راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

بانکداری باز و آینده نوآوری در صنعت بانکداری ایران چگونه است؟ / شکستِ سختِ بانک‌ها در نبود نوآوری

مینا والی / نوآوری، واژه مظلومی است. واژه زیبایی است، اما درعین‌حال تکراری. آن‌قدر از این واژه استفاده کرده‌ایم که دیگر رمقی برای آن نمانده است. نوآوری در طبیعت، نوآوری در سازمان، نوآوری در مشاغل، نوآوری در کشاورزی و …، اگر در گوگل به فارسی بنویسید «نوآوری در» این‌ها بیشترین عبارتی هستند که جستجو شده‌اند. نوآوری در بانکداری هم باید موضوع جالبی باشد. بانکداری که اصول آن طی صدها سال تغییری نکرده است و حتی برخی می‌گویند بانکدارها وقتی شروع به استفاده از یک فناوری می‌کنند، بسیار به آن وفادار می‌مانند و تا زمان مرگ آن را رها نمی‌کنند. بانکداری الکترونیکی نیز در ایران از کمبود نوآوری رنج می‌برد. محصولات و راهکارهای تکراری بانک‌های مختلف هم گواه این فقدان است. چرا در محصولات بانکداری نوآوری نداریم و چه راهکاری برای نوآور بودن وجود دارد، پرسش‌هایی است که در موردش بیشتر شرح می‌دهیم.

.

نوآور باش یا بمیر

گرچه نوآوری بیش‌ازحد تکراری شده است، اما هنوز هم واژه قدرتمندی است. فقط کافی است به شرکت‌هایی که نوآوری را جدی نگرفته‌اند نگاهی بیندازیم. شکست‌خورده‌اند و سرمایه‌شان را ازدست‌داده‌اند. نمونه آن‌هم شرکت زیراکس است که پتانسیل‌های کسب‌وکاری اختراع خود یعنی «موس» را نادیده گرفت.

آینده نوآوری در صنعت بانکداری ایران
بانکداری باز و آینده نوآوری در صنعت بانکداری ایران چگونه است؟ / شکستِ سختِ بانک‌ها در نبود نوآوری

انکار کریشنان در کتاب قدرت بانکداری همراه می‌نویسد: «همه ما شنیدیم که می‌گویند: «سری که درد نمی‌کند را دستمال نمی‌بندند» متأسفانه این ضرب‌المثل توجیهی برای در نطفه خفه کردن بسیاری از ایده‌های نو است. برای تصمیم گیران زیراکس هم موس کامپیوتر چیزی بی‌ربط با استراتژی‌های فروش این شرکت بود. ظاهراً کسی تلاشی جدی برای شناسایی کسانی که موس برایشان جذابیت داشت نکرد. هوشمندی استیو جابز را می‌خواست تا جذابیت موس را درک و آن را تجاری کند.»

فرقی نمی‌کند در چه کسب‌وکاری فعالیت می‌کنیم، اگر نوآور نباشیم می‌میریم. نوآوری ترس دارد، ریسک باید کرد و عقلانیت را باید کنار گذاشت تا روحیه نوآور داشت.

در دنیایی که محصولات تمایلی به شخصی شدن دارند، محصولات بانکداری نیز چاره‌ای جز طی مسیر شخصی شدن ندارند. مشتریان خصوصاً مشتریان شرکتی ممکن است نیازهای ویژه‌ای داشته باشند که بانک‌ها را مجبور می‌کند در نرم‌افزارهای خود تغییراتی اعمال کنند.

.

نوآوری نادر در بانکداری

بانک‌ها هم باید نوآور باشند. نوآوری پدیده کمیابی در بانکداری ایرانی است. همان‌طور که علی حاجی‌زاده مقدم، فعال بانکداری الکترونیکی می‌گوید: «با مروری بر محصولات نوآورانه بانک‌های ایرانی، به‌ندرت به کاری واقعاً متمایز و متفاوت برمی‌خوریم. محصولات بیشتر بانک‌ها کپی‌های تقریباً یکسانی از یکدیگر هستند، با تفاوت اندک در قابلیت‌ها. اینترنت بانک، موبایل بانک، خودپرداز، پایانه فروش، سرویس‌های بر پایه USSD و انواع کارت‌های مغناطیسی، حجم بزرگی از تبلیغات نوآورانه بانک‌ها را پر می‌کنند، درحالی‌که واقعاً هیچ‌کدام تفاوت مهمی را برای مشتری ایجاد نمی‌کنند و مشتری در سایر بانک‌های رقیب هم کمابیش مشابه همین سرویس‌ها را خواهد یافت. بدتر از آن هیچ‌کدام از این محصولات واقعاً نو نیستند و عمر همه آن‌ها در دنیا بیشتر از 30 سال است.»

البته این وضع فقط خاص کشور ما نیست و در دنیا هم تا حد زیادی در بر همین پاشنه می‌چرخد. به قولی، بانکدارها وقتی شروع به استفاده از یک فناوری می‌کنند، بسیار به آن وفادار می‌مانند و تا زمان مرگ آن را رها نمی‌کنند. نگاهی به پروتکل و ابزارهای جاری مورداستفاده در نظام پرداخت شاهدی بر این ادعاست. کارت‌های مغناطیسی، دستگاه‌های سنتی خودپرداز و پروتکل ارتباطی ایزو 8583. گل سرسبد پروتکل‌های ارتباطی یعنی سوئیفت هم حداقل 5 تا 10 سال از دنیای روز فناوری عقب‌تر است. این‌ها را حاجی‌زاده مقدم می‌گوید.

جعفر پشامی، از فعالان صنعت پرداخت نیز مشکل نوآور نبودن در صنایع‌مان را کوچک بودن ابعاد بنگاه‌ها می‌داند و می‌گوید: «بنگاه‌های کوچک منابع کمتری برای سرمایه‌گذاری در ایده‌های جدید دارند. پس فضا برای نوآوری خیلی کم است. مشکل دیگر، کوتاه بودن دوره‌های مدیریتی مدیران کشور است که موجب می‌شود مدیران فرصت انجام کار جدی در حوزه نوآوری را نداشته باشند؛ بنابراین نوآوری‌های ما عمدتاً استفاده و الگوبرداری از نوآوری‌های دنیاست.»

ریسک در سرمایه‌گذاری هم مشکل دیگری است که پشامی به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «نوآوری مخصوصاً برای سازمان‌ها یک نوع سرمایه‌گذاری با ریسک بالاست. در ایران دید سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت است. به همین خاطر کم پیش می‌آید که سرمایه‌گذاری بلندمدت کنیم، چه رسد به سرمایه‌گذاری‌های بلد مدت پر ریسک که لازمه نوآوری است و تا این سرمایه‌گذاری را نداشته باشیم مدیران در بانک‌ها، شرکت‌های پرداخت الکترونیکی و جاهای دیگر کاری از پیش نخواهند برد.»

 مشکل دیگری هم به اعتقاد پشامی وجود دارد و آن‌هم بی‌ثباتی اقتصادی است که باعث شده از گذشته تفکر سرمایه‌گذاری به وجود نیاید. وقتی صحبت از سرمایه‌گذاری برای کار نوآورانه می‌شود، چون این نوع سرمایه‌گذاری، بلندمدت و پر ریسک است، تقریباً کسی حاضر نیست در این زمینه سرمایه‌گذاری کند؛ مگر برخی افراد کارآفرین و خلاق که ذاتاً به دنبال نوآوری هستند. دراین‌بین تعدادی موفق می‌شوند و تعداد بسیار زیادی نابود که نمونه‌هایش را هم در همین صنعت پرداخت و بانکداری زیاد دیده‌ایم.

.

آدم‌ها مهم‌اند

حامد قنادپور، فعال صنعت پرداخت معتقد است اولین گام برای نوآور بودن این است که مدل اورژانسی بودن بانکداری الکترونیکی را حذف کنیم. او می‌گوید: «در بانک‌ها واحدهای فناوری اطلاعات و بانکداری الکترونیکی منتظرند مشکل ایجاد شود بعد آن را حل کنند.»

او به نقش افراد در نوآوری اشاره می‌کند و می‌گوید: «آدم‌ها باید فضای نوآوری را ایجاد کنند. مدیران برای نوآوری باید وقت کافی برای فکر کردن داشته باشند. متأسفانه امروزه مدیران وقت کافی برای نوآوری ندارند. نه‌تنها مدیران بلکه تمام مجموعه‌های یک سازمان باید نوآور باشند.»

به عقیده قنادپور باید به نسل وای (Y) در نوآوری بها داد: «نوآوری امروزه در نسل وای (افراد 14 تا 34 ساله) اتفاق می‌افتد و باید دید که ما چقدر به این‌ها بها می‌دهیم. در حال حاضر نسل وای ما نسل بی‌تجربه‌ای نیست و باید به آن‌ها پروبال داد، اتفاقی که دقیقاً در سازمان‌ها و بانک‌هایی که با روند نوآورانه پیش می‌روند، رخ می‌دهد. مدیران موفق کشور که تغییر را در بانک‌ها آغاز کرده‌اند و عامل تحول بوده‌اند، عمدتاً جوان هستند.»

حاجی‌زاده مقدم نیز درباره اهمیت آدم‌ها می‌گوید: «آدم‌ها نقطه کلیدی نوآوری هستند، نقطه‌ای که نوآوری در آن و توسط آن اتفاق می‌افتد. شاید در نگاه اول این جمله بدیهی به نظر برسد، ولی واقعیت این است که در بیشتر سازمان‌ها، ایده‌های کلی و ساختارهای سازمانی بر فردیت آدم‌ها غلبه می‌کند و تفاوت‌های فردی در فرآیند استانداردسازی رفتارها و تعاریف شغلی گم می‌شوند. سازمان‌های بزرگ آدم‌ها را پیچ و مهره‌هایی می‌بینند که باید به‌سادگی قابل تعویض باشند که نوسانات فردی‌شان اختلالی در عملکرد کلی ماشین ایجاد نکند. این همان‌جایی است که انگیزه و امکان نوآوری می‌میرد.»

او با توجه به آثار و نوشته‌های پیتر دراکر می‌گوید: «دراکر ما را با الزامات کار با کارکنان دانش‌ورز آشنا می‌کند. مهم‌ترین موضوع در مدیریت کارکنان دانش‌ورز، دادن خودمختاری و تفویض قدرت تصمیم‌گیری است تا خلاقیت و کارایی فرصت ظهور بیابند. وجود فضای خالی در برنامه کاری این‌گونه کارکنان‌ هم نکته مهمی است که فرصت و امکان بروز نوآوری و بهبود در اثر گفتگوهای برنامه‌ریزی نشده و فرصت‌های بازاندیشی را فراهم می‌کند.»

.

کوچک و چابک باش

معمولاً بانک‌ها سازمان‌های بزرگی هستند با ساختمان‌های بزرگ و نیروهای ستادی زیاد برای برنامه‌ریزی و حل‌وفصل امور تعداد روزافزون شعب. حاجی‌زاده در مورد چنین سازمان‌های بزرگی می‌گوید: «در چنین سازمان‌های بزرگی طبیعی است که لایه‌های مدیریتی متعددی هم میان رأس سازمان و آخرین لایه کارشناسی آن فاصله اندازد و یک ایده نوآورانه برای اجرا باید از لایه‌های مختلف تصمیم‌گیری بگذرد و در انتظار جلسات بی‌شمار و طرح در کمیته‌های رنگارنگ بماند. این خاکی نیست که بتوان بذر نوآوری را در آن کاشت و انتظار میوه دادنش را داشت.»

برای نوآوری باید کوچک و چابک بود. این را حاجی‌زاده می‌گوید و ادامه می‌دهد: «این تجربه از یک‌سو نیازمند ریسک‌پذیری بالاست و از سوی دیگر توان بازخور گرفتن و چرخش سریع. سازمان‌های بزرگ اگر بخواهند از برکات نوآوری بهره‌مند شوند باید خود را در معرض و مرکز انبوهی سازمان‌های کوچک و چابک قرار دهند؛ و با حمایت و تقویت این‌گونه شرکت‌های نوپا، نقش واحد تحقیق و توسعه خود را به شکلی برون‌سپاری نمایند.»

برون‌سپاری واحد تحقیق و توسعه راهکاری است که بسیاری از شرکت‌های بزرگ دنیا به آن متوسل شده‌اند. همان‌طور که این فعال بانکداری الکترونیکی می‌گوید: «این‌گونه است که می‌بینیم برخی از بزرگ‌ترین بانک‌های اروپایی و آمریکایی به سرمایه‌گذاری و راه‌اندازی مراکزی شبیه مراکز رشد و شتاب‌دهنده علاقه‌مند می‌شوند. در برون‌سپاری قسمت‌های فناورانه و نوآورانه باید این نکته را در نظر داشت که بانک‌ها بوروکراسی خود را در شرکت فناوری بازتولید نکنند. این تجربهٔ بارها آزموده در صنعت بانکداری ایران را نباید باز آزمود؛ بانک برای بهره بردن از نوآوری و فناوری به تأسیس یک شرکت تابعه، دست می‌زند، ولی با تحمیل ساختاری بوروکراتیک به آن عملاً چیزی بیش از یک سازمان بزرگ و چندلایه خسته دیگر ایجاد نمی‌شود.»

.

بانکداری باز

گفتیم برای نوآور بودن باید چابک بود. گفتیم که در نوآوری آدم‌ها مهم هستند. یک راهکار برای چابک بودن و ایفای نقش اساسی هرکدام از اعضای گروه، برون‌سپاری است؛ اما در دنیا در حوزه فناوری پا را از این فراتر گذاشته‌اند. امروز شرکت‌های فناور می‌توانند از کمک تک‌تک توسعه‌دهندگان بهره‌مند شوند. نمونه متداول آن‌هم اپلیکیشن‌های رنگارنگ موبایلی است که برای رفع نیاز مشتریان اندروید یا آی‌اواِس نوشته‌شده‌اند. خود اپلیکیشنی مانند تلگرام هم امکان توسعه را برای برنامه‌نویسان باز گذاشته است. در سایت تلگرام بخشی وجود دارد که API های موردنیاز را در دسترس عموم قرار داده که هر کس نیاز بود از آن‌ها برای توسعه تلگرام استفاده کند.

در دنیایی که محصولات تمایلی به شخصی شدن دارند، محصولات بانکداری نیز چاره‌ای جز طی مسیر شخصی شدن ندارند. مشتریان خصوصاً مشتریان شرکتی ممکن است نیازهای ویژه‌ای داشته باشند که بانک‌ها را مجبور می‌کند در نرم‌افزارهای خود تغییراتی اعمال کنند. در این صورت بانک دسترسی‌های محدودی به توسعه‌دهندگان می‌دهد تا نیاز مشتری را مرتفع کنند. در دنیا در حوزه بانکداری الکترونیکی و پرداخت نمونه‌هایی از شرکت‌های کوچک و چابک وجود دارد که توانسته‌اند با استفاده از این مدل کسب‌وکاری ارزش خلق کنند.

این نوع بانکداری در دنیا به‌عنوان بانکداری باز شناخته می‌شود. حاجی‌زاده مقدم در تعریف بانکداری بازمی‌گوید: «آشنا کردن و آشتی دادن بانک‌ها و تمام زیست‌بوم اطرافشان‌ همچون شرکت‌های توسعه‌دهنده محصول و زیرساخت بانکی و مالی با این فضا و الگو و پیش‌نیازها و دیدگاه و سازوکارهای لازم برای به‌کارگیری آن، پذیرفتن دیدگاه غیر انحصارطلبانه؛ پذیرفتن این‌که نوآوری جریانی دوسویه است، نمی‌توان در این دادوستد فقط گیرنده بود و در برابر چیزی نداد؛ این‌که دانش را باید منتشر کرد؛ که ذکات علم یاددادن است و سازمانی که در انتشار ساده‌ترین مستندات آموزشی خود خسیس و دست‌بسته است، فرسنگ‌ها از رسیدن به چنین فضایی دور است.»

همان‌طور که این فعال بانکداری الکترونیکی می‌گوید بانکداری باز عرصهٔ دادوستد و همکاری است. دورهٔ کمرنگ شدن مرزها و آسان شدن دسترسی به منابع است. با این دیدگاه، اگر بخواهیم از عناوین و اسم‌ها فراتر برویم و ارزشی جدی و واقعی ایجاد کنیم، همکاری و شفافیت اصل اساسی و پایه‌ای کار است و داشتن زیرساختی تعامل‌پذیر و سرویس‌گرا ابزار ضروری آن.

امروز شرکت‌های فناور می‌توانند از کمک تک‌تک توسعه‌دهندگان بهره‌مند شوند. نمونه متداول آن‌هم اپلیکیشن‌های رنگارنگ موبایلی است که برای رفع نیاز مشتریان اندروید یا آی‌اواِس نوشته‌شده‌اند. خود اپلیکیشنی مانند تلگرام هم امکان توسعه را برای برنامه‌نویسان باز گذاشته است.

حاجی‌زاده می‌گوید: «کسب‌وکارهای نوپا بازیگران کوچک ولی کلیدی این عرصه هستند، مشتاقانی که می‌خواهند بازی را بازتر کنند. تیم‌های کوچک و چابکی که فقط برای آموختن و یافتن شکل‌گرفته‌اند و می‌توانند به‌سرعت و بر مبنای دریافت بازخوردهای سریع، مسیرشان را اصلاح کنند. این فضا و الگوی کسب‌وکار، برآمده و ناشی از ناپایداری و پیش‌بینی‌ناپذیری و عدم قطعیت فزایندهٔ بازارهای جدید است. برای سازمان‌هایی به بزرگی بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ خدمت رسان به آن‌ها همین‌قدر کافی است که درهای خود را به روی این جستجوگران پرتلاش باز نمایند و با کمک گرفتن از این نیروی پیشران خودانگیخته و بی‌مرز، شتاب جریان نوآوری را در رگ‌های سازمان خود احساس کنند.»

.

شتاب‌دهنده‌ها

این سال‌ها در کشورمان رویدادهایی در حوزه فناوری‌های مالی برگزارشده است که هدف آن‌ها شناسایی ایده‌های نو و نیروهای تازه‌نفس و ایده‌مند است. در این رویدادها که بر اساس بانکداری باز برگزار می‌شوند API هایی در اختیار شرکت‌کننده‌ها قرار می‌گیرد تا بر پایه این API ها برنامه‌های نوآورانه نوشته شود.

شرکت‌های بزرگ ارائه‌دهنده راهکارهای بانکی سال گذشته چند مورد از این رویدادها را برگزار کردند که کمترین نتیجه آن شناسایی افراد مستعد و نوآور است. البته اگر این افراد در بستری مناسب قرار گیرند می‌توان امیدوار بود که از این رویدادها چیزی دستگیر بانکداری و پرداخت ما شود.

منبع: هفته نامه عصر ارتباط

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.