راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

یک مدل، یک صنعت، یک توکن؛ چرا توکن سازی نسخه‌ واحدی ندارد؟

مهتاب یادداشت، قائم‌مقام دایاچین / اولین باری که ایده‌ توکن‌سازی الماس را مطرح کردم، هنوز نه خبری از توکن‌های ملکی بود، نه مردم واژه‌هایی مثل «توکن‌های با پشتوانه» را به‌راحتی در گفت‌وگوهایشان به کار می‌بردند. یکی از همکاران باسابقه‌ام از من پرسید: «می‌خواهی الماس را مثل بیت‌کوین معامله کنی؟» این سوءتفاهم ساده، همان لحظه به من فهماند که ما هنوز در ابتدای یک مسیریم، مسیر ساختن زبان جدیدی برای دارایی‌ها.

در دنیای توکن‌سازی، هیچ نسخه‌ واحدی وجود ندارد. توکن کردن الماس، زمین، صندوق سرمایه‌گذاری، یا حتی حق بیمه، هرکدام به مدلی متفاوت نیاز دارند. مدلی که نه‌تنها به ذات دارایی برمی‌گردد، بلکه به رفتار بازار، ریسک‌های نقدشوندگی، ساختار حقوقی و حتی ذهنیت جامعه درباره‌ آن دارایی وابسته است.


چرا یک مدل برای همه دارایی‌ها جواب نمی‌دهد؟


فرض کنید قصد دارید یک زمین در منطقه شهری را توکن کنید. ارزش‌گذاری، سند رسمی، پتانسیل اجاره‌دهی و حتی موقعیت حقوقی آن معمولاً شفاف است. در چنین مدلی، می‌توان توکن‌ها را به‌عنوان سهام مشارکتی در مالکیت یا درآمد اجاره‌ای تعریف کرد و حتی بازار ثانویه‌ای برای خریدوفروش آن فراهم کرد.

اما اگر همین مدل را برای یک الماس با برش خاص و گواهی بین‌المللی پیاده کنیم، با چند سؤال جدی روبه‌رو می‌شویم. خریدار چطور از اصالت مطمئن شود؟ بازارگردان برای چنین دارایی کم‌عمقی از کجا تأمین شود؟ در صورت نیاز به نقد شدن فوری، چه ابزارهایی در دسترس است؟
اینجاست که باید بپذیریم هر دارایی، به مدل خودش نیاز دارد و فرایند توکن‌سازی یعنی همین. طراحی مدل اقتصادی و تکنیکی برای انتقال ارزش در بستر بلاکچین، با توجه به مختصات منحصربه‌فرد هر صنعت.


تجربه ما از انتشار توکن دایا دایموند با پشتوانه‌ الماس


بر اساس گزارشی که در آوریل ۲۰۲۵ توسط Ripple و BCG منتشر شد، ارزش بازار دارایی‌های توکن‌شده تا سال ۲۰۳۳ می‌تواند، با نرخ رشد مرکب سالانه حدود ۵۳ درصد به ۱۸.۹ تریلیون دلار برسد. این گزارش همچنین نشان می‌دهد که بیشترین سهم از این بازار را دارایی‌هایی تشکیل می‌دهند که امروزه نقدشوندگی پایینی دارند. مثل اوراق بهادار خصوصی، املاک و کالاهای فیزیکی. به بیان دیگر، موفقیت در آیندهی توکن‌سازی به توانایی طراحی مدل‌هایی وابسته است که دقیقاً همین چالش‌ها را هدف قرار دهند؛ نقدشوندگی، شفافیت و دسترسی.

در پروژه‌ دایا دایموند، ما به‌جای تقلید از مدل‌های رایج، سعی کردیم مدلی اختصاصی طراحی کنیم که هم بر دارایی فیزیکی متکی باشد و هم بتواند خدمات مالی مثل پیش‌فروش، وثیقه‌گذاری یا دریافت تسهیلات را در خود جای دهد. قیمت توکن هم بر اساس قیمت جهانی الماس و به‌صورت دلاری تعیین می‌شود تا ثبات نسبی در شرایط پرنوسان بازار ایران فراهم شود.

ما فهمیدیم که اگر توکن، فقط نسخه دیجیتالی از دارایی فیزیکی باشد، شکست می‌خورد. توکن برای زنده‌ماندن باید «کارکرد» داشته باشد. یعنی یا نقدشونده باشد، یا قابل وثیقه‌گذاری، یا سودزا، یا قابل‌استفاده در زنجیره تأمین. این همان جایی است که طراحی مدل، تعیین‌کننده است، نه صرفاً تکنولوژی بلاکچین.

فرایند انتشار توکن در ایران، برخلاف ظاهر ساده‌اش، نیازمند طی کردن مجموعه‌ای از مراحل حقوقی، فنی و نهادی است که به‌صورت رسمی در قالب شبکه ققنوس تعریف شده. اما در عمل، هر پروژه موفق، حاصل ماه‌ها طراحی مدل اقتصادی، مستندسازی دقیق، تعامل با نهادهای ناظر و درک عمیق از جزئیات اجرای بلاکچین در بستر مقررات ایرانی است.


آینده از آن مدل‌هایی است که از دل صنعت بیرون می‌آیند


اگر روزی توکن در صنعت بیمه رونق بگیرد، احتمالاً نه از مسیر بازتولید بیمه‌نامه‌های کاغذی، بلکه از طراحی توکن‌های کوچک و قابل‌خرید روزانه آغاز خواهد شد. اگر در صنعت سلامت توکن رواج یابد، احتمالاً از ذخیره‌سازی و مالکیت داده‌های ژنتیک شروع خواهد شد، نه پرداخت الکترونیکی به پزشک.

در تمام این موارد، چیزی که تعیین می‌کند کدام مدل جواب می‌دهد، نه فناوری بلاکچین است، نه قیمت دارایی. بلکه رفتار صنعت، ساختار اقتصادی زنجیره ارزش، و نیاز واقعی کاربران است.

و حرف آخر اینکه توکن‌سازی یک فرایند تکنولوژیک نیست، بلکه یک فرایند طراحی است و طراحی خوب، یعنی شنیدن زبان صنعت، تحلیل رفتار بازار و درک نیاز سرمایه‌گذار. در دایاچین، ما باور داریم که برای طی مسیر توکن‌سازی در بستر اقتصاد دیجیتال ایران، باید از دل هر صنعت شروع کرد. نه با نسخه‌های تکراری، بلکه با طراحی مدل‌هایی که دقیقاً برای آن صنعت نوشته شده‌اند. توکن‌سازی، مثل دوختن لباسی جدید است. اندازه‌ هر مشتری را باید جدا گرفت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.