پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
برند قوی باارزشترین دارایی یک کسبوکار است
یاسر علیزاده، مدیر روابط عمومی رایانمهر / یک برند قوی اگر نگوییم باارزشترین دارایی یک کسبوکار است، یکی از کلیدیترین داراییهاست که درک مشتری، مشتریان بالقوه و کارمندان از یک کسبوکار را دیکته کرده و یک عنصری کلید برای تأثیرگذاری بر رفتار به شمار میرود، رفتاری که در نهایت میتواند یک کسبوکار را بسازد و یا آن را نابود کند.
با در نظر گرفتن این موضوع، مطمئناً برندینگ و تبلیغات مؤثر یکی از مهمترین سرمایهگذاریهایی است که مدیران کسبوکارها انجام خواهند داد. به ویژه با وجود فضای تجاری غیرقابل اعتماد و متلاطمی که در دهه گذشته در کشور تجربه شده است. در عمل، بازبینی برند و استراتژی آن میتواند چشمانداز تازهای از وضعیت کسبوکار ارائه دهد و در نهایت به عنوان یک سرمایهگذاری موفق به رشد کسبوکارها کمک کند.
برندسازی کسبوکارها نباید به عنوان یک هزینه در مقابل یا ذیل بودجه بازاریابی و تبلیغات تلقی شود، بلکه باید آن را به عنوان یک سرمایهگذاری در نظر گرفت. یک سرمایهگذاری، اگر به درستی انجام شود، این پتانسیل را دارد که در طول عمر کسبوکار یک بازدهی نمایی داشته باشد. داشتن یک برند مناسب اقتدار کسبوکار را تقویت میکند و میتواند استعدادهای برتر را به سمت آن کسبوکار جذب کند. با این تفاسیر سخت میتوان استدلال کرد که تمرکز بر برند سرمایهگذاری بهجا و درستی نیست.
با افزایش فاحش هرساله هزینه تبلیغات برای کسبوکارها، اهمیت سرمایهگذاری در برندینگ دوچندان میشود. در ادامه به شرح دلایل این موضوع پرداخته میشود که چرا اقدامات برندینگ و تبلیغات یک سرمایهگذاری موفق است و نه یک هزینه اضافی.
برندینگ و تبلیغات، ارزش شرکت را افزایش میدهد
به جای اینکه این اقدامات را به عنوان یک هزینه بپندارید، به عنوان یک سرمایهگذاری در نظر بگیرید. سرمایهگذاری که به مدیران کسبوکارها کمک میکند تا اعتبار کسب کنند و یا طرفداران وفاداری را جذب کنند که مایل به پرداخت قیمتهای بالاتر برای خدمات و محصولات آن کسبوکار هستند. همه عناصری که ارزش ویژه برند را ایجاد میکند و در عین حال یک کسبوکار را به یک رهبر پیشگام بازار تبدیل میکند. در دنیایی که نوآوری عنصری کلیدی برای موفقیت در نظر گرفته میشود، اجتناب از برندسازی خود بهعنوان یک شرکت جسور و مبتکر، این سؤال را در ذهن متبادر میکند که آیا اصلاً میخواهید سودآور باشید یا نه.
همه این نکات برای یک کسبوکار و نحوه عملکرد آن ارزش ایجاد میکند. مدیران کسبوکارها باید از خود بپرسند آیا برندسازی میتواند یک عامل مؤثر در دستیابی به اهداف یک کسبوکار یعنی سوددهی بیشتر باشد؟ اگر پاسخ شما به این سؤال است، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که در برندسازی کسبوکار سرمایهگذاری کنند.
مشتریان برندها را دوست دارند. دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد و مردم به شدت با برندها در سطح شخصی همذاتپنداری میکنند. مردم همیشه مایل به خرید محصولات برند هستند حتی اگر به طور قابل توجهی گرانتر از برخی محصولات عمومی باشند.
بنابراین، رفتار مشتری یکی از مهمترین عوامل در عملکرد تجاری کسبوکارهاست و تأثیر مستقیمی بر نحوه درک برند دارد. اگر مدیران روی برندسازی سرمایهگذاری کرده و موفق شوند شرکت خود را از رقبای خود متمایز کنند، این امتیاز را نیز خواهند داشت که برای محصولات خود قیمت بالاتری در نظر بگیرند. به طور کلی، نام تجاری کمک میکند تا کسبوکار را به عنوان یک رهبر در صنعت معرفی نمود و از مزایای مختلف آن منتفع شد. در نتیجه، اگر مدیران روی برندسازی سرمایهگذاری میکنند، عملاً روی آینده کسبوکار خود سرمایهگذاری کردهاند.
برندینگ وجهه حرفهایگری دارد
هویت برند یکی از اجزای اصلی استراتژی برند است. داشتن یک هویت قوی و مناسب برای هر مشتری بالقوه و بالفعل ظاهری حرفهای ایجاد میکند، همانطور که میگویند اولین برداشت مهم است. برندسازی حرفهای نشاندهنده استاندارد و خدمات حرفهای یک کسبوکار است، بنابراین باعث افزایش قیمت و دستیابی به ارزش میشود.
برندینگ مشتریان باارزش را جذب میکند
برندسازی به مدیران کسبوکارها این امکان را میدهد که بر روی نوع مشتریانی که میخواهند جذب کنند کنترل داشته باشند.
شرکتهای موفق تحقیقات برندینگ را برای جمعآوری اطلاعاتی انجام میدهند که به آنها در شناسایی شخصیتهای خریدار کمک میکند. به این ترتیب آنها میتوانند پیامهای تجاری دقیق و هدفمند تولید کنند و به مشتریان علاقهمند به محصولات یا خدمات خود دسترسی پیدا کنند. با تمرکز بر مخاطبانی که دارای مجموعهای از ارزشها، ایدهها و نگرشهای مشابه شما هستند، میتوان اطمینان حاصل کرد که پیام تجاری برند در قلب مخاطبان طنینانداز خواهد شد.
برندسازی به جای تلاش برای جذب مخاطبان گستردهتر و جذب هر چه بیشتر افراد در سطحی، کسبوکارها را قادر میسازد تا پایگاه مشتری دقیقتری را هدف قرار دهند که احتمال خرید محصولات یا خدمات میان آنها بسیار زیاد است. این رویکرد همچنین بسیار سودمند است زیرا کسبوکارها را قادر میسازد وفاداری مشتری را ایجاد کرده و مشتریان خود را به حامیان برند تبدیل کنند.
انجام تحقیقات جامع بسیار اهمیت دارد و همزمان با کاهش هزینههای بازاریابی و تبلیغات و افزایش سود حاصل از این اقدامات به عنوان یک سرمایهگذاری ارزشمند شناخته میشود. با انجام تحقیقات برند میتوان کسبوکار را در موقعیتی قدرتمند قرار داد. مدیران کسبوکارها میتوانند در بین مخاطبان خود کاوش کنند: آنها چه کسانی هستند، در چه مشاغلی هستند، چه چیزی برای آنها مهم است، چه زندگیهایی دارند. همچنین میتوانند به روند صنعت نگاه کنند: چه چیزی به خوبی دریافت میشود، چه محتوایی جذاب است، مردم با چه موضوعاتی درگیر نمیشوند، چه پلتفرمهایی بیشترین تعامل اجتماعی را تشویق میکنند. مدیران کسبوکارها همچنین میتوانند از رقبای خود یاد بگیرند: آیا کمپینهای جالب و سرگرمکننده تولید میکنند، درک مصرفکننده از آنها کسبوکار آنها چیست، از کجا پوشش رسانهای دریافت کردهاند؟
باید به این مهم اشاره کرده که برندسازی به معنای بمباران مخاطبان شما با لوگوها، تبلیغات یا تبلیغات نیست و این امر باعث جذب مشتری طولانیمدت نمیشود.
برندینگ منجر به کاهش هزینههای بازاریابی میشود
هنگامیکه درک بهتری از مخاطب به دست آمد، مدیران قادر خواهند بود کمپینهای بسیار هدفمند برای ارزشمندترین و اصلیترین مخاطبان خود ایجاد کنند.
تصویر و هویت جسورانه برند که به خوبی بیان شده باشد، اثربخشی استراتژی بازاریابی را افزایش میدهد، زیرا تمام تلاشها به طور یکپارچه ادغام میشوند. دستورالعملهای یک برند به ایجاد کمپینهایی کمک میکند که پیام کسبوکار را تقویت کرده و در آینده برای ایجاد پیامهای جدید، کسبوکار هزینه کمتری را متحمل خواهد شد.
کمپینهای جذاب، نوآورانه و به خوبی اجرا شده به طور طبیعی باعث ایجاد پوشش رسانهها میشود. در نتیجه نام تجاری به طور ارگانیک شهرت یافته و اعتبار نام تجاری و پیام آن را پایهگذاری میکند.
امروزه بازارها بیش از حد اشباع شده و رقابتی هستند، بنابراین اگر شرکتها میخواهند مشتریان را جذب و حفظ کنند، باید تلاش بیشتری از خود نشان دهند. چنین وضعیت پیچیدهای، با تعداد زیادی از رقبا، آینده کسبوکارها را ناامن میکند. شرکتهای بیشماری محصول یا خدمات مشابهی را میفروشند و مشتریان باید دلیلی برای انتخاب شما به جای رقبا پیدا کنند.
فروش آسانتر و بیشتر از اهداف برندینگ است
برندهایی که بهروز هستند و به خوبی تعریف شدهاند، راحتتر به فروش میرسند، زیرا روایت قانعکنندهای در هر قسمت از برندشان بافته شده است. آنها شفاف و جذاب هستند و این امر به آنها موقعیت برتری میدهد که کار تیم فروش را آسان میکند چرا که برندسازی مزیت قابل توجهی به آنها داده است، آنها فقط باید همان پیام را با اطمینان ارسال کنند و معاملات را جوش دهند.
برندینگ پیامدهای روانی و افزایش بهرهوری کارکنان را در پی دارد
درست مانند شرکتها که از برندسازی برای جذب مشتریانی که ارزشهای مشابهی با آنها دارند، استفاده میکنند و آنها را حفظ میکنند، آنها نیز سعی میکنند در میان رقبای خود برجسته باشند و نشان دهند که چرا کارکنان بالقوهشان باید آنها را انتخاب کنند.
برندسازی داخلی بهرهوری را افزایش میدهد زیرا ارتباط عاطفی خاصی با شرکت ایجاد میکند، به طوری که اهداف شرکت برای کارکنان مهم میشود. این استراتژی جدا از افزایش بهرهوری، کارمندان شما را به سفیران برند نیز تبدیل میکند.
نتیجهگیری
با توجه به آنچه بیان شد، انجام تبلیغات برندهای قوی و دستیابی به نتایج مورد نظر آن آسانتر است.
اگر مدیران کسبوکارها نتوانند کسبوکار خود را به عنوان یک برند تثبیت کنید، تمام تلاشهای بازاریابی و تبلیغات آنان ممکن است فقط اتلاف وقت و پول باشد؛ بنابراین، تنها همافزایی برندسازی و بازاریابی میتواند به طور مؤثر کسبوکارها را رشد دهد و به موقعیت آن کمک کند.
وجود یک برند برای توضیح چشمانداز و اهداف کسبوکارها ضروری است و همانطور که قبلاً ذکر شد، به این سؤال مهم پاسخ میدهد که «هدف وجودی یک کسبوکار چیست؟»
هر عنصر استراتژی بازاریابی کسبوکارها، از جمله وبسایت، تصاویر، لحن یا هویت سازمانی شما باید بر اساس و توسط برند آن کسبوکار تعریف شود.
هر پیام بازاریابی که برای مشتریان خود ارسال میشود نیز باید به گونهای ساخته شود که ارزشهای اصلی برند آن کسبوکار را منعکس کند.
با این حال، ازآنجاییکه ثبات در برندسازی ضروری است، داشتن مجموعهای تعریف شده از دستورالعملهای برند که به مدیران کسبوکارها کمک میکند در همان مسیر باقی بمانند اهمیت دارد. ثابتقدم نبودن در کانالهای بازاریابی میتواند به سرعت منجر به از بین رفتن هویت برند و گیج شدن مخاطبان یک کسبوکار شود.
در پایان، اگرچه به نظر میرسد سرمایهگذاری در برندسازی هزینهای است که تنها شرکتهای بزرگ میتوانند از عهده آن برآیند، اما برای کسبوکارها و مدیران آنها ارزش آن را دارد تا به عنوان یک سرمایهگذاری موفق و نیز یک استراتژی نوآورانه در جهت تغییر قواعد بازی در یک کسبوکار و صنعتی که در آن فعالیت میکند باشد.