راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

خالی‌فروشی یک موضوع تمام‌شده است

مدیران عامل پلتفرم‌های خریدوفروش آنلاین طلا از چالش‌های ۱۴۰۳ و از چشم‌انداز ۱۴۰۴ می‌گویند

اگر در پایان سال ۱۴۰۲ از بازیگران و فعالان اقتصاد دیجیتال کشور این سؤال مطرح می‌شد که چه روندهای مهمی در سال آینده شکل می‌گیرند، شاید کمتر کسی از پلتفرم‌های فروش طلای آب‌شده صحبت می‌کرد یا اصلاً در اولویت اصلی هیچ‌یک از بازیگران مهم این اکوسیستم نبود. اما به‌ناگاه از نیمه دوم سال ۱۴۰۳ موج قابل‌توجه و جدی در این زمینه با بیلبوردهای شهری شکل گرفت و موضوع فروش طلای آب‌شده به‌حدی جدی شد که طی ماه‌های اخیر روندهای مهمی همچون لندتک و رمزارزها را تحت‌تأثیر خود قرار داد.

از همین رو ماهنامه عصر تراکنش در ویژه‌نامه پایان سال خود با حضور پنج مدیرعامل پلتفرم‌های مهم خریدوفروش آنلاین طلا، میزگردی را با موضوع چشم‌انداز این پلتفرم‌ها در سال آینده و چالش‌های آنها در سال ۱۴۰۳ برگزار کرد. مهمانان این نشست، محسن ابوالفتحی، مدیرعامل طلاین؛ مهدی فدایی، مدیرعامل طلاسی؛ علیرضا عیوضی، مدیرعامل گلدیکا؛ امیر حق‌رنجبر، مدیرعامل تکنوگلد؛ شاهین رفیع‌پور، مدیرعامل زرپاد و با مدیریت میثم سلیمانی، مدیر اجرایی راه‌کار بودند که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

محسن ابوالفتحی: این موضوع فقط یک دلیل نداشت. هر سال در نیمه دوم سال، نوعی افزایش قیمت را در بازار طلا تجربه می‌کنیم؛ به‌خصوص در سه ماه آخر سال. امسال هم این افزایش قیمت شدیدتر از سال‌های قبل اتفاق افتاد. باتوجه‌به وضعیت اقتصادی جهان، اونس طلا نوسانات بیشتری نسبت به سال‌های قبل داشته و یک سری اتفاق‌های سیاسی در کشور خودمان نیز در سال جاری مزید بر علت شده است.

تا قبل از امسال، بازار طلا در فضای آنلاین هرگز مطرح نبود، به‌خصوص طلای آب‌شده یا طلای خام. امسال، کسب‌وکارهایی شروع به فعالیت کردند و سرمایه‌گذاری‌هایی در این عرصه صورت گرفت که فضای تبلیغات و رسانه را کلاً به سمت طلا برد. در کل تهران بیلبوردهای «طلا» را مشاهده می‌کنید. در رسانه‌های تبلیغاتی نیز دائم از طلا حرف می‌زنند. خبرگزاری‌ها راجع به طلا می‌گویند.

ابوالفتحی: خود من قدری محافظه‌کار هستم و دوست ندارم حساسیتی در این باره ایجاد شود یا آنکه اخبار روی آن تمرکز کنند؛ چون کار داشت به‌درستی و طبق روال قانونی انجام می‌شد.

یک سری حساسیت‌ها باعث می‌شود افرادی که در این بازی منافعی دارند تصمیم به ورود و دخالت و تأثیرگذاری بگیرند و حتی بازی را خراب کنند. بالاخره مجوزی صادر شد و کسب‌وکارها به فعالیت پرداختند. وقتی که حساسیت به این شدت رسید و همه تمرکزها به سمت طلا آمد، هر ارگان برای خود ادعایی در این ‌رابطه مطرح کرد؛ درحالی‌که هیچ ربطی به صادرکننده مجوز ندارد.

علیرضا عیوضی: در گروه مشترکی که با دوستان داریم، از اوایل امسال پیام دادم که «خواهش می‌کنم فعلاً تبلیغات محیطی را متوقف کنید» اما نتوانستیم دوستان را قانع کنیم. شروع فعالیت این سامانه‌ها از سال ۱۳۹۹ بود و ما هم از ۱۴۰۰ با گلدیکا وارد شدیم. تا اواخر پارسال، هیچ سروصدایی نبود و کسی نمی‌گفت که طلای خود را در بانک بگذارید یا نگذارید؛ ولی تبلیغات محیطی، توجه‌ها را به این سمت آورد.

از سوی دیگر، افزایش قیمتی که آقای ابوالفتحی به آن اشاره کردند، بازار را تکان داد. از مهر پارسال طلا رشد عجیبی را تجربه کرد. تبلیغات محیطی نیز حساسیت عده‌ای را برانگیخت. طبیعی است که هر کس وارد این کسب‌وکار می‌شود، پیش‌بینی می‌کند مقاومت‌هایی در برابر او شکل گیرد؛ ولی تصور نمی‌کردیم که این‌قدر زود این اتفاقات بیفتد. به نظرم کل این اکوسیستم تبلیغات محیطی را قدری زود شروع کرد.

عیوضی: به نظر من، یکی دو بازیگر باعث ایجاد حساسیت شدند؛ بقیه هم به واسطه آنکه از بازار و از تبلیغات محیطی جا نمانند، مجبور شدند که تبلیغات محیطی انجام دهند. یکی دو بازیگر که به نظر من بعضاً ناشیانه دست به تبلیغ محیطی گسترده زدند، بزرگان این بازار را مجبور به شروع تبلیغات محیطی کردند. همین مسئله باعث شد در مقطعی اکثر بیلبوردهای سطح شهر تهران به این صنعت اختصاص پیدا کند. همین موضوع حساسیت را بالا برد. عدد و رقم‌ها نیز از خرداد و تیرماه امسال خیلی بالا رفت. نهادهای نظارتی نیز از درگاه‌ها متوجه عدد و رقم این صنعت شدند؛ نه اینکه فقط به تبلیغات محیطی توجه نشان دهند.

امیر حق‌رنجبر: به نظر من، تلاقی چند موضوع باعث این جلب‌توجه بوده است؛ یکی تغییرات قیمت طلا که تحت‌تأثیر اتفاقات سیاسی در ابتدای سال قرار گرفت. بدین ترتیب، طلا یک بازار بسیار جذاب شد. بعد دیگری که در داخل کشور به آن توجه زیادی نداریم این است که طلا یک روند جهانی به شمار می‌رود؛ در کشور هند هم بازار طلای دیجیتال دارد بزرگ می‌شود. الان یک شرکت تجارت الکترونیک مثل «آمازون» در بازار هند، از طریق «آمازون پی» این روند را به‌صورت جدی جلو می‌برد. هند علاقه زیادی به بازار طلا دارد و به همین دلیل در آنجا نیز این مسئله تبدیل به‌ یک روند شده است؛ این موضوع فقط محدود به ایران نیست. جذابیت بازار طلا در سال اخیر توجه همه دنیا را به این سمت آورده است.

درعین‌حال، مردم همیشه دنبال روش‌هایی هستند که ارزش دارایی خود را حفظ کنند؛ یک جا به دنبال رمزارز می‌روند، یک جا به دنبال خرید مسکن و غیره. مردم از هر روشی که بتوانند ارزش دارایی خود را حفظ کنند، استقبال نشان می‌دهند. بعد چهارم، همین بازاریابی شدید پلتفرم‌ها بوده که ناشی از تقاضاست. این‌طور نیست که پلتفرم بدون وجود تقاضا بخواهد مارکتینگ شدید انجام دهد. تبلیغات محیطی، فقط یکی از روش‌های بازاریابی است. بله، وقتی تقاضا وجود دارد و احساس نیاز می‌شود و مردم استقبال خوبی نسبت به پلتفرم‌ها نشان می‌دهند، طبیعتاً تبلیغات می‌کنند. از نظر بنده، تلاقی این چهار بعد، باعث شد که حساسیت‌ها افزایش یابد و بازار رونق بگیرد. حساس‌شدن رگولاتور به‌خاطر سابقه بازارهای مشابه در ایران است؛ مشابه «سکه ثامن» و اتفاق‌هایی که در بازار رمزارز افتاد.

مهدی فدایی: همان‌طور که دوستان گفتند، از شهریورماه سندباکسی که از قبل وجود داشت، نظارت روی این حوزه را شکل داد. قبل از ورود «مرکز توسعه تجارت» خودمان به‌صورت خودجوش، طلا را در بانک نگهداری می‌کردیم؛ مثلاً طلا را در بانک کارگشایی می‌گذاشتیم و تمام الزاماتی را که بعداً مرکز توسعه برایمان آورد خودمان رعایت می‌کردیم.

مرکز توسعه چه‌کار کرد؟ او گفت که «طلای خود را باید در بانک بگذارید و در سامانه تجارت و سامانه مؤدیان، اطلاعات خود را ثبت کنید. پلتفرم شما باید از امنیت بالایی برخوردار باشد». از اول سال که شروع به فعالیت کردیم، یک سری الزامات را برای خودمان قائل بودیم؛ تمام بازیگران این بازار الزامات تقریباً مشابه یکدیگر را پیاده‌سازی می‌کردیم. آقای کلاهدوزان، در مرکز توسعه، همه ما را جمع کردند و به صحبت نشستیم و الزاماتی را که عرض کردم اعلام کردند و یک کمیته به نام «کمیته تتا» شکل گرفت که ۱۲ واحد و ارگان نظارتی در آن عضو بودند که الزامات تحت نظارت کمیته تتا اجرا شد. آنها گفتند: «همه شما ملزم هستید که طلاهای خود را در بانک کارگشایی بگذارید و در سامانه تجارت و سامانه مؤدیان ثبت کنید و ضمناً ملاحظات امنیتی سایت‌هایتان را رعایت کنید.» و همین‌طور که مستحضرید همه پلتفرم‌ها تمکین نمودند و الزامات را رعایت کردند.

کسب‌وکار ما مجوزهای لازم را دارد و یک کسب‌وکار کاملاً شفاف و مشخص است. ما از اتحادیه تهران مجوز داریم و بابت سامانه آنلاین فروش طلا هم مجوز کسب‌وکارهای مجازی گرفته‌ایم. پس ما از قبل هم خیلی قانونی کار می‌کردیم؛ مرکز توسعه به دنبال تکمیل ملاحظات بود؛ پس یک سری ضوابط و نظارت‌های تکمیلی را گذاشت. تمام پلتفرم‌های فعال در بازار، آن الزامات را رعایت کردند.

فدایی: چرا!

فدایی: سندباکس قرار بود یک محیط نظارتی باشد؛ موقعی که «کمیته تتا» شکل گرفت، ماهیت سندباکس را تغییر داد و ۱۲ واحد نظارتی را کنار هم نشاند و همه ما از خواسته‌های آنها تمکین کردیم. همه ما طلای خود را در بانک گذاشتیم؛ «سامانه تجارت» و «سامانه مؤدیان» را که کسی به آن توجه زیادی نداشت، همگی مورد توجه قرار دادیم و همه ما گواهی‌های امنیت سایت‌هایمان را نیز گرفتیم و به واحدهای نظارتی ارائه دادیم.

قرار بود که آقای کلاهدوزان، آن پلتفرم‌هایی را رسانه‌ای کنند که به وظایف خود که کمیته تتا وضع کرده بود عمل کرده‌اند و بگویند: «این شرکت‌ها به وظایف خود عمل کرده‌اند و مورد تأیید ما هستند». این مسئله چند بار در جلسات به ما اعلام شد؛ ولی بعداً به تغییر و جابه‌جایی پست‌ها خورد؛ آقای کلاهدوزان تشریف بردند و آقای دکتر توفیقی آمدند. تمام شرایط قانونی را که به ما الزام کرده بودند رعایت کردیم. همه ما که تبلیغ انجام دادیم؛ خودِ مرکز توسعه به «وزارت ارشاد» نامه داد که «اینها مشکلی برای تبلیغات ندارند». چه عیبی در تبلیغ ما هست؟

فدایی: همیشه، در تمام کسب‌وکارها، کسب‌وکارهای جدید و نوپا، برای رقبایی که به‌صورت سنتی فعالیت داشته‌اند احساس خطر به وجود می‌آورند. ما از دید خودمان، آنها را رقیب نمی‌دانیم؛ آنها را «همراه» تلقی می‌کنیم. ما طلای خود را از بازار سنتی تأمین می‌کنیم؛ از بنکدارهای اصلی و بزرگ می‌گیریم. ما هیچ‌وقت این فکر و امکان را که با سازمان بورس رقابت کنیم نداریم. هر کدام از ما، کاربرهای خاص خودمان را داریم.

کاربری که به سراغ بورس می‌رود، همیشه با بورس است؛ کاربری که با بازار سنتی بوده همیشه با آنجاست؛ ما بازار کاربران خرد را جلب کردیم. کاربرانی هستند که با ۳۰۰ یا ۴۰۰هزار تومان یا یک‌میلیون تومان می‌خواهند طلا بخرند و ما مسیرشان را آسان کرده‌ایم. سال گذشته برای خودرو حساب‌های وکالتی ساختند و کلی تبلیغ کردند؛ تمام مردم به آن سمت رفتند. قبل از آن هم یک سری مدل‌ها برای خریدوفروش خودرو وجود داشت که همه‌ی ما در جریان آن هستیم. این هم یک موقعیت جدید است که حسب شرایط اقتصادی جهانی و رشد قیمت جهانی طلا به چشم آمده؛ حالا به ما ایراد می‌گیرند که بازار را به هم زده‌ایم. ما در چهارچوب رشد اقتصاد دیجیتال در حال حرکت هستیم.

ما همه‌جا طبق قانون عمل کرده‌ایم؛ تمام وظایفی را که به ما محول شده، حتی اضافه‌تر، اجرایی کردیم. هیچ ایرادی در تبلیغات ما وجود ندارد. مگر این‌همه بیلبورد که اکنون در خیابان‌هاست، کسی به آنها ایراد می‌گیرد که چرا تبلیغ انجام می‌دهند؟ وقتی مرکز توسعه من را تأیید کرده و به وزارت ارشاد گفته که مشکلی برای تبلیغ نیست، و سایت من هم همیشه پابرجاست، وقتی همه وظایف خود را عمل کرده‌ام، چه ایرادی در تبلیغ هست؟

من اگر یکی از آیتم‌های وظایف خودم را عمل نکنم، درگاه و سایتم پایین می‌آید. ما در بازار داریم کار می‌کنیم و حتی اضافه بر وظایفی که از ما خواسته‌اند عمل کرده‌ایم؛ پس مشکلی در کسب‌وکارمان وجود ندارد.

ابوالفتحی: بگذارید یک تعریف از خالی‌فروشی بیاورم. تعریف من این است: وقتی داری در بازار طلا می‌فروشی اما توانایی تأمین آن را نداری، یا اصلاً قصد تأمین آن را نداری، یا حتی اگر از قبل تأمین نکرده باشی؛ در هر کدام از این حالت‌ها، خالی‌فروشی محسوب می‌شود. فرایند معمول بازار سنتی طلای آب‌شده به این شکل است که فروشنده ممکن است طلا را موجود داشته باشد یا نداشته باشد؛ وقتی که آن را می‌فروشد یا می‌خرد، در حد چند لحظه یا چند دقیقه بعد، آن طلا را از هر جای ممکن تهیه می‌کند. این یک بازار رفت‌وبرگشتی است؛ گاهی از قبل می‌خرد و اضافه دارد و می‌فروشد؛ گاهی تأمین را به‌محض فروش انجام می‌دهد. این تعادل به طور خودکار در بازار حفظ می‌شود؛ همیشه سطح معینی از موجودی طلا را در خزانه خود نگه می‌دارند.

معاملاتی که در بازار طلا انجام می‌شود، سطح دارایی را بالا و پایین می‌برد. خالی‌فروشی کی اتفاق می‌افتد؟ وقتی که طلایی وجود ندارد و قصد و نیت تأمین آن در همان لحظه نیز وجود ندارد. آن شخص با این نیت جلو می‌آید که پول مردم را جمع کند و یک زمان پول‌ها را بردارد و برود. در بازار طلا، این‌طور کارها را خیلی راحت می‌توان تشخیص داد؛ اولین نشانه‌اش این است که وقتی برای تحویل طلا مراجعه می‌کنید، نتوانند تحویل دهند. دومین نشانه این است که طلایی که چند سال قبل خریده و پیش آنها امانت گذاشته‌اید، الان از آنها بخواهید و فوراً تحویل ندهند.

در بازار طلا، خالی‌فروشی را خیلی راحت می‌توان تشخیص داد. نرخ نکول هم یک شاخص دیگر است؛ همچنین وضعیت دارایی آن شخص و مغازه و ویترین او را می‌توان دید. در کسب‌وکار ما اینها به‌روشنی معلوم نیست. کاری که رگولاتوری کرده این بوده که باید طلا را در بانک کارگشایی یا یک بانک عامل بگذاریم که نظارتی بر دارایی و حجم طلای موجود وجود داشته باشد. این راهکار خوب است و مشکل خالی‌فروشی را حل می‌کند؛ چون موجودی به‌قدر کافی هست؛ اما می‌تواند برای ما تبدیل به بحران شود؛ زیرا بانک‌ها جمعه تعطیل هستند؛ پنج‌شنبه هم زود تعطیل می‌کنند؛ گاهی بر اثر آلودگی، قطع برق، سردی هوا و… تعطیل می‌شوند درحالی‌که بازار ما ۲۴ساعته است. ما نمی‌توانیم معطل بمانیم که بانک‌ها باز کنند یا ببندند؛ این وضعیت، ما را فلج می‌کند.

عیوضی: همان‌طور که فرمودید، فعلاً سمت «تقاضا» در بازار بیش از «عرضه» است و تعهد ما به کاربران دائماً افزایش می‌یابد؛ پس باید طلا را داخل بانک بگذاریم. خوشبختانه، حالت برعکس، کمتر پیش آمده است. درعین‌حال، این یک چالش جدی است. دو سه بار برای ما پیش آمده که مجبور شدیم از بانک تقاضا کنیم و طلای خود را پس بگیریم. بالاخره، همان محدودیت‌هایی که آقای ابوالفتحی اشاره کردند، همیشه وجود دارد و گاهی با تعطیلات مواجهیم؛ ما به دنبال هم‌سرعت‌کردن یک بازار ۲۴ساعته چابک با یک مکانیسم نظارتی پر از تعطیلات هستیم؛ این کار قدری سخت است؛ ولی پلتفرم‌های بزرگ، پشتوانه لازم را دارند و از محل دارایی خودشان، تقاضا را جوابگو هستند و تعهداتشان را در قالب تحویل طلا یا واریز پول به حساب کاربر، عمل می‌کنند. طبیعتاً مجبورند برای این کار به جیب خودشان متکی باشند؛ برای این مسئله باید راه‌حلی اندیشیده شود.

عیوضی: تجربه نشان داده رگولاتور به دنبال سریع‌ترین راه ممکن یعنی بستن و تعطیل‌ کردن است و به خود زحمت نمی‌دهد؛ جمع ما یعنی سامانه‌های آنلاین طلا، خودمان، تک‌تک با بانک‌های مختلف صحبت کرده‌ایم؛ تاکنون، با هفت یا هشت بانک صحبت شده، ولی باز هم از سمت بانک مرکزی از نظر قوانین محدودیت دارند و باید رایزنی داشته باشند.

برخی راه‌حل‌های نوین را می‌توان تدبیر کرد. کسب‌وکاری که طی این مدت توانسته آن همه کاربر را جذب کند، حدی از اطمینان را می‌توان به آن داشت. ما پیشنهاد دادیم که در حد ۱۰ یا ۲۰درصد اعتماد به آن کسب‌وکار وجود داشته باشد و به عنوان سرمایه در گردش آن کسب‌وکار بشناسیم. راه‌حل‌های دیگری مانند حسابرسی هم برای آن وجود دارد.

رفیع‌پور: از نظر من ماجرای خالی‌فروشی دیگر تمام شده و چنین برچسبی وجود ندارد. خالی‌فروشی دو قسم دارد؛ یک قسم مربوط به آن است که خود ما و همکارانمان وقتی فروش طلا را انجام می‌دهیم، قدری تعهدات تحویلی مازاد بر ظرفیت ایجاد می‌شود که مجبوریم مساوی با همین مقدار طلا را نزدیک بانک عامل یا خزانه معتمد سپرده باشیم و بعداً تحویل دهیم.

وقتی هم که مشتریان در حال خرید هستند و تقاضای تحویل طلا را دارند، به‌موقع به آنها تحویل داده می‌شود؛ پس جای تردیدی باقی نمی‌ماند. نکته مهم این است که چنین دغدغه‌ای چطور ایجاد شد؟ من از نگاه صنف و صنعت طلا به شما پاسخ می‌دهم. ادعای مطرح‌شده، مربوط به اعداد خریدهای کوچک است؛ مثلاً می‌گویند: «شما چطور ۵۰هزار تومان طلا می‌فروشید؟ مگر طلای ۵۰هزار تومانی داریم؟ اصلاً عددی نیست که بتوانید تحویل دهید. پس در نتیجه این مقادیر کوچک نزد شما می‌ماند و چون قرار نیست تحویل دهید، اینها به مثابه خالی‌فروشی خواهد بود». جواب این ادعا هم مشخص است؛ تمام آن طلای خرد، به شکل تجمیعی، نزد یک صندوق طلای معتمد در بانک واسپاری می‌شود. اکثر دوستان وثیقه‌گذاری کرده‌اند. عدد و رقم وثیقه‌ها مشخص است؛ این برچسب هم تمام می‌شود؛ بحثی باقی نمی‌ماند.

رفیع‌پور: اشتباه می‌کنند! خیلی واضح است. باتوجه‌به مصوبه اخیر «هیئت مقررات‌زدایی و تسهیل مجوزهای کسب‌وکار» و ازآنجاکه کلاً ماجرای رسیدگی و رگولاتوری پلتفرم‌های آنلاین طلا به وزارت صمت سپرده شده، این قضیه کلاً به اتمام رسیده است.

رفیع‌پور: نه؛ بحث بر سر حق داشتن نیست؛ اشتباه نکنید. می‌خواهم از روی این بحث‌های قدیمی به‌سرعت بگذرم. بعضی توضیحات اضافه، فقط به بعضی شیطنت‌های بعدی دامن می‌زند. پلتفرم‌های آنلاین طلا در کشور ما، امروز، اعداد مشخص و ثابتی دارند که بارها به شکل متقن و دقیق اعلام شده و کاملاً از اتهام خالی‌فروشی مبرا شده‌اند. این را رگولاتور می‌داند و تمام فعالان پلتفرم‌ها مطلع هستند. یک سری شیطنت‌های رسانه‌ای و کمپین‌هایی که معاندان و معارضان انجام می‌دهند، باعث ممانعت از نوآوری و نوآفرینی می‌شود.

پرونده ماجرای خالی‌فروشی بسته شده است. تمام پلتفرم‌ها، مابه‌ازای تعهدات طلاهای فروخته‌شده، نزد بانک عامل واسپاری کرده‌اند. وثایق لازم گذاشته شده؛ تمام، تمام! بحثی باقی نمی‌ماند. در مورد اعداد کوچک نیز وثایق به‌صورت تجمیعی گذاشته شده است.

امروز که با شما صحبت می‌کنم، بنا به مصوبه هیئت مقررات‌زدایی، رگولاتوری و نظارت و ایجاد هر گونه مقرره و قانون در حوزه ایجاد و توسعه و هر چیزی که مرتبط با پلتفرم‌های آنلاین طلا باشد، در ید وزارت صمت است؛ تمام شد. در این میان، بانک مرکزی، بورس، نیروی انتظامی و هر نهاد نظارتی دیگر طبیعتاً باید وفق نظر وزارت صمت عمل کنند. یک زمان‌بندی هم مشخص شده و الان وزارت صمت به‌خصوص ذیل کمیته اقدام مشترک تتا و خود مرکز توسعه تجارت الکترونیک ایران، جلسات متعددی را شکل می‌دهند و کارگروه‌هایی به وجود می‌آید تا آنچه قبلاً در کار بوده، وفق تعهدات و توافقات طرفین پلتفرم‌ها و رگولاتور، به انجام رسیده و هیچ اشکالی به وجود نیامده است؛ همه چیز تحت کنترل و نظارت است و روند روبه‌رشد و روبه‌بهبود را می‌بینیم.

درعین‌حال، از اینجا به بعد هم مرکز توسعه تجارت الکترونیک ایران، به‌عنوان متولی اصلی، ذیل نظارت صمت و اتاق اصناف، نسبت به تدوین آیین‌نامه‌ها و ضوابط و هر گونه دستورالعمل بعدی اقدام می‌کند. پس ما تا اینجا هر آنچه را وجود داشته بارها توضیح داده و شفاف‌سازی کرده‌ایم. خوشبختانه، میزان اعتماد مردم هم به پلتفرم‌ها روزافزون است. پلتفرم‌ها نیز در سلامت کامل، کارشان را می‌کنند.

رفیع‌پور: ۱۰۰ درصد، بله. این یک فعالیت صنفی است؛ یک فعالیت مشخص و روشن است؛ همان چیزی که قبلاً هم وجود داشته و امروز بر بستر اقتصاد دیجیتال پیش می‌رود. بهتر این بود که اگر هر سازمانی تمایل به نظارت یا ایجاد هر گونه چهارچوب یا ساختاری دارد، از قبل اقدام می‌کرد. ماجرای بورس، فرابورس و صندوق‌های بورسی، کاملاً مغایر با فعالیتی است که ما انجام می‌دهیم؛ خود بانک مرکزی هم شرایط دیگری دارد.

طبیعتاً، ما می‌پذیریم که یک رگولاتور صنفی در این حوزه وجود داشته باشد. به نظر من این رگولاتور صنفی، باعث رشد و ارتقای جایگاه صنف خواهد شد.

حق‌رنجبر: می‌دانید که اولین صندوق بورسی طلا به نام «لوتوس» بود که اتفاقاً سهام‌دار ما هم بودند و ارتباط نزدیکی با ایشان داشتیم. در همان زمان که آنها فعال شدند، ما هم با ایشان در ارتباط بودیم و استقبال خوبی از آنها شد، ولی طبیعی است که یک صندوق بورسی، حتی اگر انتقادی به عملکرد آن باشد، وقتی در قالب بورس قرار می‌گیرد، اعتماد عمومی را جلب می‌کند؛ زیرا سازمان بورس یک ناظر سخت‌گیر است. شرایط و فضای کاری ما متفاوت است.

در رابطه‌ با خالی‌فروشی و کلیه ریسک‌هایی که در این پلتفرم‌ها وجود دارد، طبیعی است که بزرگ‌ترین ریسک چنین کسب‌وکارهایی را خالی‌فروشی بدانیم. من، از جایگاه کسب‌وکار، اتفاقاً دنبال مکانیسمی هستم که جلوی خالی‌فروشی با تضمین ۱۰۰درصد گرفته شود. اگر یک کسب‌وکار به این اکوسیستم بیاید که کوچک‌ترین تخلفی کند، اعتماد مشتریان من را از بین می‌برد؛ و من هر چقدر هم تمیز و شفاف کار کنم، اعتماد را از دست می‌دهم. پس قوانینی لازم داریم که جلوی خالی‌فروشی را به شکل سفت و محکم بگیرد. این ریسک همواره وجود دارد، ولی با توجه به سخت‌گیری‌های کنونی، خالی‌فروشی اتفاق نمی‌افتد.

در اکوسیستم لندتک که خود من سال‌ها درگیرش بوده‌ام، روند رگولیشن خیلی طولانی بود، ولی در اکوسیستم طلا، به‌سرعت شکل گرفت. امروز هم به ما اطلاع دادند که تا غروب به وزارت صمت برویم. سرعت رگولیشن در این اکوسیستم بسیار سریع است.

حق‌رنجبر: بله؛ اتفاقاً، همان‌طور که فرمودند، این موضوع از دید ما بسیار مثبت است.

حق‌رنجبر: دقیقاً همین‌طور است.

حق رنجبر: راجع به عدد «۱۰ میلیون» نکته‌ای می‌گویم. این عدد «۱۰ میلیون» اشتباه است. اکنون ۱۰ میلیون کاربر در آن پلتفرم‌ها ثبت‌نام کرده‌اند. در مصاحبه گفته شد که ۱۰میلیون خریدار یعنی ۱۰میلیون مشتری در آن پلتفرم‌ها هستند. این عدد به هیچ عنوان امکان ندارد.

حق‌رنجبر:۱۰میلیون کاربر، اطلاعات تماس خود را در آن پلتفرم‌ها ثبت کرده‌اند؛ ما به آنها «کاربر» می‌گوییم.

عیوضی: بعضاً یک کاربر در چند پلتفرم مختلف به طور هم‌زمان ثبت‌نام می‌کند.

حق‌رنجبر: بله، هم‌پوشانی هم دارند. اینکه بگوییم ۱۰میلیون خریدار داریم، صحیح نیست. شاید عده‌ای بگویند: «اگر ۱۰میلیون خریدار داشته باشیم و به طور متوسط هر نفر یک گرم خرید انجام دهد، پس چرا فقط یک و نیم تن طلا در بانک ذخیره شده؟». بخشی از تصور خالی‌فروشی، ناشی از همین عدد ۱۰میلیون بوده است. خوب است این عدد را یک بار شفاف بفرمایید.

حق رنجبر: عدد ۱۰میلیون به عنوان آمار ثبت‌نام‌کنندگان، صحیح است. از نظر بنده، حداکثر ۱۰درصد از این کاربران، تبدیل به مشتری شده‌اند.

حق رنجبر: قطعاً زیر یک میلیون نفر کاربر واحد و منحصربه‌فرد داریم که در پلتفرم‌های مختلف خریدوفروش می‌کنند. بر اساس شناخت من از این اکوسیستم، امکان ندارد که آمار خریداران واقعی بیش از این عدد باشد. آمار سایر اکوسیستم‌های مشابه، مثل رمزارز را نیز مشاهده کرده‌ایم و می‌دانیم که خیلی دور از هم نیستیم.

فدایی: آقای عربشاهی، چند وقت پیش، یک توییت گذاشت و به‌عنوان مدیرکل پایش اطلاعات وزارت صمت گفت: «هر کاربر، در بازار طلای آنلاین، به طور متوسط، فقط ۱۵۰ میلی‌گرم خرید می‌کند. بااین حال، ۸۶درصد از فروش، در دست پنج سکوی پیشرو است و ۹۶درصد از کل فروش، توسط ۲۰ کسب‌وکار بزرگ صورت می‌گیرد». آنها اطلاعات و آمار دقیق ما را در دست دارند؛ زیرا کل سیستم ما در اختیارشان است.

فدایی: وقتی مدیرکل آمار وزارت صمت یک عدد را اعلام می‌کند، بقیه اطلاعات، از هر جایی که بیرون بیاید، آمار درستی نیست. وزارت صمت مسئول این کار است؛ وقتی مدیرکل آنجا اطلاعات را می‌دهد، هیچ عدد دیگری قابل‌قبول نیست. او تمام اطلاعات ما را می‌بیند. هر کاربر ۱۵۰ میلی‌گرم در هر خرید به طور متوسط مبادله می‌کند. با آمار ۱۰میلیون نفر اصلاً کار نداریم؛ هر نفر ۱۵۰ سوت یعنی ۱۵۰ میلی‌گرم مبادله می‌کند. ۸۶درصد از حجم این بازار از طریق پنج سکو انجام می‌شود. این پنج تا کاملاً تحت نظارت هستند؛ بیش از نظارتی که در سیستم‌های دیگر وجود دارد در اینجا هم وجود دارد؛ نظارت به صورت کاملاً درست پیش می‌رود و ما هم خیلی امیدواریم.

خود آقای امیریان، رئیس کمیسیون طلای اتاق اصناف کشور، در نمایشگاه به غرفه ما آمدند و گفتند: «شما دارید خیلی منظم و مرتب کار می‌کنید؛ به حرف‌های دیگران کاری نداشته باشید؛ شما کارتان را درست انجام دهید.» خود آقای دکتر عربشاهی هم تشریف آوردند و گفتند: «ما مسئول شما هستیم؛ اطلاعات شما در دست ماست و کارهایتان را می‌بینیم و تحت نظارت ما در حال فعالیت هستید.» آنها به نمایشگاه آمدند، بازدید کردند و به ما گفتند که اطلاعات ما شفاف است. به آنها گفتیم: «چرا حمایت نمی‌کنید؟ چرا اطلاعات دقیق را به مردم نمی‌دهید؟ هر کس که می‌رسد، برای خودش عدد و رقمی می‌گوید و ترسی ایجاد می‌کند.»

فدایی: اصلاً قرار ما همین بود که آقای دکتر کلاهدوزان، این فهرست را اعلام کند. ما آن همه شرایط سخت و الزامات و کنترل را انجام دادیم تا همین فهرست اعلام شود؛ ولی متأسفانه، دقیقاً زمانی که قرار بود آقای دکتر کلاهدوزان به تعهد خود عمل کند، ایشان جابه‌جا شدند و دکتر توفیقی تشریف آوردند و فرایندها تغییر کرد.

فدایی: یک کمیته تشکیل شد که متولی آن، خود آقای دکتر کلاهدوزان در «مرکز توسعه» بود. ۱۲ نهاد نظارتی در آن کمیته هستند. با عوض‌شدن آقای کلاهدوزان، آن ۱۲ تا همچنان سر جای خود هستند و سیستم به‌جای خود پیش می‌رود. با توجه ‌به اینکه آقای توفیقی هم تشریف آورده‌اند، باید در این مسیر پیش برویم.

الان «اتحادیه کسب‌وکارهای مجازی» هم تعیین‌تکلیف شده و آقای الفت‌نسب انتخاب‌ شد. او در این کسب‌وکار خیلی باتجربه است. اتحادیه مشخصی داریم و فعالیت خود را ذیل آن انجام می‌دهیم؛ تمام الزامات اتحادیه را نیز رعایت کرده‌ایم. با توجه ‌به صحبت‌هایی که ما با مسئولان داشته‌ایم، و اینکه تحت نظارت هستیم، همه چیزمان شفاف است و درست جلو می‌رویم. امروز باید با آقای دکتر توفیقی جلسه بگذاریم و بگوییم که اعلام فهرست سفید انجام شود.

حق‌رنجبر: من عرض کردم که این ۱۰میلیون نفر، مشتری نیستند بلکه کاربر هستند. آیا شما با این حرف موافقید؟

فدایی: سردار رحیمی این عدد ۱۰میلیون را اعلام کردند. چند روز بعد، سخنگوی نیروی انتظامی آمد و مصاحبه را اصلاح کرد و گفت: «اینها تحت نظارت ما هستند، داریم آنها را کنترل می‌کنیم.» این ۱۰میلیون، به‌نظر منطقی نمی‌رسد.

حق‌رنجبر: این عدد مربوط به تعداد کاربر است.

فدایی: جذابیت‌های طلا را با کسب‌وکارهای دیگر نمی‌شود مقایسه کرد. اکنون ۱۰میلیون ثبت‌نام اتفاق افتاده؛ ولی آمار ما نشان می‌دهد تعداد خریداران و فروشندگان خیلی کمتر است. در هر کسب‌وکار، بین ۵ پلتفرم اول، شاید ۳۰۰ یا ۴۰۰هزار نفر معامله‌گر وجود دارد. اگر جمع و تفریق کنیم، می‌بینیم که مجموع مشتریان به یک یا یک و نیم میلیون نفر می‌رسد.

فدایی: ما اصلاً برای همین آمده‌ایم؛ چرا الان فقط ۱۵۰ سوت معامله می‌شود؟ معامله‌گرهای ما خرد هستند. مثل این می‌ماند که یک سوپرمارکت در محله باشد و یک مینی‌هایپر و یک هایپرمارکت! نمی‌شود گفت که هایپرمارکت آمده تا باعث تعطیلی مینی‌مارکت شود و مینی‌مارکت آمده و سوپرمارکت (بقالی) را تعطیل کرده است؛ بعضی مشتریان از سوپرمارکت خرید می‌کنند؛ بعضی‌ها از مینی‌هایپر و عده‌ای از هایپر.

داستان ما و بازار سنتی و بورس هم همین است؛ هر کدام از ما قسمتی از کسب‌وکار و اکوسیستم را به دست گرفته‌ایم و با هم جلو می‌رویم؛ هیچ تضاد منافعی نداریم؛ در کنار هم هستیم. ما طلای خود را از بازار سنتی تأمین می‌کنیم و ارتباط خوبی با آنها داریم.

رفیع‌پور: طلا اساساً یک دارایی سرمایه‌ای بسیار ارزشمند محسوب می‌شود. ارزش کل این دارایی در جهان به رسمیت شناخته می‌شود؛ سال‌هاست که به‌عنوان یکی از ارزشمندترین دارایی‌های سرمایه‌ای مطرح می‌شود؛ خیلی از کسب‌وکارها و کمپانی‌های ارزشمند جهان، سعی دارند ارزش خود را از طریق طلا حفظ کنند. اقتصاددانان حامی طلا همیشه می‌گویند که وقتی هر اونس طلا می‌تواند به ۲۹۰۰ دلار برسد، پس حتماً ۳۵۰۰ هم می‌شود و در آینده به ۱۲۰ هزار دلار یا اعداد خیلی بالاتر می‌رسد.

از سال ۱۹۳۱ میلادی که آمریکا اعلام کرد که هر اونس طلا را به قیمت ۳۵ دلار آمریکا تحویل می‌دهد، تا کنون، طلا به عنوان یک پشتوانه معتبر و نوعی از بیمه برای دارایی‌ها مطرح شده است. از همان سال تا امروز، میانگین قیمت طلا نشان داده که همواره قیمتش همراه با تورم و حتی ۵/۲درصد بالای خط تورم افزایش ارزش داشته است. به عبارت دیگر، طلا مناسب‌ترین دارایی است. همین الآن، ارزش دارایی طلا، بیش از ۸۰درصد از شاخص‌های بورسی کل جهان، سود ایجاد می‌کند؛ افزایش قیمت طلا از افزایش قیمت همه سهام کارخانجات بیشتر بوده است.

پس طلا همیشه ارزشمند به شمار می‌رود و از منظر اقتصاددانان حامی طلا، این روند صعودی و روبه‌رشد همیشه استمرار می‌یابد. بله، پیش‌بینی من نیز همین است که باتوجه‌به سیاست‌های کلان که در دنیا اتفاق افتاده و به‌خصوص روی کار آمدن ترامپ، روند صعودی قیمت طلا استمرار می‌یابد. سیاست‌های ترامپ کاملاً تورمی هستند و درصدد کاهش نرخ بهره است. البته بخشی از صعود قیمت جهانی طلا وابسته به سیاست‌های تورمی ترامپ بود.

از سوی دیگر، چین و روسیه و خیلی از کشورهای بزرگ جهان، به‌شدت مشغول خرید طلا هستند. ایران نیز همیشه به‌عنوان یکی از کشورهای پرمصرف طلا مطرح بوده و هست. نگرش مردم ما، طی چند سال گذشته، با توجه ‌به روند فزاینده قیمت طلا، قدری تغییر کرده. قبلاً مردم ما به خرید مصنوعات علاقه نشان می‌دادند و قیمت طلا پایین‌تر بود؛ دستمزد و اجرت ساخت مناسب‌تر بود؛ مردم می‌خواستند طلا را به‌عنوان زینت بخرند و در نقش سرمایه نیز استفاده شود.

متأسفانه، یک سیاست غلط که بانک مرکزی شکل داد، سال‌های سال منتج به این شد که تولیدکنندگان طلا در کشور ضعیف شوند و آسیب جدی به بازار زرگری بخورد. این آسیب، مربوط به ضرب سکه از طرف بانک مرکزی بود. بانک مرکزی، سکه را به آن شکل به بازار فرستاد و سوداگری و معامله‌گری و واسطه‌گری سکه را در کشور رواج داد. از این منظر، نوعی حباب برای سکه ایجاد شد و عواقب بسیار بدی داشت. بانک مرکزی قبلاً هم تجربه درخشان خود را در ورود به زمینه‌های مختلف نشان داده است. الان ادعا می‌کنند که به دلیل شکل‌گیری پلتفرم‌های طلا، حاکمیت ریال می‌تواند دستخوش نوسان شود. حاکمیت ریال که در دست ما نیست؛ همه می‌دانند که حاکمیت ریال ربطی به ما ندارد.

رفتار مصرف‌کنندگان در کشور ما، تحت‌تأثیر افزایش قیمت قرار می‌گیرد و جنبه سرمایه‌ای طلا برای آنها اهمیت دوچندان می‌یابد. نوعی شکاف بین نیاز و تقاضای فعلی وجود دارد. الان اگر بخواهی روی طلا سرمایه‌گذاری کنی، نمی‌دانی چه مسیری را پشت‌سر بگذاری. اگر کسی بخواهد طلای خام بخرد، باید حداقل ۴۰ یا ۵۰ گرم قدرت خرید داشته باشد. علت شکل‌گیری این پلتفرم‌ها و مورد استقبال واقع شدنشان همین بود که فاصله بین نیاز و تقاضا را کاهش می‌دادند؛ کسی که فقط به اندازه یک گرم طلا پول دارد، یک گرم می‌خرد و با قیمت مناسب تحویل می‌گیرد. این روند قطعاً استمرار می‌یابد. امروز، سرمایه‌گذاری در بازار طلای دنیا مورد توجه است و در کشور ما نیز کما فی السابق استقبال ویژه‌ای از آن می‌شود.

رفیع‌پور: کمتر می‌شود. در همین پنج شش ماه گذشته، حداقل من به‌عنوان یک پیشتاز عرصه تبلیغات و ترویج این فضای کسب‌وکار در کشور، با اطمینان می‌گویم که از وقتی ما این عرصه را به شکل وسیع به نمایش گذاشتیم و از حالت زیرین و در سایه بودن، یک قدم بالاتر آمدیم و به عرصه عمومی رسیدیم، توجه زیادی نسبت به آن شکل گرفت و به واسطه پیدایش یک بازیگر و یک اکوسیستم جدید که گوی سبقت را از بعضی رقبا می‌ربود، حساسیت‌هایی به وقوع پیوست. به‌هرحال، بورس و صندوق‌های بورسی و بانک مرکزی و خیلی از نهادهای دیگر در این بازار فعال هستند و فضاهای صنفی نیز از این کسب‌وکارها ترسیدند و معتقد بودند که امکان ارائه یا امکانات مشابه پلتفرم‌های آنلاین را ندارند و فضای رقابت برایشان سنگین می‌شود. طبیعتاً، بازار متداول طلا در کشور، با بحران‌های متعددی مواجه بود و موقعی که توجه مردم به سمت این پلتفرم‌ها آمد، حساسیت‌زا شد.

امروز که من با شما صحبت می‌کنم، پلتفرم‌ها عملکرد بسیار شایسته‌ای از خود نشان داده‌اند و نهایت همکاری و مساعدت را با نهادهای ناظر داشته‌اند. در بدو شروع فعالیت گسترده، تمام پلتفرم‌ها، با شدیدترین و دقیق‌ترین و سریع‌ترین نوع نظارت مواجه شدند. ما تابه‌حال کسب‌وکاری نداشته‌ایم که ۱۱ یا ۱۲ نهاد نظارتی، به طور همزمان روی آن نظارت ویژه کند. بحمدالله، همه به‌سلامت عبور کردند و امروز هم همه در حال فعالیت مؤثر هستند.

من مطمئن هستم که با مجموعه اقداماتی که اخیراً در حال انجام است و نهایتِ تلاشی که دوستان ما در این عرصه می‌کنند، ما می‌توانیم هم از حیث نظارت و هم تعامل این پلتفرم‌ها با فضای اقتصاد سنتی و اقتصاد متداول در عرصه هنر – صنعت طلای کشور، به ارتقای جایگاه تولید و هنر – صنعت زرگری و طلا کمک کنیم. همین‌جا اعلام می‌کنم که آغوش ما برای پذیرش تمام تولیدکنندگان در عرصه هنر – صنعت طلای کشور باز است؛ محصولات آن عزیزان می‌تواند در بستری که ما به‌سختی فراهم کرده‌ایم به منصه ظهور برسد، دیده شود و خریداری شود. اتفاقات بزرگی در راه است. مجموعه این اقدامات، فضایی مثبت و شاداب و روبه‌رشد را در آینده نزدیک در عرصه اکوسیستم اقتصاد دیجیتال طلای کشور شکل می‌دهد.

حق رنجبر: برآورد من این است که ۱۴۰۴ چند اتفاق می‌افتد؛ اول اینکه بعضی گروه‌های بزرگ که اکنون خیز برداشته‌اند که به اکوسیستم وارد شوند، به این عرصه می‌آیند. گروه‌های بزرگ، قدری محافظه‌کار هستند و می‌خواهند روند رگولاتوری را به‌خوبی بشناسند. در سال ۱۴۰۴ آن بازیگران بزرگ به عرصه می‌آیند. من مطلع هستم که بعضی از آنها دارند برنامه‌ریزی جدی برای ورود می‌کنند. پس در ۱۴۰۴ باید منتظر یک سری اسامی بزرگ باشیم که به اکوسیستم می‌آیند.

در دنیا چیزهایی مثل Safe Gold را داریم که کار ایمن‌سازی پلتفرم‌های طلای دیجیتال را انجام می‌دهد و به کسب‌وکارهایی مثل «فلیپ کارت» و «آمازون» و کسب‌وکارهای گوناگون سرویس‌هایی ارائه می‌کند. در ۱۴۰۴، این شکل از کارهای نوآورانه نیز برای حصول اطمینان کاربران صورت می‌گیرد؛ مثلاً یک سری شراکت بین کسب‌وکارها، بانک‌ها، بیمه‌ها و نهادهای مختلف شکل می‌گیرد. ممکن است همین پلتفرم‌ها یک سری نوآوری داشته باشند که این اطمینان را، جدا از مسیر رگولیشن، برای مشتریان به ارمغان آورند.

احتمالاً بزرگ‌ترین چالش ۱۴۰۴ مربوط به رگولاتوری نیست؛ بلکه سرعت رگولیشن این صنعت بسیار بالاست و در ۱۴۰۴ مشکلی از این بابت نخواهیم داشت؛ چالش اصلی ما بر سر مارکتینگ و کسب‌وکار و رقابت فشرده خواهد بود. همین الآن هم رقابت فشرده را شاهدیم. در صنعت بیمه، هزینه تبلیغات مورد نیاز برای هر بار نصب اپلیکیشن، حدود ۱۰هزار تومان است. در صنعت طلا این عدد تقریباً ۵ یا ۶ برابر است. همین الآن، هزینه بازاریابی هر نصب اپلیکیشن در صنعت ما ۵۰ یا ۶۰هزار تومان می‌شود. در ۱۴۰۴ این مسئله برایمان چالش‌ساز می‌شود و هزینه نسبت به قبل افزایش می‌یابد؛ چون رقابت سخت‌تر خواهد بود.

فدایی: همان‌طور که دوستان گفتند، در سال آینده، دغدغه‌های نظارت و رگولاتوری خیلی کمتر می‌شود و رقابت سخت‌تری خواهیم داشت. بستگی دارد که در سال ۱۴۰۴ چه اتفاق‌هایی بیفتد. مسائل اقتصادی خارجی و داخلی نیز اثرگذار خواهند بود.

فدایی: قیمت طلا براساس نرخ اونس جهانی مشخص می‌شود و تا الان اونس جهانی به نزدیک ۳۰۰۰ دلار رسیده است. همه ما نیز برحسب همان قیمت‌ها عمل می‌کنیم. نمی‌دانم چرا مرتب روی این حساسیت تأکید می‌شود. چه حساسیتی وجود دارد؟ همین اتفاق‌ها در بازار خودرو و ملک و همه‌جای دیگر هست. این کسب‌وکار چون به‌نظر نو می‌رسد، همه روی حساسیت‌های آن تأکید می‌کنند؛ وگرنه حساسیتی در کار نیست.

فدایی: بله، این حساسیت‌ها هست؛ ولی این را بدانید که کاربرانی که به سمت کریپتو می‌روند، موضع خود را عوض نمی‌کنند؛ کاربرانی هم که به بازار سنتی می‌روند هیچ‌وقت موضعشان را عوض نمی‌کنند؛ بازار ما نیز همین‌طور علاقه‌مندان خودش را دارد. اکثر کاربران ما، خریدهای خرد انجام می‌دهند. کسی که عادت به خرید از بازار سنتی دارد، در همان بازار می‌ماند. در آینده نیز همین مسیر طی خواهد شد و تغییری در آن نمی‌بینیم.

ابوالفتحی: همان‌طور که آقای رنجبر گفتند، ۱۴۰۴ سالی است که سهم بازارها تعیین می‌شود. بیشترین چالش ما به سمت سهم گرفتن از بازار خواهد بود.

ابوالفتحی: بله، رقابت بیشتر می‌شود؛ احتمالاً خیلی‌ها از بازار حذف می‌شوند. این، بزرگ‌ترین چالش ما خواهد بود. وضعیت طلا را در سال آینده نمی‌توان پیش‌بینی کرد. مطمئناً نوساناتی در پیش است، اما اینکه آیا افزایش قیمت داشته باشیم یا کاهش قیمت، معلوم نیست. مطمئناً افزایش‌هایی در پیش خواهد بود، ولی اینکه چقدر باشد، کسی نمی‌داند.

عیوضی: من هم با نظر دوستان موافقم. به نظر می‌رسد که سال بعد، سال تثبیت این حوزه است و ریسک رگولاتور کاهش می‌یابد.

عیوضی: بله، دقیقاً همین‌طور است. به نظر می‌رسد یک سری از بازیگران خیلی بزرگ با این فضای تثبیتی که عرض کردم در سال آینده اتفاق می‌افتد، وارد بازار شوند و بخواهند که سهم بگیرند.

عیوضی: هلدینگ‌های بزرگی که در بازار هستند.

عیوضی: بله. خود من واقعاً احساس نمی‌کردم که برخی برندهای شناخته‌شده بخواهند امسال از محصولشان رونمایی کنند. ما از قبل خبر داشتیم که گزینه‌های مختلف مشغول کار روی این صنعت هستند، ولی فکر نمی‌کردیم که امسال رونمایی اتفاق بیفتد. به نظرم همین جوّی که به وجود آمد، باعث تسریع شد.

به نظرم در سال آینده با تثبیتی که به وجود می‌آید، بازیگران جدید می‌آیند و شاید بخشی از سهم بازار را بگیرند، ولی درعین‌حال، نوآوری‌های دیگری نیز اتفاق می‌افتد.

عیوضی: نه. این صنعت خیلی شبیه صنعت رمزارز است. بالاخره هر کس سهم خودش را دارد.

عیوضی: بله، ولی تعداد بازیگران این صنعت همچنان خیلی زیاد نیست. گرچه بازیگران اصلی صنعت رمزارز، ۷ یا ۱۰ تا هستند؛ ولی حدود ۸۰ صرافی رمزارز فعال‌اند و هر چند کم اما بالاخره سهم از بازار دارند و سودده هستند. در این صنعت اما الان نهایتاً ۲۰ بازیگر جدی وجود دارند و سال آینده هنوز این‌طور نخواهد بود که عده زیادی از آنها از بازار خارج شوند؛ شاید مثلاً در سال ۱۴۰۵ این اتفاق بیفتد که کم‌کم عده‌ای بیرون بروند.

منبع ماهنامه عصر تراکنش
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.