پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
هشدار درباره حباب استارتآپی ایران! / در اولین دوره سیلیکون ایران چه گذشت؟
رسول قربانی / دوشنبه و سهشنبه هفته گذشته (سوم و چهارم خردادماه 95) همزمان با برگزاری نمایشگاه بینالمللی اینوتکس 2016، نشست کارآفرینان ایرانی نیز با عنوان «سیلیکون ایران» با حضور جمعی از کارآفرینان موفق ایرانی داخل و خارج از کشور، سرمایهگذاران، مدیران موفق شرکتهای نوآور و فعالان اکوسیستم کارآفرینی ایران برگزار شد و این اولین دوره سیلیکون ایران بود.
.
در اولین دوره سیلیکون ایران چه گذشت؟
همانطور که سیدعلی هزاوه، دبیر اولین نشست سیلیکون ایران و مدیر مرکز رشد پارک فناوری پردیس در صحبتهایش در ابتدای این رویداد دو روزه گفت، این نشست بهانهای بود برای کارآفرینان موفق ایرانی مقیم و غیرمقیم که در کنار هم جمع شوند و تجربیاتشان را به اشتراک بگذارند.
در نشست سیلیکون ایران شش پنل تخصصی در حوزه کارآفرینی برگزار شد که این نشستها به ترتیب عبارتند از «چگونگی انتخاب ایده مناسب برای کسبوکار»، «تجربه شتابدهندههای نوآوری خارجی و داخلی»، «بررسی روشهای تأمین مالی در شرکتهای نوآور»، «روشهای مدیریت نوآوری در شرکتهای نوآور»، «چگونگی توسعه بازار به خارج از مرزهای ایران» و «چالشهای سرمایه انسانی در شرکتهای نوآور». در ادامه سعی کردیم به شکلی غیرخطی و بر اساس ناب بودن اطلاعات تبادل شده در نشستها به آنها بپردازیم.
.
تجربیات هیجانانگیز دردکشیدهها
از اولین پنل در روز دوم شروع میکنیم که به نظر نویسنده و با استناد به حجم تشویقهای پیدرپی حاضرین میتوان عنوان هیجانانگیزترین پنل سیلیکون ایران را به آن داد. محمد گوهریان مدیرعامل گز سکه، محسن شایان مدیر فروش شرکت پویندگان راه سعادت و محمد ابوالحسنی رئیس هیئتمدیره موسسه نسل اندیشه سبز اعضای این پنل بودند و نیما نامداری معاون طرح و برنامه شرکت تجارت الکترونیکی ارتباط فردا ریاست این پنل را بر عهده داشت.
کار بیشتر، بازخورد منفی بیشتر
محمد گوهریان مدیرعامل شرکت گز سکه را میتوان ستاره این پنل دانست. گوهریان دردکشیده صنعت است. شرکت گز سکه در سال 1333 فعالیتش را شروع کرد و به گفته مدیرعاملش اولین شرکت SME است که در حال ورود به بورس است و در این راه با وجود موفقیتهای چشمگیری که داشته است، چالشهای بزرگی را نیز پشتسر گذاشته است. گوهریان در بخشی از صحبتهایش به شروع کار این شرکت و تمرکز آن بر تولید محصولات صد درصد طبیعی و بدون قند اشاره کرد و در همین خصوص گفت: «وقتی به دنبال تولید مهندسی گز و شیرینیجات رفتیم، دست نیاز به سمت مهندسان دراز کردیم. همان موقع با یک مشکل بزرگ مواجه شدیم و آن این بود که باید دو سه سال وقت صرف میکردیم تا توهمات ایجاد شده در دانشگاهها در ذهن مهندسان را از ذهن آنها پاک میکردیم و به آنها بفهمانیم که در دنیا واقعی کسبوکار چیست؟»
او در ادامه با اشاره به فضای حاکم در اقتصاد کشور گفت: «متأسفانه هر چه بیشتر و بهتر کار کنید بیشتر بازخورد منفی میگیرید.» گوهریان بهترین کار برای مقابله با این مسئله را ایجاد برندی محبوب دانست و گفت: «بازار بورس یکی از بسترهای ایجاد یک برند محبوب است.»
او همچنین یکی از بزرگترین ضربههایی که تحریمها بر فعالیت بینالمللی شرکت گز سکه وارد کرد را برای حاضرین تشریح کرد و گفت: «با توجه به اینکه ما گز سکه را در بیش از صد نمایشگاه بینالمللی در کشورهای مختلف دنیا معرفی کرده بودیم، در سال 2000 فروش اینترنتی گز را با کمک Paypal برای خارجیها آغاز کرده بودیم و حتی یکی از خریداران ثابت ما پادشاه سابق عربستان بود که با کارت اعتباری شخصیاش خرید میکرد. ولی بعد از تحریمها فروش اینترنتی ما برای خارجیها متوقف شد و بهنوعی بخش زیادی از زحمتهای ما برای معرفی محصولاتمان به کشورهای خارجی هدر رفت.»
.
عدم شناخت بازار بزرگترین مشکل استارتآپها
نیما نامداری معاون طرح و برنامه شرکت تجارت الکترونیکی ارتباط فردا نیز در تکمیل صحبتهای گوهریان در خصوص ضربه بزرگ تحریمها به صنعت پرداخت گفت: «بزرگترین چالش استارتآپها برای فعالیت بینالمللی، موضوع پرداخت است.» نامداری در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به تجربیاتی که در مرکز نوآفرینی فردا داشته است، گفت: «بزرگترین مشکلات پیش روی استارتآپها یکی «عدم شناخت بازار» و دیگری «عدم توانایی در تأمین نقدینگی» است. در حال حاضر در کشور شاهد یک حباب استارتآپی هستیم و متأسفانه باید بگویم حداقل 90 درصد استارتآپها در کشور شکست میخورند. حتی خیلی از استارتآپهایی هم که توسط ونچر کپیتالها حمایت شدهاند، الآن یا از بین رفتهاند یا هنوز سودده نیستند.»
هنر ایرانی را جدی بگیرید
محسن شایانفر مدیر فروش پویندگان راه سعادت، مجری انیمیشن معروف دیریندیرین هم در این پنل یک توصیه طلایی برای استارتآپهای ایرانی داشت و گفت: «متأسفانه هنر ایرانی در استارتآپها نادیده گرفته میشود. هنر ایرانی در سطح بینالمللی میتواند برای استارتآپهای ایرانی یک مزیت رقابتی بزرگ باشد که حتی بیل گیتس و استیو جابز هم نمیتوانند به آن دست پیدا کنند.» احتمالا یکی از بزرگترین نقاط قوت دیریندیرین هم همین موضوع است که باعث شده بتواند از کشورهای مختلف دنیا سفارش کار بگیرد.
پول بده خوشحالم کن
پنل دیگری که نگاه کوتاهی به آن خواهیم داشت پنل «تجربه شتابدهندههای نوآوری خارجی و داخلی» است که علاوه بر حرفهای جالبی که در آن زده شد، داغ بودن بازار شتابدهندهها در این روزها جذابیتش را بیشتر میکرد. این پنل با حضور رضا کلانتری نژاد مدیر آفرینشگاه شِزان، احمدرضا مسرور مدیر شتابدهنده دیموند، مصطفی نقیپورفر مدیر مجتمع نوآوری فناپ و حمیدرضا ربیعی مدیر مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف بهعنوان اعضای پنل و حسین صابری معاون توسعه فناوری پارک فناوری پردیس بهعنوان رئیس پنل برگزار شد.
فقط 5 ایده از 450 ایده حمایت شدند
یکی از تأملبرانگیزترین صحبتها از آن احمدرضا مسرور مدیر شتابدهنده دیموند بود. وی گفت: «از 450 ایده و استارتآپ ارزیابیشده توسط این گروه فقط 30 ایده به مرحله دوم ارزیابی ما دست پیدا کردند و از بین آنها هم فقط 5 استارتآپ حمایت مالی شدند که این آمار قابلتأمل است. این نشان میدهد یا ما به عنوان شتابدهنده مشکل داریم یا اینکه ایدهها و استارتآپها آنطور که باید کارآمد و پخته نیستند.» او در ادامه با اشاره به اهمیت 99 درصدی خود اعضای استارتآپها در موفق شدن یک ایده گفت: «برخلاف طرز تفکر استارتآپها، شتابدهندهها «ما را موفق کن» نیستند؛ بلکه فقط آنها را یک هول میدهند و باقی راه را باید خود استارتآپها بروند.» مسرور در پاسخ به سوال حاضران در خصوص مبلغ سرمایهگذاری روی 5 ایده حمایت شده از سوی این مرکز گفت: «بیشترین مبلغ سرمایهگذاری 160 میلیون تومان و کمترین 30 میلیون تومان بوده است.»
استارتآپها استراتژی بقا ندارند
مصطفی نقیپورفر مدیر مجتمع نوآوری فناپ هم آماری از پذیرش این مرکز ارائه کرد و گفت: «از 193 ایده ثبت شده در تریگآپ فناپ در سال 93، تعداد 5 ایده بهصورت نهایی و 2 ایده بهصورت مشروط در این مرکز پذیرش شدند.» نقیپورفر در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به اینکه یک شتابدهنده به اجزای مختلفی ازجمله مربیان، سرمایهگذاران، محتوای آموزشی و بازار نیاز دارد تا یک زنجیره ارزش شکل بگیرد، گفت: «اولین مشکل برای استارتآپها مارکت یا همان بازار است که شناخت درستی از آن ندارند. دومین مشکل آنها هم نداشتن یک استراتژی بقا و پایداری است.»
کپی خوب به معنای خلاقیت نیست
حمیدرضا ربیعی مدیر مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف هم در این پنل حرفهای جالبی برای حاضرین داشت. اولین توصیه او برای استارتآپها این بود که الزاماً پیروی از زیستبوم کسبوکاری سیلیکونولی برای زیستبومهای داخلی کارآمد نیست. سه عنصر فرهنگ، بازار و نیازهای ما در این مدل تأثیرگذارند که در کشوری مثل ایران این سه عنصر با کشوری مثل آمریکا تا حد زیادی تفاوت دارند.
ربیعی در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به اینکه خلاقیت تا حد زیادی به فرهنگ برمیگردد، گفت: «در خصوص خلاقیت، سه عنصر فرهنگ را شکل میدهند؛ افراد، جامعه و شرکتهای دولتی و خصوصی.» او در توضیح این سه عنصر گفت: «علاوه تغییرات مدیریتی در شرکتهای دولتی، با توجه به ریسکپذیر بودن سرمایهگذاری در استارتآپها نمیتوان از منابع دولتی که با پول مردم سروکار دارند توقع داشت که بهراحتی حمایت کنند. پس باید بر سرمایهگذارهای خصوصی تمرکز کرد.»
ربیعی درباره جایگاه عنصر جامعه در فرهنگ با پرسیدن این سؤال که آیا جامعه ما برای خلاقیت و کارآفرینی آماده است یا خیر، گفت: «دو جوان همسن از یک خانواده را در نظر بگیرید که اولی خلاقیتی ارائه کند که بتواند در بازار کارآفرینی کند و دومی در المپیاد ریاضی مدال طلا بگیرد؛ کدامیک ارزشمندتر است؟ مسلماً اولی؛ ولی متأسفانه جامعه و خانواده با دومی بیشتر همراهی میکنند.»
مدیر مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف با تأکید بر اینکه بین «خلاقیت و ایده» و «کپی خوب از یک ایده خلاقانه» تفاوت وجود دارد، گفت: «با توجه به بسته بودن مرزهای کشور، کپیبرداری درست از ایدههای موفق دنیا به معنای خلاقیت نیست. بیشتر ایدههای بچههای ما خلاقانه نیست بلکه فقط کمی نوآرانه یا بومیشده است. اکثراً صرفاً کپی خوبی از یک خلاقیت موفق خارجی هستند. اگر این فضای بسته را در کشور نداشتیم مسلماً خیلی از این ایدهها نمیتوانستند موفق باشند.»
صحبتهای ربیعی این سؤال را در ذهن حاضران ایجاد کرد که بهراستی آیا استارتآپهایی که امروز از آنها بهعنوان استارتآپهای موفق ایرانی یاد میکنیم با باز شدن مرزها همچنان موفق خواهند بود؟ یا در برابر رقبای خارجی خود کمر خم میکنند؟
در جستجوی نوآوری در مدیریت شرکتهای نوآور
سومین پنل نشست سیلیکون ایران که نگاهی به آن خواهیم داشت پنل «روشهای مدیریت نوآوری در شرکتهای نوآور» است که در روز اول و با حضور شهاب جوانمردی مدیرعامل فناپ، مسعود گودرزی معاون برنامهریزی و توسعه استراتژیک گروه صنعتی گلرنگ، علی حجت از پژوهشگران فعال در کشور آلمان و فعال در بخش سامسونگ الکترونیک کره و ارسلان مهتافر با سابقه بیش از 10 سال مشاوره در حوزه نوآوری در کشورهای آمریکای شمالی بهعنوان اعضای پنل و با ریاست رضا کلانترینژاد مدیر آفرینشگاه شِزان برگزار شد.
300 میلیارد تومان ونچر کپیتال در گلرنگ
از صحبتهای مسعود گودرزی معاون برنامهریزی و توسعه استراتژیک گروه صنعتی گلرنگ شروع میکنیم که با اعلام اینکه گروه صنعتی گلرنگ در سال گذشته 5500 میلیارد تومان گردش مالی داشته است از همان ابتدا همه را حیرتزده کرد. گودرزی گفت: «گروه گلرنگ تاکنون 300 میلیارد تومان سرمایهگذاری در حوزه ونچر کپیتال داشته است.» البته ناگفته نماند که گروه گلرنگ 80 درصد سهام ونچر کپیتالهایش را خودش برمیدارد! علیرغم این مدل ظاهرا ناعادلانه، خبرِ خوشایند اینکه «گروه گلرنگ 100 سکه طلا به ایدههای خلاقانهای که منجر به کسبوکارهای سودده بشوند، اعطا میکند.» این جمله آخر باعث شد تقریباً یکسوم حاضران در نشست بعد از اتمام پنل «آقای گودرزی … آقای گودرزی …» کنان به دنبال گودرزی راه بیفتند.
به دنبال تکمیل زنجیره ارزش فناپ
شهاب جوانمردی مدیرعامل فناپ هم فعالیتهای این شرکت را در حوزه نوآوری تشریح کرد، فعالیتهایی که منجر به ایجاد مرکز نوآوری فناپ، کافه آیتی و شتابدهنده تریگآپ شده است و تأکید کرد که نوآوری از نگاه فناپ یعنی تکمیل زنجیره ارزش فناپ و بر همین اساس بیشتر از طرحهایی حمایت میکنند که زنجیره ارزش فناپ را تکمیل سازند.
برای خلاقیت واقعی، چرخ را از اول اختراع کنید
ارسلان مهتافر هم در این پنل در بین صحبتهایش به تجربه جالبی درباره خلق نوآوری در یک بانک کانادایی اشاره کرد و گفت: «در یکی از بانکهای کانادایی فرآیند افتتاح حساب برای کاربر سه روز کاری طول میکشید. چندین جلسه برگزار کردیم که چطور این فرآیند را کوتاه کنیم. در طول تمام این مدت متخصصان حاضر در این گروه فقط به تغییرات جزئی فکر میکردند که باعث میشد بعضاً فرآیندها چند دقیقه یا حداکثر یکی دو ساعت سریعتر شوند. ولی این چیزی نبود که ما میخواستیم. تا اینکه در یکی از جلسات گفتیم فرایند مشابهی در بانک دیگری در کشور در کمتر از 10 دقیقه انجام میشود. این باعث شد بهیکباره همه کسانی که تا آن موقع صرفاً به تغییرات کوچک فکر میکردند، ذهنشان را کاملاً خالی کنند و بتوانیم به راهکاری خلاقانه دست پیدا کنیم و ما هم به زیر ده دقیقه برسیم.» این نشان میدهد برای ایجاد خلاقیت و نوآوری گاهی باید هرچه داریم و میدانیم را دور بریزیم و چرخ را از اول اختراع کنیم؛ شاید همین اصل ساده تمام آن چیزی باشد که باعث موفقیت چشمگیر استارتآپی مثل «اوبر» شده است.
نیرو نگو، طلا بگو
آخرین پنل سیلیکون ایران، رویدادی که همزمان با اینوتکس 2016 در سالن خلیجفارس مرکز نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار شد، پنل «چالش سرمایه انسانی در شرکتهای نوآور» بود که با حضور حامد قنادپور مدیرعامل شرکت ارتباط فردا، فریدون کورنگی بنیانگذار مجتمع پارس سامانههای دانش پویا (مپس)، آسیه حاتمی مدیرعامل ایران تلنت، غلامرضا انصاری مدیرعامل پرگاسیران و با ریاست علی زواشکیانی برگزار شد.
نبودم اگر نبودی
هرکدام از متخصصین این پنل از تجربیاتشان در این حوزه گفتند اما شاید جملههای طلایی این پنل را بتوان به حامد قنادپور مدیرعامل شرکت ارتباط فردا نسبت داد. به گفته او در شرکتهای دانشمحور و دانشبنیان از منظر نیروی انسانی، جایگاه منزلت بالاتر از منفعت است. او در تشریح اهمیت این موضوع گفت: «اگر صاحب یک شرکت تولیدی یا کارخانه باشید و ساعت 10 شب رعشه به تنتان بیفتد که کارخانه شما چه اوضاع و احوالی دارد؟ آیا میتوانید روی آن حساب کنید؟ آیا همهچیز روبهراه است؟ آیا قولها و وعده وعیدهایی که به مشتریان دادهاید را میتوانید عملی کنید؟ برای اینکه خیالتان راحت شود، همان نیمهشب میروید کارخانه و با دیدن ابزارها، تجهیزات خط تولید و مواد خام در انبار یا حتی کالاهای تولیدی انبار شده کمی خیالتان راحت میشود؛ اما وای به حال روزی که مدیرعامل شرکتی دانشمحور باشید و این حس به شما دست دهد. ساعت 10 شب وقتی میروید داخل شرکت تازه متوجه میشوید که هیچچیز ندارید! و اینجاست که برای شرکتهای دانشمحور تفاوت نیروی انسانی با سرمایه انسانی روشن میشود. سرمایههای ما در شرکتهای دانشمحور، افراد هستند.» با این گفتههای قنادپور آدم یاد این مصرع «نبودم اگر نبودی» سعدی میافتد که معلوم نیست باید چگونه خواندش؛ «نبودم، اگر نبودی» یا «نبودم اگر، نبودی»!
قنادپور در بخش دیگری از در تکمیل صحبتهایش گفت: «نکته مهمتر این است که باید درک درستی داشته باشیم از اینکه ورک استایل در شرکتهای دانشمحور با شرکتهای تولیدی متفاوت است.»
منبع: هفتهنامه شنبه