، باز مرزهای مشخص یا فصل مشترک‌ها مشخص نیست. البته متوسط این‌ها که کارت است تا حدی مرز آن مشخص شده اما چندان روشن نیست تا برسد به سطح کلان. ولی عملاً کارت به‌عنوان یک ابزار خرید متوسط جای خود را با پول عوض کرده است.

همه دوستان آمارها را می‌دانند؛ حدود 70 درصد تراکنش‌ها همچنان زیر پنجاه هزار تومان است و ۳۰ درصد زیر پنج هزار تومان. من به‌روز نیستم ولی فکر نکنم سهم‌ها زیاد تکان خورده باشد. در حدود ۴۲ درصد از تراکنش‌های شبکه شتاب به‌عنوان یک ابزار پرداخت متوسط، زیر پنجاه هزار تومان است. زیرساختی به این گران‌قیمتی که برای چنین مصرفی به کار گرفته می‌شود.

روی پول فیزیکی یا اسکناس یک افراط وحشتناکی به تغییر داشتیم که شکل پول و نسل پول و ریشه پول فیزیکی را بخشکانیم و به‌نوعی یک جامعه بدون اسکناس درست کنیم که هم ناموفق بودیم و هم اشتباه می‌کردیم. چون در هیچ جامعه‌ای پول خرد یا اسکناس حذف نشده است. از نگاه من نیز همان سه سطح خرد و متوسط و کلان را داریم. اگر فرض بفرمایید که بخش خرد را می‌توان تا سطح پنجاه هزار تومان را به‌عنوان کیف پول، خرد در نظر گرفت. سطح متوسط که کارت و آنلاین است بین پنجاه هزار تومان تا همان سقف پنجاه میلیون تومان طبقه‌بندی شده که مبالغ بالای آن را باید با ابزارهایی مثل پایا و ساتنا طبقه‌بندی و پرداخت کرد. البته می‌گویم کارت، چون کارت یک واژه سمبولیک است؛ کارت می‌تواند موبایل باشد یا دیگر ابزارهای مبتنی بر کارت.

.

آقای قلیش‌لی شما نیز لطفاً در تکمیل صحبت‌ها از این زاویه به تقسیم‌بندی بپردازید. اگر دسته‌بندی متفاوتی دارید بفرمایید.

یاسر قلیش‌لی، نایب‌رئیس هیئت‌مدیره فراز پردازش پدیسار: من پنج سرفصل نوشته‌ام برای تقسیم‌بندی. عموماً همان فصل‌های نانو و میکرو و مایکرو را دسته‌بندی می‌کنم. بماند که ازنظر من هم در کشورمان هنوز در تعریف این سرفصل‌ها مشکل داریم. فرض کنید که می‌خواهیم یک گردنبند طلا بخریم به قیمت 10 تا 15 میلیون تومان، نمی‌توان به‌طور قطعی گفت این مبلغ، خرد است یا متوسط یا کلان، چون ممکن است این مبلغ برای من متوسط باشد ولی برای کسی که حقوق ماهانه‌اش یک میلیون و دویست هزار تومان است، پرداخت کلان محسوب شود.

درواقع در تأیید حرف دوستان، ما یک دستگاه کارت‌خوان و یک دستگاه خودپرداز و یک کارت داریم که همه یک جور با آن‌ها رفتار می‌کنند؛ یعنی سطوح مختلف مردم، از جوان تا مسن، همه یک رفتار را دارند. همه ما این تجربه را داشته‌ایم که پشت دستگاه خودپرداز یک ساعت معطل شده باشیم چون فرد سالخورده‌ای مجبور شده قبض‌هایش را از طریق دستگاه خودپرداز پرداخت کند که روی عملیات پرداخت آن تسلط ندارد و این عدد نازل دو یا سه هزار تومان را هم در همین طبقه‌بندی وارد می‌کنیم. این طبقه‌بندی از زاویه دیگری نوع پول است؛ خود پول، یا پول الکترونیک، نقدی یا کارت، شبه‌پول‌ها یا پول‌های مجازی مثل بیت‌کوین.

الآن بیت کوین در شبکه پرداخت ما کجا قرار دارد؟ یا پول‌های مجازی مثل پی‌پل (Paypal) و … امروز کجای شبکه پرداخت ما قرار دارند؟ ما این طبقه‌بندی را کاملاً کنار گذاشته و حذف کرده‌ایم. درحالی‌که در کنار بحث کیف پول، می‌توانیم با یک‌سری از این ابزارها مثل همین پی پل یا بیت کوین، به‌راحتی پرداخت‌های به معنای واقعی خرد را انجام دهیم. بچه‌ای که می‌خواهد یک اپلیکیشن صد تا تک تومانی را از کافه بازار بخرد؛ باز شماره کارت می‌دهد، باز هم CVV2 می‌دهد و… .

طبقه‌بندی سومی که من فکر می‌کنم می‌شود انجام داد، درگاه‌های پذیرندگی و صادرکنندگی است. ما تمام شبکه پرداختمان را محدود کرده‌ایم به دستگاه خودپرداز، دستگاه کارت‌خوان و کارت. حال کیوسک کجای شبکه پرداخت ما است؟Mini ATMها کجای شبکه پرداخت ما هستند؟ مینی‌ای‌تی‌ام‌هایی که یک کاست دارند و حداکثر هشتاد اسکناس در آن جا می‌گیرد. این‌ها کجای شبکه پرداخت ما هستند؟ وقتی می‌گوییم کارت فقط Debit Card مد نظر ماست اما Credit Card کجای شبکه پرداخت ماست؟ سطح چهارم بحث درواقع همان آفلاین و آنلاین است.

من فکر می‌کنم تقریباً پرداخت آفلاین نداریم، درحالی‌که به قول آقای فتاحی تمام بار را به دوش شبکه شتاب و شاپرک انداخته‌ایم؛ از تراکنش صد تومانی تا خرید ماشین چند ده میلیون تومانی را به شبکه‌ای که کارمزد N تومانی آن را از بانک یا مردم می‌گیریم وارد کرده‌ایم. فرض کنید برای هر تراکنش، دویست تومان کارمزد تعیین کنیم که کاربر آن را پرداخت کند چون کاربر باید کارمزد را پرداخت کند نه بانک در این شرایط کاربران، تراکنش هزار تومانی خرید شارژ یا تراکنش پرداخت قبض دو هزار تومانی را روی POS و ATM انجام نمی‌دهند.

طبقه‌بندی آخر، نوع سرویسی است که پرداخت برای آن انجام می‌شود. عموم پرداخت‌هایی که در کشورمان انجام می‌شود، خرید کالا است. بخش عمده‌ای از این آمارها که بررسی می‌شود، بحث خرید کالا در میان است کالای فیزیکی یا مجازی. درحالی‌که خریدهای مبتنی بر خدمات را در پرداخت‌هایمان طبقه‌بندی نمی‌کنیم. برای مثال وقتی من به نقاشم هزینه‌ای می‌پردازم نوع رفتارم مهم است. وقتی من یک کالا خریدم فرایند پرداخت تمام می‌شود ولی پرداختی که مبتنی بر سرویس است عموماً مبتنی بر یک قرارداد فی‌مابین است و من به آن سند نیاز دارم؛ یعنی من یک قراردادی با شما بسته‌ام بابت یک قرارداد جعاله‌ای، پرداخت که می‌کنم باید این سند را داشته باشم و ارائه بدهم. پس نوع این پرداخت با خرید کالا که پولش را داده‌ام و کالا را در اختیار دارم، متفاوت است. به نظر من شاید بتوان از این پنج مورد، پنج طبقه‌بندی ماتریسی در آورد.

منصوری در تکمیل صحبت‌های آقای قلیش‌لی برخی پرداخت‌ها با یک بار تراکنش کامل می‌شود؛ یعنی شما بلیت بگیرید یا کاری انجام بدهید، سرویس را گرفته‌اید و پرداختش را انجام می‌دهید؛ اما بعضی از کارها یک پروسه کسب‌وکاری دارد و پرداخت در چند مقطع انجام می‌شود. به دفعات باید پرداخت تکرار بشود تا آن کسب‌وکار کامل شود. مثلاً شما باید یک پیش پرداختی بدهید و به مرحله بعدی رفته و بر اساس پیشرفت کار پیش بروید.

.

یعنی ازنظر شما این یک طبقه‌بندی جدید است؟

قلیش‌لی: همان کتی گوری است. منتهی جناب منصوری آن را روی خدمات و روی خرید تقسیم‌بندی کردند. بعضی خدمات هست که یک‌باره کامل می‌شود. در آرایشگاه با کارت یک سرویس می‌دهیم. کالا خریداری نشده، یک خدمت می‌گیریم؛ اما برخی موارد مثل دستمزد نقاش ساختمان، پرداخت به‌صورت تکه‌تکه و با پیشرفت کار انجام می‌شود.

.

یعنی این ساختار می‌تواند باشد ولی نیست؟

قلیش‌لی: الآن که چنین چیزی نداریم.

منصوری: سوییچر ما این‌طور نیست.

قلیشلی: من می‌خواستم این طبقه‌بندی راکمی کامل‌تر ترسیم کنم. ما در سرویس‌هایی که دفعتاً تمام می‌شود، سرویسی داریم که پول آن را پرداخت می‌کنیم. از طبقه‌بندی‌هایی که وجود دارد، بهتر است بحث خدمات و سرویس‌ها در طبقه‌بندی C2C یا… نرود.

.

به نظرم یک نوع تقسیم‌بندی دیگر نیز می‌توان افزود و آن به مدل مبتنی بر پرداخت ارزی/ریالی است.

منصوری: در دنیا در بعضی از سرویس‌ها -مثلاً وقتی به هتل می‌روید، هتل کردیت‌کارت مشتری را می‌گیرد و یک رقمی را بلاک می‌کند. بعد که تراکنش نهایی شد. با یک بار تراکنش پرداخت انجام می‌شود. این یک حلقه مفقوده در پیمنت ما است. حتی مدل آن در خرید سهام و بورس سهام آنلاین در نظام بانکی پیاده شد. شما خریدی را بابت سهام انجام می‌دهید، بلاک می‌شود، بعد که خرید قطعی شد برداشت انجام می‌گیرد. ما این حلقه مفقوده را داریم و فقط به بحث پرداخت با درگاه‌های متفاوت بسنده کرده‌ایم.

فرامرزی: ما یک تقسیم‌بندی معروف چهار عمل اصلی داریم؛ خرید، مانده‌گیری، قبض و شارژ. اگر این تعریف را بپذیریم خرید را می‌توان به شکل‌هایی که دوستان گفتند باز خرد کرد. یا می‌توان اصلاً از خرید بیرون آورد و به خدمت رساند. همین مثال هتل، یک بیزینس‌کیس معروف در حوزه پرداخت است. این عمل Pre Auth نام دارد که هر روز، Auth می‌کنی تا روز آخر که چک آت کنید یک تراکنش نهایی داده می‌شود. جذاب‌ترین نوعش را در پرداخت هزینه بنزین دارند.

به این شکل که پس از اتصال کارت به دستگاه، همزمان با انتقال بنزین به مخزن اتومبیل، مبلغ نیز کم‌کم از حساب شما کم می‌شود (Fleet). این‌ها بیزینس کیس‌های مختلفی است که یکی از چهار عمل اصلی ما را که خرید است جذاب‌تر می‌کند.

مبحث بعد در خصوص کیفی سازی از منظر کسب‌وکار است؛ به‌طوری‌که این کسب‌وکار دیگر مبتنی بر تراکنش به نقطه‌ای وابستگی نداشته باشد. تراکنش‌های صنعت پرداخت ما امروز این ویژگی را ندارد. مثلاً شما کارت را ارائه می‌کنید، کارت‌خوان را هم ارائه می‌کنید اما ما به ازای ریالی به‌عنوان کارمزد یا هر اسم دیگری از آن کسب نمی‌کنید. چگونه می‌توانیم مدل‌های کسب‌وکاری‌مان را در این حوزه بر اساس همین امر متحول کنیم.

فرامرزی: منظور شما از کیفی سازی چیست؟ با همه نقدی که به نظام پرداخت وارد است کیفیت آن ازنظر کوانتی‌تی در دنیا بی‌نظیر است. اگر منظور این است، پس باید بگویم که ما به این نظام افتخار می‌کنیم.

.

ارزش کسب‌وکاری آن پایین است این که شما سرمایه‌گذاری می‌کنید اما از همان محل سودی کسب نمی‌کنید؟

منصوری: در نگاه کسب‌وکاری، طبقه‌بندی تراکنش متفاوت می‌شود. اگر ازنظر کیفیت نگاه کنیم الآن مکانیزم پرداختمان با همه انتقادهایی که وجود دارد در دنیا منحصربه‌فرد شده است. ما تراکنش آنلاین یک ریال را هم جا به ‌جا می‌کنیم.

در کسب‌وکار، جایی که درآمد کسب می‌شود، مدل تثبیت می‌شود. این مدل برای کیست؟ برای کسی است که یک تراکنش یک ریالی، صد تومان به دست می‌آورد.

.

اعتراض من هم بر همین است.

منصوری: شما هر کاری انجام دهید او به دنبال این است که تعداد تراکنش‌ها را بیدار کند. البته بعضی‌ها تراکنش‌ها را می‌شکنند که هم کدخدا از این موضوع خوشحال می‌شود چون در این شکست‌ها درآمد بیشتری کسب می‌کند. آن کوچک‌تر هم تعداد اپسیلونی که دریافت می‌کند بیشتر می‌شود. در این مدل کسب‌وکاری، منافعی برای یک عده نهفته است پس یک دیوار بتونی سنگینی درست می‌کنند که نتوانید مدل‌های دیگری را پیاده کنید. امروز هم این درآمدها مزه کرده، حجم تراکنش‌ها و عددها و رقم‌هایش را ببینید!

قلیش‌لی: ما ازنظر کمیت بسیار قوی هستیم. برای مثال ما در حمل‌ونقل درون‌شهری تهران (مترو، بی‌آرتی و اتوبوس) روزانه حدود هشت میلیون تراکنش داریم. فکر می‌کنم ازنظر تعداد با ابر شهرهای دنیا تقریباً برابریم یا حتی جلوتر. شهرهایی مثل نیویورک و این‌ها هستند که با آن‌ها فاصله داریم و قابل قیاس نیست. حال برویم روی بحث کیفیت؛ من وقتی واژه کیفیت را می‌شنوم نظرم روی سرعت عمل تراکنش است. ما یک کارت فیزیکی به مردم می‌دهیم مثل بلیت‌های کاغذی مترو که هر کدام حدوداً 100 تومان برای شهرداری تمام می‌شد. حالا این وسط خراب می‌شد، در آن فشردگی واگن‌های مترو، در جیب تا می‌خورد و مچاله می‌شد. این می‌شود کیفیت.

در تراکنش‌های شبکه پرداخت ما، سه نگاه وجود دارد؛ نگاه بانک، نگاه پی‌اس‌پی و نگاه کاربر. از نگاه پی‌اس‌پی نگاه کنیم می‌توان گفت اگر هزینه تمام شده تراکنش کاهش یابد، کیفیت تراکنش بالا می‌رود. طوری‌که بتوانیم با یک دستگاه کارت‌خوان صد هزار تومانی همان تراکنش را انجام دهیم که با یک دستگاه کارت‌خوان یک میلیون تومانی انجام می‌دهیم.

مسلماً کیفیت بالا می‌رود. برای مثال دیگر، من در یک دوره‌ای بررسی کردم تعداد دستگاه‌های خودپرداز و تعداد تراکنش‌های دستگاه‌های خودپرداز بانک را از نگاه منابع رسمی بانک مرکزی تهیه کردم. تعداد تراکنش را تقسیم بر تعداد دستگاه‌های خودپرداز کردم. بانک پاسارگاد تقریباً با هفده هزار تراکنش اول بود. به‌طور متوسط به ازای هر دستگاه‌ خودپرداز و هشتصد و چهل یا پنجاه دستگاه، بانک صادرات با تقریباً شانزده هزار و پانصد تراکنش به ازای هر دستگاه‌ خودپرداز، با چهار هزار و پونصد دستگاه‌ خودپرداز، این‌ها رتبه یک و دو را داشتند.

بعد بانک ملی در رتبه‌های وسط جدول، با شش هزار تراکنش به ازای هر دستگاه‌ خودپرداز و شش هزار دستگاه بود. دستگاه‌ خودپرداز هم دستگاه‌ خودپرداز است دیگر؛ فرض کنید با یک دستگاه‌ خودپرداز ثابت، یک فیزیک ثابت، یک قیمت ثابت که کیفیت پاسارگاد بهتر از بقیه بود. من خیلی ساده نگاه کردم و نخواستم درگیر معیارهای مختلف باشم. با A واحد قیمت دستگاه، بانک ملی شش هزار تراکنش روی آن می‌گیرد (خیلی ساده دارم نگاه می‌کنم) A واحد را تقسیم بر شش هزار تراکنش کنیم یک قیمت به دست می‌آید. تقسیم بر شانزده هزار تراکنش کنیم می‌شود قیمت تراکنش؛ پس بانک پاسارگاد احتمالاً سود خوبی از تراکنش‌ها دارد. پس تراکنش‌هایش کیفی است. اول گفتم بانک صادرات برای اینکه بانک صادرات دولتی است و بانک پاسارگاد خصوصی. حالا فرض کنید همین اتفاق در پی‌اس‌پی رخ بدهد. روی کیوسک و آی‌پی‌جی هم بیفتد.

از زاویه پی‌اس‌پی اگر نگاه کنیم سود بهتری حاصل می‌شود و کیفیت تراکنش در اینجا بالاتر خواهد بود. از نگاه کاربر، نام نمی‌برم، وقتی پز X در ایران راه‌اندازی شد کارتی که در ریدر می‌کشیدیم برای اینکه به مگنت گیر کند و تراکنش را بخواند باید از بغل فشار داده می‌شد. ازنظر کاربر تعداد تراکنش همان تعداد تراکنش است، ولی کیفیتش از زمین تا آسمان فرق می‌کند. یا از نگاه بانک، رسوبی که ایجاد می‌شود مطرح است. شاید اگر کیفیت را از این زاویه نگاه کنیم بیشتر به نتیجه برسیم.

.

من می‌خواهم صد میلیون تراکنش روزانه که بانک مرکزی روی آن مانور می‌دهد را از نگاه کسب‌وکار بررسی کنیم.

 بانک مرکزی می‌گوید که روزانه صد میلیون تراکنش ‌دارم؛ درواقع به‌نوعی با صد میلیون تراکنش برای خودشان یک امتیاز محسوب می‌شود؛ اما باید این موضوع ازنظر کسب‌وکار هم بررسی شود. درواقع کسی که تراکنش را انجام می‌دهد یا پشتیبانی می‌کند احساس خوبی از این ندارد. نه این که بخواهم بگویم احساس بدی دارد، بلکه خیلی هم ذوق نمی‌کند. دلیل دارد. دلیلش را شما بررسی کنید.

فرامرزی: اگر بانک مرکزی و اداره نظام‌های پرداخت به این عدد می‌بالند کاملاً درست است. این آمار واقعیت دارد. ما به‌عنوان اعضای این خانواده، بخصوص اعضای خانواده شاپرک با اینکه زیاد ایراد می‌گیریم یک واقعیت وجود دارد که تولد شاپرک و اهتمامی که در چند سال گذشته بانک مرکزی داشته، حداقل در حوزه امنیت و استانداردسازی زیرساخت، کارکرد فوق‌العاده‌ای داشته، نتیجه آن هم همین است که روزانه با حداقل مشکل، صد میلیون تراکنش در کل حوزه پرداخت دارید. امروز دیوایس‌ها استاندارد شده، زیرساخت قوی‌تر شده و تمام مسیر تحت کنترل است. سابقاً این‌گونه نبود.

منصوری: آقای فرامرزی نکته‌ای در این بحث وجود دارد اینکه اگر مدل شاپرک، درواقع مدل متمرکزی است که باعث این کار شده، من با این موضوع مخالفم. مدل را متمرکز کرده‌ایم، با پوشش فنی، قوام آن را ایجاد کرده‌ایم و این جای تقدیر دارد. مدلی درست کردیم و یک درگاهی گذاشتیم که همه باید از این دروازه رد بشوند و این دروازه را طوری درست کردیم که پشت آن کیو نداریم. به عقیده من این حرکت در دنیا منحصربه‌فرد و این قابل‌تقدیر است. ولی آیا خود این مدل یا اینکه مدل قبلی که بحث‌هایی درباره پی‌اس‌پی‌های مستقل بود و… شاید باید همان مدل را به این نقطه اطمینان می‌رساندیم و از این گلوگاه هم رد نمی‌کردیم. قبلاً اگر یک پی‌اس‌پی مشکل پیدا می‌کرد، شبکه سه یا چهار پی‌اس‌پی، دیگر ران نمی‌شد. امروز اگر شاپرک مشکلی پیدا کند همه ما قطع می‌شویم. از طرفی کیفیت را بسیار بالا برده‌ایم و از یک نظر ریسکی سنگین ایجاد کرده‌ایم.

فرامرزی: به نظر من، این سیاست‌گذاری، به هر روشی درست یا غلط را بانک مرکزی هم می‌توانست انجام دهد. من بیشتر به خود بانک مرکزی توجه دارم. کل شبکه پرداخت، شبکه‌ای قابل افتخار است. ما روزی صد میلیون تراکنش ‌داریم و این را انجام می‌دهیم. به نظر می‌رسد استاندارد است. به نظر می‌رسد بر لبه تکنولوژی هستیم. به نظر می‌رسد از لحاظ امنیت وضعمان خوب است. فقط اشکال بزرگمان این است که به دنیا وصل نیستیم. این مشکل بسیار بزرگی است.

.

درواقع دنیا ما را قبول ندارد و باید کلی تغییرات ایجاد کنیم

فرامرزی: خب ما در رگولاتوری دنیا قرار نداشتیم وگرنه تغییر می‌دادیم. ما رگولاتوری خاص خودمان را درست کرده‌ایم. این وضعیت محدود به ما نیست. ترکیه هم مثل ما رگولاتوری خودش را دارد و می‌خواهد همان را حفظ کند و می‌گوید دنیا باید با من هماهنگ شود. یک راه میانبر پیدا می‌کند. همان‌طور که در سیستم فعلی همین اتفاق می‌افتد.

 بحث من این است که با وجود اینکه این اتفاق می‌افتد، آیا این صد میلیون تراکنش باعث رضایت همه ارکان این صنعت شده است، جای بحث دارد. چرا که به نظر می‌رسد به دلایل بسیار زیادی ازجمله فقر دیتای جامع ما کماکان در تهیه دیتای یکپارچه مشکل داریم و این باعث می‌شود که نتوانیم به یک تصمیم جامع برسیم. روزی کارمزد از یک سمت گرفته می‌شد. بعد کارمزد قطع شد. بعد صندوق مشاعی به وجود آمد.

در زمان صندوق مشاع بانک‌های پذیرنده چندان ناراضی نبودند. البته بانک‌های صادرکننده مشکل داشتند. درآمد پی‌اس‌پی‌ها چندان مشخص نبود چون جنس آن یارانه بود. پیش‌تر از همه این‌ها یک کارمزدی بود که از سمت پذیرنده گرفته می‌شد. حدوداً هفت، هشت سال پیش که درواقع آن زمان به نظر همه چیز سر جای خودش بود؛ یعنی هیچ اتفاقی نمی‌افتاد. بعد قانونی آمد که بانک پذیرنده موظف بود کارمزد بدهد؛ که مشخصاً بانک پذیرنده ناراضی است. به نظر می‌رسد پی‌اس‌پی راضی است که این هم نیست.

پی‌اس‌پی‌ها هم ناراضی هستند. چون آن پولی که بانک پذیرنده می‌دهد، به پی‌اس‌پی نمی‌رسد. بخشی از آن سهم ارکان چرخه است. ضمن اینکه بانک‌های پذیرنده این پول را از محل اجاره کم می‌کنند. چرا؟ چون قبل از شروع کار، ارکان صنعت روی این سؤال تمرکز نداشته‌اند که آیا این بخش‌های مختلف صنعت از این مدل راضی خواهند بود یا نه؟ صحبتی نشد. مثل مورد قبلی با اصناف جلسه تشکیل ندادیم که ببینیم اصناف این روند را می‌پسندند یا خیر؟

.

این ارکان که اشاره کردید کدام بخش‌ها هستند؟

فرامرزی: اصناف، بانک مرکزی، بانک‌ها، شاپرک، پی‌اس‌پی‌ها، شرکت خدمات انفورماتیک، پذیرندگان و دارندگان کارت و بانک‌های صادرکننده و همه افراد و نهادهایی که عضو این چرخه هستند.

.

در میان این ارکان کدامیک خوشحال و کدام ناخوش است؟

قلیش‌لی: کارت هولدر خوشحال‌ترین است. بابت استفاده‌ای که می‌کند و یک سرویس رایگان می‌گیرد.

.

اتفاقاً می‌خواهیم روی این بحث صحبت کنیم که در بین این ارکان کدام راضی و کدام ناراضی هستند؟

فتاحی: قطعاً همگی باور داریم که شبکه پرداخت ما به لحاظ زیرساختی کیفیت بالایی دارد اما به لحاظ بیزینسی به نظر نمی‌آید اصلاً کیفیتی داشته باشد. چون وقتی هفتاد درصد از تراکنش‌های ما زیر پنجاه هزار تومان است نشان می‌دهد که این بیزینس به‌هیچ‌عنوان بیزینسی با کیفیت نیست. من وقتی طبقه‌بندی می‌کنم، شاید امروز شبکه پرداخت ما (منظورم شاپرک نیست) یعنی اگر ما شبکه شتاب را در یک کارت‌اسکیم ببینیم به نظر من اهمیت آن در حدی است که می‌توان گفت یکی از حامل‌های انرژی است. مثل شبکه برق و آب و… یعنی همان‌قدر که برق مهم است و با همه زیرساخت‌های زندگی ما در ارتباط است، زیرساخت پرداخت هم اهمیت دارد.

وقتی این کارت اسکی‌ام در زندگی ما تأثیر بنیادی دارد، مثل این می‌ماند که بگوییم زیرساختی درست کرده‌ایم که مثلاً شبکه گازرسانی با توانایی تولید حجم میلیون مترمکعبی در ثانیه که این امر از لحاظ فنی بسیار ایده‌آل است اما وقتی می‌بینیم سرانه مصرف ما مثلاً 10 برابر سرانه مصرف دنیا است بیانگر این است که ما این بیزینس را درست اجرا نکرده‌ایم. پس به نظر من نمی‌توان گفت کیفیت این بیزینس بالاست. کیفیت این بیزینس به نظر من بسیار پایین است و نشانه آن این است که هفتاد درصد از آن زیر پنجاه هزار تومان و حدود سی‌وپنج درصد از آن زیر پنج هزار تومان است.

نکته اینجاست که این بیزینس مدل از یک زمانی به بعد به‌صورت غلطی پایدار مانده است. این یک روز این زیرساخت با هیجان و انگیزه و فقط برای اینکه استارت بخورد، راه افتاد؛ اما همین استارت، برای برخی خوشمزه بود. کسانی که از این تراکنش‌ها منفعت می‌برند باید بخشی از درآمد و هزینه این را تأمین کنند، اما این امر درست اجرا نمی‌شود. به‌این‌ترتیب، ما با منابع مالی بخش بزرگی از جامعه، برای یک مجموعه کوچک از جامعه هزینه می‌کنیم.

 ادامه دارد…

منبع: پایگاه خبری بانکداری الکترونیک /  ماهنامه بانکداری آینده، شماره 14، مهر 1395

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.