پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
قصه چه زمانی به آخر خوبش میرسد؟
رضا قربانی؛ ماهنامه پیوست / مردم بانکداری الکترونیکی را با عابربانک میشناسند و اگر بخواهیم نمادپردازی بازی هم کنیم، عابربانک نماد خوبی از بانکداری الکترونیکی است. بر همین سیاق کارت و کارتخوان هم نماد پرداخت الکترونیکی است. مردم حوصله و وقت ندارند مثل کارشناسها عمل کنند. آنها به جذابترین و تأثیرگذارترین نمونه که برمیخورند بهصورت دستهجمعی آن را انتخاب میکنند و بهعنوان یک نماد پیش خودشان نگه میدارند. در نمودارهایی هم که برای نوآوری میکشند، نشان میدهند درصد کمی از مردم هستند که معمولاً حاضرند این نمادهایشان را رها کنند و به سراغ فناوری برهمزننده جدیدتری بروند؛ شاید زیر پنج درصد. همیشه در جمعها کسانی که حاضرند پیشقدم شوند انگشتشمارند. در بین مردم نیز همه منتظر میمانند تا برخی بروند و از آخرین ابزار و فناوری استفاده کنند و بعد برای آنها تعریف کنند که چه شد. به مرور سیل جمعیت به سوی آن فناوری روانه میشوند و البته باید در نظر داشته باشیم در فراگیرترین فناوریها و ابزارهای فناورانه هم جمعیتی هستند که بعد از همه به این سیل اضافه میشوند و حتی ممکن است کسانی باشند که با این تغییر همراهی نکنند. کسانی هم همین روزها هستند که مشکل مالی ندارند اما حاضر نیستند از تلفنهای هوشمند استفاده کنند و هنوز از همان نوکیاهای قدیمیشان بهره میبرند.
گفتم که عابربانک جای خودش را در دل مردم باز کرده و هر چقدر هم که بشنوند میتوانند از تلفن همراه به جای آن استفاده کنند باز برخی هستند که به سمت این ابزار کشیده میشوند و جالب است بدانید امسال پنجاهمین سالگرد عابربانک است و قرار است سال ۲۰۱۷ جشنهایی در دنیا برای آن گرفته شود. طرفداران عابربانک میگویند این ابزار از بین رفتنی نیست و به همین دلیل پول نقد هم از بین رفتنی نیست. حتی نشریه اکونومیست در شمارهای که میانه ماه آگوست امسال، یعنی همین یکی دو هفته پیش منتشر کرد، طی گزارشی از عدم تمایل اروپاییها برای کندن از پول نقد نوشت. برخلاف تصور بسیاری از کشورهای اروپایی درحالیکه غرق در انواع ابزارهای فناورانه هستند، هنوز ترجیح میدهند از پول نقد استفاده کنند و این در حالی است که ما در ایران از بسیاری از همین کشورهای اروپایی در استفاده از پرداخت الکترونیکی جلوتر هستیم. ما در ایران شاهد جماعتی هستیم که همین امروز هم به سختی از همه دیوارها و موانع میگذرند تا بتوانند از آمازون کتاب بخرند، از آیتیونز استفاده کنند یا از ایبی جنس دست دوم بخرند. جماعتی از مردم هستند که علاقه دارند بتوانند از سرویسهای معروف جهانی استفاده کنند، یک مانع بسیار مهم بر سر راه آنها وجود دارد: عدم امکان استفاده از کارتهای اعتباری بینالمللی بهصورت درست و کامل. شاید اگر بگوییم نماد پرداختهای بینالمللی در بین مردم ایران داشتن کارت ویزا یا مستر کارت واقعی به نام خودشان است، پر بیراه نباشد. مردم ایران به دلیل اینکه درزمینهٔ استفاده از کارتهای بانکی پیشرو بودند حالا این در ذهنشان جاافتاده که اگر بخواهند بینالمللی شوند حتماً باید یک کارت ویزا یا مستر کارت داشته باشند. همین موضوع در سالهای گذشته فرصت خوبی برای بسیاری از کاسبان و واسطهها بوده است که با هزینههای گزاف، کارتهای هدیه را بهعنوان کارت اعتباری به مردم بفروشند و این میل ایرانیها آنقدر شدید بوده که همیشه برای این دلالها مشتری هم وجود داشته است. هفتههای گذشته همچون بهمنماه پارسال و چند بار دیگری که مستر کارت و ویزا به صدر خبرهای ایران آمدند، باز بخشی از توجهها را به خودشان جلب کردند و البته با این تفاوت که این بار وزیر ارتباطات ایران هم گفت که ما به مستر کارت متصل شدیم، خبری که چند روز بعد از طرف مستر کارت تکذیب شد و در این بین بانک مرکزی هم ترجیح داده سکوت کند. راستی چه زمانی شاهد پایان خوب این قصه خواهیم بود؟