راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

بیایید برگردیم به سال ۱۳۱۹؛ امروز غروب رادیو تهران شروع به کار می‌کند؛ نخستین فرستنده رادیویی در ایران

در چهارم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۱۹، نخستین فرستنده عمومی رادیو در ایران با نام «رادیوتهران» در پایتخت آغاز به کار کرد. راه پرداخت در گزارشی، به روایتی از شکل‌گیری این رسانه نوظهور در آن دوران و آغاز راه رادیو در ایران پرداخته است

غروب روز چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹، میدان سپه سرشار از هیجان و انتظار بود. مردم، دسته‌دسته و بی‌وقفه از ساعات اولیه عصر به میدان آمده بودند؛ خبر در روزنامه‌ها پیچیده بود که تهران قرار است صاحب رادیو شود. همین کافی بود تا از چند روز پیش، تب‌وتاب شنیدن آن صدا در شهر بالا بگیرد. حوالی ساعت شش ونیم، میدان سپه دیگر جایی برای سوزن انداختن نداشت. سکوتی پرهیجان حکم‌فرما بود، گویی همه نفس‌ها در سینه حبس شده بود تا لحظه‌ای برسد که تاریخ صدا پیدا کند. سرانجام ساعت هفت، صدایی از بلندگو پخش شد که گفت: «اینجا تهران است، صدای ایران»

زمانی روزنامه تنها خط ارتباطی مردمی بود که باسواد بودند؛ اما بخش بزرگی از جامعه آن روزها که سواد نداشتند و کنجکاو بودند، آگاهی‌شان از دنیای اطراف از شایعات و پچپچه‌ها فراتر نمی‌رفت. کنجکاوی این افراد برای دانستن، اغلب بدون پاسخ می‌ماند و امکان مشارکت فعال آن‌ها در جریان‌های اجتماعی محدود بود و این به سرگردانی بیشتر افکار عمومی دامن می‌زد.

با ورود رادیو در ایران که رسانه‌ای صوتی و قابل‌دسترس برای عموم بود، این وضعیت تا حدی تغییر کرد. رادیو توانست اطلاعات را به شکلی گسترده‌تر و بدون نیاز به سواد، در اختیار مردم قرار دهد و تکمیل‌کننده کتاب و روزنامه شود.


 تولد رادیو در ایران


افتتاح اولین فرستنده رادیویی در ایران به سال  ۱۳۱۹ برمی‌گردد؛ یعنی حدود ۲۰ سال بعد از اینکه اولین رادیو در جهان شروع به کار کرد. البته اولین نشانه‌های آن در سال ۱۳۰۳ شمسی دیده شد، زمانی که مقدمات به‌کارگیری دستگاه‌های بی‌سیم در کشور فراهم شد. سپس در سال ۱۳۰۵، نخستین ایستگاه مخابراتی کشور با نام «بی‌سیم پهلوی» افتتاح شد. این شروعی برای برقراری ارتباطات جهانی بود و زمینه‌ساز اندیشه و تصمیم برای راه‌اندازی رادیو در ایران شد. در ادامه، در سال ۱۳۱۶، رضاشاه دستور تأسیس سه دستگاه فرستنده رادیویی موج‌کوتاه و متوسط را صادر کرد و به وزیر پست و تلگراف اجازه داد ساختمان‌های مورد نیاز را احداث کند. پس از آماده‌سازی مقدمات، سرانجام در چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹، نخستین فرستنده رادیویی کشور در جاده قدیم شمیران (وزارت ارتباطات کنونی) افتتاح شد و در مدت‌زمان کوتاهی به رسانه محبوب مردم تبدیل شد. ابتدا تنها ۴ ساعت از روز صدای رادیو در تهران شنیده می‌شد. موسیقی، مثنوی، شاهنامه‌خوانی و خبر، مهم‌ترین برنامه‌های رادیو را تشکیل می‌دادند.

عمارت کلاه‌فرنگی مرکز فرستنده بی‌سیم

همچنین در ابتدا، ساختمان رادیو از دوطبقه تشکیل می‌شد. طبقه اول شامل یک اتاق انتظار و دستگاه‌های فرستنده و تقویت‌کننده بود، درحالی‌که طبقه دوم به استودیویی تبدیل شده بود. نخستین برنامه‌های رادیو به‌صورت زنده پخش می‌شد و علاوه بر برنامه‌های فارسی، اخبار به زبان‌های فرانسه، انگلیسی، آلمانی، عربی، ترکی و روسی نیز ارائه می‌شد. موسیقی ایرانی و غربی بخش عمده‌ای از برنامه‌ها را تشکیل می‌داد.

فردای افتتاح رادیو، روزنامه اطلاعات این مراسم را چنین توصیف کرد: «عمارت کلاه‌فرنگی مرکز فرستنده بی‌سیم (در فضای وزارت ارتباطات کنونی در خیابان شریعتی نرسیده به سیدخندان) با پرچم‌های سه‌رنگ ملی و چراغ‌های رنگارنگ تزیین شده بود. سردر عمارت در پرتوی فروغ نورافکن‌ها و چراغ‌های الکتریکی مانند روز روشن شده بو. چند رشته چراغ به رنگ پرچم ایران در اطراف دکل‌های بی‌سیم نورافشانی می‌کرد. مقارن ساعت شش بعدازظهر هیئت دولت، وزیر دربار شاهنشاهی، رئیس مجلس شورای ملی، جناب آقای شکوه رئیس‌دفتر مخصوص شاهنشاهی، جناب آقای دکتر مؤدب نفیسی پیشکار والاحضرت همایون ولایتعهد، جناب آقای قوام، رئیس تشریفات خارجی سلطنتی، رئیس تشریفات والاحضرت همایون ولایتعهد، سران لشکر، هیئت‌رئیسه مجلس شورای ملی، معاونین وزارتخانه‌ها، رئیس و دادستان دیوان کشور، رئیس بانک ملی ایران، رئیس اداره کل شهربانی، فرماندار تهران، کفیل شهرداری، مدیران جراید، رؤسای کمیسیون رادیو همگی با لباس‌های رسمی در مرکز فرستنده بی‌سیم حضور یافتند. در ساعت شش و نیم موکب مبارک والاحضرت همایون ولایتعهد به مرکز فرستنده بی‌سیم نزول اجلال فرمودند. هنگام تشریف‌فرمایی در مدخل عمارت هیئت وزیران، رئیس مجلس شورای ملی، سران لشکر موکب مبارک را استقبال نمودند. موکب والاحضرت همایون ولایتعهد ابتدا به تالار پذیرایی تشریف‌فرما شده از برابر صف مدعوین عبور فرمودند.»

گشایش رادیو توسط محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۱۹

  تا سال ۱۳۲۴ در تهران فقط هفت مغازه رادیو می‌فروختند. رادیوهای آن دوره برقی و چوبی بزرگ بودند و ساخت آلمان. این رادیوها حدود ۱۵۰۰ تا ۲ هزار تومان قیمت داشتند و نوع دیگری از همین رادیوها هم موجود بود که قیمتش هزار تومان بود. هر کس رادیو می‌خرید باید به شهربانی مراجعه می‌کرد و جواز می‌گرفت و سپس فروشنده رادیو به منزل خریدار می‌رفت و دستگاه را نصب می‌کرد. در برخی خانه‌ها که برق نداشتند از رادیوی باتری دار استفاده می‌شد. باتری‌های این رادیوها بزرگ بود و در خارج از جعبه رادیو قرار می‌گرفت و پس از خالی‌شدن دوباره شارژ می‌شدند. چون همه قشرها توان خرید رادیو را نداشتند، به همین خاطر در میدان توپخانه، چند بلندگو نصب کردند تا برنامه‌های رادیو به گوش مردم برسد. در سال‌های بعد رادیوهایی وارد شد که با باتری خشک کار می‌کرد. این رادیوها را با باتری آن وارد می‌کردند که مشهورترین آن «آندریا» نام داشت. بعدها رادیوی ترانزیستوری آمد که باعث شد قیمت رادیو کاهش یابد و خانواده‌های بیشتری بتوانند به برنامه‌های آن گوش کنند.

اتاق فرمان در رادیو

  نشانه‌های پیروزی و نفوذ رادیو در تهران باعث شد تصمیم بگیرند در مراکز استان‌ها نیز فرستنده رادیویی تأمین کنند و سپس در سال ۱۳۲۶ بعد از تهران در تبریز فرستنده‌های رادیویی شروع به کار کردند و به‌تدریج نوبت شهرهای رضائیه، اهواز، کرمانشاه، شیراز، مشهد، کرمان، اصفهان، سنندج، زاهدان، رشت و گرگان رسید. به‌طوری‌که تا سال ۱۳۴۰ تعداد فرستنده‌های رادیویی کشور به ۱۲ رسید.


  «اینجا تهران است، صدای ایران»


رضا سجادی صاحب همان صدایی است که چهارم اردیبهشت سال ۱۳۱۹ برای نخستین‌بار پشت میکروفن رادیو گفت: «اینجا تهران است؛ صدای ایران».

رضا سجادی اولین گوینده رادیو و تلویزیون ایران بعد از مهاجرت به تهران به دنبال کار بود که به طور اتفاقی، آگهی روزنامه اطلاعات را دید و در آن آگهی آمده بود: «رادیوتهران راه‌اندازی می‌شود. کسانی که داوطلب گویندگی هستند برای امتحان به باشگاه افسران مراجعه کنند.»

رضا سجادی سمت راست بالای سر احمد قوام، نخست وزیر وقت 

 همچنین در سالگرد سی و ششمین تولد رادیو، مرحوم جواد بدیع‌زاده، خواننده و آهنگساز قدیمی رادیوتهران در گفت‌وگویی با روزنامه اطلاعات گفته بود: «اولین آهنگی که با صدای من از رادیو پخش شد، ساز و سبو نام داشت. شعری از نورالله همایون بود و آهنگش را خودم ساختم. این قطعه در واقع مکالمه‌ای بود میان یک ساز و یک سبو و دیالوگی شاعرانه، پر از درد، حسرت و اندوه.»

آواز چنین آغاز می‌شد:

با سبو روزی گفت این چنین ساز
کی برنج و شادی با من انباز
گر من افغان دارم و درون دلم می‌کشم آه
چشم خون‌بار تو زین ناله جانکاه تو برگو دیگر از چیست؟

جواد بدیع‌زاده

رادیوتهران در زمان جنگ جهانی دوم


در آن دوران، اغلب مردم (به جز برخی از خانواده‌های متمول) از داشتن رادیو محروم بودند و تنها در قهوه‌خانه‌ها می‌توانستند کنار هم بنشینند و اخبار را از طریق رادیو بشنوند و در مورد آن تبادل نظر کنند. یکی از نخستین اخبار مهمی که از طریق رادیو اعلام شد، خبر اشغال تهران توسط قوای متفقین بود که مردم تهران را در شوک و حیرت فروبرد.

مدتی بعد از تولد رادیو در ایران، جنگ جهانی دوم آغاز شد و پیام استعفای رضاشاه از موضوعات مهمی بود که در رادیوتهران خوانده شد. چراکه پس از آن با اشغال ایران، شیوع قحطی و خروج رضاشاه، اداره رادیو برای مدتی تعطیل شد و دوباره‌کار خود را از ۱۳۲۲ شروع کرد. رادیوتهران تحت نظارت شدید نیروهای متفقین بود. اماکن عمومی کنترل می‌شدند تا مردم سراغ امواج رادیوهای دیگر نروند. کار بیخ پیدا کرده بود و سال ۱۳۲۲ که جوزف استالین، وینستون چرچیل و فرانکلین روزولت برای کنفرانس تهران به ایران قدم گذاشتند، حکم کردند که فعالیت تمام فرستنده‌های مخابراتی ایران متوقف شود و رادیوتهران در پی این دستور یک هفته خاموش و بی‌صدا ماند. در این مدت پخش موسیقی به طور گسترده جایگزین برنامه‌های انتقادی درباره اشغالگران و محمدرضا شاه شد. با خروج نیروهای بیگانه، رادیو نیز از این شرایط خارج شد و برنامه‌های متنوع‌تری برای شنوندگان خود آماده کرد. همچنین در سال ۱۳۲۷ یک فرستنده و یک استودیوی کوچک در میدان ارگ در اختیار رادیو قرار گرفت و سال ۱۳۳۶ نام «رادیوتهران» به «رادیوایران» تغییر پیدا کرد. در این دوران، تعداد رادیودارهای تهران افزایش یافت و رادیوهای بزرگ مارک آندریا در خانه‌های اشراف به‌عنوان اشیا تزیینی روی طاقچه‌ها قرار می‌گرفت. یکی از مهم‌ترین و پرهیجان‌ترین دوره‌های رادیو، دوران نخست‌وزیری احمد قوام و درگیری‌های سیاسی نمایندگان مجلس در مورد ملی‌شدن صنعت نفت بود که رادیو توانست به‌سرعت این تحولات را به گوش مردم برساند.

با رسیدن به پایان دهه ۱۳۲۰، رادیو به‌عنوان یک ابزار سیاسی اثرگذاری بیشتری پیدا کرده بود و اخبار مهمی چون ملی‌شدن نفت، درگیری‌های خونین ۳۰ تیر ۱۳۳۱، و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را به مردم منتقل می‌کرد. اما پس از کودتای ۲۸ مرداد کارکرد سیاسی رادیو تغییر کرد و محدود شد. در سال‌های منتهی به انقلاب ۱۳۵۷، رادیو دوباره نقشی تاریخ‌ساز پیدا کرد و ایرانیان در شبکه‌های رادیویی اروپایی توانستند اخبار را به مردم ایران برسانند.

پس از شروع جنگ ایران و عراق در پایان شهریور ۱۳۵۹، رادیو با چالش جدیدی روبه‌رو شد و پوشش اخبار جنگ به اولویت اصلی این رسانه تبدیل شد. مارش‌های آشنای جنگ که خبر از عملیات جدید می‌دادند، به یکی از صداهای شناخته‌شده مردم آن سال‌ها تبدیل شد. با پایان جنگ در تابستان ۱۳۶۷، رادیو به وضعیت عادی خود بازگشت و برنامه‌های متنوع‌تری را ساخت که ویژگی بارز آن‌ها افزایش سرگرمی بود.


تغییر الگوی مصرف رسانه‌ای و نقش کم‌رنگ شده رادیو در عصر کنونی


هرچند رادیو، در مقطعی از تاریخ رسانه‌ای ما، جایگاه مهم و تعیین‌کننده‌ای داشت؛ اما همان‌گونه که الگوهای زندگی و مصرف رسانه‌ای در گذر زمان دستخوش تغییرات جدی شدند، رادیو نیز ناگزیر از این دگرگونی‌ها تأثیر پذیرفت. ورود فناوری‌های نوین، اینترنت، تلفن‌های همراه هوشمند و تنوع بی‌سابقهٔ محتوا، شیوه‌های دسترسی به اطلاعات و سرگرمی را متحول کرد. دیگر نیازی نیست که مخاطب در ساعت معینی کنار دستگاهی بنشیند تا برنامه‌ای خاص را دنبال کند. با گسترش دسترسی همیشگی و آنی به محتوا، الگوی شنیدن نیز تغییریافته است.

در چنین شرایطی، استفاده از رادیو به طور محسوس کاهش‌یافته و بیشتر به جمع محدودی از مخاطبان وفادار محدود شده است؛ اغلب افرادی از نسل‌های پیشین که هنوز با رادیو پیوند احساسی یا عادت دیرینه دارند. در مقابل، برای نسل‌های جدید، رادیو نه ابزار اصلی اطلاع‌رسانی و سرگرمی، بلکه رسانه‌ای است که یا تجربه‌اش نکرده‌اند یا ارتباطی با آن برقرار نکرده‌اند.

رادیو هنوز وجود دارد، اما نه با آن نقش پررنگ گذشته. دیگر نه در متن زندگی که بیشتر در حاشیه، با کارکردهایی محدودتر، جای گرفته است. این تغییر، نه نشانهٔ شکست، بلکه نمودی از تحولی گسترده‌تر در ساختار رسانه‌ای و الگوهای ارتباطی معاصر است.

به نظر شما رادیو در دنیای امروز چه نقشی دارد؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.