جنگی که ما را بیدار کرد؛ فرصتی برای بازنگری و بازسازی

عطیه پورفخیم، مدیر مارکام جی‌اس‌اس / خدا را شکر می‌کنم که در این دوران به دنیا اومدم. بی شک این رنج مشترک ما را به یک سطح تازه از آگاهی و همدلی می‌رسونه.

جنگ ۱۲ روزه تمام شد و مردمی را با خودش برد.

در گذر تاریخ هر محدودیتی همیشه باعث رشد و پیشرفت مردم نشده است، مگر این که از آن محدودیت‌ها نترسیدن، شجاع و امیدوار به آینده بودند و در نهایت از دل محدودیت‌ها موفق به انجام کارهای بزرگ شدن؛ مانند ویروس کرونا که موجب شد نسخه‌ بهتری از بیشتر کسب‌وکارها در جهان شکل بگیرد.

ایمان دارم اگر امروز با در نظر گرفتن محدودیت‌هایی که این جنگ برایمان به‌وجود آورد، مجدد به مسیرها و روش‌هایمان نگاه کنیم، باید طرح و نگاهی جدید را پیش رو بگیریم. این واقعه تلخ برای ما یک فرصت بی‌نظیر و استثنائی ساخت.

با در نظر گرفتن واژه‌ی ارزشمند «صلح» در هر جایگاهی که هستیم، باید در راه و روش خود بازنگری کنیم، با خود و دیگران مهربون‌تر باشیم، از نو ببینیم و از نو طراحی کنیم. دوست دارم بگویم: برای همه‌ جهان صلح می‌خواهم، نه فقط یک آتش‌بس موقت.

جنگ باعث شد از چرخه‌ تکرار بیرون بیایم و گفت‌وگو کنیم. از ترس‌ها، نگرانی‌ها و حتی از اون دمت‌گرم‌های ساده و روزمره بگیم؛ مانند هجوم نبردن مردم به مراکز خرید جهت خالی کردن قفسه‌های فروشگاهی یا صف پمپ بنزین‌ها که شلوغ شد اما از اون صف‌های کیلومتری خبری نبود. ما کنار هم ایستادیم و این یعنی یاد گرفتیم در لحظه زندگی کنیم، چون هر لحظه ممکن است سرنوشت‌مان دچار تغییر شود.

قبل از این جنگ شاید تصویر هم نمی‌کردیم که داشتن هوای همدیگر چقدر می‌تونه برایمان مهم باشه، اما این همدلی و همراهی باعث شد تا بیشتر به هم اعتماد کنیم.

رفتار برخی از برندها برای من تو این ایام خیلی زیبا بود. بعضی‌ها در مورد عقب انداختن اقساط خرداد ماه بدون اعمال هرگونه فشار و سخت‌گیری اقدام کردند. توی این ۱۲ روز برندهای زیادی خیلی خوب ظاهر شدند، اما چی باعث همراهی بهتر این برندها تو این شرایط سخت میشه؟ آیا همه‌ ما هم می‌تونیم در شرایط بحرانی به‌صورت شایسته در خدمت هم‌وطنانمان باشیم؟ باید تمرین کنیم و یاد بگیریم تا چگونه در شرایط جنگ از هم حمایت کنیم و این نیازمند داشتن ایمان و اعتقاد به صلحی عمیق بعد از هر جنگ است.

از سه دیدگاه می‌توان به نحوه رشد کسب‌وکار در شرایط پس از بحران نگاه کرد:
۱. دیدگاه مخاطب یا مردم.

۲. دیدگاه همکاران و نیروهای درون سازمان.

۳. دیدگاه به مسیر خود کسب‌وکار.

این جنگ برای افرادی که دغدغه‌ کسب‌وکار خود را دارند، فضایی ایجاد کرد تا بتوانند نقاط قوت و ضعف خود را بهتر شناسایی کنند. ما هم داخل مجموعه خود پس از هر رخدادی عادت داریم جلسه‌ای به اسم «بازنگری یا کایزن» برگزار کنیم که در آن جلسه درخصوص نقاط قوت و ضعف‌مان صحبت و تصمیم‌گیری می‌کنیم. این جلسه می‌تواند برای رویدادی ساده و یا مهم باشد. شرایط این روزها ما را به سمت تغییری مثبت سوق می‌دهد و برداشت شخصی من «آگاهی بیش از قبل و تغییر با قدرت» است.

اتفاق‌های تند و پرشتاب اخیر به ما اثبات کرد که باید خودمان را نه ‌فقط برای رویارویی با چنین شرایطی بلکه در هر لحظه و مکانی ارتقا دهیم. باید بپذیریم نسخه‌ موجود از ما بی‌تردید یک نسخه‌ قدیمی است که باید به روزرسانی شود. هرنسخه جدید از ما که تدوینش به پایان رسید و اجرا شد، از همان لحظه تبدیل به یک نسخه‌ قدیمی شده و باید به فکر ساخت نسخه‌ای جدید و بروزتری از خود باشیم. این امر وقتی میسر می‌شود که همه‌ ما تأثیر خود روی دیگران رو جدی بگیریم.

این متن رو با تمام عشق و حسی که برای ادای دین جهت آبادانی این خاک داشتم نوشتم. بعد این جنگ حس کردم که باید با انرژی و روحیه‌ای مضاعف بیش از همیشه تلاش کنم. باید با تیم‌هایمان بنشینیم و همه‌ مسیرها را دوباره بررسی کنیم. مردم این روزها از چه چیزی بیشتر لذت بردن؟ چه چیزی بیشتر اذیتشون کرد؟

این جنگ برای ما مثل یک سکته‌ قلبی بود. قلب ایران مدتی ایستاد… و حالا دوباره داره راه می‌افته و می‌تپه. باید قدر این توقف را بدانیم. باید از این فرصت استفاده کنیم، از نو بپرسیم، از نو گوش کنیم، از نو هم‌دلی کنیم و از نو مسیری جدید برای آینده طراحی کنیم.