راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

پتانسیل نادیده فین‌تک در توسعه اقتصادی از طریق توانمندسازی مالی

مهدیه نوروزیان، معاون برنامه‌ریزی و توسعه داتین / توسعه اقتصادی تعاریف متعددی دارد اما طبق جمع‌بندی محققانی از دانشگاه کارولینای شمالی و مدرسه اقتصادی لندن ، به معنای گسترش ظرفیت‎‌‌های پیشرفت جامعه از طریق تحقق پتانسیل‎‌‌های افراد، بنگاه‌‎ها و گروه‌‎های اجتماعی است. توسعه اقتصادی که زمینه‌ساز رشد اقتصادی و اطمینان از آینده اقتصادی است، با افزایش مداوم رفاه و کیفیت زندگی همراه است که به واسطه‎ نوآوری، هزینه‎‌‌های معاملاتی پایین‌‎تر، کاربرد قابلیت‌‎های لازم جهت تولید و توزیع مسئولانه کالاها و خدمات محقق می‌‎شود. برای تحقق این نوع توسعه، نیازمند نهادهای مؤثری هستیم که پذیرش ایده‎‌‌های نو، تحمل ریسک، استقبال از تنوع و اعتماد به منافع متقابل بخش خصوصی و دولتی را داشته باشند.

برخی از موانع داخلی توسعه اقتصادی را عواملی چون نابرابری در توزیع درآمد و ثروت، توسعه‌نایافتگی در خدمات بانکی و فعالیت‎‌‌‌‌های وام‌‎دهی و نیز کارایی پایین بازار سرمایه دانسته‌اند. طبق گزارش بانک جهانی، حدود ۳۱ درصد از جمعیت بزرگسال در جهان (۱.۷ میلیارد نفر) در سال ۲۰۱۷ فاقد دسترسی به خدمات مالی بوده‌‎اند.  کمبود دسترسی عموم مردم به خدمات رسمی مالی، سطح رفاه شهروندان و فعالیت‌های اقتصادی مولد را کاهش داده و درنهایت منجر به کندشدن توسعه اقتصادی می‎‌‌شود.

در همین راستا، راهکارهای فراگیری مالی به‌عنوان شاخصی در خدمت توسعه و افزایش بهره‌‎مندی عموم جامعه از خدمات مالی مطرح شده است. فراگیری مالی، نسبت بزرگسالانی را که از خدمات مالی در چهار حوزه سپرده، تسهیلات، بیمه و سرمایه‌گذاری استفاده می‌‎کنند به کل جامعه می‌سنجد. مطابق با گزارش بانک جهانی، نقش فراگیری مالی در سطوح مختلف اقتصادی قابل توجه است. تصویر زیر پیامدهای رشد فراگیری مالی در ابعاد مختلف را نشان می‎‌‌دهد.


نقش فراگیری مالی در سطوح مختلف اقتصاد


فراگیری مالی آثار مثبتی برای اقتصاد از منظر رشد اقتصادی و کاهش نابرابری دارد. دسترسی هر چه بیشتر مردم به محصولات سپرده‌گذاری و بیمه‌ای، منابع مالی را در بازارهای مالی افزایش می‌دهد. این امر کمک می‌کند تا مردم پس‌انداز خود را در سیستم مالی جمع کنند و سپس بازار مالی، تخصیص کارآمد این منابع را در پروژه‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت تضمین می‌کند. از این طریق، بازار مالی ریسک نقدینگی را تضمین می‌کند، ریسکی که به دلیل کمبود جریان وجوه به بازار القا می‌شود و با کاهش آن، سرمایه‌گذاری بیشتر ترغیب می‌شود. این فرایند همچنین منجر به تولید و اشتغال بیشتر، بهبود توزیع درآمد و افزایش در آن می‎‌‌شود.

با وجود پژوهش‎‌‌های متعددی که اثر مثبت فراگیری مالی را بر رشد اقتصادی نشان می‎‌‌دهند، با این حال به نظر می‌‎رسد این رابطه همیشه هم یک رابطه خطی نیست و عوامل نگران‌کننده‌ای همچون اثرات تورمی افزایش حجم پول و سرعت گردش پول ممکن است نتیجه معکوس ایجاد کند. به عبارت دیگر، اثر مثبت فراگیری مالی بر رشد و توسعه اقتصادی تابع شرایطی است که از وقوع فعالیت‌های غیرمولد، سوداگرانه و سفته‎‌‌بازانه و فعالیت‌هایی که بر رانت اطلاعاتی متمرکزند، پیشگیری کند.

از سوی دیگر، شاخصِ فراگیری مالی نیز تنها به «دسترسی» به خدمات مالی اکتفا نمی‌کند. ممکن است دسترسی به خدمات وجود داشته باشد اما مردم به دلایل خاصی تمایل به استفاده از خدمات مالی نداشته باشند. بنابراین اتحادیه فراگیری مالی، هر چهار شاخص دسترسی، استفاده، کیفیت و رفاه را مد نظر قرار می‌دهد.

پژوهش‌هایی که در زمینه نقش فراگیری مالی در توسعه اقتصادی فراگیر با بررسی کشورهای مختلف انجام شده حاکی از آن است که آموزش و فرهنگ‌سازی یک مؤلفه اساسی برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی فراگیر در کشورهایی است که گسترش فراگیری مالی را دنبال می‌کنند. درنتیجه، مفهومی به نام توانمندسازی مالی یا Financial Empowerment شکل گرفت که بر ارائه آموزش‌ها، آگاهی‌رسانی و ترویج اطلاعاتی متمرکز است که باعث می‌شوند افراد از فرصت‌ها و خدمات مالی موجود در جامعه، بهترین استفاده را در جهت رفع نیازها و ایجاد دستاوردهای مالی برای خود داشته باشند و از این طریق به کاهش نابرابری درآمدی کمک می‌کند.

توانمندسازی مالی به معنی بهبود دانش مالی در جهت بهره‌مندی بیشتر از امکانات مالی، می‌‎تواند منجر به دسترسی به مسیرهای خروج از فقر مانند آموزش، اشتغال، کارآفرینی و خلق دارایی شود و با اینکه نمی‌تواند به‌تنهایی جایگزین سایر فعالیت‌‎های کلیدی درراستای کاهش فقر شود اما خودش یک بخش حیاتی است که متاسفانه توجه کمتری دریافت کرده و اغلب مغفول می‌‎ماند.

راهبردهای متعددی در جهت توانمندسازی مالی متصور است؛ از جمله:

  • ارائه مستقیم آموزش و اطلاعات در زمینه امور مالی و مدیریت مالی شخصی
  • مربیگری در جهت ایجاد قابلیت مدیریت مالی در افراد و کسب‌وکارهای کوچک
  • معرفی کانال‌های دسترسی به محصولات و خدمات مالی
  • کمک به تنظیم گزارش‌های مالیات و افزایش درآمد
  • ایجاد پیوند بین پس‌‎اندازهای خرد افراد و فرصت‌‎های ایجاد دارایی برای ساخت امنیت مالی
  • آموزش و حمایت از مصرف‎‌‌کننده جهت کاهش ریسک مالی

در دهه‎‌‌های اخیر، به‌کارگیری فناوری در حوزه خدمات مالی همواره تحول‌آفرین بوده است. از ابداع کارت‌های بانکی و دستگاه‌های خودپرداز در دهه پنجاه میلادی گرفته تا معاملات بلاکچینی و خرید سرزمین‌ها و دارایی‌های مجازی از طریق رمزارزها. این فناوری‌ها در درجه اول از طریق افزایش ضریب نفوذ خدمات مالی در نقاطی که دسترسی به شعبه بانک آسان نیست، موجب افزایش فراگیری مالی می‌شوند و در درجات بعدی، خدمات نوآورانه مالی را ارائه می‌دهند که بدون استفاده از فناوری امکان‌پذیر نبود. در سال‎‌‌های اخیر با دسترسی هر چه بیشتر افراد به اینترنت و ابزارهای هوشمند، محصولات نوآورانه‌ بیشتری در این حوزه عرضه شدند به‌طوری که عبارت «فین‌تک» برای اشاره به بازیگران جدید در عرصه فناوری‎‌‌های مالی مطرح و فراگیر شد. به این ترتیب ارائه ابزارها و خدماتی مانند کیف پول دیجیتال، اپلیکیشن‌‎های پرداخت، بانکداری، تجارت همراه و… در حال دگرگون‌کردن روش‎‌‌های بانکداری و کسب‌وکار هستند.

فراگیرشدن هر چه بیشتر فین‌تک‌ها می‌‎تواند موجب خلق فرصت‎‌‌های اقتصادی بیشتر و درنتیجه افزایش فعالیت‎‌‌های اقتصادی شود. افزایش در پویایی اقتصادی، رشد اقتصادی بیشتر را به بار خواهد آورد. به‌علاوه، فناوری‎‌‌های مالی عدم تقارن‎‌‌های اطلاعاتی در محیط بازار را کاهش داده و به کاهش ریسک کمک می‌‎کنند. دیگر تأثیرات مهم این فناوری‌‎ها عبارتند از سطح نقدشوندگی بالاتر در بازار و افزایش کارایی در تخصیص منابع کمیاب.

توسعه فین‌تک‌ها موجب شده تا پژوهشگران اقتصادی به بررسی نقش آن در «توانمندسازی مالی» شهروندان و کسب‌وکارها و رابطه آن با رشد و توسعه اقتصادی بپردازند. به‌عنوان نمونه در تحقیقی با تمرکز بر اقتصاد کشورهای عضو سازمان همکاری‌های اقتصادی آسیا-پاسفیک، اثر مثبت فناوری مالی در حوزه پرداخت بر توسعه اقتصادی گزارش شده است؛ یا در پژوهشی در سنگاپور رابطه جمع‌‎سپاری با سرانه تولید ناخالص داخلی مثبت تشخیص داده شده است.

فین‌تک‌ها به دلایل متعدد مسیر رشد و دسترسی متفاوتی را در جامعه نسبت به بانک‌ها و مؤسسات مالی طی می‌کنند و به همین دلیل، نقاط اثر متفاوتی نیز در مسیر ارائه خدمات مالی به مردم دارند. اثربخشی آنها در بعضی موارد، بیشتر از بانک‌ها می‌تواند به توانمندسازی مالی افراد و افزایش دانش آنها در مدیریت شخصی کمک کند. ابتکارعمل‌های متعددی در این زمینه می‌تواند طرح شود که از اپلیکیشن‌های موبایل و تعامل روزمره افراد با آنها بهره برده و به افزایش سواد مالی، معرفی خدمات مالی موجود، تقویت قابلیت مدیریت مالی شخصی، برقراری اتصال میان عرضه و تقاضا و… کمک کند. درواقع به نظر می‎‌‌رسد شکل‎‌‌دهی به زیست‎‌‌بوم نوآوری در حوزه فین‌‎تک می‌تواند در مسیر توسعه و ترویج سواد مالی، توانمندسازی مالی، جهت‌دهی به فعالیت‎‌‌های کارآفرینی، شکل‎‌‌دهی به بازار، معرفی شیوه‌های تأمین منابع قرار گرفته و پیامدهای مثبتی برای توسعه پایدار داشته باشد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.