پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بدافزارها در کمین کاربران
بیش از ۱۰ روز از قطعی و اختلال در اینترنت و فیلترینگ بسیاری از شبکههای اجتماعی ازجمله اینستاگرام و واتساپ میگذرد؛ شبکههای اجتماعی فراگیر و پرکاربری که عموم مردم در کشور از آنها استفاده میکنند و کاربرد این دو پلتفرم در زندگی روزمره و کسبوکار عده زیادی آنقدر زیاد و پررنگ شده که استفاده از آنها را معادل استفاده از اینترنت میدانند و حالا با فیلترینگهای این روزها، به عقیده این دسته از افراد، اینترنت بهکل قطع شده و در دسترسبودن سرویسهایی که در داخل کشور میزبانی میشوند، برایشان به معنی متصلبودن بخشی از اینترنت نیست. این نسل، اینترنت را معادل اینستاگرام و واتساپ میدانند؛ نسل پدران و مادرانمان.
قطعی اینترنت در کشور اتفاق جدید و غیرمنتظرهای نیست؛ اواخر آبانماه ۱۳۹۸ هم کشور این اتفاق را تجربه کرد و اینترنت بیش از یک هفته قطع شد و بسیاری را با شوک مواجه کرد، اما در آن زمان، فیلترینگ شبکههای اجتماعی بهگونهای که این روزها آن را شاهد هستیم، اتفاق نیفتاد. در پی قطعی اینترنت این روزها، فیلترینگ پیامرسانها و شبکههای اجتماعیای را شاهد هستیم که راه ارتباطی روزمره بخش بزرگی از مردم را بهکل مختل کرده است؛ دستهای از افراد که کمتر درباره آنها صحبت میشود، افرادی که ماهها و سالها طول کشیده تا با این مسیرهای جدید ارتباطی ارتباط بگیرند و به آن عادت کنند و حالا که به آن عادت کردهاند، دسترسیشان قطع شده است. نسلی که شکستن عادت برایشان از سختترین کارهاست و تمام نظم زندگیشان را بر هم خواهد زد؛ چراکه برخلاف نسلهای جوانتر، آمادگی، توان و دانش کافی برای استفاده از سرویسهای جایگزین را ندارند و طبیعی است این نسل که عمدتاً نسل پدران و مادران ما هستند، به تغییر روی خوش نشان ندهند و به جای مهاجرت به راهکارهای جایگزین بهدنبال ابزارهایی برای شکستن فیلترینگ باشند.
تجربه فیلترشدن تلگرام نشان داد که کاربران ایرانی حتی با وجود فیلترشدن تلگرام نهتنها به سمت استفاده از پیامرسانهای داخلی حرکت نکردند، بلکه شروع به استفاده از فیلترشکنها کردند. حالا این روزها فیلترینگ واتساپ و اینستاگرام که پرکاربرترین شبکههای اجتماعی در بین ایرانیان هستند، به این جریانِ در جستوجوی فیلترشکنبودن دامن زده و کار به جایی رسیده که از بسیاری میشنویم که بزرگترهای خانواده یا فامیل آشکارا از آنها طلب معرفی یا نصب یک فیلترشکن خوب را دارند. از طرفی بر هیچ کس پوشیده نیست که نصب و ترویج فیلترشکنها، آن هم با این گستردگی خطرات امنیتی جدیای برای کاربران به همراه خواهد داشت؛ چراکه فرصت بزرگی برای توسعه بدافزار و بهواسطه آن سرقت اطلاعات هویتی و مالی افراد است.
در این بین بزرگترین نسلی که میتوانند آسیب ببینند، همان نسل پدران و مادرانمان هستند؛ نسلی که اینترنت ملی برایشان معنی ندارد و صرف اینکه بتوانند از طریق واتساپ با دوستان و خانواده خود در ارتباط باشند یا در اینستاگرام از روزمرگیهای خود بگویند یا روزمرگیهای دیگران را ببینند، معادل داشتن اینترنت است. حالا با فیلترشدن این دو پلتفرم، اینترنت نیز طبق همین تعریف برایشان بهکل قطع شده و این روزها مدام در پی فیلترشکنی هستند که بتوانند برای دقایقی به قول خودشان به اینترنت متصل شوند. تمامی این اوضاع در حالی است که در پدیده توسعه و فراگیری فیلترشکنها با فضای سیاهی طرف هستیم که بهشدت میتواند خطرناک و ناامن باشد.
در جریان مشابهی، در دیماه ۱۳۹۸ بانک مرکزی استفاده از رمز دوم پویا را برای عموم مردم اجباری کرد تا موانع متعددی از جمله کلاهبرداری و فیشینگ را از سر راه کاربران بردارد. این اتفاق در ابتدا تا حد زیادی اثرگذاری جدی در بحث کاهش جرائم رایانهای داشت، اما رفتهرفته کلاهبرداران نیز خود را با شرایط وفق دادند و راههای دور زدن رمز دوم پویا را نیز ایجاد کردند و این بار پیچیدهتر و خیلی خطرناکتر از گذشته با راههایی که روزبهروز نیز فراگیرتر میشوند. تا پیش از اجباریشدن استفاده از رمز دوم پویا، مردم صرفاً باید توجیه میشدند که رمز دوم کارت خود را به کسی نگویند، پژواک رمز نداشته باشند و از فیشینگشدنشان مراقبت کنند که هرچند باز هم با شیوههایی، مورد کلاهبرداری قرار میگرفتند، ولی نسل پدران و مادرانمان که یک موضوع ساده یعنی نگفتن رمز دوم خود را بهسختی انجام میدادند، بعد از راهاندازی رمز دوم پویا و استفاده از اپلیکیشنهای رمزساز و پیامکشدن رمز برایشان، بیشتر هدف کلاهبرداری و فیشینگ قرار گرفتند و قربانی این تصمیم نادرست شدند، بدون اینکه خودشان بدانند یا بخواهند؛ چراکه این بار کلاهبرداران، تمرکزشان را روی توسعه بدافزارها گذاشتند.
هر عقل سلیمی میداند که هیچ فرد عاقلی با قصد نصب یک بدافزار آن را نصب نمیکند و کلاهبرداران هم این را بهخوبی میدانند. در نتیجه بدافزارها ممکن است در قالب یک بازی موبایلی، یک اپلیکیشن آموزشی یا حتی یک فیلترشکن روی موبایل ما نصب شوند. بدافزارهایی که بدون اینکه فرد خبر داشته باشد، از آنها دسترسی خوانش پیامک و مواردی از این دست را میگیرد و در زمان مناسب رمز پویای ارسالشده برای فرد را خوانش و بدون اینکه فرد مطلع شود، آن را از طریق بدافزار برای فرد کلاهبردار ارسال میکند. همین پدران و مادران ما که تا دیروز از یک رمز دوم نمیتوانستند با خیال آسوده محافظت کنند، حالا باید به توانایی شناخت انواع بدافزارها مسلط میشدند تا مبادا حسابشان بدون اینکه خودشان خبر داشته باشند، خالی شود؛ توقعی که غیرمنطقی به نظر میآید. البته به این موضوع هم توجه داشته باشید که درباره صنعت مالی و بانکی صحبت میکنیم که افراد بهراحتی و روشنی مسیر درست دریافت اپلیکیشنهای بانکی و پرداختی را در دسترس دارند.
اما اکنون در پدیده فراگیرشدن فیلترشکنها، با فضای بسیار خطرناکتری روبهرو هستیم؛ چراکه دیگر از همان ابتدا همه در یک فضای تیره و تاریک و غیررسمی بهدنبال نصب یک فیلترشکن هستند تا کارشان راه بیفتد و بدون داشتن کوچکترین دانشی، هر اپلیکیشنی را که کسی تحت عنوان فیلترشکن به آنها معرفی کند، نصب میکنند؛ فضایی بهشدت ترسناک که فرصت برای توسعه و فراگیری بدافزارها در قالب فیلترشکنها را بهراحتی ایجاد کرده و این موضوع، یکی از خطرناکترین اتفاقاتی است که میتواند پیش روی عموم جامعه ایرانی باشد که در صورت تداوم فیلترینگها شاهد افزایش تصاعدی این پدیده خواهیم بود.
خیلی خوب بود ممنونم از لطف شما