پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نقشه راه پیادهسازی هوش مصنوعی در سازمانها؛ از زیرساخت تا حکمرانی
در جریان رویداد تخصصی «هوش مصنوعی برای همه» گارنت که با حضور صاحبنظران و فعالان فناوری در تالار شهید مصطفی چمران دانشگاه تهران برگزار شد، مصطفی ثابتی، مدیرعامل هلدینگ فناوری اطلاعات بانک گردشگری، در سخنرانی با محور «نقشه راه پیادهسازی هوش مصنوعی در سازمانها» به بیان تجارب، چالشها، الزامات و مدلهای عملیاتی در این حوزه پرداخت.
هوش مصنوعی فقط یک ابزار نیست
ثابتی در ابتدای صحبتهای خود با اشاره به شرایط بحرانی که کشور در جنگ ۱۲ روزه دست به گریبان بود، ابراز امیدواری کرد که حرکتهای فناورانه همچنان ادامه یابند. او تأکید کرد: «بعد از مدتی که در شرایط بحرانی بودیم، خوشحالم که امروز در جمعی هستیم که دغدغه پیشرفت دارد. اما نکته مهمتر این است که سازمانها بالاخره نگرششان به هوش مصنوعی تغییر کرده. دیگر به آن فقط بهعنوان یک ابزار نگاه نمیکنند، بلکه یکی از عناصر کلیدی سازمانی شده؛ همانطور که منابع انسانی یا مالی اهمیت دارند.»
او در ادامه افزود که امروز دیگر نمیتوان گفت صرفاً چون دیگران از هوش مصنوعی استفاده میکنند، ما هم باید استفاده کنیم.
«سؤال اصلی این است که آیا این فناوری، مسئلهای از ما را حل میکند یا نه؟»
سازمانها باید دنبال کاربرد واقعی باشند، نه پروژهسازی نمایشی
او با انتقاد از برخی رویکردهای نمایشی در پیادهسازی فناوری گفت: «سازمانهایی هستند که بودجه اختصاص میدهند، اما نمیدانند دقیقاً به دنبال چه هستند. باید مشخص کنیم کدام واحد، چه مسئلهای دارد و هوش مصنوعی چگونه میتواند آن را حل کند. صرف سرمایهگذاری بدون هدف، خطاست.»
به گفته ثابتی، سازمانهای موفق در دنیا از پروژههای کوچک اما ساختارمند شروع کردهاند و لازم نیست همه چیز را یکباره عوض کنیم. با پروژههای کوچک ولی دقیق شروع کنیم و یاد بگیریم.
لزوم تعریف کاربرد مشخص و ساختار حکمرانی یکپارچه در سازمانها
مصطفی ثابتی در ادامه سخنان خود با تأکید بر ضرورت هدفگذاری دقیق در پروژههای هوش مصنوعی، اظهار کرد که هر سازمان باید پیش از هر اقدامی، کاربرد مشخصی را برای این فناوری در نظر بگیرد. به گفته او، شرکتهای بزرگ جهان نیز دقیقاً از همین نقطه آغاز کردهاند:
«سازمانهای پیشرو، پیادهسازی هوش مصنوعی را از یک حوزه مشخص آغاز کردهاند؛ برای مثال، در زمینه توسعه محصول، ارتقاء تجربه مشتری یا بهینهسازی منابع انسانی. انتخاب یک کاربرد روشن، نقطه شروع واقعی برای ورود به این مسیر است.»
او سپس به ضعف رایج در ساختار حکمرانی پروژههای هوش مصنوعی در بسیاری از سازمانها اشاره کرد و گفت: «یکی از چالشهای مهم این است که استفاده از هوش مصنوعی بدون تعریف یک ساختار حاکمیتی مشخص، به نتایج مؤثر منجر نمیشود. وقتی هر واحد سازمانی با رویکرد متفاوتی به این فناوری مراجعه میکند، طبیعی است که نتیجه نهایی فاقد اثربخشی لازم باشد. اگر هدف بهرهوری است، ابتدا باید حکمرانی مشخص و متمرکزی برای پروژههای AI تعریف شود.»
او خاطرنشان کرد که نقشه راه سازمانی برای استفاده از هوش مصنوعی باید به شکلی طراحی شود که به افزایش بهرهوری منجر شود، نه صرفاً اجرای پراکنده پروژهها.
ثابتی افزود: «اگر بهدنبال تدوین نقشه راه هستیم، باید مطمئن باشیم که نتیجه نهایی آن در خدمت بهرهوری سازمان خواهد بود. این همان هدفی است که اساساً ما را به سمت هوش مصنوعی سوق میدهد.»
در پایان این بخش، او با اشاره به وضعیت منطقهای، بر اهمیت اقدام بهموقع در این حوزه تأکید کرد: «در منطقه خاورمیانه سرمایهگذاریهای قابلتوجهی در حوزه هوش مصنوعی در حال انجام است. با توجه به شرایط خاص کشور، ما نمیتوانیم نسبت به این روند بیتفاوت باشیم. بنابراین باید با دیدی واقعبینانه و با یک مسیر روشن و ساختارمند، نسبت به پیادهسازی هوش مصنوعی در سازمانها اقدام کنیم.»
چشم انداز پیادهسازی هوش مصنوعی
ثابتی در بخش دیگری از سخنان خود به این نکته اشاره کرد که پیادهسازی هوش مصنوعی در سازمانها معمولاً با دو چشمانداز داخلی و خارجی انجام میشود.
از بعد داخلی، هدف اصلی سازمانها از بهکارگیری هوش مصنوعی، بهبود عملکرد فرایندهای درونسازمانی است؛ از جمله کاهش هزینههای عملیاتی، ارتقاء کارایی فعالیتها، و افزایش کیفیت تجربه عملکردی در داخل سازمان. به گفته او، این نوع استفاده از هوش مصنوعی، بنیان و زیرساختی است که برای هرگونه توسعه بیرونی ضروری محسوب میشود.
از بعد خارجی، سازمان به دنبال آن است که با بهرهگیری از هوش مصنوعی، خدمات یا محصولات جدیدی خلق کند، قابلیتهای هوشمند را به محصولات فعلی بیفزاید، یا تجربه کاربری مشتریان را ارتقاء دهد. این دو رویکرد اغلب به صورت همزمان و در تعامل با یکدیگر پیش میروند.
او تأکید کرد که بدون پیادهسازی مؤثر هوش مصنوعی در ساختار داخلی، نمیتوان انتظار داشت که یک سازمان بتواند محصولات با کیفیت مبتنی بر AI را به بازار عرضه کند. بهعبارت دیگر، زیرساخت داخلی هوش مصنوعی شرط لازم برای موفقیت در ارائه خدمات هوشمند به مشتریان خارجی است.
پیشنیازهای کلیدی موفقیت در تحول کسبوکار مبتنی بر فناوری
مدیرعامل هلدینگ فناوری اطلاعات بانک گردشگری در ادامه صحبتهای خود به الزامات و پیشنیازهایی پرداخت که باید در طراحی نقشهراه سازمانی برای پیادهسازی موفق هوش مصنوعی مورد توجه قرار گیرند. به گفته او، صرف تمرکز بر فناوری بدون ایجاد بسترهای لازم در ابعاد سازمانی، فرهنگی، دادهای و انسانی، منجر به شکست پروژههای هوش مصنوعی خواهد شد. در این زمینه شش مولفه جدی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود:
۱. همراستایی با چشمانداز و ارزشهای کلان سازمان: نقشه راه هوش مصنوعی باید از دل استراتژی کسبوکار استخراج شود و با چشمانداز و ارزشهای کلان سازمان همراستا باشد. این موضوع مستلزم آن است که تیم رهبری ارشد، AI را به عنوان یک عامل تحولساز بپذیرد و برای آن در ساختار تصمیمگیری سازمان جایگاهی قائل شود.
۲. آمادگی سرمایه انسانی: منابع انسانی سازمان باید از نظر دانش، مهارت و نگرش برای مواجهه با هوش مصنوعی آماده باشند. کارکنان نباید AI را تهدید تلقی کنند، بلکه باید آن را به عنوان ابزاری توانمندساز برای ارتقای عملکرد خود ببینند. ایجاد این آمادگی، یک الزام کلیدی برای اجرای موفق است
۳. مدل عملیاتی یکپارچه: تحقق ارزشآفرینی از طریق هوش مصنوعی نیازمند آن است که کسبوکار، فناوری و عملیات بهصورت یکپارچه طراحی و اجرا شوند. فرآیندها و ساختارهای پیشین، معمولاً برای پذیرش و جذب فناوریهای نوین کفایت نمیکنند. به همین دلیل، بازطراحی مدل عملیاتی سازمان امری اجتنابناپذیر است.
۴. فناوری بهعنوان ابزار، نه هدف: هوش مصنوعی باید در جایگاه واقعی خود بهعنوان ابزاری در خدمت نوآوری و ارتقاء تجربه مشتری دیده شود. تمرکز افراطی روی فناوری، بدون درنظر گرفتن سایر حلقههای زنجیره ارزش، منجر به انحراف در تصمیمگیری و سرمایهگذاری خواهد شد.
۵. دادههای باکیفیت و حاکمیت داده: دسترسی به دادههای صحیح، کامل و ساختارمند، پیشنیاز پایهای برای بهرهبرداری مؤثر از AI است. در بسیاری از سازمانها، حتی دادههای اولیه نیز کیفیت و انسجام لازم را ندارند. استقرار حاکمیت داده (Data Governance) و تقویت زیرساختهای دادهای، از شروط بنیادین این مسیر است.
۶. فعالسازی، رشد و توسعه مستمر: تحول دیجیتال و استقرار هوش مصنوعی در سازمانها، یک پروژه مقطعی نیست، بلکه نیازمند فرایندهای فعالسازی تدریجی، توسعه سازمانی، و مدیریت مستمر پیشرفت و ریسکهاست. تنها از طریق چرخه بهبود مستمر، میتوان پایداری و اثربخشی نتایج حاصل از پیادهسازی AI را تضمین کرد.
اصول رهبری سازمان در عصر هوشمصنوعی
مصطفی ثابتی در بخش اصول رهبری سازمان در عصر هوش مصنوعی تأکید کرد: «سازگاری سازمان با تغییرات فناوری، بودجهریزی چابک، توجه به شکاف مهارتی منابع انسانی، بهرهگیری از مدل حکمرانی فدرال، انتشار شفاف اطلاعات در سراسر سازمان و تشکیل تیمهای چابک متناسب با ظرفیت نیروی انسانی، اصول، زیربنای رهبری موفق در مسیر تحول هوش مصنوعی محسوب میشوند.»
به گفته او گامهای کلیدی در حرکت به سمت هوش مصنوعی شامل تعریف اهداف استراتژیک و تعیین اولویتهای کلان سازمان، شناسایی موارد کاربرد هوش مصنوعی متناسب با کسبوکار، طراحی مدل عملیاتی مخصوص پیادهسازی AI و در نهایت اجرا و توسعه مستمر این راهکارها است. این مراحل، چارچوبی منسجم برای حرکت سازمانها به سوی بهرهبرداری مؤثر از هوش مصنوعی فراهم میکنند.
خصوصیات سازمان برای موفقیت در حوزه هوش مصنوعی
ثابتی درباره خصوصیات سازمانهای موفق در حوزه هوش مصنوعی بیان کرد: «راهبری این مسیر باید توسط بالاترین سطح سازمان صورت گیرد، ساختار سازمانی باید چابک بوده و توسعه هوش مصنوعی گام به گام و متناسب با نیازهای واقعی پیش برود. همچنین تأکید ویژهای بر اهمیت ایجاد فرهنگ سازمانی مشترک و همراهی همه واحدها از جمله واحدهای کسبوکار، تیمهای فنی و داده و مدیریت ارشد وجود دارد.»
نقشهای کلیدی در ساختار سازمانی برای پیادهسازی موفق هوش مصنوعی
مصطفی ثابتی در بخشی از سخنان خود به تشریح نقشهای محوری در ساختار سازمانی برای پیشبرد استراتژیهای هوش مصنوعی پرداخت. این نقشها بهمنظور انسجام، تسریع و هدایت هدفمند پروژههای هوش مصنوعی در سازمان تعریف میشوند که به شرح زیر است:
- AI Leader (رهبر هوش مصنوعی): مسئول سیاستگذاری متمرکز، فرهنگسازی در هلدینگ و شرکتهای زیرمجموعه، هماهنگی قهرمانان AI، تصمیمگیری در خصوص پروژهها و نظارت بر اجرای آنها است.
- AI Committee (کمیته هوش مصنوعی): متشکل از مدیرعامل، نمایندگان قهرمانان AI و متخصصان داخلی و خارجی. این کمیته وظیفه مشاوره در تدوین استراتژی، نظارت بر عملکرد رهبر AI، فرهنگسازی و اولویتبندی پروژهها را بر عهده دارد.
- AI Hero (قهرمان هوش مصنوعی): افرادی علاقهمند و توانمند از درون سازمان که نقش مهمی در آگاهیبخشی، اجرای پروژهها، بازخورددهی و تحلیل ریسک دارند.
- AI Work Group (گروه کاری پروژههای AI): گروههای تخصصی موقتی که حول پروژههای مشخص شکل میگیرند و مسئول تدوین و اجرای برنامه عملیاتی، تحلیل ریسک و پیشبرد پروژه هستند.
- AI SBU (واحد کسبوکار موقت): با هدف تولید سریع محصولات مبتنی بر AI و اجرای نقشهراه عملیاتی، بهصورت موقت در سال اول فعالیت خود شکل میگیرد.
مسیر هوش مصنوعی تازه آغاز شده است
ثابتی در پایان سخنان خود تأکید کرد که ما هنوز در ابتدای مسیر تحولآفرین هوش مصنوعی قرار داریم و تحولات پیشرو، فراتر از آن چیزی است که امروز تصور میکنیم. موفقیت در این مسیر نیازمند زیرساختهای مستحکم و دادههای با کیفیت است، چرا که بدون آنها، امکان عبور از مراحل ابتدایی و دستیابی به نتایج مؤثر وجود نخواهد داشت. در کنار آن، منابع انسانی توانمند و دارای درک صحیح از نقش و جایگاه هوش مصنوعی، نقشی همتراز با داده و زیرساخت ایفا میکند. به باور او، در شرایط اقتصادی و سیاسی کنونی کشور، راهبرد هوشمندانهتر این است که سازمانها به جای حرکتهای پرهزینه و پرریسک، تمرکز خود را بر انطباق صحیح ابزارهای هوش مصنوعی با اهداف استراتژیک و ارتقای بهرهوری معطوف کنند.