پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
جسارت در آزمودن تجربههای نو
گفتوگو با سارا ستوده درباره تمام کنجکاویهایش در دنیای کسبوکار
در یک برنامهریزی فشرده و بعد از شرکت در یک رویداد کسبوکاری در دبی قرار بود به تهران بیاید تا از همان فرودگاه امام ماشینش را بردارد، چند کار کوچک در پایتخت انجام بدهد و یکسره رانندگی کند تا خود تبریز. فردای آن روز از آنجا بعد از خداحافظی کوتاهی با خانوادهاش، چمدانهای پارک شده در خانهاش در تبریز را بردارد و راهی ترکیه شود تا از آنجا به خانه جدیدش در آتلانتا پرواز کند. سارا ستوده که خودش را آنقدری کارآفرین نمیداند که حتی در بیو اینستاگرامش هم به این موضوع اشارهای کند، در ۳۰ سالگی آنقدر تجربههای متنوع در کسبوکارهای گوناگون، راهاندازی کسبوکار و درسخواندن در رشتههای مختلف دانشگاهی دارد که فکر میکنی برای انجام همه اینها حتماً باید یک دهپانزده سالی بیشتر سن داشت.
سالهاست سارا را میشناسیم بیشتر از راه دور و همیشه چیزی برای غافلگیری دارد. اگر در یککلام بخواهیم سارا را توصیف کنیم «جسارت در آزمودن تجربههای نو» است. مدتها پیش پیشنهاد مصاحبهای را به او داده بودیم؛ اما آنقدر برنامههایش فشرده بود که بهاجبار و به لطف او در توقف چندساعتهاش در تهران و لابهلای چند برنامه دیگرش موفق شدیم میزبانش در دفتر راهکار باشیم در صبح یک پنجشنبه. قرار بود از تجربههایش روایت کند و ما بیشتر شنونده باشیم؛ اما سارا را چنان با اعتمادبهنفس، متکیبهخود و قدرتمند دیدیم که یک جاهایی سؤالهای سختی از او پرسیدیم؛ سؤالهایی که ممکن است درباره شخصی در چنین موقعیتی در ذهن شکل بگیرد و کمکم به یک قضاوت ناعادلانه منجر شود. او دم نزد و با چشمانی خسته از یک پرواز نیمه شبانه به همه سؤالهای خشن ما پاسخ داد. بعد از حدود ۲ ساعت از ما خداحافظی کرد، سوار ۲۰۶ پارک شده روبهروی دفتر راهکار شد و راهی یک سفر جادهای طولانی.
متنی که میخوانید حاصل گفتوگوی ۹۰ دقیقهای صمیمانه با رضا قربانی، مدیرعامل کارخانه نوآوری رسانه راهکار؛ مینا والی، مدیرمسئول رسانههای راهکار و میثم سلیمانی، مدیر محتوای راهکار است. سارا در این گفتوگو به بازگویی از مسیرش از استارتاپی در دانشگاه تبریز تا کسبوکاری در آمریکا گفت.
تغییر مسیر با یک تلنگر
سال ۱۳۹۵، سارا که آن زمان دانشجوی رشته کامپیوتر دانشگاه تبریز بود، به همراه سه همکلاسیاش استارتاپی به نام «هاردنت» را راهاندازی کرد؛ دستگاهی برای اطلاعرسانی سریع به اورژانس در صورت تصادف خودرو.
میگوید: «فکر میکردیم هاردنت ایده فوقالعادهای است. آن زمان، فضای استارتاپی ایران بهشدت از ایدههای نو حمایت میکرد.»
اما پس از حضور در چند رویداد و شنیدن تعریف و تمجیدها یک اظهارنظر بهکلی مسیر حرکت او را تغییر داد. آن زمان مصطفی نقیپورفر، در نقدی به محصول هاردنت به سارا گفته بود: «فکر کردی ما در ایران چند تا آمبولانس داریم که بتوانند به این ایده پاسخ دهند؟» این تلنگر باعث شد سارا با دیدی جدیتر به مدلهای کسبوکار نگاه کند و مسیرش به سمت بازاریابی و مدیریت تغییر کند.
او بعد از هاردنت علاقهاش به مدیریت و بازاریابی را کشف کرد و با مطالعه کتابها و منابع مطالعاتی مهارتهایش را در این حوزه تقویت کرد. یکی از کتابهای الهامبخش او در این مسیر «بازاریابی ویروسی» بود که دیدگاههای تازهای در مورد توسعه کسبوکار به او ارائه داد.
پذیرش چهارماهه از آزمایشگاهی در دانشگاه میلان هم تجربهای کلیدی بود. او در ایتالیا فهمید علاقهای به ادامه تحصیل آکادمیک یا پژوهش ندارد. میگوید در این بازه آدمهای بسیار زیادی را دیده و از هرکسی چیزی یاد گرفته است و این فشردگی ارتباط با آدمها به او کمک کرده سریعتر خودش را بشناسد که در چه مسیری حرکت کند.
تجربهای کوتاه در سایمانتک
اواخر سال ۱۳۹۶، سارا ستوده به دعوت مدیرعامل شرکت سایمانتک، کسبوکاری در حوزه اینترنت اشیا (IoT) وارد این شرکت شد و بهمرور بهعنوان مدیر توسعه کسبوکار فعالیت خود را در آن ادامه داد. درباره تجربههایش در سایمانتک میگوید: «در آن زمان، دولت روحانی سیاستهای هوشمندسازی را دنبال میکرد و ما پروژههای B2G داشتیم. این تجربه برای من چالشهای زیادی داشت، چرا که تیم فنی قوی بود، اما در مذاکره با کارشناسان دولتی ضعیف بودند؛ بنابراین من وظیفه مذاکره و پیشبرد قراردادها را برعهده گرفتم.»

سایمانتک روزهای خوبی را میگذراند تا اینکه در ۱۳۹۷ خروج آمریکا از برجام و درنتیجه افزایش قیمت سختافزار و مشکلات تأمین قطعات فعالیت شرکت را مختل کرد. سارا درباره شرایط آن زمان میگوید: «ما در نمایشگاه سبیت (CeBIT) ارتباطات خوبی با شرکتهای خارجی برقرار کردیم. قرار بود همکاریهای بینالمللی داشته باشیم؛ اما به فاصله یک هفته، بعد از اظهارات ترامپ درباره برجام، تمام این ارتباطات قطع و بازار داخلی نیز با بیثباتی شدید مواجه شد. با این شرایط به این نتیجه رسیدم که ادامه فعالیت در سایمانتک برایم آیندهای ندارد.»
ورود به لجستیک با اسپید
پس از سایمانتک، سارا ستوده با پیشنهاد مهدی مقدم، به شرکت لجستیکی اسپید پیوست. او میگوید: «اسپید برایم جذاب بود، چون دیگر با چالشهای پیچیده تعامل با دولت روبهرو نبودم. در عوض، با مسائل عملیاتی و اجرایی سروکار داشتم که حلکردن آنها برایم لذتبخش بود.»
در دوران کرونا و در دوران اوج رونق بورس اسپید پروژه احراز هویت در محل برای کارگزاریهای بورس را اجرا کرد که با وجود چالشهای فراوانش تجربهای بینظیر بود. بااینحال مهرماه ۱۳۹۹، با تمام تجربههای خوب در اسپید، به دلیل ضرورت مدیریت کارخانه خانوادگی از این کسبوکار جدا شد.
مدیریت کارخانه پیچومهره
کارخانه خانوادگی «صنایع تولیدی ستوده» تولیدکننده پیچومهره و دیسک کلاچ برای ماشینهای سنگین است. این کارخانه را پدر و برادر سارا در ۱۳۹۰ راهاندازی کردند، اما در ۱۳۹۹ به دلیل مشکلات پدرش، مدیریت به سارا و برادرش سپرده شد. ماجرای این تغییر را اینطور تعریف میکند: «شروع کار سخت بود، چون باید تغییرات اساسی در فرایندها ایجاد میکردیم. از تغییر نرمافزارهای مدیریتی گرفته تا تنوعبخشی به محصولات، همه نیازمند برنامهریزی دقیق بود. اما در نهایت و با وجود تمام مقاومتها چه از سمت پدرم و چه همکاران قدیمی پدرم در کارخانه که به فرایندهای سنتی مدیریت عادت کرده بودند ما در ایجاد تغییرات موفق بودیم و حالا ۲۳ درصد سهم بازار داریم.»
سارا که از همان ابتدای فعالیتش در کسبوکار خانوادگیشان میدانست با چالشهای جدی تحول مواجه خواهد شد برای اینکه حساسیتی در بین همکاران و منابع انسانی قدیمی ایجاد نکند تا ماهها بدون اینکه کسی از نسبت او با بنیانگذار کارخانه چیزی بداند به فعالیتش ادامه میدهد. میگوید: «تا یک سال اول تلاش کردم از همه چیز سر دربیاورم و واقعیتهای محیط را بدانم. نمیخواستم نگاهها یا رفتارها تحتتأثیر جایگاهم در خانواده باشد.»

مدیریت چندین کسبوکار داخلی و خارجی بهصورت همزمان
بعد از موفقیت در تحول کارخانه، سال ۱۴۰۲ سارا به دنبال اجراییکردن ایدهای دیگر میرود. گواهینامه «پایه دو» اش را میگیرد و همزمان مقدمات راهاندازی کسبوکاری متفاوت از تمام تجربههای قبلیاش را میچیند: راهاندازی یک کارواش آن هم نه در ایران بلکه در شهر آتلانتای آمریکا. سارا این روزها علاوه بر کارخانه ستوده، یک گالری طلا در تبریز، بازرگانی واردات ایمپلنت از ترکیه و کارواشی در آتلانتا را اداره میکند.
همچنین او بهتازگی استارتاپ «Stemarino» را در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر راهاندازی کرده که روی تشخیص مشکلات توربینهای بادی تمرکز دارد.
در جستوجوی آرامش
سارا ستوده بهعنوان دختری جوان با تجربهها و موفقیتهای حرفهای، با ما درباره تمام اضطرابها و فشارهایی که در نتیجه مدیریت همزمان چندین کسبوکار با آنها مواجه است گفت و اینکه در اثر این فشارها برنامهای متفاوت برای آینده دارد: «این روزها تمرکزم روی مدیریت کسبوکارهای فعلی است و برنامهای برای پروژهای جدید ندارم. دوست دارم مدتی به زندگی شخصیام بپردازم و آرامش بیشتری پیدا کنم.» او معتقد است کسبوکار زندگی را تغییر میدهد و حتی یک شب بدون دغدغه برایش آرزوست.
او در پاسخ به سؤالی که برای خیلیها و درباره فردی در شرایط او ممکن است پیش آید و آن تأثیر پشتوانه خانوادگی در موفقیت کسبوکاریاش است میگوید بیشتر مسیر را با تلاش خود و بدون کمکگرفتن از پدرش طی کرده است: «همه فکر میکنند اگر پدر پولداری داشته باشی، ترسی از شکست نداری. اما من هرگز نمیخواهم از خانواده کمک بگیرم. شما همیشه نمیتوانی از خانوادهات کمک بگیری و برای من مثل این میماند که یک کوپن دارم و هیچوقت نمیخواهم از این کوپن استفاده کنم. به همین خاطر همیشه تلاش کردهام ثابت کنم که خودم میتوانم.»
او در مثالی میگوید در بازهای از شروع کار در کارخانه ازآنجاییکه پدرش دیگر در جریان مستقیم امور کارخانه نبوده، هر شب در خانه از سارا درباره وضعیت کار میپرسید و با وجود اینکه هم از نظر مالی و هم مقاومتها از سمت منابع انسانی تحتفشار بودند او همواره وضعیت را مساعد نشان میداده مبادا پدرش برداشت کند که در تحول کارخانه شکستخوردهاند.
او در موفقیتهایش نقش مادرش، رئیس سابق بیمارستانی در تبریز، و خانوادهای بدون تبعیض جنسیتی را پررنگ میداند. میگوید: «در خانواده ما تبعیضی بین دختر و پسر وجود ندارد. اگر من پیشنهادی مرتبط با صنعت و رشته تحصیلیام برای کارخانه میدادم، پدرم قطعاً میپذیرفت. حتی برادرم هم همیشه کنار من بود.»
از او درباره تجربهاش از زندگی و کار در آمریکا میپرسیم که میگوید: «تصمیم برای مهاجرت به آمریکا هم برای تجربهای جدید بود و هم کنجکاوی برای کشف این کشور، نکات مثبتش دسترسی راحتتر به تکنولوژی و امکانات مالی است؛ اما گاهی بهخاطر ایرانی بودنم رفتارها تغییر میکند.»
در این گزارش درباره بخشی از فعالیتهای سارا ستوده خواندید که حاصل گفتوگوی ما با او در چند ماه گذشته است. اگر سارا را دنبال کنید بعید است بعدازاین چند ماه با وجود اینکه خودش میگوید دنبال فعالیت جدیدی نیست با یک غافلگیری جدید مواجه نشوید. او در زمانی بسیار فشرده در دفتر راهکار حضور پیدا کرد و فرصت نشد درباره بخشهای دیگر فعالیتهایش از رشتههای تحصیلی که خوانده تا فعالیتهای جانبیاش بهعنوان وکیل صحبت کنیم.