پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
تعیین اندازه بهینه پایانههای فروشگاهی در بازار صنعت پرداخت الکترونیک
امیر حسنزاده، تحلیلگر کسبوکار / تعیین اندازه بهینه فعالیت و ظرفیت بازار در صنعت پرداخت الکترونیک، بهویژه در حوزه پایانههای فروشگاهی، نقش کلیدی در ارتقای بهرهوری، تخصیص بهینه منابع و افزایش رقابتپذیری شرکتهای ارائهدهنده خدمات پرداخت دارد. در این مقاله، با بهرهگیری از مفهوم توابع تولید به عنوان استانداردی جهت ارزیابی، کارایی فنی و کارایی مقیاس پایانههای منصوبه در بازار مورد بررسی قرار میگیرد و بهرهورترین میزان پایانه فروشگاهی مورد نیاز در بازار برآورد میشود. نتایج این پژوهش میتواند بهعنوان ابزاری تحلیلی برای سیاستگذاران، نهادهای ناظر و مدیران شرکتهای پرداخت در جهت تنظیمگری هوشمند، توسعه متوازن شبکه پایانههای فروش و جلوگیری از گسترش پایانههای ناکارآمد مورد استفاده قرار گیرد.
مفهوم تابع تولید
برای ارزیابی اینکه آیا یک سیستم تولیدی یا خدماتی، به درستی فعالیت میکند یا خیر باید از یک استاندارد مشخص و قابل قبول استفاده نمود. در این استاندارد اگر بدانیم به ازای ورودیهای مشخص، چه مقدار خروجی باید داشته باشیم، میتوانیم سیستم را در مقادیر متفاوت ورودی مورد ارزیابی قرار دهیم. برای مشخص کردن این استاندارد میتوانیم از مفهوم تابع تولید به شرح زیر استفاده کنیم:
تابع تولید نشاندهنده رابطه موجود بین منابع مورد استفاده یک مؤسسه تولیدی یا خدماتی (یعنی ورودیها) و حداکثر کالاها و خدمات بدست آمده (یعنی خروجیها) در واحد زمان بدون در نظر گرفتن قیمتها میباشد. مؤسسه تولیدی (خدماتی) میتواند با افزایش یا کاهش میزان منابع ورودی مورد استفاده، میزان محصول (خدمات) را افزایش یا کاهش دهد. بنابراین با افزایش مقدار یکی از منابع ورودی و ثابت نگهداشتن میزان سایر منابع، امکان افزایش میزان تولید محصول (خدمات) تا حد معینی فراهم میشود. یکی از رایجترین شکلهای تابع تولید تحت عنوان «تولید کل»، در شکل ۱ نمایش داده شده است که در آن مقادیر خروجی یک سازمان تولیدی (خدماتی) را با تغییر یکی از منابع ورودی و ثابت نگهداشتن سایر عوامل نشان میدهد. تغییرات متفاوت این تابع به سطح کارایی منبع ورودی در مراحل مختلف بستگی دارد.
منحنیهای تولید
منحنیهای تولید شامل ۳ نوع منحنی تولید کل، تولید متوسط و تولید نهایی است.
منحنی تولید کل بیانگر حداکثر محصول (خدمات) به دست آمده ناشی از به کارگیری منابع ورودی است. با توجه به این منحنی، افزایش مقدار منبع ورودی به صورت تدریجی تا نقطه معینی (نقطه A) مقادیر بیشتری به تولید کل اضافه میکند. به عبارت دیگر، تولید کل با نرخ فزایندهای افزایش مییابد. در نقطه A قانون بازده به مقیاس نزولی به مرحله عمل در میآید و افزایش بیشتر در مقدار منبع ورودی، مرحله به مرحله مقادیر کمتری به تولید کل اضافه میکند. به عبارت دیگر، تولید کل با نرخ کاهنده افزایش مییابد. در نقطه B تولید کل به حداکثر مقدار ممکن میرسد و بعد از آن نقطه شروع به کاهش میکند (منحنی بنفش رنگ).
کاربرد: در صنعت پرداخت، تولید کل معادل ظرفیت پردازش تراکنش میباشد. این شاخص حداکثر میزان تراکنش ایجاد شده به ازای پایانههای منصوبه در طی زمان را نشان میدهد.
منحنیهای تولید متوسط و تولید نهایی را میتوان به آسانی از روی منحنی تولید کل به صورت زیر بهدست آورد:
تولید متوسط معادل شیب خطی است که مبدأ مختصات (o) را به نقاط مختلف بر روی منحنی تولید کل متصل میکند. به عبارتی دیگر این منحنی برابر است با تولید کل تقسیم بر تعداد منابع ورودی استفاده شده تا آن نقطه. با توجه به این تعریف مشخص میشود زمانیکه تعداد منبع ورودی به کار گرفته شود شیب خط (خطod) به حداکثر ممکن خواهد رسید. اگر تعداد منبع ورودی مورد استفاده بیشتر یا کمتر از باشد، تولید متوسط کاهش مییابد (منحنی سبز رنگ).
کاربرد: در صنعت پرداخت، تولید متوسط معادل سرانه تعداد تراکنش یا سرانه مبلغ تراکنش به ازای هر پایانه میباشد. از آنجایی که این شاخص مجموع تعداد تراکنش یا مبلغ تراکنش همه پایانههای منصوبه تا یک زمان مشخص را در نظر میگیرد (اصطلاحاً دارای حافظه میباشد) بنابراین عملکرد قوی یا ضعیف یک پایانه جدید به کندی بر عملکرد کل پایانهها تاثیر میگذارد. به همین علت این منحنی به کندی رشد و افت میکند.
تولید نهایی یک منبع عبارت است از مقدار اضافی از خروجی بدست آمده ناشی از افزایش یک واحد از آن منبع ورودی. تولید نهایی معادل شیب خط مماس (خط yz) بر نقاط مختلف بر روی منحنی تولید کل میباشد. تولید نهایی در نقطه A که در آن منحنی تولید کل تغییر جهت میدهد (نقطه عطف) به حداکثر ممکن میرسد و زمانیکه مقدار منبع ورودی به میرسد و به تناسب آن تولید کل در حداکثر مقدار خود میباشد، تولید نهایی برابر صفر خواهد شد. به کار گرفتن مقدار منبع ورودی بیش از باعث میشود که تولید کل کاهش یابد و به تناسب آن تولید نهایی منفی شود (منحنی قرمز رنگ).
کاربرد: در صنعت پرداخت، تولید نهایی معادل تغییرات تعداد تراکنش یا مبلغ تراکنش به واسطه پایانههای اضافه شده میباشد. از آنجایی که این شاخص صرفاً تغییرات تعداد تراکنش یا مبلغ تراکنشِ پایانههای جدید را در هر زمان در نظر میگیرد (اصطلاحاً بدون حافظه میباشد) بنابراین عملکرد قوی یا ضعیف یک پایانه جدید کاملاً مشهود است. به همین علت منحنی تولید نهایی سریعاً رشد و افت میکند.
ارتباط بین منحنیهای تولید، بازده به مقیاس و کارایی
الف) مرحله اول: مطابق شکل ۱ در این مرحله، تولید متوسط به ازای استفاده بیشتر از منبع ورودی به صورت تدریجی افزایش مییابد. این افزایش به این علت است که هر یک از ورودیهای جدیدی که به سیستم اضافه میشوند، نسبت به ورودیهای قبلی نقش قویتری در افزایش میزان خروجی ایفا میکنند (تولید نهایی بیشتر از تولید متوسط خواهد شد). بنابراین تغییرات خروجی نسبت به تغییرات ورودی با شدت بیشتری افزایش خواهد یافت. همین موضوع باعث افزایش کارایی منبع ورودی در این مرحله میشود. در اصطلاح اقتصادی به این نوع رفتار بازده به مقیاس افزایشی گفته میشود. به این معنا که سیستم به واسطه افزایش در مقیاس خود (افزایش در ورودیها) بازده (خروجی) بیشتری دریافت کند.
ب) مرحله دوم: در این مرحله، تولید متوسط به ازای استفاده بیشتر از منبع ورودی به صورت تدریجی کاهش مییابد. این کاهش به این علت است که هر یک از ورودیهای جدیدی که به سیستم اضافه میشوند، نسبت به ورودیهای قبلی نقش ضعیفتری در افزایش میزان خروجی ایفا میکنند (تولید نهایی کمتر از تولید متوسط خواهد شد). بنابراین تغییرات خروجی نسبت به تغییرات ورودی با شدت کمتری افزایش خواهد یافت. همین موضوع باعث کاهش کارایی منبع ورودی در این مرحله میشود. در اصطلاح اقتصادی به این نوع رفتار بازده به مقیاس نزولی کاهشی گفته میشود. به این معنا که سیستم به واسطه افزایش در مقیاس خود بازده به مراتب کمتری دریافت میکند.
پ) مرحله سوم: در این مرحله، تولید متوسط همچنان به ازای استفاده بیشتر از منبع ورودی به صورت تدریجی کاهش مییابد. این کاهش به این علت است که هر یک از ورودیهای جدیدی که به سیستم اضافه میشود، به واسطه ظرفیت محدود سیستم، نه تنها باعث افزایش خروجی نخواهد شد بلکه به واسطه تراکم بیش از حد منبع ورودی باعث اختلال در سیستم و بنابراین باعث کاهش خروجی خواهد شد (تولید نهایی کمتر از تولید متوسط و منفی خواهد شد). بنابراین تغییرات خروجی نسبت به تغییرات ورودی منفی خواهد شد. همین موضوع باعث کاهش شدید کارایی منبع ورودی میشود.
با توجه به ارتباط متقابل بین ۳ مفهوم «توابع تولید»، «بازده به مقیاس» و «کارایی» مطابق شکل ۱، بهترین مقداری که میتوان برای افزایش منبع ورودی در نظر گرفت در مرحله اول و به مقدار L1 است. در این مقدار، سیستم دو ویژگی متفاوت را میتواند به صورت همزمان کسب کند: الف؛ کارایی منبع ورودی به بیشترین مقدار خود میرسد و ب؛ سیستم در بهترین مقیاس خود از نظر اندازه قرار میگیرد. به عبارتی دیگر افزایش میزان منبع ورودی تا این نقطه، باعث میشود که سیستم به بهرهورترین اندازه مقیاس (MPSS) خود دست مییابد.
ظرفیت پردازش تراکنش در صنعت پرداخت
برای ارزیابی کارایی پایانههای فروشگاهی منصوبه در بازار و به تناسب آن رسیدن به تعداد بهینه پایانه فروشگاهی، مطابق مفاهیم ارائه شده نیازمند ترسیم مرز استانداردی (منحنی ظرفیت پردازش تراکنش) با توجه به ۲ پارامتر مبلغ تراکنش به عنوان متغیر خروجی و پایانههای فروشگاهی به عنوان منبع ورودی و نیز ثابت نگه داشتن سایر عوامل موثر بر مبلغ تراکنش میباشیم. از آنجایی که ترکیبهای مختلف تعداد پایانه فروشگاهی و مبلغ تراکنش به صورت ماهانه در بازه زمانی ۱۴۰۴/۰۱ تا ۱۴۰۴/۰۸ مورد بررسی قرار گرفته است، بنابراین مبلغ تراکنش متاثر از اثرات تورم و اثرات ماهانه (اصطلاحاً اثرات فصلی) خواهد بود. لذا برای بررسی دقیقتر اثر پایانههای فروشگاهی و به تناسب آن اندازهگیری کارایی، لازم است قبل از ترسیم منحنی، این اثرات از مبلغ تراکنش حذف شود.
با توجه به مفاهیم ارائه شده از نحوه ایجاد مرز تولید، میتوانیم مرز ظرفیت پردازش تراکنش را در صنعت پرداخت مطابق شکل ۲ ترسیم کنیم. همانطور که از شکل ۲ مشخص است ترکیبهای دو نقطه زمانی ۱۴۰۱/۰۶ و ۱۴۰۲/۰۱ به عنوان مرز ظرفیت پردازش (حداکثر مقدار تراکنش با توجه به تعداد پایانه فروشگاهی) جهت ارزیابی سایر نقاط زمانی انتخاب شده است (به جهت عدم شلوغی نمودار صرفاً ترکیبهای تعداد پایانه فروشگاهی و مبلغ تراکنش در سال ۱۴۰۴ نمایش داده شده است و ترکیبهای سال ۱۴۰۱ به صورن حلقه آبی رنگ، ترکیبهای سال ۱۴۰۲ به صورت حلقه سبز رنگ و ترکیبهای سال ۱۴۰۳ به صورت حلقه نارنجی رنگ مشخص شده است).
با توجه به این شکل، نکات زیر قابل تفسیر است:
- ۱. تعداد پایانههای فروشگاهی منصوبه در نقطه زمانی ۱۴۰۲/۰۱ بهعنوان بهرهورترین تعداد پایانه فروشگاهی در بازار صنعت پرداخت تاکنون شناخته میشود. با این تعداد پایانه فروشگاهی، صنعت پرداخت هم در میزان کارایی (نحوه استفاده از پایانه) و هم در اندازه (میزان نصب پایانه) در بهترین وضعیت خود قرار گرفته است.
- ۲. هر چه پایانههای فروشگاهی به مرز استاندارد نزدیکتر باشند کاراتر هستند و از طرفی دیگر هر چه به نقطه ۱۴۰۲/۰۱ نزدیکتر باشند به اندازه نیاز در بازار تزریق شده است و بالعکس.
- ۳. پایانههای فروشگاهی منصوبه در سال ۱۴۰۱ (حلقه آبی رنگ) تقریباً کارا (با توجه به فاصله خود با مرز استاندارد) هستند اما به اندازه نیاز بازار (با توجه به فاصله خود با نقطه ۱۴۰۲/۰۱) تزریق نشده است.
- ۴. پایانههای فروشگاهی منصوبه در سال ۱۴۰۲ بیشترین کارایی را دارند و تقریباً به اندازه نیاز بازار هستند.
- ۵. پایانههای فروشگاهی منصوبه در سالهای ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ کمترین کارایی را دارند و تقریباً به اندازه نیاز بازار هستند.
- ۶. با توجه به مفاهیم ۳ مرحلهای ذکر شده، صنعت پرداخت تاکنون در مرحله اول عمر (بازده به مقیاس افزایشی) خود قرار گرفتهاند، بنابراین این امکان وجود دارد که صنعت بتواند در بلندمدت مقیاس خود را از نظر تعداد پایانه فروشگاهی همچنان افزایش دهد.
محاسبه کارایی فنی و مقیاس
با توجه به مطالب ارائه شده در راستای بررسی تعداد بهینه پایانههای فروشگاهی در بازار، با دو نوع کارایی فنی و مقیاس مواجه هستیم.
کارایی فنی یک سیستم به این معناست که با ورودیهای فعلی، بتوانیم بیشترین خروجی ممکن را ایجاد کنیم یا با خروجیهای فعلی، بتوانیم کمترین ورودی ممکن را مصرف کنیم. از آنجایی که در این مقاله قصد داریم به بررسی تعداد بهینه پایانه فروشگاهی در بازار صنعت پرداخت بپردازیم به دنبال این مسئله هستیم که برای کسب مبلغ تراکنش فعلی (خروجی فعلی)، به چه میزان پایانه فروشگاهی (ورودی ممکن) نیاز داریم. برای محاسبه این نوع کارایی میتوانیم از نسبت فاصله نقاط فعلی با دو مرز استاندارد صورت ذیل استفاده کنیم:
کارایی فنی (بازده به مقیاس ثابت)، میزان فاصله افقی هر نقطه نسبت به مرز od را اندازهگیری میکند. این کارایی زمانی کاربرد دارد که اندازه سازمان در تعیین کارایی مورد توجه قرار نمیگیرد. به عنوان مثال یک سازمان کوچک میتواند با همان نسبت خروجی به ورودی فعالیت خود را توسعه دهد که یک سازمان بزرگ توانایی آن را دارد. در این سازمانها صرفههای ناشی از مقیاس (به واسطه بزرگ یا کوچک شدن) ظاهر نمیشود. بنابراین دو برابر کردن تمامی ورودیها عموماً به دو برابر شدن خروجیها میانجامد.
کارایی فنی (بازده به مقیاس متغیر)، میزان فاصله افقی هر نقطه نسبت به مرز abc را اندازهگیری میکند. این کارایی زمانی کاربرد دارد که سیستم برای افزایش کارایی خود نیاز به بزرگ یا کوچک شدن داشته باشد. در این سازمانها دو برابر کردن ورودیها ممکن است به بیش از دو برابر خروجی بینجامد که به آن بازده به مقیاس افزایشی گفته میشود. از طرفی دیگر، گاهی با بزرگ شدن سازمانها، افزایش ورودی به میزان دو برابر، خروجیهایی کمتر از دو برابر را ارئه میکند که بیانگر بازده به مقیاس کاهشی است. این امر ممکن است به علت ناتوانی در اداره یک سازمان بزرگ و ناهماهنگیهای ناشی از آن باشد.
کارایی مقیاس توسعهای است که یک سازمان میتواند از مزایای بازده به مقیاس با تغییر اندازهاش به سوی مقیاس بهینه بدست آورد. کارایی مقیاس هر یک از ترکیبهای نمایش داده شده در شکل ۲ از مقایسه امتیاز کارایی فنی آن ترکیب در شرایط بازده به مقیاس ثابت و بازده به مقیاس متغیر تعیین میشود. به عبارتی دیگر هر چه فاصله بین این دو مرز، کمتر شود کارایی ناشی از مقیاس افزایش مییابد. بنابراین کارایی فنی تحت بازده به مقیاس ثابت را میتوانیم به دو قسمت کارایی مقیاس و کارایی فنی تحت بازده به مقیاس متغیر به صورت زیر تقسیم کنیم:
در بررسی دو کارایی ذکر شده، از آنجایی که شاخص کارایی فنی به بهبود کوتاه مدت و شاخص کارایی مقیاس به بهبود بلندمدت کمک میکند بنابراین لازم است ابتدا ناکارایی فنی (نحوه استفاده از پایانههای موجود) مورد توجه قرار گیرد و سپس به بررسی ناکارایی مقیاس (میزان نصب پایانه جدید) پرداخته شود.
با توجه به تعاریف ذکر شده میتوانیم به ازای هر یک از ترکیبهای پایانه فروشگاهی و مبلغ تراکنش در سال ۱۴۰۴ به صورت جدول میزان انواع کاراییهای مختلف را محاسبه کنیم:
با توجه به جدول ۱ نتایج زیر قابل استنباط است:
- پایانههای منصوبه بازار در تاریخ ۱۴۰۲/۰۱ با توجه به اینکه هم از نظر کارایی فنی (بازده به مقیاس متغیر) و هم از نظر کارایی مقیاس در بهترین وضعیت قرار دارند (دارای کارایی ۱ میباشد) بنابراین به عنوان بهینهترین میزان پایانه فروشگاهی موجود در صنعت پرداخت تا کنون پیشنهاد میشود.
- پایانههای منصوبه بازار در تاریخ ۱۴۰۱/۰۶ از نظر فنی (بازده به مقیاس متغیر) کارا میباشد اما با توجه به اینکه کارایی مقیاس آن بسیار پایین است، توصیه به افزایش مقیاس میشود.
- از آنجایی که پایانههای منصوبه بازار در سال ۱۴۰۴ همزمان دارای کارایی فنی (بازده به مقیاس متغیر) و کارایی مقیاس کمتر از ۱ میباشد، بنابراین در کوتاه مدت بدون توسعه بازار، صرفاً به افزایش کارایی فنی توصیه میشود.
- با بررسی روند کارایی فنی از مرداد ماه ۱۴۰۴ تاکنون، این شاخص رفتهرفته در وضعیت نامساعدتری قرار دارد.




