پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
استارتاپ Confinity چگونه به پیپال تبدیل شد و نوآوری آنها در آن زمان چه بود؟
استارتاپی که پدر همه استارتاپهای فینتک جهان است
کتاب Innovating with Impact نوشته تد لَد و الساندرو لانتهری یکی از جدیدترین و کاربردیترین منابع انتشارات The Economist در حوزه نوآوری، کارآفرینی و خلق ارزش است. این کتاب با کنار زدن تصور رایج «نوآور متولد میشود»، نشان میدهد که نوآوری یک مهارت قابل یادگیری است و هر فرد یا سازمانی با ابزارها، ذهنیت و فرایند درست میتواند نوآوری مؤثر خلق کند.
نویسندگان با تکیه بر سالها تجربه در استارتاپهای سیلیکونولی، دانشگاههای هاروارد و استنفورد، و پروژههای جهانی کسبوکار، «هرم نوآوری» را معرفی میکنند: مدلی که از ذهنیت و فرهنگ سازمانی آغاز میشود، از روشها و ابزارها عبور میکند و در نهایت به نوآوری پیشران ارزش میرسد.
در سراسر کتاب، مثالها و روایتهایی واقعی از تاریخ نوآوری بیان شده است. یکی از جذابترین این روایتها، داستان شکلگیری استارتاپ فینتکی Confinity است؛ شرکتی که بعدها با یک مسیر پرپیچوخم به PayPal تبدیل شد و بازار پرداخت دیجیتال جهان را متحول کرد. در ادامه، متن کامل این روایت ترجمه شده است.
آنان که خاک را کیمیا کردند
استارتاپ Confinity کار خود را در سیلیکونولی با یک ایده ساده آغاز کرد. همانطور که مردم میتوانند یک اسکناس را از دست فردی به فرد دیگر بدهند، باید بتوانند یک دلار را از یک گوشی هوشمند به گوشی دیگری منتقل کنند.
در سال ۱۹۹۸، سه نفر در سیلیکونولی نرمافزاری ساختند که میتوانست پول را از یک دستگاه PalmPilot به دستگاه دیگر بفرستد. دستگاههای پالم پیشنمونههای تلفنهای هوشمند امروزی بودند، اما در دهه نود هنوز اینترنت نداشتند. برای انتقال پول با این نرمافزار، دو کاربر باید حداکثر شصت سانتیمتر از هم فاصله میداشتند.
این راهحل از نظر فنی جالب و ظریف بود، اما یک مشکل مهم داشت. کسی که پالم در دست دارد معمولاً کیف پول هم همراهش هست. بنابراین انتقال پول نقد از نظر سرعت و سهولت و امنیت، از این نرمافزار سادهتر بود.
با این حال بنیانگذاران Confinity در جستوجوی مسیرهای رشد ادامه دادند. حتی نزد یکی از نویسندگان کتاب، تد لد، رفتند که در آن زمان کارمند شرکت Palm بود و وظیفهاش کمک به توسعهدهندگان نرمافزار برای ساخت محصولات جدید بود. تد در آن زمان نتیجه گرفت که این ایده هرگز فراگیر نخواهد شد.
اما حالا که به گذشته نگاه میکنیم، میدانیم این پیشبینی تا چه حد کوتاهبینانه بود.
روایت صعود یک استارتاپ گمنام تا فروش ۱.۵ میلیارددلار
فقط یک سال بعد، بنیانگذاران Confinity یعنی مکس لوچین، پیتر تیل و لوک نوسک یک سیستم پرداخت الکترونیکی کارآمد ایجاد کردند و مدت کوتاهی بعد شرکت را به X.com که توسط ایلان ماسک تأسیس شده بود فروختند. پیتر تیل بهزودی جای ماسک را در مقام مدیرعامل گرفت، نام شرکت را در سال ۲۰۰۰ به PayPal تغییر داد و در سال ۲۰۰۲ آن را وارد بورس کرد و ۶۱ میلیون دلار سرمایه جذب شد. چند ماه بعد، پیپال با رقم یک و نیم میلیارد دلار به eBay فروخته شد. امروز PayPal یکی از بزرگترین پلتفرمهای پرداخت دیجیتال در جهان است.
نوآوری هرگز خودبهخود اتفاق نمیافتد. پشت هر نوآوری یک انسان معمولی ایستاده است که در پی ساختن چیز جدیدی برای خلق ارزش است. چه ویژگیهایی باعث شد بنیانگذاران Confinity این مسیر سخت را ادامه دهند و ایدهشان را تکامل بدهند؟ چرا برخی نوآوران موفقتر از دیگران هستند؟
نوآوران موفق دارای یک ذهنیت نوآوری هستند. این ذهنیت مجموعهای از ویژگیهای شناختی و احساسی است که میتواند در طول زمان در هر فردی رشد کند. بر اساس پژوهشها، این ذهنیت سه عنصر کلیدی دارد: جهتگیری کارآفرینانه، خودکارآمدی و عینیتگرایی.
پنج ویژگی سازنده جهتگیری کارآفرینانه
۱. نوآوریگری به توانایی تولید ایدههای تازه در محصول، فرایند یا فناوری اشاره دارد.
۲. استقلال عمل میل به حرکت مستقل از بوروکراسی و پیگیری مسیر تازه را توصیف میکند.
۳. ریسکپذیری آمادگی برای تصمیمگیری در شرایط عدم قطعیت را نشان میدهد.
۴. پیشفعالی تلاش برای پیشتاز بودن و شکلدادن به بازار است.
۵. رقابتجویی شدت عمل در برابر رقبا و نپذیرفتن عقبنشینی را بیان میکند.
این پنج ویژگی توضیح میدهد که چرا بنیانگذاران Confinity با وجود نقدها و پیشبینیهای نادرست، مسیر خود را ادامه دادند و یکی از مهمترین شرکتهای فینتک تاریخ را ساختند.