راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

معاون محصول همراه‌کارت اعلام کرد / از رشد 60 درصدی کاربرها تا افزایش 30 درصدی تراکنش‌ها در یک‌سال گذشته

در دنیای امروز نرم‌افزارها، محصولات بر اساس میزان حجم درخواستی که مقرر است پاسخگو باشند به گروه‌های مختلفی دسته‌بندی می‌شوند. به‌صورت معمول، محصولاتی که با نام استارتاپ شناخته می‌شوند با معماری‌های ساده‌تر طراحی و پیاده‌سازی می‌شوند تا بتوانند زمان رسیدن به بازار (TTM) را تا سطح زیادی کاهش دهند.

معمولاً بعد از گذشتن مدت زمانی از ارائه محصول و جذب کاربر، این محصولات به سمت اصلاح معماری حرکت کرده و سعی می‌شود که مدلی با توان‌افزایشی بالاتر و امکان مقیاس‌پذیری ارائه شود. مسیر اصلاح معماری مسیری پرچالش بوده که بزرگ‌ترین آن‌ها هم‌زمانی نگهداری محصول و حرکت به سمت معماری جدید است.

گاهی اوقات مشکلات ذاتی این مسیر، هزینه تغییرات را زیاد کرده و خیلی از سازمان‌ها از این تصمیم منصرف می‌شوند. قابل‌حدس است که تصمیم به ترک سفر تغییر معماری منجر به عدم افزایش کاربر و درخواست‌ها نمی‌شود؛ بنابراین نیازمندی مطرح شده را باید به نحو دیگری جبران کرد.

محمدجواد محمودی، معاون محصول همراه‌کارت دراین‌خصوص به راه پرداخت می‌گوید: «برای رسیدن به این مقصود معمولاً از افزایش توان پردازشی به‌صورت عمودی (Vertical Scaling) استفاده می‌شود. در این نگاه، افزایش توان پردازشی با تقویت توان سخت‌افزاری محصولات به دست می‌آید. این روش افزایش هزینه‌های سازمانی را به همراه خواهد داشت. نکته مغفول در این روش این است که معمولاً نرم‌افزارها به‌صورت بهینه از منابع سخت‌افزاری استفاده نمی‌کنند و سازمان‌ها ملزم به افزایش منابع سخت‌افزاری در بازه‌های زمانی مختلف متناسب با افزایش حجم درخواست‌های خود می‌شوند. از طرف مقابل، اصلاح معماری باهدف مقیاس‌پذیری لازم است که این ضعف را پوشش دهد تا افزایش توان پردازشی سامانه معادل توسعه منابع سخت‌افزاری نشود. این دسته از معماری‌ها با نام مقیاس‌پذیری افقی (Horizontal Scaling) شناخته می‌شود که به معنی افزایش تعداد گره‌ها (Node) برای افزایش حجم پاسخ‌دهی به درخواست‌ها است. در این روش باتوجه‌به رشد تعداد نمونه‌هایی از یک محصول یا قسمتی از یک محصول، توان پردازشی کل سیستم یا قسمتی از سیستم توسعه پیدا می‌کند.»

او در ادامه بیان کرد: «در اصل به نظر می‌رسد مقیاس‌پذیری افقی هزینه‌های عملیاتی محصول را تا حدودی افزایش می‌دهد که لازم است با ابزارهای خودکارسازی محیط‌های عملیاتی علاوه بر دقت بالاتر از عوامل انسانی، این هزینه‌ها به سمت صفر میل کنند. از طرفی موضوع معماری مربوط به آینده یک محصول می‌شود و ثمرات آن معمولاً طبق برآیند سال‌های موجودیت یک محصول خود را نشان می‌دهد.»


رشد 60 درصدی کاربرهای همراه‌کارت


باتوجه‌به اینکه همراه‌کارت رشد ۶۰ درصدی در کاربرها و افزایش ۳۰ درصدی در تراکنش‌ها طی یکسال داشته است، معاون محصول همراه‌کارت در خصوص افزایش ظرفیت این پلتفرم توضیح می‌دهد: «موضوع ظرفیت‌سازی برای توسعه کاربر و تراکنش چندین بعد دارد. یکی از ابعاد آن بالابردن توان پردازش و پاسخگویی سیستم است که بیشترین عامل تأثیرگذار در آن موضوع معماری است که در توضیحات قبلی اشاره شد. علاوه بر موضوع مقیاس‌پذیری در توان پردازشی، نیاز به مقیاس‌پذیری در حوزه توسعه قابلیت‌های سیستم (طراحی محصول، فرایند چرخه تولید و تست محصول) باهدف افزایش کاربر و تراکنش نیز است.»

محمودی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: «یکی از تأثیرگذارترین عوامل در این موضوع، طراحی زیرساخت‌های اصلی محصول است. منظور از زیرساخت‌های اصلی در واقع اسکلت اصلی محصول است که در طی زمان توسط توسعه‌دهنده‌هایی با سطح دانش متفاوت قرار است روی آن اسکلت قابلیت‌های سیستم توسعه پیدا کند. چارچوب اصلی سیستم در واقع تضمین‌کننده این گزاره است که در طی زمان و در اثر افزودن قابلیت‌های جدید توسط تیم‌های توسعه‌دهنده متفاوت برآیند کیفیت سیستم کاهش پیدا نمی‌کند. این کیفیت شامل زمان توسعه، زمان تست تغییرات، اثرات جانبی و گزارش‌های اصلی محصول است. عموماً مباحثی که در اصول مهندسی نرم‌افزار مطرح می‌شود می‌تواند کمک شایانی در رشد این عامل داشته باشد.»

معاون محصول همراه‌کارت می‌گوید: «از طرفی شاید نام فرایند چرخه تولید این تفکر را به ذهن متبادر کند که فقط تولید نرم‌افزار مهم بوده؛ اما این عامل بسیار فراتر از تولید نرم‌افزار است. چرخه‌ای که با این نام می‌شناسیم در واقع فرایند تغییری مشخص از زمان طرح نیازمندی و تکمیل آن، طراحی، تست، عملیاتی‌کردن و پشتیبانی از آن تغییر است. متدولوژی که برای این چرخه استفاده می‌شود می‌تواند کمک شایانی به زمان‌بندی و کیفیت نهایی محصول کند. همچنین یکی از مهم‌ترین آیتم‌ها در این عامل نحوه اعمال تغییرات در محیط‌های متفاوت است. امروزه برای این موضع بحث CICD (Continues Integration Continues Delivery) مطرح است که باعث افزایش سرعت و دقت و کاهش اشتباهات به‌وسیله حذف عوامل انسانی می‌شود.»

به گفته محمودی، یکی از اثرگذارترین عوامل در بهبود تجربه کاربری توجه به مقوله تست نرم‌افزار است. تست باکیفیت در ابعاد مختلف از جمله تست کاربردی، امنیت و کارایی می‌تواند تا جایی کیفیت محصول را ارتقا دهد که کاربران مختلف تجربه مناسبی از کار با محصول داشته باشند و با این روش نرخ رشد کاربر و تراکنش رشد کند.


عوامل موثر بر پایداری سرویس‌ها


او افزود: «افزایش سطح سلامت و پایداری سیستم به عوامل مختلفی بستگی دارد که به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم. اولین عامل، موضوع مشاهده و مشخص‌شدن وضعیت سلامت سیستم است. در واقع تا زمانی که نتوان میزان خطای سیستم را اندازه‌گیری کرد، نمی‌توان برای بهبود آن روشی انتخاب کرد. ابزارهای مانیتورینگ و زیرساخت‌هایی مانند JMX که وضعیت داخلی محصول را نشان می‌دهند در واقع بر مبنای همین نیازمندی به وجود آمده‌اند. نکته‌ مهم این است که نباید برای مانیتورینگ محصول روی خود محصول سربار اضافه‌ای متحمل کرد. یعنی برای مانیتورینگ بدون سربار اضافی‌، سیستم‌های جانبی نیاز است که بتوانند این وظیفه را ایفا کنند.»

محمودی می‌گوید: «عامل دیگر و تأثیرگذار روی پایداری سرویس‌ها، تبعیت از مکانیزم خودمراقبتی (Self Care) است. در این نوع روش‌ها در واقع سیستم به‌صورت داخلی وضعیت سلامت سرویس‌های خود را مانیتور کرده و در صورت بروز مشکل بدون عوامل انسانی اقدامات اصلاحی را شروع می‌کند. از انواع این اقدامات اصلاحی می‌توان به روش‌های مدارشکن (Circuit Breaker) یا محدودکننده نرخ (Rate Limiter) نام برد. در نهایت نیز زیرساخت هشداردهنده (Alerting) برای مواقع حساس که ممکن است نیاز به عملیات انسانی باشد، می‌تواند به کشف و رفع مشکل در زمان مناسب کمک کند.»


عوامل موثر بر رشد و توسعه یک محصول


معاون محصول همراه‌کارت جایگاه تیم در رشد و موفقیت یک محصول را بااهمیت دانسته و بیان کرد: «از نظر بنده این کلمه تعیین‌کننده موفقیت یا شکست یک محصول در طول زمان است. در بسیاری از سازمان‌ها مفهوم تیم‌سازی و کار تیمی تنها یک شعار بوده و در عمل این مهم رخ نمی‌دهد. البته این عامل به معنی نادیده‌گرفتن شاخص‌ها و توانایی‌های شخصی افراد نیست؛ بلکه گویای این موضوع است که افراد معمولی می‌توانند یک تیم خوب و درنهایت محصول خوب بسازند؛ اما اشخاصی توانا که درک درستی از کار تیمی و نحوه تعاملات با اعضای تیم را ندارند، لزوماً نمی‌توانند به محصول خوب منجر شوند.»

او ادامه می‌دهد: «بعد دیگر این عامل نگاه مدیریت ارشد یک سازمان به هزینه‌های تیم‌سازی و مشکلات آن است. معمولاً مدیرانی که نگاه کوتاه‌مدت و موقت دارند، این هزینه‌ها را تقبل نکرده و صرفاً به نتایج کوتاه‌مدت رضایت می‌دهند؛ اما مدیر ارشدی که نگاه استراتژیک به سازمان و محصولات آن دارد با قبول این هزینه، مسیر رشدی در طی سال‌های آینده ترسیم کرده که اثرات بنیادین آن بعدها عیان می‌شود.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.