پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
پرداخت الکترونیکی پس از رفع تحریم چه مشکلاتی خواهد داشت؟ / مقصر کیست؟
قوانین و مدل کسبوکار در صنعت پرداخت و بانکداری الکترونیکی از مهمترین چالشهای این حوزه است. ذینفعان اصلی این صنعت معتقد هستند این دو معضل نیاز به اصلاح و بازنگری دارد اما هیچیک از این ذینفعان حاضر به آغاز این تغییر نیستند.
یکی از مهمترین موضوعاتی که در فضای صنعت پرداخت الکترونیکی وجود دارد موضوع SWT و فرصتها و تهدیدهای مربوط به آن است. بررسی وضعیت فعلی و ظرفیت شبکه پرداخت الکترونیکی کشور در بخش فنی و تکنیکال از یکسو در فضای کسبوکار از سوی دیگر آمادگی لازم برای ورود به دوران پس از تحریمها را نشان خواهد داد.
از مهمترین اقداماتی که دولت میتواند برای مواجهشدن شبکه پرداخت الکترونیکی کشور با دوران پس از تحریم انجام دهد اصلاح فضای قانونگذاری و فرهنگسازی است.
شهاب جوانمردی، مدیرعامل شركت فناوری اطلاعات و ارتباطات پاسارگاد آریان (فناپ) و محمد نژاد صداقت، مدير کسبوکاری پرداخت الكترونيك فناپ با حضور در کافه خبر خبرآنلاین با تشریح مشکلات نهادی و ساختاری پرداخت الکترونیکی کشور، از تواناییها و ظرفیتهای ایجادشده در سالهای اخیر گفتند.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید:
.
در حوزه پرداخت الکترونیکی ما میتوانیم بهعنوان یک کشور پیشرفته تلقی شویم؟
جوانمردی: در فضای بینالمللی اگر ما جایگاه خودمان را بهدرستی تشخیص ندهیم، در هر حوزهای ممکن است اقداماتی که انجام میدهیم اقدامات متناسبی نباشد. ولی به گمان من بهواسطه اقدامات و فرهنگسازیهایی که در کشور طی بیش از دو دهه اخیر انجام شده است در حوزه پرداخت الکترونیکی جایگاه شایستهای را پیداکردهایم و آن چیزی که مهم است این است که ابتدا بررسی کنیم که در پیوستن مجدد به زیستبوم جهانی چه کموکاستیهایی داریم.
یکی از مهمترین مسائلی که در این بازگشت مجدد به زیستبوم باید به آن توجه کنیم، استانداردها و زیرساختهایی است که در حوزه امنیتی، حوزه کاربری و در بحثهای توسعهای باید ایجاد شود. ضریب نفوذ کارت در مردم ما بسیار بالا است و از حیث نفوذ دستگاهها و یا مکانیزمهای پرداخت در درگاههای مختلف اعم از کیوسکها، اینترنت و موبایل از حیث حجم تراکنشها به استناد اعداد و آمار ما با یک اکوسیستم بسیار فعال در داخل کشور مواجه هستیم.
.
اما دو مسئله را باید جدی ببینیم. نخست اینکه آیا پایداری و پایایی این اکوسیستم بهواسطه زیرساختهای فنی و امنیتی و مدلهای کسبوکاری ادامه حیات و توسعه آن را تضمین میکند یا نه؟ و دوم این یک زیستبوم کاملاً مستقل و مجرد است و در حال حاضر به جریانها و شریانهای جهانی متصل نیستیم. این عدم اتصال چه مشکلاتی را برای ما ایجاد کرده است و ما چه مشکلاتی را در اتصال خواهیم داشت؟
جوانمردی: در این رابطه باید بگویم ابتدا باید دید هدف ما از اتصال به سیستم جهانی چیست؟ برای پاسخ به بخش اول ابتدا باید پاسخ این سؤال را داشت.
برای پاسخ به این سؤال باید گفت قاعدتاً وقتیکه ما در یک جزیره بهتنهایی به سر ببریم تبادلات فرهنگی و گردشگری و تجاری نباشد و یا بسیار محدود باشد، ممکن است که این نیاز هم بسیار محدود تلقی بشود. همانطور که این روزها این مطرح میشود که مگر حالا مردم چند بار میروند خارج و یا چند تا خارجی میآیند که ما این نیاز را اینقدر پررنگ میبینیم.
درحالیکه اولاً تعداد مسافرین و گردشگران خارجی در کشور ما کم نیست، و پس از رفع تحریمها نیز هدفگذاری بسیار جدی شده است برای پذیرش توریست وقتی صحبت بیش از هزار پروژه برای یک سرمایهگذاری سنگین میشود تا حدود بیستوپنج تا سی میلیارد دلار در حوزه گردشگری کسب درآمد شود، قطعاً معنی آن این است که ما میخواهیم پذیرش توریست را هم خیلی جدیتر هم انجام بدهیم پس به طبع اینها برنامهریزیهای خاص خودش را میخواهد.
درحالیکه امروز بهراحتی نمیتوانیم یک هتل یا خودرو را خارج از کشور رزور کنیم، یا خریدهای خودمان را خارج از کشور انجام بدهیم. چراکه نه از آن طرف برای پذیرش ابزارها آمادگی وجود دارد و نه ارتباط ما برقرار است. چه بهصورت بحثهای آنلاین و چه بهصورت حضوری.
مستقل از اینکه شبکه پرداخت فعلی ما چقدر آمادگی و پذیرش این تعاملها را دارد، در گامهای نخست ما طرح اقدامی را باید داشته باشیم که حتی اگر شده است بهصورت یک سیستم مجزا و موازی بتواند امکانات را فراهم بکند و در یک دوره میانمدت نگاه کنیم به اینکه آیا اینها را باید باهم ترکیب کنیم که یکی بشوند و یا خیر.
این سؤالی است که نیاز به یک کارشناسی جدیتر دارد و حتماً باید یک اقدام فوری و عاجل برای تسهیل گری طرفین این قضیه انجام بدهیم. و سؤال این است که آیا برای اینکه به نظام پرداخت جهانی متصل بشویم میتوان گفت آمادگی کامل برای این اتصال ورود به زیستبوم جهانی را داریم یا نه؟
من فکر میکنم که حالا میتوانم گریز بزنم به سؤال شما و پاسخ آن را بدهم. در حال مطالعه و بررسی بسیاری از استانداردها و قوانین هستیم و با بسیاری از زیرساختهای موردنیاز مدون آشنایی عمیقتری را پیدا خواهیم کرد و به طبع یک فرصتی را برای ما فراهم میکند که برای ارتقای استاندارهای موجود خودمآنهم با یک شناخت واقعبینانه و عملیاتی اقدام بکنیم.
شما در نظر بگیرید که در حال حاضر ما نهتنها از کارتهای مگنت استفاده میکنیم، بلکه استانداردهای EMV در کشور برای حوزه پرداخت الکترونیکی مستقر نشدهاند. حال اگر ما بخواهیم راجع به تغییر در سه میلیون پایانه فروش و سی هزار ایتیام و بیش از یکصد میلیون کارت صحبت کنیم پروژه بسیار بسیار عظیم با منابع موردنیاز بسیار سنگین است.
اما اگر درباره این صحبت بکنیم که میخواهیم یک شبکهای بهموازات همان شبکه اول ایجاد کنیم و احتمالاً نقاط پذیرش آن لازم نیست که سه میلیون باشد و شاید مثلاً ده هزار نقطه باشد، گام اول و کارتهایی که صادر میشود برای پذیرش در خارج از کشور ممکن است که مثلاً صد میلیون نباشد، یک عدد زیر ده میلیون باشد.
از طرف دیگر تسهیلاتی که برای خارجیها در بدورود به کشور فراهم میکنیم با تمهیدات میانی و کارتهای موقت و یا پذیرش در نقاط محدود و کارتهای بینالمللی است. با این کار عملاً داریم خودمان را در شرایط استانداردهای جهانی داریم محک میزنیم و آن موقع من فکر میکنم که با چشم بازتری میتوانیم راه مناسب برای ارتقای استانداردها و همگونی آن با نظام پرداخت جهانی را فراهم بکنیم.
.در رابطه با هدف از اتصال سیستم جهانی گفتید دستاورد مهمی برای ما دارد و آنهم کاهش هزینهها است. شما بفرمایید که ازلحاظ عملیاتی اگر بخواهیم چنین کاری انجام دهیم چقدر آمادگی داریم؟ چه ازنظر ابزار و زیرساخت و چه ازلحاظ قوانین و مقررات ؟
نژاد صداقت: ما به لحاظ صنعت پرداخت، کشور ضعیفی نیستیم و بسیاری از چیزهایی که ما اینجا تجربه میکنیم شاید در دنیا نمونههای آن بسیار نادر باشد. به لحاظ قابلیتها و فیوچرها و توسعههایی که در این شبکه داشتیم و همچنین در بحثهای سیستم و استانداردهای داخلی میتوانیم این ادعا را داشته باشم. بههرحال بسیاری از پیاسپیهای ما جزء اکوورهای بزرگ دنیا محسوب میشوند. یعنی جزء صد و پنجاه اکوورهای بزرگ دنیا چند پیاسپی ایرانی وجود دارد.
پس میتوان گفت به لحاظ توان فنی کمبودی نداریم ولی آن چیزی که کمبود داریم این است که در سالهای تحریم طبق روال استاندارد بینالمللی عمل نکردیم. پس بسیار کار داریم که این روند را تبدیل کنیم به روال استاندارد. اما خیلی کار دشوار و دور از دسترسی نیست.
.
ما این جمله را زیاد میشنویم که کشور ما یک جزیره پیشرفته در صنعت پرداخت الکترونیکی است و ازنظر عملکردی در یک بازه کوتاه زمانی خودمان را به دنیا رساندیم و الان کاملاً همسان با دنیا پیش میرویم. حال باید دید اگر ما به سیستمهای بینالمللی هم وصل بودیم با رعایت استانداردها همین سرعت رشد را داشتیم؟ ما چه ازلحاظ فضای کسبوکار که همه بازیگران این صنعت ناراضی هستند و چه ازنظر خدمات و دریافت سرویسها که نمیتوانیم بگوییم مشتریان ما در سطح بالایی از رضایت هستند و حتی به اذعان خود فعالان این صنعت ازلحاظ کیفی هنوز جای کار داریم. اگر ما یک جزیره هستیم که یک سری خدمات در حوزه پرداخت الکترونیکی ارائه میدهیم، به هیچ جای دنیا وصل نیستیم و از هیچ جایی هم خدمات نمیگیریم، اما خودمان را به سیستمهای دنیا رساندیم. پس چرا به آن سطح کیفی که لازم است نرسیدیم هنوز؟
نژاد صداقت: ببینید اینها چند تا پارامتر نزدیک به هم وجود دارد و ببینید در صنعت نرمافزار شما 0:13:22 را دارید، اویلبیتی را دارید، بهعنوان چیزهای غیر فانکشنال که سیستم را جواب بدهد. سکیوریتی را دارید. ما ممکن است که در 0:13:31 بالا باشیم ولی در سکیوریتی پایین هستیم. این نیست که این را که داریم میگوییم این است که ما شبکهای را داریم که دارد میلیونها ترنزکشن را ساپورت میکند و این در دنیا کمنظیر است و اما اینکه در بعد سکیوریتی خوب عمل کر دیم یا نه؟ آنجا ضعیف عمل کردیم. ما رگولاتور ما آنطور که باید نظارت نکرد و شبکههای ما خیلی توسعه پیدا کرد مبتنی بر یک بیزینس مدلهای غلطی و آنوقت که آمد دخالت کرد رگولاتور ما فرایند آن را باز کامل نکرد و آمد یک ضربهای زد و شرایط را عوض کرد ولی ادامه نداد مسیرش را و شرایطی را به وجود آورد که پیاسوا نارضایتی داشته باشند و مشتری نارضایتی داشته باشد به خاطر اینکه خب زمانی که ورودی نداشته باشیم خب نمیتوانیم هزینه بکنیم. هزینه ما میآید پایین و این خیلی متفاوت است از اینکه در دنیا دارد رخ میدهد و یعنی اینکه جزیره ما جزیره ما جزیره قوی است کاملاً درست است ولی با مدل درستی این جزیره شکل نگرفته است.
.
یعنی هر آن احتمال دارد منجر به خطرآفرینی و خطر سازی بشود؟ احتمال دارد درصورتیکه ما از حالت جزیره دربیاییم این سیستم کلاً برود زیر آب؟
نژاد صداقت: نه، ما باید تلاش کنیم که خودمان را با استانداردهای جهانی تطبیق دهیم و این تلاش، تلاشی است که خیلی دور از دسترس نیست. یعنی اگر از الان تصمیم بگیریم که ظرف شش ماه تا یک سال آینده خودمان را با استانداردهای جهان تطبیق بدهیم، بهشرط تلاش تمام فعالان، بازیگران، رگولاتور، تیمهای فنی و همه دست اندکاران این صنعت، قطعاً میتوانیم.
.
به نظر شما برای ساماندهی این وضعیت رگولاتور باید چه کند؟ یعنی مطالباتی که صنعت پرداخت از رگولاتور دارد چیست؟
جوانمردی: من فکر میکنم که مسئلهای که میخواهیم حل کنیم خیلی شبیه باز کردن یک کلاف کاموای درهمپیچیده است و اینکه از کجا اول سر این نخ را میکشیم خیلی مهم است. ممکن است از یکجایی شروع کنید، کلاف باز میشود اما بهسختی. درنهایت هم تعدادی گره روی نخ اصلی باقی بماند. اما ممکن هم است از یکجایی بهدرستی سر نخ را بکشید که کلاف خیلی هم عادی باز شود و هیچ گرهای هم نخورد.
به نظر من در سالهای گذشته موضوع فناوری برای ما خیلی اصالت داشته است. البته این موضوعی که میخواهم بگویم در مباحث جامعهشناسی است و تخصص من نیست. مردم ما مردمی تکنولوژی فن هستند پس تصمیمگیری ما هم بر مبنای تکنولوژی است یعنی در لایههای سیاستگذار و بهرهبردار همه منظر آنها منظر تکنولوژی است. درحالیکه من فکر میکنم که در همه جای دنیا از مفهوم کسبوکار مسائل شروع میشود، نه از مفهوم تکنولوژی.
تکنولوژی یک ابزار است برای اینکه ما بتوانیم کسبوکار خودمان را بهعنوان گستردهترین و پایینترین لایه خوب پیش ببریم. اگر مدل کسبوکار ما درست تعریف نشده باشد به طبع هر ابزاری که استفاده میکنیم و هر اقدامی که انجام میدهیم ممکن است که یکی از آن گرهها را برای فعالیت ما ایجاد کند. این امکان هم وجود دارد که در جاهایی با گلولههایی از کلاف مواجه بشویم که حتی مجبور بشویم دو سر آن را قیچی بکنیم و به یک گره قناعت بکنیم برای اینکه این نخ قابلاستفاده بشود.
.گره اصلی این کلاف در صنعت پرداخت کدام است؟
من فکر میکنم در حوزه پرداخت ما همیشه سعی میکنیم که از موضوع کسبوکار دور شده و به آن اهمیت ندهیم. بهجای آن سعی میکنیم با مسائل دیگر بحث کم و کاستیهای حوزه کسبوکار را پوشش دهیم.
درحالیکه در گام نخست باید فکر کرد که در یک صنعت با ذینفعهای مختلف، اعم از ارائهکنندگان خدمت و تسهیلکنندگان خدمت و بهرهبرداران خدمت، و هر ذینفع دیگری در این زیستبوم چه رابطهای باید برقرار کنیم تا یک کسبوکار شکلگرفته و پایا و مانا و توسعه یابنده باشد و در درازمدت هم مدام بتواند خودش را حفظ کرده و مسائل خودش را مرتفع کند.
در حال حاضر در این بحث ما مشکل مدل کسبوکار داریم. اما بااینحال ساختار و سازمان ما ازاینجهت فرونمیپاشد که در یک نظام پولی و اقتصادی تورمی میتوانیم بهواسطه قیمت بالای تمامشده پول برای بنگاههایی مثل بانکها آنها را متقاعد بکنیم که صنعت پرداخت را بهعنوان یک دکاپ جدی جذب منابع کوتاهمدت ارزانقیمت تلقی بکنند.
به این واسطه میگوییم چون شما این منابع را دارید و با چند درصد پایینتر دارید این را جذب میکنید خب اشکال ندارد یک بخشی از این هزینههای صنعت پرداخت را شما آن داخل پوشش بدهیم . در اصل با این روش داریم مثل تام و جری که در کارتون این آشغالها را زیر فرش قائم میکردند بازی میکنیم.یعنی بخشی از مشکلات خودمان را پوشش میدهیم و پنهان میکنیم که فردا روز ممکن است که اصلاً و ابداً پاسخگوی حل مسائل جاری ما نباشد.
اگر شما بیزینس مدل را درست تنظیم کرده باشید میتوانیم بگوییم بهصورت پارامتریک میشود بخشی از هزینهها را از نقطه آ به نقطه ب منتقل کرد، ولی به این شرط که وقتی وضعیت برگشت دوباره بتواند به همان نقطه آ برگردد. در حال حاضر این وضعیت را ما نمیبینیم و یعنی در گروههای تخصصی و غیررسمی این دغدغه در ذینفعهای مختلف بسیار بسیار پررنگ دنبال میشود.
ولی رگولاتور حداقل اینقدر که ما احساس میکنیم عکسالعمل نشان نمیدهد. البته ما از تمام گفتمانهای درون رگولاتور مطلع نیستیم و اینقدر که ما احساس میکنیم به این موضوع اهمیت لازم را نمیدهد. شاید هم نقشههایی دارد که نیازی نیست که با دیگر ذینفعها به اشتراک بگذارد و مطرح بکند. و لذا گمان این است که ما از اصلاح مدل کسبوکار خودمان باید شروع بکنیم و اگر ازاینجا شروع بکنیم شبکه نوسازی و بهسازی و استاندارد میشود، رضایت خاطر ذینفعها فراهم میشود.
اما باید بپذیریم این بهمنزله یک جراحی است و چون ما با یک مدل غلط و یا بدون در نظر گرفتن مدل کسبوکار جلو رفتیم و جایی که اتفاقاً به آن پرداختیم از حیث مدل کسبوکاری به گمان من یک نقطه بسیار اشتباه بود.
منبع: خبرآنلاین