پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
رقابت با بایننس!/گفتوگو با بردیا سیداحمدنیا، همبنیانگذار شرکت والکس
همبنیانگذار شرکت والکس هشدارهای مهمی درباره اهمیت رویکردهای رگولاتور در این بازار میدهد
برخلاف دیجیکالا که آمازون رقیبش محسوب نمیشود ما در جذب کاربر با خارجیها رقابت میکنیم. پس دولت کاری نکند ما کاربران ایرانی را به صرافیهای خارجی ببازیم!
با وجود اینکه مدتی است وضعیت بازار رمزارزها قرمز است، اما همچنان رمزارزها، کسبوکارهای این حوزه و وضعیت رگولاتوری آن، بحثی داغ است. بردیا سیداحمدنیا، همبنیانگذار و مدیر توسعه کسبوکار والکس ادعا میکند که در حال حاضر شرکتشان در وضعیتی قرار دارد که میتواند برای سال آینده، رقابت با کسبوکارهای جهانی را برای خود هدفگذاری کند؛ شرکتی که توانسته مرحله استارتاپی را بهسرعت پشت سر بگذارد و امروز ساختار نظامیافته و منسجم یک شرکت را دارد.
والکس از کجا شروع شد؟
تیم والکس در تیرماه ۱۳۹۷ شکل گرفت و در پژوهشگاه انرژی دانشگاه شریف کار خود را آغاز کردند؛ بردیا سیداحمدنیا، همبنیانگذار والکس میگوید: «در آذرماه ۱۳۹۷ والکس را راهاندازی کردیم. والکس در آن زمان یک پلتفرم معاملاتی و کاملاً P2P بود. یعنی افراد ریال یا کوین واریز میکردند و به یکدیگر میفروختند. در واقع سفارشگذاری میکردند. از آن زمان والکس با کوینهای اصلی شکل گرفت؛ بیتکوین، اتریوم، لایتکوین، دش، تتر و…
آن زمان بازار خیلی کوچک بود. عدهای بیتکوین خریدوفروش میکردند و حجم معاملاتی بهشدت پایین بود. تا اینکه در سال ۱۳۹۷ در نمایشگاههای مختلفی شرکت کردیم. در مهرماه ۱۳۹۷ هم دمویی از محصولمان را در نمایشگاه جیتکس دبی ارائه دادیم. ما از طرف اتاق بازرگانی بهعنوان استارتاپ برتر به این نمایشگاه رفته بودیم. در اردیبهشت ۱۳۹۸ با شرکت در نمایشگاه بورس، بانک و بیمه رشد خوبی کردیم و در واقع کسبوکارمان در مسیر رشد و پیشرفت قرار گرفت؛ اوایل حدوداً روزی ۲۰ ثبتنام داشتیم و در سال ۱۳۹۸ بهطور کل نزدیک به ۱۰ هزار نفر ثبتنامی داشتیم.
رقابت در فضای جهانی و یک صنعت بینالمللی مانند رمزارز چه اقتضائاتی دارد و والکس چطور در این حوزه میخواهد پیش برود؟
واقعیت این است که برای ماندن در بازار، باید به انجام کارهای زیرساختی پرداخت و مقیاس شرکت خود را افزایش داد. از این رو والکس اوایل سال ۱۳۹۹ تغییراتی داشت و تیم آن از ۳۰ نفر که نزدیک به پنج نفر تیم پشتیبانی بودند و ۱۰ نفر برنامهنویس و مدیرمحصول، به یک تیم ۲۳۰نفره تبدیل شد که ۵۰، ۶۰ نفر از آنها در بخش برنامهنویسی و مدیرمحصولی فعالیت دارند. در حال حاضر بخشهای مختلفی داریم و از استارتاپ به یک شرکت ساختارمند تبدیل شدهایم.
معتقدم از اواخر سال ۱۳۹۹ که افزایش قیمت بیتکوین و سایر کوینها باعث شد افراد زیادی با حوزه ارز دیجیتال آشنا شوند، اگر صرافیهای داخلی مثل والکس، اکسیر، رمزینکس و… نبودند، افراد بسیاری همچنان در حال دریافت سرویس از صرافیهای خارجی بودند.
برای همین هم طی این مدت موضوعی که برای ما اهمیت داشته، این بوده که چگونه زیرساختی را ایجاد کنیم که بتوان از طریق آن، با رقبای خارجی خود رقابت کرد؛ چراکه رقابت اصلی با صرافیهای خارجی است؛ در اکوسیستم رمزارزها فضا باز است و کمکم داریم به سمت غیرمتمرکز شدن پیش میرویم. در نتیجه رقبای قدرتمندی چون بایننس و کوکوین را داریم. اگر نتوانیم سرویس خوب ارائه دهیم، کاربر خیلی راحت میتواند از سرویسهای رقبا استفاده کند، در واقع عملاً در حال رقابت در عرصه جهانی هستیم.
اهمیت این موضوع در پیادهسازی زیرساختها نمود پیدا میکرد، به این صورت که اگر میخواستیم فیچر یا کوینی را اضافه کنیم، لازم بود این کار را بهسرعت انجام دهیم و دغدغه نیرو نداشته باشیم. والکس در حال حاضر ماهانه حدود ۱۰۰ هزار کاربر فعال دارد؛ کاربرانی که در ماه حداقل یک معامله انجام میدهند. نزدیک به ۶۰۰ هزار کاربر هم روی والکس رجیستر شدهاند.
مهمترین دغدغههایی که در سطح مدیریت والکس با آن روبهرو هستید کدامها هستند؟
یکی از دغدغههای والکس این است که نیروی کار متخصص بهشدت کم است. دلیل این اتفاق مهاجرت افراد از ایران است. برای رقابت با بازارهای خارجی به تیم متخصص و فرایندهای درست برای پیشرفت نیاز داریم. شرکتشدن یعنی فرایندمحور شدن فعالیتها. در یک شرکت رفتار افراد بهصورت یک فرایند درمیآید و همچنین دغدغههای درونسازمانی و بینتیمی بیشتر میشود و هرچه افراد متخصصتر و متبحرتر باشند، راحتتر میتوان به رشد شرکت فکر کرد و این مسیر را پیمود.
اما کمبود نیروی کار متخصص تنها دغدغه ما در تیم والکس نیست. دغدغه دیگر ما عدم قانونگذاری شفاف در حوزه رمزارز است. همین اتفاق باعث میشود به جای اینکه تمرکز ما روی بهبود محصول و رقابت با بازار جهانی باشد، بهدنبال این باشیم که چگونه از این معضل که وقت، انرژی و نیروی ذهنی ما را میگیرد، نجات پیدا کنیم.
باید پذیرفت که بسیاری از جنبههای بازار و حوزه رمزارزها، عملاً با قانون در تضاد است و این حوزه آمده تا با قانون خیلی کاری نداشته باشد.
رویکرد فعلی قانونگذار و رگولاتور نسبت به حوزه رمزارزها را چطور ارزیابی میکنید و این نگاه چقدر میتواند برای این صنعت آسیبزا باشد؟
باید پذیرفت که بسیاری از جنبههای بازار و حوزه رمزارزها، عملاً با قانون در تضاد است و این حوزه آمده تا با قانون خیلی کاری نداشته باشد. در چنین شرایطی، رگولاتور باید تلاش کند بیشتر از اینکه دستوپای کسبوکارها و کاربران را ببندد، ناظر خوبی باشد و این نظارت به شکلی اتفاق بیفتد که کسبوکارها بهصورت خودجوش بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند و فضای تعاملی شکل بگیرد.
در حال حاضر با وجود اینکه حوزه کسبوکاری ما قانون ندارد، ولی با پلیس فتا در ارتباطیم. اگر کاربری با مشکل مواجه شود، میداند که میتواند به پلیس فتا مراجعه کند و آنها هم میدانند که چطور باید با ما ارتباط بگیرند، زیرا ما اطلاعات دقیقی به پلیس فتا میدهیم. این همان شکل از نظارت است که میگویم.
یکی از بهترین سازوکارها که میتوان به رگولاتور پیشنهاد داد، سازوکاری مانند بازار بورس است. به این معنی که ساختار مالیاتی درستی وجود داشته باشد و شرکتها را به رعایت آن ساختار ملزم کنند. این ساختار مالیاتی، فضای فعالیت کسبوکارها را شفاف میکند و نشان میدهد که هر شرکت چقدر گردش مالی داشته، چه تعداد نیرو دارد و چقدر بیمه رد کرده و… . همچنین نیاز به یکسری نظارتهای دورهای هم وجود دارد. دقیقاً مثل کاری که بانک مرکزی با بانکها انجام میدهد.
این اتفاق باید در حوزه رمزارز کشور هم روی دهد. خیلی مهم است که بدانیم و دقت کنیم چنانچه برخورد سلبی در ایران شکل بگیرد، کاربران ایران از آن تبعیت نمیکنند. کاربران این حوزه بسیار باهوش هستند و کار در این فضا هم آسان است. در نتیجه یا این حوزه زیرزمینی میشود که در نتیجه دیگر دادهای وجود نخواهد داشت، یا کاربران ایرانی وارد بازارهای خارجی میشوند. پس به جای مسدود کردن و بستن فضا، بهتر است نظارت اتفاق بیفتد، چون به هر شکلی که جلوی آن را بگیرید، هم کاربر، هم فضا و هم کسبوکار راه خودش را پیدا میکند.
با این رویکرد و پیشنهادی که دادید به نظرتان کدام نهاد یا گروه در حاکمیت بهتر میتوانند به رگولاتوری این حوزه کمک کنند و نگاه درستتر و کارشناسیتری به حوزه رمزارزها داشته باشند؟
جایی مثل بانک مرکزی که وظیفه خود را تأمین پول و پاسداری از ارزش ریال میداند، نمیتواند تنظیمگر درستی برای این فضا باشد. نهادی مانند سازمان بورس نیز دغدغه حفاظت از بازار بورس را دارد و احتمالاً تلاش میکند تا سیستم سرمایهگذاری را به سمت بازار بورس ببرد، به همین دلیل آنها هم گزینه مناسبی برای رگولاتوری نیستند. از سویی دیگر سیستم قضایی نیز فقط میتواند ناظر باشد و این امکان را ندارد که وارد سیستم مالی و پولی کشور شود.
تنها جایی که احتمالاً میتواند متولی خوبی باشد، وزارت اقتصاد است. آن هم در شرایطی که یک کمیته ویژه نظارت در حوزه کریپتوکارنسی ایجاد کند و افراد متخصص این حوزه در آن حضور داشته باشند تا بتوانند چارچوبی را پیادهسازی کنند. افراد در سازمانها و نهادهای دیگر، نه دغدغه کاربر را میدانند، نه دغدغه کسبوکار را و نه حتی با مسائل کلان این حوزه آشنایی دارند. پیشنهاد میکنم در وزارت اقتصاد کمیتهای تشکیل شود که افراد حاضر در آن، هم فضای رمزارزها را درک کنند و هم ذهن بازی برای پذیرش موضوعات نو داشته باشند.
فکر میکنید در این راستا و برای قانونگذاری درست این حوزه، عملکرد کسبوکارهای بخش خصوصی چقدر تا اینجا موثر بوده است؟
درباره همکاری کسبوکارها با نهادهای تنظیمگر باید بگویم که این کسبوکارها تا به امروز هر کمکی که از دستشان برمیآمده، انجام دادهاند؛ ما سال ۱۳۹۹ با آقای محرمیان، یک سند ۱۷۲بندی را تحت عنوان سلف رگولیشن پیش بردیم که این کار با کمک اولینهای این حوزه مانند نوبیتکس، والکس، رمزینکس، اکسیر و کویننیک انجام شد. این سند را به بانک مرکزی و وزارت اقتصاد ارائه دادیم، ولی در سال ۱۴۰۰ دیدیم که کسی به این سند توجه نمیکند.
خوب است بهجز کاربرانمان، مسئولان و بدنه حاکمیت نیز ببینند که در این حوزه با کسبوکارهای کوچکی طرف نیستند؛ زیرا متأسفانه ما را در کنار موضوعاتی چون قمار و صرافیهای ترکیه قرار میدهند. کسی نمیداند این فضا آنچنان از نظر فناوری بزرگ است که امروز شرکتی تحت عنوان والکس با ۲۲۰ نفر نیرو وجود دارد، مالیاتش را میدهد و کاملاً اصولی پیش میرود.
البته من امیدوارم چراکه میبینیم آنها که که اکنون در وزارت اقتصاد این حوزه را دنبال میکنند، ذهن و رویکرد بازی به موضوع دارند و میدانند با چه موضوعی طرف هستند. هرچند باز هم دغدغههای کسبوکارها را کاملاً در نظر نمیگیرند، اما تا حدودی با کسبوکارها همراه هستند. در هر صورت ما به دنبال گرفتن مجوز برای تشکیل صنف هستیم تا بتوانیم از این طریق با حاکمیت صحبت و دغدغههای کسبوکارهای بخش خصوصی را مطرح کنیم.
برنامههای توسعهای والکس چیست و منتظر چه خدمات یا محصولات تازهای باید از سمت تیم شما باشیم؟
اول باید تاکید کنم که رمزارز مانند طلا، نوعی ذخیرهسازی ارزش است و کارش کمک به تولید نیست؛ بنابراین به افرادی که دغدغه این را دارند که چگونه پول خود را مدیریت کنند، کمک میکند. ممکن است سرمایهگذاران ضرر هم بکنند؛ اتفاقی که ممکن است در سرمایهگذاری روی طلا و بورس هم رخ دهد. کریپتوکارنسی یک کلاس دارایی است و باید به این شکل به آن نگاه کرد.
اما درباره برنامههای آینده و چشمانداز والکس هم میتوانم بگویم چشمانداز ما در سال ۱۴۰۱ این است که در مقیاس بازارهای خارجی رقابت کنیم. اما در بُعد کلانتر، بهدنبال گسترش اکوسیستم رمزارزی هستیم، به این معنی که فقط درباره صرافیها و تبادل صحبت نکنیم، بلکه راجع به سیستم وام هم حرف بزنیم.
ماندن در حوزه تبادل برای ما جذاب نیست و میخواهیم به حوزههای دیگر هم وارد شویم. برای مثال بایننس بیش از ۱۰ محصول دارد که شامل وام، انافتی، صرافی تبادل و… میشود. علاوه بر اینها، کوین خودش را نیز دارد که به ارزش آن افزوده میشود و کوینهای دیگر روی آن سوار میشوند. ما بهدنبال اینگونه پروژهها هستیم.