پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
راهکار جدید آمازون حق التالیف نویسندگان را بر مبنای میزان مطالعه کتابهایشان پرداخت میکند
متد جدید پرداخت حق تألیف نویسندگان آمازون که این شرکت آن را “Pay-per-Page” (پرداخت دستمزد برمبنای میزان خواندن مشتریان) برای همه نویسندگانی که کتابهایشان بر روی کیندل موجود است اعمال میشود و درصورتیکه خوانندهها به اعماق کتاب نروند، حق تألیف آنها به طرز شدیدی کاهش مییابد. این روش پرداخت جدید در نگاه اول بد به نظر میرسد اما واقعیت این است که موضوع پیچیدهتر از این حرفها است.
متد جدید برای کتابهایی که خریداری شدهاند اعمال نمیشود ولی در برگیرنده آنهایی که روی کیندل قرض گرفتهشدهاند میشود که خواندن نامحدود یک کتاب به ازای پرداخت آبونمان را مقدور میسازد. نویسندگان میتوانند از برنامه KDP آمازون استفاده کنند که یک بخش از سرمایه در نظر گرفتهشده توسط آمازون را بهصورت ماهانه به این نویسندگان پرداخت میشود: برای ژوئن ۲۰۱۵، این رقم ۳ میلیون دلار است. طبیعتاً این امر برای درآمد نویسندگان یک محدودیت محسوب میشود زیرا نمیتوانند بیشتر از میزان آن سرمایه درآمد داشته باشند و برای به دست آوردن سهم از مبلغ کل باید با همه نویسندگان در برنامه رقابت کنند. پیشتر آمازون وقتیکه خواننده ده درصد از کتاب قرضی را مطالعه میکرد حق تألیف را پرداخت میکرد، اما این روش پرداخت نیز برای نویسندگانی که کتابهای طولانیتر مینوشتند ناعادلانه بود. یک خواننده که کتاب کوچکتری را دنبال میکند بسیار زودتر از یک خواننده کتاب ۸۰۰ صفحهای به نقطهای میرسد که پرداخت حق تألیف برای نویسنده میسر میشود. نتیجه این روش پرداخت سیلی از کتابهای کمحجم روی کیندل بود.
متد جدید پرداخت به ازای صفحه به معنی این است که پرداخت هر زمانی انجام میشود که خواننده در طول نخستین خواندش کتاب را ورق میزند. معنی دقیق کلمه page نیز توسط آمازون با شمارنده کیندل (KENPC) تعریف میشود تا اطمینان حاصل شود که فونتهای بزرگ و فواصل زیاد خط باعث فریب خوردن سیستم نمیشود. همچنین شما باید زمان مشخصی را برای هر برگ صرف کنید تا بهعنوان خواندن محسوب شود.
در ظاهر به نظر درست میآید که کسانی که کتابهای طولانیتری مینویسند تنبیه نشوند و عمده جدل نیز به نظر میرسد که از تیترهای گمراهکننده نشأت میگیرد؛ اما زمانی که آمازون این مشکل را حل نمود ممکن است این هم مشکل جدیدی را به وجود آورده باشد. بجای جریمه کتب طولانی، سیستم باید خواندنهای کوتاهتر را جریمه کند با فرض اینکه مقدار پرداختی هر صفحه برای همه کتابها بدون توجه به طول، یکسان باشد.
همه ما میدانیم که کیفیت با کمیت یکسان نیست، مخصوصاً در دنیای کتابها. در انتشار سنتی کتابها با اندازههای مختلف با قیمت یکسان به فروش میروند. هیچ نویسندهای بابت طول کتابش تنبیه یا تشویق نشده است. اگرچه، اگر قیمتگذاری بر نوشته برحسب صفحات خوانده شده باشد، سیستم آمازون ممکن است نویسندگان را به نوشتن کتب طولانیتر برای به دست آوردن سود بیشتر سوق دهد که به معنی تأثیر انتشار دیجیتال بر مسیر نوشتن کتب است. TechCrunch این موضوع را به زیبایی جمعبندی کرده است: «غول تجارت الکترونیک جهان در حال بهکارگیری اهرمهای اقتصادی برای ایجاد محتوای خلاقانهتر بهمنظور فروش الکترونیکی بیشتر کتاب است.»
با فرض اینکه آنها میتوانند از خوانندههای خود اطلاعات به دست آورند، ممکن است برایشان مفید باشد که بدانند خواننده کجا از خواندن خسته میشود و از مطالعه دست میکشد، شخص عادی تا چه حدی میخواند و اینکه چند درصد از خوانندهها تا آخر کتاب پیش میروند؟ آنها عادات خوانندگانشان را متوجه میشوند و در کتابهای بعدی دانش بهدستآمده را اعمال کنند. بهطور خلاصه از داده برای نوشتن کتابهای بهتر استفاده کنند.
اما حالا روی دیگر ماجرا را تشریح میکنیم. ممکن نیست که کتابی را بنویسیم که همه خوانندگان لذت ببرند. کتاب Goldfinch نوشته دونا تارت نزدیک به ۸۰۰ صفحه است و از اینکه تعداد زیادی از خوانندگان KOBO را تا H خر نگه دارد بازماند. آمار نشان میدهد که حدود ۵۵ درصد از خوانندگان این کتاب را تمام نکردند. بااینحال این کتاب جایزه Pulitzer را در بخش داستان برنده شد. آیا نمودارها ثابت میکنند که تارت باید از خوانندهها بیاموزد که دفعه بعد کتاب بهتری را بنویسد درحالیکه یکی از عالیترین جایزهها را کسب کرده است؟ آیا او باید ارقام را دنبال کند یا کتابی را بنویسد که خودش میخواهد؟
مشکل بزرگی که در ارائه آمازون وجود داشت سایهای بود که بر آینده نشر انداخته بود. چه میشد اگر آمازون این متد را برای تمامی کتب اعمال میکرد و نهفقط قرضیها؟ آیا این روند سابقهای نحس برای صنعت نشر بهجای میگذارد که هماکنون توسط چالشهای دنیای دیجیتال محاصرهشده است؟
.
Kindle آمازون، بهعنوان بزرگترین کتابخوان الکترونیکی در دنیا شناخته میشود
Kerry Wilkinson نویسنده داستانهای جنایی به دیلی تلگراف گفته: «اگر خوانندهها بعد از چند صفحه بیخیال یک کتاب شوند چرا باید نویسنده پول کامل دریافت کند؟» این جایی است که من مشکل دارم.
بسیار غیرمحتمل است اما بیایید با این تئوری پیش برویم. بیایید بگوییم که آمازون تصمیم دارد به نویسندگان فقط بر اساس تعداد صفحات پرداخت کند و خواننده هیچگاه نیاز به پرداخت کامل کتابی که دانلود کرده است را ندارد و حتی برای برگههایی که نخواندهاند بازپرداخت صورت بگیرد.
کتابهایی بودهاند که ابتدا نظر من را جلب نکردند ولی درنهایت من عاشقشان شدهام. اگر من بعد از شش صفحه دست میکشیدم هیچوقت این تجربه را نداشتم. اگرچه شما حق دارید که کتابی را کنار بگذارید. اگر توجه شما را جلب نمیکند شما مختارید که دست بکشید، رد شوید و هیچوقت دوباره به آن نگاه نکنید. من در مورد این که شما هنگامیکه کتاب من را میخرید به نحوی وقتتان را به من بدهکارید، بحث نمیکنم.
شما مانند هر خریدار دیگری حق دارید با چیزی که خریداری کردهاید هر کاری کنید. شما میتوانید از سینما خارج شوید اگر از فیلم لذت نمیبرید. اگر کیکی را میخرید یک گاز میزنید تا مزهاش را تست کنید، میتوانید بعد آن را دور بیندازید. هیچکس شما را مجبور نخواهد کرد که همه آن را بخورید. هرچند شما نمیتوانید آن را به پزنده برگردانید و تقاضای بازپرداخت داشته باشید مگر اینکه مشکلی بیطرفانه وجود داشته باشد مانند یک تکه ناخن درون آن. اما در مورد یک کتاب که همه صفحاتش سالم و موجودند نمیتواند در محتوای آن چیزی بیطرفانه دارای عیب باشد، در مورد محتوای فیلم و صدای یک ترانه هم همینطور. ممکن نیست که ارزش نوشته را تعیین کرد. پس بحث سر اینکه بر اساس سلیقه شخصی محتوای یک کتاب خوب نیست و نباید هزینهاش کامل پرداخت شود، درست نیست.
مهم نیست که نظر شخصی شما چیست، کتابها ارزش دارند. این چیزی است که در کیندل به فراموشی سپرده شده است، جایی که کتابها میتوانند به اسناد word با مقداری کلمات بیشتر تبدیل شوند. راحت میتوان گفت که «کپی دیجیتال هیچ هزینهای برایشان ندارد»؛ اما همانطور که کیکها شامل محتویاتی هستند و پزنده دارند کتابها اشخاصی را دارند که آنها را سر هم میکنند: نویسنده برای چیزی که روی صفحه شما نمایش داده میشود، زمان و انرژی خرج کرده است. این موضوع برای ویراستار، طراح جلد، ناشر، مامور ادبی، تیم بازاریابی، کسی که کتاب را برای گجت های مطالعه محیا میکند، نیز مشابه است. یک کتاب حتی وقتی به شکل دیجیتالی است نتیجه ساعتها، هفتهها، ماهها و گاها سالها کار است؛ و هر کس که برای آن کار میکند باید دستمزدش را دریافت کند بدون اینکه مهم باشد که چقدر کارشان را دوست دارند. همه اینها چیزی است که شما موقع دانلود پرداخت میکنید و نهفقط محتوای کتاب.
این به بحث بزرگتری در باب ارزش هنر در جامعه منتهی میشود و این ایده که هنر به طرزی کمارزش خواهد شد اگر هنرمند دستمزد عادلانه دریافت کند. اکنون، همه اینها فرضی است و همینطور میماند تا وقتیکه دیده شود که برنامه Pay-per-Page چگونه کار میکند؛ اما در عصر دیجیتال ما باید سخت برای حفظ ارزش چیزی که بهراحتی میتواند بهصورت رایگان در فضای مجازی پخش شود، تلاش کنیم؛ مانند وقتیکه taylor swift در مقابل اپل ایستاد و درخواست پرداخت عادلانه را اعلام کرد. موسیقی و فیلم و کتاب سه ناحیه آسیبپذیر هستند. اگر ما به هر شخصی اجازه تعیین ارزش هنر و میزان پرداخت برای آن را بدهیم بهآرامی فرسوده خواهد شد و نهایتاً هنرمندان هم در پی آن به سرنوشتی مشابه دچار خواهند شد.
بنابراین آمازون میتواند ما را بهآرامی به سمت دنیایی ببرد که کتابها بهعنوان پروژه تکمیلشده در نظر گرفته نمیشوند، محصول تمامشدهای که نتیجه کار سخت افراد است. جایی که کتب کوچکاند و واحدهای کوچکی از داده تکهتکه شدهاند و هر جزء مستقلاً ارزیابی میشود. جایی که کتابها فقط تکهاند و منسجم نیستند: برگهها، درصدها، تکهها و قطعاتی که دستچین میشوند. همانطور که Peter Maass نویسنده و ویراستار میگوید: «ما فقط برای مقداری از یک برگر که میخوریم پول نمیدهیم.»
محمدمهدی باریده
منبع: ایکامیت