پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
این روزها، فعالیتهای بیوفناوری به اشکال مختلفی در حال غیرمتمرکز شدن هستند. برای مثال خارج از مراکز اصلی بیوفناوری، استارتاپهایی راهاندازی شدهاند. این استارتاپها فضاهای آزمایشگاهی ارائه میدهند، در مناطق مختلف به استخدام نیرو میپردازند و در پروژههای پژوهشی همکاری میکنند. این روزها حتی شاهد انواع جدیدی از سازمانها هستیم که متفاوت از شرکتهای بیوفناوری قبلی هستند، برای مثال سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز (DAOs) که در زمینه توسعه دارو فعالیت و سرمایهگذاری میکنند.
حالا باید ببینیم که شرکتهای بیوفناوری و استارتاپهای جدید چگونه از تمرکززدایی بهره میبرند. «ژاکلین پرل» (Jocelynn Pearl)، یکی از محققان این حوزه است؛ کسی که از تجربه کار خودش در استارتاپهای بیوفناوری و سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز برای تدوین یک راهنما درباره ارتباط زیستفناوری و فناوریها و الگوهای غیرمتمرکز نوشته است. او همچنین نتیجه گفتوگوهایش با صدها مدیر و راهبر حوزه بیوفناوری را که برخیشان به ابداع روشهای درمانی جدید کمک کردهاند، در این راهنما گردآوری کرده است.
لبدائو و ساینساکسچنج
برای رفع این معایب راهحلهایی وجود دارد. برای مثال ساینساکسچنج (Science Exchange) پلتفرمی است که در سال ۲۰۱۱ راهاندازی شد و دسترسی به سازمانهای پژوهش قراردادی را بسیار آسانتر کرد. شرکتهای بیوفناوری از طریق این پلتفرم میتوانند از بیش از ۳۵۰۰ سازمان خدمات علمی دریافت کنند. «لبدائو» (LabDAO) شرکت دیگری است که هدفش رفع شکاف دسترسی به تحقیقات است.
در این پلتفرم، استارتاپهای کوچک و پژوهشگران دانشگاهی میتوانند به سازمانهای پژوهش قراردادی کوچکتر (microCRO) دسترسی داشته و از آنها خدماتی مانند تجزیهوتحلیل بیوانفورماتیک، شبیهسازی خودکار و طراحی سازه دریافت کنند. ما هنوز تا داشتن یک پلتفرم ابری مانند آمازون وبسرویس (AWS) در زمینه بیوفناوری فاصله زیادی داریم، اما دو پلتفرمی که از آنها نام بردیم، بهتدریج برونسپاری پژوهش را بهبود میبخشند. در ادامه چند نمونه از پروژههای غیرمتمرکز در حوزه زیستفناوری را مرور میکنیم.
پرلارا پیبیسی
نمونه اول شرکت «پرلارا پیبیسی» (Perlara PBC) است که یک شرکت عامالمنفعه با مدیریت یک زیستشناس به نام «اتان پرلاشتاین» (Ethan Perlstein) بود. این شرکت پیشتر با عنوان آزمایشگاه پرلاشتاین شناخته میشد و بعد به یک شرکت بیوفناوری تبدیل شد که برای درمان بیماریهای نادر درباره تغییر کاربرد دارو مطالعاتی را انجام میداد. در سال ۲۰۲۰، این شرکت به «پرلارا ۲» (Perlara 2.0) تغییر نام داد. هماکنون این شرکت تیمی از مشاوران محقق غیرمتمرکز است که با یکدیگر کار میکنند تا برای خانوادههای بیمار و نهادهایی که در جستوجوی روشهای درمانی هستند، نقشههای راه تهیه کنند. این گروه وضعیت فعلی توسعه داروهای یک بیماری نادر مشخص را با جزئیات بررسی و توصیف میکند و همچنین برای مطالعات مربوط به کشف روشهای درمانی، برنامههای مدیریت پروژه تهیه و تدوین میکند. موفقیت شرکت پرلارا یکشبه اتفاق نیفتاده است. سالها طول کشید تا فعالیتهایش را از یک مطالعه اولیه درباره تغییر کاربرد دارو که اثربخشیاش روی دو بیمار آزمایش میشد، به وضعیت کنونی گسترش دهد.
فاژ دایرکتوری
«فاژ دایرکتوری» (Phage Directory)، گروه غیرمتمرکز دیگری از پژوهشگران است که برای شناسایی روشهای درمانی با هم کار میکنند. ایده این گروه از یک توییت آغاز شد. یک اپیدمیولوژیست از دانشگاه کالیفرنیا-سندیهگو با محققان فاژ تماس گرفته بود و از آنها خواسته بود در درمان یک بیمار ۲۵ساله که عفونت مقاوم به آنتیبیوتیک داشت، به او کمک کنند (فاژدرمانی سبک نوینی از درمان برای عفونتهای باکتریایی مقاوم است).
این توییت الهامبخش بود. «جسیکا ساچر» (Jessica Sacher) و شریکش این فرصت را مناسب دیدند تا فهرستی از پژوهشگران را ایجاد کنند که ممکن است دانش لازم در فاژدرمانی بیماران دیگر را داشته باشند. فاژ تا امروز ۴۴۸ پژوهشگر و ۱۰۰ سازمان را تحت پوشش قرار داده است. پژوهشگران این شرکت تلاش میکنند برای بیمارانی که همه گزینههای درمان (از جمله مصرف آنتیبیوتیک) را امتحان کردهاند، درمانهای اختصاصی ارائه دهد. فاژ دایرکتوری تحت حمایت مالی دولت استرالیاست.
مولکول
شرکت «مولکول» (Molecule) قصد دارد راه را برای بیوفناوری در وب ۳ هموار کند. «تایلر گولاتو»
(Tyler Golato) و «پل کولهاس» (Paul Kohlhaas) مولکول را در سال ۲۰۱۹ راهاندازی کردند. هدف اولیه این شرکت، ایجاد یک سیستم کاملاً جدید برای حمایت از توسعه دارویی بود. مولکول پیشرفت زیادی کرد. از ایدههای این شرکت فروش دادههای پژوهشی در بلاکچین در قالب توکنهای غیر قابل معاوضه (NFTs) بود. علاوه بر آن، مولکول سه سازمان خودگردان غیرمتمرکز را در زمینه بیوفناوری راهاندازی کرده است. این سازمانها قرار است از جاهای مختلف جهان عضو جذب کنند.
ویتادائو
«ویتادائو» (VitaDAO) یکی از سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز وابسته به شرکت مولکول است. این سازمان نقش یک صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر را دارد که از محتوای نیرومند و موتور بازاریابی پرقدرتی برخوردار است. در این سازمان یک گروه کاری که متشکل از محققان و سرمایهگذاران است، پروژهها را از نظر تأمین مالی ارزیابی میکنند.
تصمیمات اعضا، عمدتاً از طریق رأیدهی با استفاده از توکن ویتا ($VITA) گرفته میشود. این تصمیمگیریها بهصورت عمومی انجام میشود، یعنی هر کسی که به اینترنت دسترسی دارد، میتواند به گروههای کاری این شرکت بپیوندد یا فعالیتهایش را رصد کند. از جذابیتهای مهم ویتادائو سرعت آن است.
طی ۱۰ ماهی که این سازمان خودگردان غیرمتمرکز راهاندازی شده، بیش از ۶۰ پیشنهاد پژوهشی را ارزیابی کرده و برای پژوهش در ۱۰ پروژه معادل دو میلیون دلار تأمین کرده است. مزیت دیگر سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز نبود محدودیتهای استخدامی است.
آنها از این نظر شبیه به شرکتهای بیوفناوری پیشین نیستند و افراد با تجربههای گوناگون در آنها حضور دارند. تفاوت دیگرش با شیوه سنتی کار این است که دستمزد بهصورت توکن پرداخت میشود. همچنین کسانی که در یک سازمان خودگردان غیرمتمرکز در زمینه بیوفناوری کار کنند، از نظر علمی رشد میکنند، کار تیمی و خلاقیت را یاد میگیرند و مهارتهای جدیدی مانند تولید محتوا و بازاریابی کسب میکنند.