پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
کارآفرینی زرد
رضا جمیلی؛ سردبیر هفتهنامه کارنگ / شاید وقت آن رسیده باشد همانطور که دست روانشناسان زرد رو شد، زیستبوم نوآوری کشور به مقابله با فرمولفروشهای کارآفرینی برود.
سالهاست که یا روی بیلبوردها میبینیمشان یا در صفحات مجازی و پوستر همایشها و کنفرانسها… آنها تجسم واقعی ابتذال حرفهایاند. آنها که کتوشلوارهای گرانقیمت میپوشند و ساعتهای مارکدارشان را جوری میگیرند که در عکسهایی که برای پوسترهایشان آماده میکنند، حتماً دیده شوند. آنها یک قبیله خطرناک برای ذهن و روان ایرانیهایی هستند که از هزار و یک بلا و مصیبت و گرفتاری به تنگ آمده و آزار دیدهاند و در پی راههایی برای التیام زخمهای روان و ذهن خودند، اما به دام این قبیله گرفتار میشوند.
صحبت از روانشناسهایی است که هفته گذشته سازمان روانپزشکی کشور در یک حرکت تحسینبرانگیز فهرستشان را بیرون داد و پتهشان را روی آب ریخت و اعلام کرد آنها اکثراً وجاهت علمی و دانشگاهی ندارند و مجوز قانونیای برای کار در این حوزه در داخل کشور ندارند. نامهایی چون هلاکویی و شیری و انوشه و ماهان تیموری که سالهاست روانشناسی زرد موفقیت و شادابی و برتریجویی به ایرانیهای خستهدل قالب میکنند. یک دستمریزاد به این سازمان دولتی که جسارت به خرج داد و دست رؤیافروشهای سبک زندگی را رو کرد… بیش باد!
اما زردفروشها در همهجا مشغول به کارند. از بازار رمزارزها گرفته تا بازار استارتاپها و کسبوکارهای نوآور. راستش من یکی که خسته شدم از بس نوشتم و گفتم یک روز باید با اسم و نام و نشان پته پکیجفروشها و استادان کارآفرینی زرد را روی آب ریخت و اکوسیستم نوآوری کشور را از دست حضور نابهنجارشان خلاص کرد! درست مانند روانشناسی زرد، کارآفرینی زرد هم یک بلای خانمانسوز است؛ تازه با ضرر و خسارت بیشتر. استادانی که غورهنشده مویز شدهاند و برای جوانان بیکاری که تجربه حتی شش ماه کارمندی در یک شرکت درستودرمان را ندارند، رؤیای کارآفرینی و استیو جابز شدن میبافند و فقط و فقط آنها را به معنای واقعی کلمه بدبخت میکنند!
باید زیستبوم نوآوری و آدمهای واقعی آن نترسند از اینکه کسانی را که بیپشتوانه و صرفاً برای پر کردن جیب خود، آن هم با تهییج مشتاقان کسبوکار، در این فضا دام «کارآفرینی زرد» پهن کردهاند، با انگشت و با نام و نشان معرفی کنند و فضایی را که خود به اندازه کافی گرفتاری و مانع دارد، از یک آفت بزرگ پاک و مبرا سازند. کارآفرینی زرد درست مثل خوره روح این فضا را بهآهستگی میخورد و میتراشد و میپوساند… پس باید ریشهاش را زد!