راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

جابجایی چند سالانه مدیران میانی بانکی، چه تأثیری در کم کردن فساد ایفا کرد؟

رسمی است در بانک‌های ایرانی که بر طبق آن، مدیران شعب، منطقه و ستادهای خود را هر دو یا سه سال تعویض و جابجا می‌نمایند. مهم‌ترین دلیل آن را جلوگیری از شناسایی و رابطه برقرار کردن با مشتریان و هدایت اسناد و جریانات داخل شعب و بانک عنوان می‌کنند. نیز گفته می‌شود که تا مدیری بخواهد مشتریان را شناسایی کند و با آن‌ها رابطه غیر کاری برقرار کند، آن‌ها را جابجا می‌کنند تا نتواند در محل جا بی‌افتد و مشتریان نیز نتوانند مدیران مسئله‌دار بانکی را شناسایی و شکار کنند.

میزان و آمار و تعداد مدیران مسئله‌دار بانکی را بر عهده خواننده محترم می‌گذارم. هر فردی که با شعب و ستاد بانک‌های ایرانی برای دریافت وام و تسهیلات از هر نوعی سروکار داشته می‌داند که اوضاع از چه قرار است و چه نسبتی از مدیران و شعب و ستاد بانک‌ها سالم و چه تعدادی ناسالم هستند.

این روال در تمام بانک‌های ایرانی جریان دارد و بعضی بانک‌ها خود را بهتر از بقیه در کم کردن فساد می‌دانند؛ اما هنوز هم باید مردم و مشتریان را صاحب‌نظر دانست. آمارگیری حرفه‌ای و حساب‌شده در این زمینه از بین وام‌گیرندگان بانکی، یکی از بهترین راه‌های دانستن میزان فساد جاری در بانک‌ها است. اگر این کار در قوه قضاییه و شهرداری و مانند آن‌ها هم اجرا شود، میزان سلامت مملکت روشن می‌شود.

اما این جابجایی‌ها تأثیر ناچیزی داشته و مدیران توانسته‌اند آن را دور بزنند. دلیل اصلی آن پایداری فساد و ثابت ماندن آن بعد از جابجایی‌های مذکور است. اگر رابطه‌ای بین مدیر بانک و مشتری شکل بگیرد، مدیران بانکی این رابطه را به شعبه یا ستاد دیگر منتقل می‌کنند یا مشتریان با مدیر جدید رابطه دیگری برقرار می‌کنند. مدیری که رابطه باز باشد، مشتری خود را به‌سرعت شناسایی و جذب می‌کند. مشتریان مسئله‌دار هم بدون هیچ استثنا پیشنهاد خود را به همه مدیران بیان می‌کنند و فقط این مدیر است که باید بپذیرد یا نپذیرد.

اگرچه دوستی می‌گفت که اگر مال‌خر نباشد، دزد پیدا نمی‌شود؛ اما و هزار اما که احتیاج و اضطرار مشتریان زیاد است و همیشه تقاضا بسیار بیشتر از عرضه است و بعضی از مدیران به نحوی ریل‌گذاری می‌کنند که مشتری حتماً در دام آن‌ها گیر کند.

اگر بانک‌ها بازرسی و حراست خود را حرفه‌ای انجام دهند و از روش‌های نوین بهره‌برداری کنند یا به‌صورت غیرحضوری اعتبار سنجی نمایند و وام پرداخت کنند، بسیار مفیدتر و سالم‌تر در خدمت جامعه خواهند بود.

اما بدی‌های جابجایی مدیران بسیار بیش از منافع آن است. اولین ضربه به بدنه بانکی را همین جابجایی‌های کور میزند و باعث می‌شود که هیچ مدیری نتواند برنامه مشخصی را اجرا کند.

یکی از دلایل جابجایی مدیران بانکی، تفکر زمان رضا شاهی است که بانک را باجه می‌دانستند و عملیات بانکی را منحصر به دریافت پول و اعطای تسهیلات به‌صورت نشسته می‌دانستند. اگر بانکداری نوین را مدنظر قرار دهیم، محصولات و روش‌های بسیاری برای بانکداری و شاخص‌های بسیاری برای مدیریت و ارزیابی و پاداش و … مدیران خواهیم داشت.

منبع: راه‌ راست

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.