راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

بانکداری الکترونیکی نیازمند بازتعریف

تابستان ۲۰۱۲، بانک سلطنتی اسکاتلند (RBS) با مشکل جدی در سیستم خود مواجه شد و باعث شد تا مشتریان و برخی از موسسه‌های مالی وابسته به آن نظیر ناتوست و اولستر بنک نتوانند برای روزهای متمادی و در بعضی موارد هفته‌ها، از خدمات این بانک استفاده کنند.

اوایل امسال هم مشکلی مشابه برای بانک لویید به وجود آمد: ولی تنها چند ساعت طول کشید تا مشکل رفع شود، ولی بعد از اتفاقی که برای بانک سلطنتی اسکاتلند (RBS) رخ داد، رسانه وارد عمل شد، این بار، آن‌ها موضوع را می‌دانستند، می‌دانستند که مشتریان این داستان را دوست خواهند داشت و شماره تلفن خیلی از «کارشناس‌ها» را داشتند که در این موردنظر دهند.

من یکی از این کارشناس‌ها بودم و تجربه‌ی توضیح دادن پیچیدگی‌ها و ارتباطات سیستم بانکداری امروزی به زبان عامه در برنامه‌ی زنده‌ی تلویزیونی و رادیویی کاری بسیار ترسناک، روح‌بخش و پرهیجان بود.

اساساً چیزی که می‌خواستند بدانند این بود «چه کسی گند زده است و چرا الآن دارند آزادانه راه می‌روند؟» برخی این امر را به نحو بهتری مطرح کردند، ولی لب کلام همین بود.

خیلی سخت است که با ایده‌ی کلی که کسی گند زده است همراه نشد، ولی چگونه می‌توانید بگویید که اخراج کردن یک نفر در اتاق هیئت‌مدیره، بدون اینکه خودبینانه به نظر برسد، واقعاً مشکلی را حل نمی‌کند؟ باور کنید این آن چیزی نیست که می‌خواهید حین یک جنون رسانه‌ای بگویید.

تعدادی از سؤالات در ذهنم ماندند و ورای ذهنم می‌چرخیدند و جواب‌هایی که در آن زمان به آن‌ها دادم را مرور می‌کنم.

بزرگ‌ترین سؤال که طی سرنگونی رویداد RBS پیش آمد این بود که اگر یک بانک نتواند خدمات قابل‌اتکا و معقولی را از طریق کانال‌های مناسب ارائه دهد، آیا باید پروانه‌ی فعالیت آن باطل شود یا خیر. این‌یک سؤال بد نیست اگر شما کلمات «معقول» و «مناسب» را از آن حذف کنید. برای بیشتر مشتریان قابل‌اتکا یعنی عاری از نقص و عیب و مناسب یعنی هر چیزی که می‌خواهید استفاده کنند.

درک من از این مسئله این است که بیشتر صنایع و فعالیت‌ها استانداردهایی دارند که بر اساس آن شکست و عیب را می‌سنجند و مکانیزم‌هایی که توسط آن، شکست را جبران می‌کنند. یک شرکت دارویی که داروهایش اثرات جانبی دارد با جرائم نقدی مواجه می‌شود. در صنعت هواپیماسازی و خطوط هوایی هم همین‌طور است.

بانکی که پول مشتریان را گم می‌کنم یا می‌دزدد با جرائم نقدی روبرو می‌شود. حال چه تفاوتی دارد اگر به خاطر یک نقص در سیستم بانکی، مشتری نتواند به پول خود دسترسی پیدا کند؟ حداقلش این است که جبران‌کننده خود خواهد بود. این‌یک کار عجیب خواهد بود که بانک در درازمدت جبران‌ها را به‌صورت پیوسته به مشتریان خود، پرداخت کند.

شرکت‌های فعال در حوزه‌ی تجهیزات و حمل‌ونقل طبق یک تعهدنامه‌ی سطح خدمات فعالیت می‌کنند که بدین معنا است که اگر زیر استانداردهای تعریف‌شده خدمت ارائه دهند، فرانشیز آن‌ها تمدید نخواهد شد، حداقل در تئوری که این‌گونه است.

بنابراین، بله، نمونه‌های زیادی وجود دارند که بتوان بر اساس آن‌ها بانک‌ها را به خاطر خدمات ضعیف خود جریمه کرد. بانک‌ها در این مورد چه‌کار می‌توانید بکنند که خدمات خود را بهبود بخشیده و کارت اعتباری مشتریان آن‌ها هنگام خرید مسدود نشود؟

راه فرار متداول، سؤالی است که در مورد طول عمر سیستمی مورداستفاده‌ی بانک‌ها مطرح می‌شود. به نظر می‌رسد که محبوب‌ترین نوع راه فرار سیستم‌هایی هستند که بیشتر از ۳۰ سال عمر دارند، مخصوصاً اگر قبل از اتخاذ پول رایج اعشاری توسط بریتانیا در سال ۱۹۷۱، نصب‌شده باشند.

فی‌نفسه مشکلی در این مورد نمی‌بینم، کامپیوترها از سیستم دوتایی استفاده می‌کنند، بنابراین واحد پول چه اعشاری باشد و چه ترکیب‌های عجیب‌وغریبی از دوازده‌تایی و بیست‌تایی که پوندها، شیلینگ‌ها و پنی‌های قدیمی استفاده می‌کردند فرقی نمی‌کند. هر شیلینگ ۱۲ پنی است و هر ۱ پوند ۲۰ شیلینگ است. حتی یک بچه‌ی مدرسه‌ای هم می‌تواند این محاسبات را انجام دهد، بنابراین چرا یک کامپیوتر نتواند این محاسبات را انجام دهد.

مشکل اصلی عدم تناسب میان گروهی است که فرآیندهای این دستگاه‌های قدیمی را انجام می‌دهند و گروهی که فرآیندهای دنیای امروزی را انجام می‌دهند. در دنیای خرده‌فروشی، بعد از ورود ATM ها به بازار این به یک مسئله تبدیل‌شده است، ولی حجم‌های اضافی تراکنش‌های بانکی از طریق اینترنت و موبایل، این امر را غیرقابل مدیریت ساخته است.

ولی تنها در دنیای خرده‌فروشی نیست که این مشکل به اوج خود رسیده است. دریل تویگز، مدیر محصول در شرکت سمارت‌استریم می‌گوید که مشکلات موجود در تراکنش‌های مالی و بانکداری سرمایه‌گذاری بسیار در حال افزایش هستند. درحالی‌که دستگاه‌های رابط کاربری با مشتریان بسیار پیشرفته هستند ولی دستگاه‌های پشت پرده بسیار قدیمی هستند و این امر لزوماً چیز بدی نیست: هنوز هم نمونه‌های بسیار خوبی برای این دستگاه‌ها وجود دارند، سخت‌افزارها و سیستم‌عامل‌های بسیار مستحکمی دارند، درحالی‌که سامانه‌های امروزی آن استحکام را نداشته و خطر هک شدن بیشتری دارند.

ولی سابقه و همچنین میل عمومی طرفدار این سیستم‌ها است و دستگاه‌های قدیمی دارای پایگاه داده‌ی اختصاصی هستند که ریسک انتقال آن خیلی زیاد است. مستندسازی و نبود مهارت‌های مناسب، علاوه بر حجم داده‌ها و نه معماری آن، از مشکلات اصلی هستند. ولی الزامات مربوط به گزارش‌های روزانه‌ی جریان مالی تحت قانون Basel III یعنی آن‌ها مجبور هستند تا با مسئله‌ی پاسخگویی در لحظه هم جواب دهند، مخصوصاً به هنگام مصالحه و در فرآیندهای سازمانی.

خوانندگان با مسائلی از این قبیل آشنایی خواهند یافت: سؤال این است که چه چیزی این روند را شروع خواهد کرد؟ یک هیئت بازرگانی در بریتانیا، به نام techUK که نماینده‌ی شرکت‌های IT است، عقیده دارد که دولت باید صنعت را مجاب کند تا به این مسئله رسیدگی کند. این گروه، بعد از واقعه‌ی ATM های بانک لویید در اوایل ژانویه مقاله‌ای منتشر کرد و در آن از دولت خواست تا یک استراتژی مدرنیزه کردن دیجیتال را بین موسسه‌های مالی بریتانیا ارزیابی و اجرایی کرده تا شکست‌ها و مشکلات شایع در پلتفرم‌های بانکی کاهش‌یافته و خدمات بهتری به مشتریان ارائه شوند.

از دیدگاه techUK، این استراتژی مدرنیزه کردن دیجیتال، لازم است که توسط دولت وضع شود و هماهنگ با هیئت‌های بانک‌ها و قانون‌گذارها صورت پذیرد. ولی techUK عقیده دارد که برای شروع لازم است که این موارد بررسی شوند:

به عقیده‌ی بن ویلسون، مدیر خدمات مالی techUK، «خیلی غیرمحتمل به نظر می‌رسد که با واگذاری این مسئله به خود صنعت، تغییری قابل‌توجه صورت پذیرد. ازاین‌رو به یک استراتژی فراگیر نیاز است تا شروع‌کننده‌ی تغییرات مفید برای جوانب مختلف سیستم مالی باشد. یک استراتژی مدرنیزه کردن دیجیتال مزایای بالقوه‌ای برای تمام جوانب سیستم مالی دارد. برداشتن موانع برای تغییر و شخصی‌سازی دستگاه‌های قدیمی مزایای زیادی برای مشتریان خواهد داشت. همچنین با از میان برداشتن موانع فناوری برای ورود به بازار، کاهش الزامات قانونی و کاهش هزینه‌های بسیار زیاد فناوری اطلاعات برای ورود، رقابت هم از این مسئله سود می‌برد.»

این رویکرد برای قانون‌گذاران هم مزایای زیادی دارد. این رویکرد آن‌ها را قادر می‌سازد تا به نحوی پایستار تر داده‌هایی را که برای پایش موسسه‌های مالی نیاز دارند را استخراج کنند و از بحران‌های سیستم جلوگیری کنند. همان‌گونه که گزارش‌ها اخیر از قانون‌گذاری‌ها نشان می‌دهند، پیشرفت‌های اخیر در مورد ثبت داده‌های لازم کافی نبوده است.

همکاری در این زمینه امری حیاتی است، «این مسئله را بانک‌ها به‌تنهایی نمی‌توانند حل کنند. باید این مسئله توسط دولت و قانون‌گذارها باید رهبری شود تا به بانک‌ها کمک شود این مشکل اساسی را حل کنند.»

این گروه برآورد کرده‌اند که حدود ۴ درصد بودجه‌های مربوط به فناوری اطلاعات در موسسه‌های مالی صرف «نوآوری» می‌شود که روی چالش‌های مربوط به دستگاه‌های فعلی آن‌ها متمرکز خواهد بود. تقریباً ۸۰ درصد بودجه‌ی فناوری صرف «روشن نگه‌داشتن چراغ‌ها» در زیرساخت‌های قدیمی‌شان می‌شود. یک استفاده‌ی کاملاً ناکارآمد از منابع، ولی شرایطی که بسیاری از مؤسسات در آن گیرکرده‌اند.

بر اساس تحقیقات شرکت سلنت، بانک‌های اروپایی ۸۶.۳ درصد بودجه‌ی خود را صرف تعمیر و نگهداری زیرساخت‌های IT می‌کنند و بقیه صرف سرمایه‌گذاری می‌شود. درحالی‌که این رقم خیلی با اعداد شرکت techUK سازگاری ندارد، سلنت مدرنیزه کردن را در اولویت نخست نمی‌بینم و عقیده دارد که در مورد پرداخته‌ای آنی مطالب زیادی در مهروموم‌های اخیر عنوان‌شده است. تأثیر این مسئله بسیار فراتر رفته و به مدیریت جریان مالی تا گزارش دهی تا دسترسی سیستم‌ها رسیده است. بانک‌ها دریافته‌اند که «همیشه فعال» به معنای «همین الآن» است. فرآیندهای دسته‌ای بانک‌ها دیگر کفایت نمی‌کند؛ هم‌اکنون پیغام‌های هنگام درخواست واحد موردنیازند. تجهیز شدن برای یک آینده‌ی دیجیتال مستلزم مهندسی مجدد در بانک‌هاست تا تضمین کنند که می‌توانید با تغییرات پیش رو همگام باشند.

شاید مهم‌تر از آن، خاطرنشان می‌کنم که سرمایه‌گذاری‌ها روی نوآوری در آسیا اقیانوسیه بسیار بیشتر از اروپا است، هم ازلحاظ نسبی و هم مطلق – ۳۰.۵ درصد در منطقه که برابر با ۱۹.۲ میلیارد دلار است که در مقایسه با ۸.۲ میلیون دلار در اروپا بسیار بیشتر است.

به‌علاوه، این مخارج توسط موسسه‌های مالی بیشتر و کوچک‌تری صورت می‌گیرند که روی فناوری‌های جدید سرمایه‌گذاری می‌کنند و برای پول بیشتری که می‌دهند آش بیشتری می‌خورند – درواقع برای هزینه‌ی بیشتری که می‌کنند بانک‌های بیشتری دارند.

جان شلزینگر، مدیر فناوری در تمنوز می‌گوید که بیشتر این حرف‌ها غیر مرتبط‌اند. تغییرات بزرگی که درراه هستند منجر به مدل کاملاً متفاوتی برای موسسه‌های مالی خواهند بود، مشابه روشی که آمازون دنیای خرده‌فروشی را تغییر داد. به عقیده‌ی او، عصر بانک‌های جهانی پایان‌یافته است. بحران مالی نقص این ایده را آشکار ساخته و مصرف‌گرایی کردن فناوری تأییدی بر مرگ آن بود. درحالی‌که وی به مشکل مدرنیزه کردن دستگاه‌های قدیمی اعتراف می‌کنم، عقیده دارد که این مسئله فرصت مدرنیزه کردن روال‌های بانکی را از دست می‌دهد. وی می‌گوید «بانکداری الکترونیک سیستمی است که تنها وانمود می‌کنم یک کارمند بانک است و این مدلی است که حتی قدیمی‌تر نیز است. بانک‌ها هنوز هم سیستمی می‌سازد که مبتنی بر حساب است به‌جای اینکه مبتنی بر مشتری باشد، کاری که آمازون و هم نوعان آن انجام دادند و موفق شدند.»

منبع: ماهنامه دیده بان فناوری، شماره اول

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.