پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
کیف پول در پلتفرمهای طلا؛ الزام جدید یا همان ساختار قدیمی؟
عماد ایرانی در گفتوگو با راه پرداخت از چالشها و مزیتهای احراز کیف پول درون برنامهای پلتفرمهای آنلاین طلا میگوید
یکی از شروط جنجالی بانک مرکزی برای بازگشایی مجدد درگاههای پرداخت پلتفرمهای آنلاین خریدوفروش طلای آبشده «احراز کیف پول درونبرنامهای با بانک عامل» است که برخی از فعالان حوزه اقتصاد دیجیتال آن را شرطی نامیدند که با هدف تعطیلی سکوهای طلا طراحی شده است.
بیشتر بخوانید: مدیرعامل طلاسی در گفتوگو با راه پرداخت: شروط بانک مرکزی با هدف تعطیلی پلتفرمهای فروش آنلاین طلا طراحی شده است
ابلاغ این شروط سؤالاتی بسیاری ایجاد کرده است: چقدر زمان میبرد تا سازوکار کیفپول پیاده شود؟ آیا این سازوکار مناسب پلتفرمهای طلا هست؟ آیا ساختار کیف پول تأثیری بر کاربران پلتفرمهای طلا نیز دارد؟ راه پرداخت به همین بهانه گفتوگویی با عماد ایرانی، متخصص حوزه پرداخت الکترونیکی داشته تا پاسخی برای این سؤالات پیدا کند.
امکانسنجی پیادهسازی کیف پول در بانکها
عماد ایرانی درباره مفهوم کیف پول توضیحاتی ارائه داد: «ما یک مکانیزم استاندارد واحد تحت عنوان «کیف پول» نداریم که بانکها دقیقاً بر اساس آن عمل کنند. در سال ۱۴۰۰، بانک مرکزی سامانهای با عنوان «تعاملپذیر کیف الکترونیک پول» را راهاندازی کرد.»
او درباره امکان پیادهسازی کیف پول در بانکها بیان کرد: «با این حال در بخشنامه اخیر که سکوهای طلا را ملزم به پیادهسازی کیف پول کرده، هیچ اشارهای به الزام اتصال این سکوها به آن سامانه نشده است؛ بنابراین چون استاندارد واحدی در کار نیست، نمیتوان به طور قطعی گفت که پیادهسازی این سازوکار چقدر زمان میبرد یا اصلاً امکانپذیر هست یا خیر».
این متخصص حوزه پرداخت الکترونیکی در ادامه عنوان کرد: «نکته مهمتر این است که طبق مستند منتشرشده، بانکها قرار نیست مستقیماً کیف پول را پیادهسازی کنند، بلکه صرفاً نقش نظارتی دارند. وظیفه آنها بررسی این است که آیا کیف پولی که در سکوهای طلا مورداستفاده قرار میگیرد، معادل منابع ثبتشده در دفترکل هر فرد، بهصورت بلوکه نزد بانک محفوظ شده است یا خیر.»
به گفته او، این فرایند نظارتی میتواند از سوی بانکها با روشهای مختلف انجام شود: بهصورت دستهای (batch)، آفلاین یا با ابزارهای موجود.
ایرانی با بیان این که این نظارت را نباید بهعنوان فرایند «کیف پولی» در نظر گرفت، اظهار کرد: «تنها در صورتی که بانکی بخواهد نظارت عمیقتری داشته باشد، برای مثال بهجای دریافت گزارش عملکرد، بهصورت لحظهای در فرایند کیف پول ورود کند، فرایند پیچیدهتر شده و زمان بیشتری نیاز خواهد داشت. با این حال چنین رویکردی در چارچوب مستند موجود نیست.»
آیا ساختار کیف پول مناسب پلتفرمهای طلاست؟
ایرانی با اشاره به این که کیف پول شبیه به دفتر حسابداری ساده در بانکهاست، گفت: «در این حالت افراد حسابهایی دارند که در آن مبالغی به ارزهایی مثل ریال، طلا یا بیتکوین ذخیره میشود. سامانهای که این کیف پول را مدیریت میکند، وظیفه نگهداری تراکنشها، ثبت سند و انتقال وجوه بین کیف پول و بیرون را برعهده دارد. پیادهسازی کیف پول ساختارهای بسیار متنوعی دارد.»
این متخصص حوزه پرداخت الکترونیکی در پاسخ به این پرسش که آیا ساختار کیف پول برای پلتفرمهای طلا مناسب است، بیان کرد: «این پلتفرمها در حال حاضر نیز سازوکاری شبیه کیف پول دارند. برای مثال، برای هر مشتری پروفایلی در این پلتفرمها ایجاد میشود که معادل Safe Customer Identification File در بانکهاست و در آن اطلاعات مالی نگهداری میشود. بدین ترتیب مشخص میشود که مشتری چه میزان طلا و چه میزان موجودی ریالی دارد.»
او ادامه داد: «نمیتوان گفت که شرط جدید یک الزام جدید برای پلتفرمهاست. در واقع، آنها همین حالا هم کیف پول دارند، فقط ممکن است اسم آن در هر پلتفرمی متفاوت باشد: سامانه حسابداری، سامانه مالی، دفتر کل (GL) یا همان کیف پول. ساختار واحدی برای کیف چول وجود ندارد؛ اما پیادهسازی فعلی آن در پلتفرمهای طلا، اثبات میکند که این ساختار برای آنها مناسب و اجرایی است.»
پیادهسازی کیف پول بانک مرکزی در بانکهای عامل
ایرانی با اشاره به این که در مستند ابلاغی هیچ اشارهای به پیادهسازی «کیف پول بانک مرکزی» در بانکهای عامل نشده است، عنوان کرد: «در این بیانیه تأکید شده که پلتفرمهای طلا باید با یک بانک عامل همکاری داشته باشند. بانک عامل هم مسئول تطبیق و نظارت بر موجودیهای کیف پول پلتفرمها با حسابهای بانکی متناظر است؛ بنابراین، این الزام به معنای پیادهسازی کیف پول بانک مرکزی در بانکها نیست.»
او در ادامه توضیح داد: «در حال حاضر دو نوع کیف پول در بانک مرکزی تعریف شده است: یکی کیف پول مرتبط با رمز ریال، و دیگری «کیف پول تعاملپذیر بانک مرکزی» که بانکها به آن متصل میشوند و فرایند تعامل را انجام میدهند.»
به گفته این متخصص حوزه پرداخت الکترونیکی، باتوجهبه آنچه در شرایط جدید بانک مرکزی آمده و تمرکز آن بر نقش نظارتی بانکها در تطبیق منابع پلتفرم طلا، بر الزام به اتصال بانکها به سامانه کیف پول بانک مرکزی تأکیدی نشده است.
ایرانی تصریح کرد: «بدین ترتیب بانکها میتوانند نقش نظارتی را انجام دهند؛ مگر اینکه بخواهند نظارت را بهصورت لحظهای و کاملاً آنلاین انجام دهند. در این صورت، فرایند پیچیدهتر شده و زمان بیشتری میطلبد.»
تأثیر سازوکار کیف پول بر دسترسی کاربران به داراییها
این متخصص حوزه پرداخت الکترونیکی در پاسخ به این پرسش که آیا کیف پول تأثیری بر دسترسی کاربران به داراییهای خود دارد یا خیر، عنوان کرد: «در حالت کلی، سازوکارهایی مثل بکاند، سازوکارهای مالی، کنترل وجوه و نظارت، تأثیری بر کاربر نهایی ندارند. آیا کاربر در دسترسی به داراییهای خود دچار مشکل خواهد شد؟ پاسخ قطعاً منفی است.»
او با تأکید بر این که ورود بانکها بهعنوان ناظر و اجرای سازوکارهای کنترلی به این معنا نیست که پیچیدگی یا محدودیتی برای کاربران ایجاد میشود، گفت: «اگر نگاه عملیاتی داشته باشیم، این حضور ناظر حتی میتواند حس اعتماد بیشتری به کاربران بدهد. وقتی مشتری بداند موجودی ریالی یا طلای او در پلتفرم، تحت نظارت یک نهاد مالی معتبر با استانداردهای نظارتی بالا مدیریت میشود، خیالش راحتتر خواهد بود.»
به گفته ایرانی، برای مثال کاربری ۱۰۰ میلیون تومان در کیف پول ریالی خود دارد و بدون خرید طلا متوجه میشود که این مبلغ به ۹۰ میلیون کاهش یافته است. در تعامل مستقیم با پلتفرم، اثبات ماجرا برای هر دو طرف دشوار است. بااینحال با حضور بانک عامل بهعنوان ناظر سوم، مغایرت بهراحتی قابل بررسی و حل است. این نهاد ثالث میتواند نظر نهایی را بر اساس سوابق تراکنشها و منابع موجود اعلام کند و اختلاف را حلوفصل کند.
او خاطرنشان کرد: «تأثیر نهایی این سازوکار بر کاربران، افزایش شفافیت و اعتماد است، نه ایجاد مانع یا پیچیدگی.»
ساختار کیف پول در جهان
این متخصص حوزه پرداخت الکترونیکی بیان کرد: «در جهان سازوکاری کیف پول وجود دارد. تقریباً در تمام کسبوکارهای دیجیتال، صرافیهای رمزارزی، فروشگاههای اپلیکیشن و پلتفرمهای خدمات دیجیتال، مکانیسمی برای نگهداری منابع مالی کاربران، ثبت تراکنشها و نمایش موجودی آنها وجود دارد. در واقع، کیف پول در این فضاها هسته اصلی فعالیت مالی است.»
ایرانی در پاسخ به این پرسش که آیا در دنیا رگولاتور یا دولتی، یک مدل کیف پول خاص را به پلتفرمها الزام کرده است، اظهار کرد: «احتمالاً خیر. من اطلاع دقیقی از این موضوع ندارم، اما با اطمینان بالا میگویم که چنین اجباری رایج نیست. البته این به معنای بیقانونی نیست.»
او دراینخصوص توضیح داد: «در اکثر کشورها، پلتفرمهایی که تراکنش مالی انجام میدهند، چه صرافی رمزارزی باشند، چه شرکتهای پرداخت، موظف به گزارشدهی استاندارد، شناسایی مشتری (KYC) و تبعیت از مقررات ضد پولشویی و شفافیت مالی هستند. حتی بزرگترین صرافیهای رمزارزی دنیا نیز هنگام ورود کاربر، احراز هویت سختگیرانهای انجام میدهند و این الزام از طرف رگولاتورهای مالی است، نه تصمیم شخصی صرافی.»
این متخصص حوزه پرداخت الکترونیکی بیان کرد: «اقدام بانک مرکزی ایران در مطالبه گزارشهای استاندارد از پلتفرمهای طلا، صرافیها و سایر شرکتهایی که کیف پول یا عملیات تسویه دارند، کاملاً قابلدفاع و منطقی است. این رویکرد هم به نفع نظام بانکی کشور است، هم برای پلتفرمها مفید است و هم برای کاربران ایجاد اطمینان خاطر میکند.»
حال باید ببینیم بانک مرکزی در آینده چه نوع ابلاغیههایی صادر خواهد کرد؛ آیا بر یک فرایند خاص تأکید میکند یا صرفاً به وظایف قانونی خود در تعیین استانداردهای نظارتی اشاره دارد؟