پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
پلتفرمهای خریدوفروش طلای آبشده در کانون توجه؛ از خالیفروشی تا سرمایهگذاری در آینده
نگاهی بر ماجراهای جدید پلتفرمهای آنلاین خریدوفروش طلای آبشده
پلتفرمهای آنلاین خریدوفروش طلا آبشده از ابتدای فعالیتشان با مشکلات و چالشهای مختلفی دستوپنجه نرم کردند؛ از نبود رگولاتور مشخص برای این کسبوکارها و وضع قوانین مختلف از سوی نهادهای متفاوت برای آنها گرفته تا هجمه واردکردنهایی مانند خالیفروشی.
تقریباً هر شخصی از مقامات دولتی و مدیران ارشد حوزه تجارت الکترونیک گرفته تا کاربران ایکس و اینستاگرام و رانندگان تاکسی درباره خطرات سرمایهگذاری در پلتفرمهای آنلاین خریدوفروش طلای آبشده هشدار میدهند. «معلوم نیست واقعاً مقدار طلایی که مردم از این پلتفرمها میخرند را واقعاً از بازار میخرند و ذخیره میکنند یا نه؟»، «اگر فردا این اپلیکیشنها جمع کنند و بروند، چه کسی جوابگوی مردم است؟» و… از نمونه هشدارهایی است که شاید به گوش شما هم خورده باشد.
بسیاری ظهور، فعالیت و تعدد پلتفرمهای آنلاین خریدوفروش طلای آبشده در ایران و استقبال بالای مردم از آنها را به اتفاقاتی تشبیه میکنند که برای بورس در دوران کرونا افتاد یا مالباختگانی که تا به امروز دنبال شکایت از کوروش کمپانی هستند.
از بیلبوردهای تبلیغاتی تا ایکس
بااینحال چند روزی است که موجی علیه پلتفرمهای آنلاین خریدوفروش طلا راه افتاده است. برای مثال، برخی از پلتفرمهای آنلاین خریدوفروش طلا برای آگاهیرسانی بهتر و جذب مشتریان بیشتر اقدام به نصب بیلبوردهایی در بزرگراههای تهران کردهاند؛ قیمت لحظهای طلا نیز در صفحه نمایش کوچکی در این بیلبوردها به نمایش گذاشته شده بود.
این اقدام با واکنشهای زیادی همراه بود؛ برخی نمایش لحظهای قیمت طلا در این بیلبوردها، که همواره روندی صعودی دارد، را باعث ایجاد نگرانی در جامعه خواندند. برخی دیگر این بیلبوردها را اقدامی مثبت برای ترغیب به سرمایهگذاری در خریدوفروش طلا دانستند زیرا با توجه به روند نزولی ارزش ریال، مردم باید راهی برای حفظ سرمایه خود داشته باشند. درنهایت واکنشهای بسیاری که این اقدام تبلیغاتی در پی داشت منجر به خاموش شدن صفحه نمایش قیمت لحظهای طلا در این بیلبوردها شد.
پای دیجیکالا از کجا به ماجرای طلای آبشده باز شد؟
یکی از مواردی که طی چند روز اخیر سروصدای زیادی در شبکه اجتماعی ایکس به راه انداخته است، ماجرای دیجیکالا گلد است که راه پرداخت در این گزارش به آن پرداخته است.
دیجیکالا یکی از نمونههای موفق تجارت الکترونیکی در ایران است که پس از استقبال بالای کاربران از خریدوفروش آنلاین طلای آب شده، اقدام به راهاندازی دیجیکالا گلد یا خریدوفروش طلای دیجیتال کرد. این اولین باری نیست که دیجیکالا وارد حوزه طلا شده است، پیشازاین نیز کاربران میتوانستند مصنوعات طلا و حتی نقره را از این پلتفرم خریداری کنند.
ماجرای دیجیکالا از جایی شروع شد که مسعود طباطبایی، مدیرعامل دیجیکالا در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «خریدوفروش آنلاین طلا یعنی قیمتگذاری شفاف، حذف واسطههای غیررسمی، اهمیتدادن به اراده لحظهای مشتری در خریدوفروش و کاهش ریسک. پس جای تعجب نیست که عدهای از این تحول بترسند و با موجسازی تلاش کنند جلوی آن را بگیرند.
جو رسانهای که علیه سکوهای آنلاین طلا و طلای دیجیتال میبینیم علیه سکوهای آنلاین آگهی ملک، بلیت هواپیما، تاکسیهای اینترنتی، بازارگاههای خردهفروشی، فروش دارو و… بارها برپا شده. اما تکنولوژی راه خودش را میرود و مخالفان دیروز آنها، الان به مصرفکننده همان سرویس تبدیل شدهاند.
حالا نوبت بازار طلاست و نمیخواهند قبول کنند که در فناوری، مسیرهای جدید و شفافتری برای معاملات باز کرده است. تجربه همیشه نشان داده که آینده را تکنولوژی میسازد، نه مقاومت در برابر آن.»
این توئیت مسعود طباطبایی در جواب به علیرضا جاویدعربشاهی، استراتژیست تجارت الکترونیکی، نوشته شده بود. جاویدعربشاهی در حساب کاربری خود در ایکس نوشته بود: «واقعیت طلا در تجارت الکترونیکی:
درحالیکه روزانه 20 تن طلا در بازار فیزیکی با سطح شفافیت پایین معامله میشود، سهم فروش آنلاین حتی به 100 کیلوگرم هم نمیرسد.
حذف پلتفرمهای فروش آنلاین طلا راهحل مناسبی نیست.
با طراحی و پیادهسازی سامانههای نظارتی دقیق و فراگیر میتوان محیطی ایمن و شفاف ایجاد کرد که نه تنها اعتماد عمومی را تقویت کند، بلکه موجب ارتقای جایگاه تجارت الکترونیکی در بازارهای ملی و بینالمللی شود.»
حال خود جاویدعربشاهی این توییت را جواب به المیرا شریفی، مجری صداوسیما، نوشته بود. شریفی توئیت کاربری به نام پیمان مولوی مبنی بر این که: «کی سر این پلتفرمهای طلای آبشده گرمی مردم به فنا بروند نمیدانم؛ ولی گستردگی تبلیغات واقعاً تعجبآور است» بازنشر کرده و نوشته بود: «خالیفروشی!»
از اتهام خالیفروشی تا اجرای پروژه آماتورمانند
میلاد نوری، برنامهنویس و فعال شبکههای اجتماعی نیز در حساب کاربری خود، توئیت مسعود طباطبایی را بازنشر کرده و نوشت: «مسعود جان یکی از اوپراتورهای پشتیبانی دیجیکالا گلد دیروز تلفنی گفت ما در تأمین کالا (طلا) دچار مشکل شدیم. در انتها هم با ادبیاتی طلبکارانه گفت ما اصلاً جایی اعلام نکردیم ممکنه چه زمانی بهصورت فیزیکی تحویل بدیم و گفتند بههیچوجه اجازه ندارند تماس رو به مدیر بالاتری وصل کنند.»
نوری چندی پیش نیز در حساب کاربری خود نوشته بود: «بر اساس تجربه دو نفر از اطرافیانم، یکی از معروفترین پلتفرمهای فروش طلا در حال خالیفروشیه و به شدت در تحویل به کاربرها مشکل پیدا کرده و با بهانههای مختلف تحویل به کاربرها را به تأخیر میاندازد. بعد از مشخصشدن نتیجه مفصل در موردش مینویسم افراد کمتری دچار مشکل بشن.»
به نظر میرسد یکی از دو پلتفرمی که نوری درباره آن هشدار داده است، دیجیکالا گلد است.
واکنشهای کاربران در ایکس پس از انتشار این گفتهها جالب بود. بسیاری توئیت طباطبایی را بازنشر کردند و به نوعی حمایت خود را نشان دادند. نوری در جواب به این موج در حساب کاربری خود همراه با تصویری از نام حسابهای کاربری که توئیت طباطبایی را بازنشر کرده بودند، نوشت: «یک سری یاد گرفتهاند بازگو کردن موضوعی برآمده از تجربه واقعی کاربر را به پروژه و… ربط دهند. هرکس صحبتی کرد، برعکس بهش یادآوری کنید ماسمالی فروش آنلاین و عدم تحویل پروژه طلا پروژه است.»
او به دو مورد از حسابهای کاربری که توئیتهای طباطبایی را بازنشر کرده بودند، اشاره کرد و نوشت: «یکهو یادشون افتاده توئیت مدیرعامل در باب خوبیهای فروش آنلاین طلا و این که کسی چشم دیدن شفافیت طلافروشیهای آنلاین را ندارد را ریتوئیت کنند. کاملاً ارگانیک.»
نوری در رشته توئیتی به توضیح بیشتر پرداخت: «این که مدافع کسبوکارهای آنلاین باشیم بسیار باارزش و قابل تقدیره.
برای این که القا کنند هر کس در مورد فروش آنلاین طلا (حتی براساس تجربه واقعی) چیزی میگه پروژه است، یک پروژه اجرا کردند.
روی توئیت مدیرعامل که تجربه واقعی تحویل نگرفتن طلا توسط مشتری واقعی را جو رسانهای علیه سکوهای آنلاین طلا و طلای دیجیتال راه افتاده نامیده و گفته حالا نوبت بازار طلاست و نمیخواهند قبول کنند، کمپین رفتهاند.»
او به تعداد بازنشرهای با جواب توئیت طباطبایی اشاره کرد و نوشت: «در این لحظه 32 کوت داره که غیر از 4 مورد، همگی نقد این توئیت با ادبیات مختلف است که از آن بگذریم.
در کنار این، توئیت 23 بار هم ریتوئیت شده که غیر از مواردی که افراد رسانهای و مرتبط با کسبوکار و… هستند، تعدادی از آنها به وضوح اکانتهای بیربط هستند که همگی فالورهای بالایی دارند و عمده محتوای آنها طنز و محتوای ویوخور عمومی است که از قضا این اکانتها بارها همدیگر را در شبکه تبلیغاتی خودشان هم پروموت کردهاند و کمتر اثری از کسبوکارها در این اکانتها نمیبینید مگر تبلیغ لابهلای محتوا.»
نوری از دو اکانت دیگر نام برد و گفت که پس از اشاره من به این موضوع سریع ریتوئیتهای خود را برداشتند که صحت تبلیغاتی بودن موضوع را نشان میدهد. او ادعا کرد که سایر اکانتهایی که این توئیت را ریتوئیت کردهاند هم آرشیو شدهاند و بعد از برداشتن ریتوئیت، اعلام عدمآگاهی در خصوص این موضوع، اسامی آنها را حذف کردم.
او نوشت: «چرا ناگهان از بین 23 ریتوئیت، 9 مورد توسط اکانتهایی انجام شده که همگی فالورهای بالا دارند و در یک شبکه همدیگر را ریتوئیت کردهاند و قبلاً هم محتوای تبلیغاتی داشتهاند و ناگهان خیلی بیربط با موضوع عموم محتوای صفحاتشون به این نتیجه رسیدهاند که از پلتفرمهای طلا، در مقابل یک نقد برآمده از تجربه واقعی دفاع کنند؟ اگر حرف درست و قانعکننده بوده، چه نیازی به شبکه تبلیغاتی بوده؟»
براساس ادعای نوری، تعداد ریتوئیتها از 23 مورد به 15 رسید. او این اتفاق را عجیب دانست و در انتها نیز ابراز امیدواری کرد که تیم روابط عمومی دیجیکالا توضیحی در خصوص این ماجرا داشته باشد.
دیدگاههای متفاوتی درباره پلتفرمهای خریدوفروش طلای آبشده در میان کاربران عادی و چهرههای شناختهشده در ایکس وجود دارد. درحالی که برخی ظهور این پلتفرمها را به ظهور اسنپ و تپسی تشبیه میکنند برخی دیگر سرسختانه معتقدند که کار این اپلیکیشنها خالیفروشی است.
البته نگرانیهایی که در خصوص خالیفروشی و عدم تحویل فیزیکی طلا وجود دارد نیز قابلدرک است. در شرایط اقتصادی که قیمت کالاهای مصرفی نیز روند صعودی دارد، برخی روزها کالاهای معمولی مانند روغن، کره و لبنیات در بازار نایاب میشوند و سفره مردم هر روز کوچکتر از دیروز میشود، حفظ سرمایه هر چند در مبالغ کم برای مهم است. از سوی دیگر جامعه نیاز دارد تا یاد بگیرد به کسبوکارهای جدیدی که هدفشان رفع نیاز و دغدغه مردم است نیز فرصت بدهد. لازمه این کار ایجاد اعتماد در جامعه است و این کسبوکارها تنها با شفافیت تمام و کمال میتوانند اعتماد مردم را جلب کنند.
ببینید: چالشهای اکوسیستم فروش طلای آنلاین در ایران در گفتوگو با مدیران زربد، گلدیکا و طلاین