پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
گفتوگو با روحالله فاطمی اردکانی درباره سابقه حرفهای او و مسیری که توسن تاکنون طی کرده است / در جستوجوی اکوسیستم زندگی دیجیتال
عصر تراکنش ۵۷ / شرکت توسن یا همان توسعه سامانههای نرمافزاری نگین که برخی قدیمیترها آن را با نام کیشویر میشناسند، از نامهای بزرگ و شناختهشده صنعت نرمافزار بانکی ایران است که در طول سالهای فعالیتش همواره بهعنوان یکی از شرکتهای پیشرو و نوآور در این صنعت از آن یاد شده است. با این حال توسن طی دو، سه سال گذشته بیسروصداتر از قبل در بازار حضور داشته و بسیاری این رویکرد توسن را نشانهای ضمنی بر فاصلهگرفتن این شرکت از فضای نوآوری تعبیر کردهاند، اما روحالله فاطمی اردکانی، مدیرعامل توسن معتقد است این شرکت با اضافهکردن حوزههای جدید و نوآورانه به هلدینگ توسن و تمرکز شرکت توسعه سامانههای نرمافزاری نگین روی تعمیق طراحی و تولید محصولات نرمافزاری بانکی به شرکتی ساختارمندتر، پایدارتر و قابل اتکاتر برای مشتریانش یعنی بانکها تبدیل شده و همین ساختارمندی و ثبات در شرکت توسعه سامانههای نرمافزاری نگین را سنگ بنای عرضه سهام توسن در بازار سرمایه در سال ۱۴۰۰ میداند. بسیاری معتقدند عرضه سهام توسن در بازار سرمایه نهتنها چراغ راهی برای ورود سایر شرکتهای فناوریمحور به بورس خواهد بود، بلکه این اتفاق، بارقههای امید را در سایر شرکتهای فناوری برای قدمگذاشتن در این مسیر روشن کرده و حالا باید منتظر ماند و دید عرضه سهام شرکتهای فناوری در بازار سرمایه در سال ۱۴۰۱ با چه سرعت و روندی پیش خواهد رفت. همین موضوع بهانهای بود برای مرور سابقه حرفهای روحالله فاطمی اردکانی در توسن و مسیری که توسن تاکنون طی کرده و پس از این نیز ادامه خواهد داد.
ورود روحالله فاطمی به توسن
روحالله فاطمی اردکانی از سال ۱۳۷۹ به شرکت توسن میپیوندد؛ آن زمان توسن به نام «شرکت توسعه سامانههای نوین بانکی» ثبت شده و از سال ۱۳۷۸ فعالیتش را شروع کرده بود؛ «من همزمان با ورود به دانشگاه شروع به همکاری با توسن کردم. در سال ۱۳۷۹ در رشته کارشناسی اقتصاد دانشگاه تهران قبول شدم. زمانی که از اردکان به تهران آمدم، همزمان شروع به کار نیز کردم. آن زمان شرکت هنوز نوپا بود و بیش از ۱۰ یا ۱۲ نیرو نداشت و من در قسمت «شبکه» شرکت مشغول شدم. در دوران دبیرستان رشته ریاضی میخواندم و آن موقع کامپیوتر و شبکه تازه وارد دبیرستان ما شده بود و من هم به خاطر علاقه شخصی دنبال این حوزه رفته بودم. در دبیرستان نیز اولین اتاق کامپیوتر را با کمک همکلاسیهایم راه انداخته بودیم و خودمان کلاسهای تدریس کامپیوتر میگذاشتیم. چون از قبل با کامپیوتر آشنایی داشتم، در شرکت توسن وارد قسمت شبکه شدم؛ آن زمان برنامهنویسی به زبان بیسیک بود و من هم کمی بیسیک کار کرده بودم، ولی کارهای شبکه را بیشتر دوست داشتم.»
به گفته فاطمی، آن زمان ابوالفضل غلامرضایی مدیر او بود و بعد از یک سال همکاری با آن گروه شروع به راهاندازی دامین کردند: «آن زمان هنوز دامین به شکل امروزیاش وجود نداشت، ولی کارهایمان کمکم داشت تخصصی میشد. آن موقع خطوط ارتباط شعب با مرکز را از طریق X25 و X28 برقرار میکردیم. همانجا بود که با توجه به علاقهام با انواع روتر و سوئیچ و شبکه آشنا شدم و کار را یاد گرفتم. بهتدریج راهاندازی دیتابیس و سرور و سیستمعامل هم مورد توجه شرکت قرار گرفت، ولی نفر خاصی را در شرکت نداشتیم که روی این موارد کار کند. همین زمان پیشنهاد دادند که من این فعالیتها را شروع کنم. در سال ۱۳۸۱ یک گروه «پشتیبانی فنی» راه انداختم و شروع به جذب نیرو در آن حوزهها کردیم. بعداً بهتدریج وارد حوزههایی غیر از شبکه هم شدیم؛ چراکه هسته اصلی نرمافزاری شرکت، متکی بر سیستمعامل و دیتابیس بود. از همینجا کار حرفهای من به معنای واقعی شروع شد، چون به بخش دیتابیس قدم گذاشته بودم. در ابتدا مشکلات زیادی داشتیم و کسی در ایران نبود که دیتابیس اوراکل را به شکل حرفهای بشناسد؛ همچنین آموزشگاههایی نبود که این مباحث را آموزش بدهند؛ پس فقط یکسری مقاله میخواندیم و آزمونوخطا میکردیم.»
در سال ۱۳۸۱ اینترنت قویای هم وجود نداشت. فاطمی میگوید که یک خط اینترنت از «ندا رایانه» گرفته بودند که کل شرکت با مودم دایالآپ به اینترنت متصل میشد و مقالات اوراکل و آموزشهای موجود را با همین اینترنت ضعیف پیدا میکردند و میخواندند و شروع به فعالیت در این حوزه کردند و در نهایت حوالی سال ۱۳۸۳ یک واحد بسیار حرفهای اوراکل در شرکت توسن شکل گرفته بود؛ «نقطهقوت ما این بود که بهدنبال مباحث تئوری نمیرفتیم و مجبور بودیم در این حوزه عملی کار کنیم؛ مثلاً دیتابیس نصب کنیم، اپلیکیشن را بالا بیاوریم و سیستمها را به آن متصل کنیم. ما مدام در حال بهینهکردن خودمان بودیم؛ دائم مجبور میشدیم دیتابیس را بهینه کنیم و با سیستمعامل کلنجار برویم. به همین دلیل خود من و سایر بچهها در این حوزه بسیار حرفهای شده بودیم.»
حوالی سال ۱۳۸۴ یا ۱۳۸۵ علیاکبر نامداری، مدیر وقت توسن، تصمیم میگیرد چند نفر را به یک دوره آموزشی بفرستد: «من و چند نفر دیگر در یک دوره آموزشی ثبتنام کردیم. آن موقع خانم وثوق و خانم یاقوتی بهعنوان نیروهای حرفهای اوراکل با ما همکاری میکردند که هنوز هم در توسن مشغول به فعالیت هستند. در آن دوره تقریباً تمامی مباحثی را که آموزش دیدیم، خودمان بهصورت عملی از قبل انجام داده بودیم و همهچیز را میدانستیم. همیشه این مثال را میزنم؛ یادم میآید آن زمان یک مشکل در اوراکل وجود داشت؛ اینکه از مموری سرور بهطور کامل نمیتوانستیم برای اوراکل استفاده کنیم. همه سیستمها ۳۲ بیتی بود و هنوز سیستم ۶۴ بیتی نداشتیم. ما از استاد آن دوره پرسیدیم که «این مشکل را چطور میشود حل کرد؟» که استاد پاسخ این مشکل را نمیدانست. ما خودمان قبلاً در شرکت راهحل را یافته بودیم. این کار را از طریق دستکاری در آدرسدهی مموری انجام داده بودیم، به نحوی که استفاده از مموری بهصورت کامل انجام میشد. آن استاد، مشاور شهرداری بود. وقتی فهمید ما این کار را انجام دادهایم، از ما خواست که به شهرداری برویم و به آنها مشاوره بدهیم و همین کار را برایشان انجام دهیم. بعد از آن دوره متوجه شدیم که ما از بقیه بسیار جلوتر هستیم؛ چراکه بهصورت عملی کار کرده و با مشکلات دیتابیس بهصورت عملی دستوپنجه نرم کردهایم.»
مباحث و دغدغههای پشتیبانی فنی بانکها هر روز بیشتر میشد و مشتریان بیشتری به سراغ توسن میآمدند: «در سال ۱۳۸۰ فقط یک مشتری داشتیم. سال ۱۳۸۱ بانک انصار اضافه شد. سال ۱۳۸۲ مؤسسه توسعه آمد و بهمرور بانکهای جدید به توسن پیوستند. در سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ بسیاری از بانکها طرف همکاری ما بودند، پس مجبور شدیم کارهایمان را قدری ساختارمند کنیم؛ مثلاً اینکه پشتیبانی نرمافزار، پشتیبانی کارت و… را بهصورت جداگانه انجام دهیم. با توجه به اینکه سابقه فنی زیادی داشتیم، مرتب تکههای جدید را به شرکت اضافه میکردیم؛ ابتدا پشتیبانی کارت را راه انداختیم، بعد پشتیبانی مدرن اضافه شد و بهمرور این حوزههای فنی در زیرمجموعه بخشی که در آن فعالیت داشتم، راه افتاد.»
چالشهایی از جنس کسبوکارهای خانوادگی
تحریمها مرتب برای توسن چالشساز میشد: «تا خواستیم با اوراکل فعالیتهای حرفهای انجام دهیم، تحریمها شروع شد و اوراکل پشتیبانی ایران را متوقف کرد. اگر میخواستیم به یک مستند اوراکل دست پیدا کنیم، هیچ راهی نداشتیم چون ایرانی بودیم. یکسری مشکلات بهصورت عمومی و کشوری وجود داشت و بعضی مشکلات هم داخل مجموعه خودمان نمود مییافت؛ مثلاً اینکه من برادر مدیرعامل شرکت بودم و ناچار میشدم فشارهای زیادی را تحمل کنم. بخشی از فشارها به این دلیل بود که خودم به تعهداتی که داشتم، بسیار اهمیت میدادم و فشار کاریام را زیاد میکردم تا بتوانم بهترین عملکرد را داشته و جوابگوی مشتری باشم. همیشه معتقد بودم اگر کارمندان به اندازه ۵۰ کار میکنند، من باید به اندازه ۶۰ کار کنم و اگر کارمندان به اندازه ۱۰۰ کار میکنند، من باید به اندازه ۱۲۰ کار کنم، چون تعهدات ویژهای به شرکت داشتم. ما یک واحد کوچک بودیم که بهمرور رشد کردیم و شرایط بیرونی هم برایمان چالشهایی ایجاد میکرد.
هر نفر جدیدی که به شرکت اضافه میشد، قبل از هر کاری، قدری به من فشار میآورد که ببیند آیا جا میزنم یا تعهد کاری دارم و میمانم و جوابگو هستم و به خاطر برادر مدیرعامل بودن، اینجا نیستم. در حین تمام این کارها درس هم میخواندم و چهار سال دوره کارشناسی را طی میکردم. سعی میکردم اکثر کلاسهای دانشگاه را بعدازظهر بردارم که در طول روز سر کار باشم، ولی همیشه مدیران به من فشار میآوردند که بین دانشگاه و شرکت، یکی را انتخاب کنم. بهدلیل همین فشارها و اینکه من بهعنوان برادر مدیرعامل نمیبایست امتیاز ویژهای میداشتم، خیلی وقتها در محل کار میماندم و سر کلاسها نمیرفتم.
بعضی دوستانم که بعداً به توسن آمدند، همیشه میگفتند «تو در چهار سالی که به دانشگاه آمدی، رویهمرفته حتی یک ماه هم سر کلاس نبودی»، با این حال با وجود اینکه در کلاسها شرکت نمیکردم توانستم طی سه سال و نیم دوره کارشناسی را به اتمام برسانم. اینگونه فشارها در شرکت زیاد بود، ولی چون احساس تعهد داشتم، چالشها را حلوفصل میکردم و غر نمیزدم. با همه این سختیها سال ۱۳۸۹ کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات دانشگاه علوم تحقیقات قبول شدم و آن را نیز توانستم دوساله تمام کنم و سپس سال ۱۳۹۳ دوره DBA در رشته مدیریت استراتژیک را شروع کردم و آن را نیز به پایان رساندم.»
راهاندازی حوزه مینفریم
فاطمی مدیر حوزه پشتیبانی فنی بود که پشتیبانی «کارت»، «مدرن»، «دیتابیس»، «شبکه» و… زیرمجموعه آن بخش بودند؛ تا اینکه در سال ۱۳۸۶ مدیر بخش مینفریم میشود: «در اواخر سال ۱۳۸۵ و اوایل ۱۳۸۶ گروه خود را واگذار کردم و بنا به درخواست دکتر ولیالله فاطمی، مدیرعامل وقت توسن، به حوزه مینفریم رفتم. قبلاً با اوراکل و سیستمعاملهای mid-range کار میکردم و اکنون میخواستند بخش مینفریم را راه بیندازیم، چون آن موقع بسیار این بحث مطرح میشد که سیستمهای ما روی مینفریم کار نمیکنند و باید به مینفریم مهاجرت کنیم. آقای دکتر من را از حوزه قبلی برداشت و به حوزه مینفریم فرستاد. اینجا هم دوباره صفرکیلومتر بودیم و مجبور شدیم یک گروه تشکیل دهیم و نیرو بگیریم. آن زمان دفتر توسن در کوچه نور بود که آن دفتر یک اتاق کوچک داشت که ما در آن کار میکردیم و بهمرور زبانزد همگان شده بود. در حالت عادی در آن اتاق سه نفر میتوانستند بنشینند، ولی ما در آن اتاق بهصورت ششنفره کار میکردیم. با توجه به احساس تعهدی که داشتم، همیشه سعی میکردم کار را با تمام توان و با حداقل امکانات جلو ببرم. بهمرور یک مینفریم راه انداختیم.»
یک سال بعد از راهاندازی مینفریم، نیروهای پشتیبانی در بخشهای مختلف بهصورت پراکنده و موازی کار میکردند. او توضیح میدهد که دکتر فاطمی تصمیم گرفت تمام این بخشها را یکپارچه کند و یک مجموعه به نام «عملیات» راه بیندازد که روحالله فاطمی نیز بهعنوان مدیر آن بخش شروع به فعالیت کند؛ «همزمان، آقای متین هم بهعنوان معاون پشتیبانی آمد که همه این حوزهها زیرمجموعه معاونت ایشان شد و من هم مدیر عملیات شدم، هم مسئول مینفریم بودم، هم پشتیبانی فنی، شبکه، دیتاسنتر و… . در این زمان، مشتریان توسن نیز زیاد شده بودند و کارهای بسیار بیشتری باید انجام میدادیم؛ در حدی که واقعاً نیاز به پشتیبانی ۷×۲۴ برای تمام سیستمها داشتیم.
بسیاری از کارهایمان بهصورت شبانه انجام میشد. اگر میخواستیم یک دیتابیس جدید راهاندازی کنیم یا نسخه جدیدی راه بیندازیم یا یک کانفیگ دیتابیس را تغییر دهیم، میبایست شبها این کار را میکردیم. به همین دلیل همیشه ۷×۲۴ بودیم. یادم هست در یکی از پروژههایی که راهاندازی میکردیم، ۴۲۰ ساعت در ماه در شرکت حضور داشتم؛ مثلاً شنبه سر کار میآمدم و پنجشنبه به خانه برمیگشتم. سر کار رفتن من به معنی حضور در شرکت نبود، همیشه در بانکها بودیم. آن موقع خطوط ارتباطی خوبی هم نداشتیم و برای ارائه سرویس به بانک، باید به محل بانک میرفتیم که در نهایت «ناک» (NOC) مخصوص خودمان را راهاندازی کردیم که اکنون در توسن قرار دارد و همه از طریق ناک به بانکها متصل میشوند.»
او درباره ارائه سرویس به بانکها در آن سالها نیز صحبت میکند و اینطور توضیح میدهد: «وقتی به یک بانک میرفتیم که کاری را انجام دهیم، گاهی کارمان طول میکشید و شب تا صبح در بانک میماندیم. شبها در محیط بانک میخوابیدیم، چون کارمان در دیتاسنتر بود. اتاق دیتاسنتر هم سرد بود. اغلب، یک کارتن کف اتاق دیتاسنتر میانداختیم و همانجا میخوابیدیم.»
روحالله فاطمی مدیرعامل میشود
حوالی سال ۱۳۹۱ یا ۱۳۹۲ که دکتر فاطمی از توسن به بانک ملی میرود، علیاکبر نامداری مدیرعامل شرکت میشود: «آقای نامداری آن زمان در معاونت خدمت بودند و من هم زیرمجموعه آن معاونت کار میکردم. ایشان مدیرعامل شدند و من هم چند ماه بعد بهعنوان معاون خدمت منصوب شدم که اکنون اسمش را «معاونت پشتیبانی و عملیات» گذاشتهایم. فعالیت ما در معاونت خدمت گستردهتر بود و میبایست پشتیبانی نرمافزار، پشتیبانی تست و… را هم بهعنوان زیرمجموعههای خودمان هدایت میکردیم.»
بعد از آقای نامداری به مدت یک سال آقای رأسی مدیرعامل شدند و نهایتاً در آبان ۱۳۹۵، روحالله فاطمی سکان مدیرعاملی توسن را به دست میگیرد: «تا یک هفته قبل از مدیرعامل شدنم، خودم هم خبر نداشتم و فکرش را هم نمیکردم که مدیرعامل شوم. شخصیت من هیچوقت اینطور نبود که بخواهم نفر اول باشم؛ همیشه دوست داشتم در پشتصحنه کار کنم. علاقهمند به کارهای فنی بودم و مباحث فنی و دیتابیس و سیستمعامل را به کارهای مدیریتی ترجیح میدادم. هیچوقت فکر نمیکردم از این حوزهها کنده شوم، ولی شاید تقدیر یا شاید اقتضای زمانه باعث شد که به پیشنهاد هلدینگ و بنا به دلایل مختلف برنامههای خودم را به هلدینگ ارائه دهم و در یک جلسه هیئتمدیره که هیئتمدیره هلدینگ نیز حضور داشتند، من را بهعنوان مدیرعامل منصوب کردند. در آن برهه زمانی، دو، سه سال از خروج آقای دکتر ولیالله فاطمی میگذشت.
آقای دکتر یکسری سیستم و اعتقادات خاص خودش را در کار داشت که خیلیها هنوز هم به خاطر میآورند. ایشان یکسری اهداف را گذاشته بود که طی سه سال به بعضی از آنها رسیدیم و به بعضی نرسیدیم. ما کارهایمان را بهصورت معاونت-معاونت انجام میدادیم و هنگامی که من وارد شدم، تغییراتی انجام دادیم تا همهچیز را یکپارچه کنیم و یکسری از سیستمهای داخلی توسن را راه انداختیم تا یکپارچگی در تمام سطوح مشهود باشد.»
ایجاد انضباط و شفافیت مالی در شرکت
فاطمی توضیح میدهد که در حوالی سال ۱۳۹۰ یا ۱۳۹۱ دکتر فاطمی ورود به بورس را هدف توسن قرار داده بود و همیشه عنوان میکرد که اگر بخواهند شرکت به مقیاس بزرگتری برسد و جهش مجدد داشته باشد، باید سهامی عام شود و به بورس برود؛ «او همیشه میگفت که ورود به بورس فقط برای این نیست که توسن را بیشتر بشناسند، بلکه بسیاری از فرایندهای داخلی خودمان از این طریق اصلاح میشود و به خاطر اصلاحی که اتفاق میافتد، به جهش جدیدی میرسیم. من در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ که معاون بودم، خیلی به ورود به بورس توجهی نداشتم و فقط دنبال کارهای فنی خودم بودم. بعد که مدیرعامل شدم، فهمیدم که واقعاً درست میگفتند و اولین چیزی که در یک شرکت بورسی اتفاق میافتد، انضباط و شفافیت مالی است.
ما یک شرکت بودیم که کارمان را با ۷، ۸ نفر بهصورت استارتاپی شروع کرده بودیم و بهمرور بزرگ و بزرگتر شده بودیم. کار ما فقط ارائه سرویس به مشتری بود، ولی امور داخلی خودمان را خیلی شفاف و منضبط انجام نمیدادیم. به همین دلیل هیچوقت حسابوکتاب مالی برایمان در اولویت نبود و فقط میخواستیم که حقوق پرسنل را بهموقع بپردازیم. سر موقع پرداختن حقوق برای همه اولویت داشت، ولی اینکه در صورت مالی، این حقوق چطور ثبت شود و اینکه آیا انضباط داشته باشد یا نه، مورد توجه کسی نبود.»
اولین گام روحالله فاطمی بهعنوان مدیرعامل توسن، ایجاد انضباط و شفافیت مالی در شرکت بود: «سعی کردم مباحث طرح و برنامه داخل شرکت را منضبط کنم و فرایندهای تولید نرمافزار را منسجم سازم. آن زمان یکسری فرایند مانند ITIL برای تولید نرمافزار و پشتیبانی در شرکت وجود داشت و ITIL را برای تمام فرایندهای شرکت پیاده کردیم. در بخشی از کار که به مشتری ربط داشت، بسیار جلو بودیم و فرایندها درست پیش میرفت، ولی فرایندهای داخلی خودمان لنگ میزد که با راهاندازی ISMS در شرکت و دیتاسنتر، فرایندهای داخلی را نیز سروسامان دادیم. این مسائل باعث میشد که ما در بازار سرمایه پذیرفته نشویم. ایجاد نظم و انسجام هم یکشبه امکانپذیر نبود. سه سال طول کشید تا صورتهای مالی و مالیاتی را درست کردیم. از سال ۱۳۹۰ یا ۱۳۹۱ به بعد با تصور داشتن معافیت، اصلاً مالیات نداده بودیم. شرکت اولیه ما «توسعه سامانههای نوین بانکی» بود، ولی بعد از دو، سه سال از حوالی سال ۱۳۸۴ نامش به «کیشویر» تغییر کرد، چون میگفتند اگر در منطقه آزاد کیش شرکت ثبت کنید، از مالیات معاف میشویم.
پس ما هم یک شرکت در کیش ثبت کردیم و خود را معاف از مالیات میدانستیم، ولی هیچوقت این اتفاق نیفتاد و تمام مالیاتها را از ما گرفتند. در سال ۱۳۸۷ بود که توسن فعلی با عنوان «توسعه سامانههای نرمافزاری نگین» تأسیس شد. این شرکت نو بود و به همین دلیل اهمیت مباحث مالیاتی را چندان جدی نمیگرفتیم، ولی بهتدریج وقت گذاشتیم و امور مالیاتی خود را سامان دادیم.»
آمادهشدن برای ورود به بورس
در سال ۱۳۹۸ توسن آماده ورود به بازار سرمایه میشود، اولین درخواست را به سازمان بورس میدهد و شروع به حضور در جلسات هیئت پذیرش میکند: «شما بهتر میدانید که تعداد شرکتهای نرمافزاری در بورس ایران کم است و به همین دلیل سازمان بورس شناخت چندانی از این شرکتها ندارد. کسانی که در هیئت پذیرش و در سازمان بورس کار میکنند، با مفهوم دارایی نامشهود، بهخصوص نرمافزار، چندان آشنایی ندارند. این داراییها مشهود نیست و به همین دلیل در ارزشگذاری چندان روی آن ریسک نمیکنند. تمام شرکتهایی که نرمافزاری هستند و تولید سختافزاری و ملموس ندارند، وقتی میخواهند به بورس بروند با چنین مشکلاتی مواجه میشوند.
یک سال و نیم طول کشید تا ما را پذیرفتند. به جلسات متعددی رفتیم تا کارمان را به سازمان بورس بشناسانیم. ما اکنون پروانه بهرهبرداری تولیدی بابت تولید نرمافزار از وزارت صمت داریم، ولی هیچکس نرمافزار را بهعنوان یک محصول تولیدی به رسمیت نمیشناسد. دائم از ما میپرسیدند «کارخانهات کجاست؟ خط تولید شما کجاست؟» و موقعی که میگفتیم کارخانه نداریم و نرمافزار تولید میکنیم، بهسختی میپذیرفتند. شاید رفتوآمد ما توانست راه را برای شرکتهای بعدی که از حوزه نرمافزار به بورس میآیند، باز کند، چون ما مفاهیم پذیرش و ارزشگذاری را تا حدی در بورس راه انداختیم. اولین چیزی که از ما میپرسیدند این بود که «شما چند ساختمان دارید؟» در حالی که ما میگفتیم بیایید و ببینید چقدر نرمافزار داریم. دارایی نامشهود ما را ببینید. همین فرایندهایی که ما طی کردیم، باعث شد در حال حاضر ارزشگذاریهای خوبی روی داراییهای نامشهود و نرمافزارها در سازمان بورس انجام شود.»
ورود به بورس
توسن در ۲۴ شهریورماه ۱۴۰۰ روی تابلوی بورس عرضه اولیه میشود و بیش از دو میلیون سهامدار ثبتنام و خرید سهام میکنند: «یکی از اتفاقاتی که در بورس، اولینبار برای شرکت ما افتاد، این بود که عرضه اولیه ما بهصورت ترکیبی انجام گرفت. تا پیش از آن اینطور بود که کل ۱۰ یا ۱۵ درصد از سهام شرکت که در بورس عرضه میشود، قابل خریدوفروش است و هر کس میتواند هرچقدر بخواهد دریافت کند، ولی به ما گفتند ۵۰ درصد به صندوقها میدهیم و ۵۰ درصد را به مردم میدهیم که در نهایت حدود دو میلیون و یکصد هزار نفر از خریداران سهام ما فقط ۵۰ درصد از سهام عرضهشده یعنی پنج درصد از سهام کل شرکت را گرفتند.»
توصیه به شرکتها برای ورود به بورس
ورود به بورس نیازمند انجام کارهای اجرایی سنگین است و در این بازار مهمترین اصل، شفافیت است. فاطمی در اینباره میگوید: «وقتی سازمان را به سمت شفافیت میبرید، تمام کارهایتان راحت میشود. ما دو سال تحت فشار شدید بودیم، چون هیچ سازوکار شفافی نداشتیم. معمولاً شرکتهای فناوری اطلاعات از ابتدا این سازوکارها را طراحی نمیکنند. ما اکنون باید تا پنجم هر ماه، گزارش فروش ماهانه را روی کدال بگذاریم، ولی تا پیش از این، همیشه وقتی سال مالی ما بسته میشد، تازه یادمان میآمد که بررسی کنیم و ببینیم چقدر فروش داشتهایم یا نداشتهایم. اکنون گزارشهای ماهانه فروش ارائه میدهیم. فروش ما باید ریزبهریز ثبت شود. هر سه ماه یک بار باید صورت مالی به بورس ارائه بدهیم و هر شش ماه یک بار صورت مالی حسابرسیشده را در اختیار بورس بگذاریم. این کارها در کل برای شرکت بسیار مفید است.
در حال حاضر تمام کارهایمان دارای فرایند مدون است و حسابوکتابهای ماهانه و سهماهه روی غلتک افتاده است. از نگاه بیرونی، این انضباط خیلی مهم است و شرکت را نظاممند میکند. من به دیگر شرکتها هم توصیه میکنم به این سمت بروند. شاید در ابتدا چالشهای فراوانی داشته باشند و اذیت شوند، ولی بعد از آن راحت میشوند. ما تا چهار سال پیش، هر وقت میخواستیم صورت مالی تهیه کنیم، بایست چهار یا پنج ماه وقت میگذاشتیم که فروشهای ثبتشده را بهصورت مالی تبدیل کنیم و بعد به حسابرس بدهیم که مرور کند، ولی اکنون کارها به قدری نظاممند است که همین حالا که یک ماه از سهماهه اول سال مالیمان میگذرد، صورت مالی سهماهه ما آماده است و تا سیام ماه آن را روی کدال بارگذاری میکنیم. اینها مزایای مهمی برای ما بودهاند.»
سه محور تمرکز توسن
استراتژی پنج سال گذشته توسن متکی بر چند محور بوده است؛ یکی اینکه تمام راهکارهایی که تولید میکنند، بر مبنای BPMS و متکی بر Bank as a Platform و همچنین دارای Open API باشند؛ «این استراتژیها از قبل هم وجود داشته، ولی ما پنج سال است که آنها را دنبال میکنیم. از قبل، Open API در دستور کار بوده؛ برای مثال در سال ۱۳۹۳ «توسنبوم» را راه انداختیم و همینجا بود که سرویسهای بانکداری باز در اختیار مشتریان قرار گرفت. در پنج سال اخیر روی این سه محور تمرکز زیادی داشتیم تا هر سرویسی که ارائه میدهیم، بتواند به BPMS متصل شود. BPMS همان موتور فرایندی توسن است که ما به آن TSB+ میگوییم. میخواهیم هر سرویسی را که در ۲۲ سال اخیر تولید کردهایم، به موتور فرایندی خودمان متصل کنیم. کار این موتور فرایندی این است که مشتری بدون آنکه حتی یک خط کد بنویسد، بدون اینکه درگیر مسائل توسعهای شود، بهراحتی بتواند یک فرایند را در سیستم خودش شکل دهد و هیچ نیازی هم به ما نداشته باشد. بدین ترتیب، هیچ لزومی ندارد که بانک بهعنوان مشتری به ما بگوید که برایش یک فرایند را طراحی کنیم. خودش فرایندها را بهراحتی طراحی میکند.»
سیستم تسهیلات، ارزی، مدیریت کانال، مدیریت کارت و… همگی در توسن به نحوی طراحی شدهاند که قابل اتصال به سرویسهای فرایندی باشند و مشتریان خودشان فرایندها را شکل دهند: «در حین ایجاد این سرویسهای فرایندی، یک بنکوی (BankWay) هم در میانه راه قرار دادیم که UI وببیس و سبکتر را در اختیار بانک بهعنوان مشتری میگذارد تا بتواند فرایندها و سرویسها را به یکدیگر متصل کند. تمام این سیستمها کاملاً جاوایی هستند و مشتری بهراحتی با آن کار میکند. اتوماسیون بانکی و Loan Origination و… همگی بهراحتی قابل پیادهسازی در این سیستم هستند. ما به لطف BankWay توانستیم محصولات جدید از قبیل branch automation، Loan origination، Bank Agents و… را با این واسط جدید کاربری و بهصورت بسیار سریع (بدون کدنویسی)، فرایندمحور و وب خالص طراحی کنیم. یکی از مشتریان ما در سال گذشته با استفاده از همین بنکوی توانست در شعب خودش فرایندها را روی سیستمی سوار کند که کُر آن متعلق به ما نیست. بنکوی این امکان را فراهم آورده که اتوماسیون شعب را بهخوبی انجام دهند. ما سال ۱۴۰۰ را صرف ایجاد این سرویسها کردیم.»
اَبَرچالش نیروی انسانی
فاطمی بر این عقیده است که در فضای کنونی ایران چالشها و ریسکهای سیستماتیک و کلان اقتصاد به نوعی هستند که اکثر سازمانها مشکلاتی شبیه به هم و در واقع اَبَرچالش((mega problemهایی دارند که مجبور هستند اکثر انرژی خود را برای حل آن بگذارند. یکی از چالشهای جدی کل صنعت فناوری اطلاعات، بهخصوص در ایران، مربوط به منابع انسانی است. در کنار تورم، مهاجرت نیروی انسانی و اکنون نیز افزایش سنگین حقوق را شاهد هستیم. فاطمی با بیان این موارد درباره چالش منابع انسانی توسن صحبت میکند: «امسال افزایش دستمزدها به شکل غیرعادی بوده است. تمام این موارد برای ما به یک اَبَرچالش تبدیل شدهاند و کار از مشکلات کوچک گذشته است.
در سال گذشته مهاجرت نیروی انسانی واقعاً زیاد بود. کرونا تا حدی روند مهاجرت را کاهش داد، ولی در سال گذشته دوباره مهاجرتها شدت گرفت. ما برای اینکه نگهداشت نیرویهای انسانی متخصص خود را افزایش دهیم، از سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ یکسری از نیروهای خود را سهامدار توسن کردیم. آن موقع ۱۵۰ نفر سهامدار توسن بودند که بعد از مدتی سهامدار «شرکت تأمین آتیه» شدند؛ یعنی شرکتی که بالای سر تمام شرکتهای هلدینگ ما و تمام کسبوکارهای زیرمجموعه آن قرار دارد. در سال ۱۴۰۰ با ورود به بورس، هلدینگ تصمیم گرفت سه درصد از سهام توسن را در روز عرضه اولیه به پرسنل آن زمان توسن واگذار کند. با این کار بهدنبال تقویت نگهداشت پرسنل بودیم، به نحوی که خودشان را درگیر سود و زیان شرکت بدانند و برایشان مهم باشد که اگر یک سرویس را دیر تحویل دهند یا یک مشتری سرویس خوب نگیرد، ارزش سهام آنها پایین میآید. بدین ترتیب، افراد احساس میکنند که در این بازار و این کشور سهم دارند. نیروی انسانی ما بعد از این اتفاق، نظرات بسیار خوبی داشتند و به جای سفتهبازی و سهامبازی، خودشان را سهامدار دانستند؛ به نحوی که شریک توسن شدهاند. این کار برای ما خیلی خوب بود.»
اما علاوه بر سهیمکردن نیروی انسانی در سود و زیاد شرکت، توسن یکسری آموزشهای تخصصی نیز برای پرسنل خود در حوزههای مورد نیاز برگزار میکند: «یکسری مباحث کوچینگ، سرپرستی و مدیریتی را طبق معمول به پرسنل خود آموزش میدهیم. این موارد همیشه در توسن وجود داشته و در سال قبل تأکید بیشتری روی برگزاری دورهها کردیم. تورم به قدری شدید است که هرچقدر افزایش حقوق بدهیم، قدرت خرید افراد بالا نمیرود. در سال ۱۳۹۶ یک افزایش حقوق خوب در توسن صورت گرفت و احساس میکردیم حداقل برای یکی، دو سال راحت هستیم. آن هنگام نرخ تورم در حدود ۸ یا ۹ درصد بود و ما با افزایش ۱۵ درصدی احساس کردیم که تورم را پشت سر گذاشتهایم، ولی هنوز به ابتدای سال نرسیده بودیم که نرخ تورم به ۲۵ یا ۳۰ درصد رسید و افزایش حقوق ما را کمرنگ کرد.
در سال قبل هم یک افزایش حقوق نسبتاً متناسب با تورم داشتیم، ولی هرچقدر افزایش دهیم، فقط بخشی از تورم را پوشش میدهیم. تمام تلاش ما این است که دغدغه ذهنی معیشتی پرسنل را برطرف کنیم؛ چراکه اعتقاد داریم اگر افراد دغدغه زندگی روزمره نداشته باشند، خیلی بهتر کار میکنند و فکرشان آزادتر است و وقت بیشتری برای شرکت و کارشان میگذارند. البته تا جایی که از دستمان بربیاید این دغدغه را برای پرسنل برطرف میکنیم.»
سرویسهایی از نوع میکروسرویس
در سال ۱۴۰۱ محورهای Open API، BPMS و Bank as a Platform همچنان راهبردهای اصلی توسن را تشکیل میدهند. فاطمی درباره مهمترین برنامههایشان برای سال جاری میگوید: «از سال ۱۴۰۰ سعی کردیم تمام سرویسهای جدید را از نوع میکروسرویس بنویسیم و در سال ۱۴۰۱ سرویسهای قدیمی را نیز به این سمت میآوریم. میکروسرویس باعث میشود مشتری بتواند خودش در بستر BPMS بدون کدنویسی کارش را انجام دهد. تمام دغدغه ما این است که مشتری در توسعه محصول راحتتر باشد و درگیری کمتری با ما داشته باشد و در این سیکل نیفتد که منتظر زمانبندی ششماهه توسن برای ایجاد خدمات جدید بماند. سرویسهای ما زمانبندی را از توسن جدا میسازد و اختیار را به مشتری میدهد. همچنین سرعت ارائه سرویس ما زیاد شده است. تمام این امکانات در اختیار مشتری هستند. اکثر مشتریان ما این سرویس را تهیه کردهاند و کموبیش رویش کار میکنند و فرایند مینویسند و فرایندها را به اجرا درمیآوردند. سعی داریم برای سایر زیرسیستمها نیز همین میکروسرویس را فعال کنیم.»
فقط متمرکز بر تولید نرمافزار بانکی
در پنج سال اخیر، توسن یک هدف اصلی را دنبال میکرد که فقط طراحی و تولید نرمافزار انجام دهد. فاطمی میگوید که تا پنج سال قبل، توسن همه کار انجام میداد و درگیر سختافزار و فروش دستگاه کارتخوان و خودپرداز و… هم میشد، ولی حدود هشت سال قبل تصمیم بر این شد که توسن فقط متمرکز بر تولید نرمافزار باشد؛ آن هم صرفاً تولید نرمافزار بانکی. فاطمی ادامه میدهد: «یعنی تمام حوزههای فعالیت ما کوچکتر شد، برای اینکه بهصورت تخصصی کار کنیم. ما میتوانیم یک دریا به عمق پنج سانتیمتر یا یک استخر به عمق ۱۰ متر را شکل دهیم.
برای ما عمق مهمتر از گستره فعالیتها بود. میخواستیم سرویسهای بهتری به مشتریان ارائه بدهیم؛ پس توسن بهصورت تخصصی روی تولید نرمافزارهای بانکی و تولید نرمافزارهای دولت الکترونیک متمرکز شد. اکنون بعضیها میگویند «از زمانی که آقای دکتر از توسن رفته، نوآوری در توسن کمرنگ شده است»، اما واقعیت آن است که ما در شرکت توسن فقط کار طراحی و تولید و پشتیبانی نرمافزار را انجام میدهیم و خلاقیت و نوآوری را در قالب R&D به شکلی عمیق و جدی در حوزه بانکی و مالی دنبال میکنیم، البته شرکتهای دیگر هلدینگ توسن بهصورت تخصصی روی سایر حوزهها مشغول به کار هستند. البته سرمایهگذاری و گسترش فروش بینالملل، حرکت به سمت اقتصاد و بانکداری دیجیتال، تکمیل اکوسیستم زندگی دیجیتال (مانند هویت دیجیتال، امضای دیجیتال، شهرت دیجیتال، اعتبار دیجیتال، زنجیره تأمین مالی دیجیتال و…) از جمله مواردی هستند که ما در پی رسیدن به آن هستیم.»
نرمافزارهایی هوشمند و دیجیتال
توسن میخواهد در سال ۱۴۰۱ سیستمهای خود را مجهز به هوش مصنوعی و هوش نرمافزاری کند. فاطمی در اینباره نیز توضیح میدهد: «از این به بعد، به طراحی و تولید نرمافزارهایی خواهیم پرداخت که هوشمند باشند؛ در واقع میخواهیم نسل جدید و فناوریهای نوین هوش مصنوعی را در سال ۱۴۰۱ وارد نرمافزارهایمان کنیم. ما در حوزه استفاده از هوش مصنوعی و بلاکچین در بانکداری هم در سالهای گذشته کارهای زیادی انجام دادهایم که امیدوارم در سال ۱۴۰۱ به محصول تجاری برسیم و محصول SmartWay و سایر محصولات حوزه AI ما وارد بازار شوند.»
ریزومبانک
یکی از برنامههای مهم ۱۴۰۱ توسن که از سال قبل نیز شروع شده، ایجاد یکپارچگی و انسجام است. فاطمی در اینباره توضیح میدهد که تمام مباحثی که در مورد BPMS، Bank As a Platform، Open API، Branch Automation و… توضیح داده، اکنون بهصورت تکهتکه فراهم شدهاند و امسال میخواهند تمام آنها را یکپارچه کنند و یک محصول به نام ریزومبانک (Rhizome Bank) ارائه دهند که مثل یک چتر بالای سر تمام این خدمات قرار میگیرد: «این محصول جدید به نام «ریزومبانک» خوانده میشود. برای این منظور، میخواهیم یک شرکت جداگانه شکل دهیم که تمام موارد مذکور را تحت نرمافزار «ریزومبانک» به مشتریان ارائه دهد.»
فاطمی معتقد است که ریزومبانک و سایر نرمافزارهای بانکی توسن باید بتوانند همهچیز را دیجیتال کنند: «مثلاً میخواهیم هویت دیجیتال، شهرت دیجیتال، سفته الکترونیک، برات الکترونیک و… را که تابهحال به وجود آوردهاند، در یک سیستم پیاده و ارائه کنیم. کارهای لازم در این رابطه انجام شده و امیدواریم امسال به بهرهبرداری برسد.»
طبق صحبتهای فاطمی، توسعه و نوآوری در محصولات و خدمات شرکت که البته بخشی جدانشدنی از دیانای توسن است، با قدرت ادامه دارد و در حال آمادهسازی سامانه بانکداری مبتنی بر بلاکچین نیز هستند: «در سال جدید خبرهای خوشی را از توسن، هم در حوزه نوآوری و توسعه محصولات و هم در بخش فروش خارجی و صادرات نرمافزار خواهیم شنید. همچنین فعالیت شرکتهای زیرمجموعه شرکت توسن یعنی آپسان، فرابوم، سپندار ایرانیان و سپندار آزادراهی که هر کدام از شرکتهای پیشرو در حوزه خود بهشمار میروند، در سال جدید افزایش قابل توجهی خواهد داشت و بدین منظور قصد داریم با جلب نظر سهامداران عمده، موضوع افزایش سرمایه را کلید بزنیم و منابع لازم برای طرحهای توسعه شرکت را نیز از این مسیر تأمین کنیم. به هر ترتیب همه ما میدانیم که آینده بانکداری، پرداخت و بهطور کلی صنایع خدماتی و تولیدی به فناوری اطلاعات گره خورده و ما هم قصد داریم نقش خود را در تحول و نوآوری و افزایش بهرهوری در اقتصاد کشور بهخوبی ایفا کنیم.»
جهانیشدن توسن
فاطمی چشمانداز پنج سال آینده توسن را همگامشدن با جامعه و فناوریهای کشور و دنیا ترسیم میکند: «ما هم باید متناسب با پیشرفت جامعه داخلی و جهانی، به سمت دیجیتالیشدن برویم و تکتک فرایندهای موجود در سیستم میبایست به شکل دیجیتال درآیند و از تمام زیرسیستمها و میکروسرویسها برای خدمترسانی به مشتریان بهره ببریم. جهانیشدن هم یک دغدغه مهم برای ماست. از حوالی سال ۱۳۹۰ با تأسیس دفتر در مالزی، شروع به صدور نرمافزار خود به سایر کشورها کردیم تا در کشورهای دیگر هم مشتری داشته باشیم. از همان زمان مشغول صادرات شدیم و بهصورت تخصصی نرمافزار صادر میکردیم.
در سال ۱۳۹۳ بعد از چند سال تلاش توانستیم نرمافزار کربنکینگ خود را صادر کنیم. توسن در سال ۱۳۹۹ بهعنوان صادرکننده نمونه کشوری در ایران شناخته شد و اکنون نرمافزار ما در شش کشور نصب و فعال است. ما اولین صادرکننده خدمات نرمافزاری در ایران هستیم. در شرایط کنونی کشور، تحریمها برای ما بسیار مشکلساز هستند. فکرش را بکنید که یک نرمافزار کاملاً ایرانی تولید میکنیم که یک خط هم کد خارجی ندارد و بهصورت کاملاً بومی به خارج میبریم که بفروشیم، ولی اولین چیزی که نگاه میکنند این است که «شما ایرانی هستید، امکان خرید از ایران را نداریم». بالاخره شرکتی را هم که در خارج از کشور ثبت میکنیم، وقتی بررسی کنند، میفهمند که ایرانی است. همین الان در دفتر مالزی مشکلاتی داریم و میخواهند حسابهایمان را به بهانه تحریم ببندند. هر جا اسم ایرانی روی فعالیتهایمان باشد، نمیتوانیم کار بزرگی انجام دهیم، ولی با وجود تمام مشکلات، تابآوری خود را بالا بردهایم و ادامه خواهیم داد.»
فاطمی میگوید که در حال حاضر در ترکیه هم دفتر منطقهای دارند و میخواهند مشتریانی از اروپا و بهخصوص اروپای شرقی را به مشتریان خود اضافه کنند: «با توجه به افزایش قیمت دلار، قیمتهایی که ما به بازارهای خارجی ارائه میدهیم، بسیار مناسب و رقابتی هستند. قراردادهایی که ما در فیلیپین و مالزی بستهایم، از لحاظ عدد و رقم طوری هستند که هیچ شرکتی قادر به رقابت با ما نیست. به نظرم چشمانداز پنج سال آینده توسن اینطور خواهد بود که فعالیتهای خارجی یکی از شاخههای اصلی کار ما باشد. امیدوارم آن شاخه بتواند رشد قابل ملاحظهای در سال جدید داشته باشد و سهم مناسبی از درآمد و فروش توسن را به خود اختصاص دهد.»
عکاس: حامد کریمزاده